در همه مشکلات و اختلاف‌ها ما خواهان گفت‌وگو هستیم حتی اگر این گفت‌وگو در مورد سوژه‌هایی باشد که در مورد آن با هم اختلاف داریم. اما در مورد این مساله، به خصوص در دوره اخیر آنچه ما شاهد آن هستیم مجموعه‌ای از اتهام‌هایی است که حتی در عالی‌ترین سطوح در ایران علیه ترکیه مطرح می‌شود و این در حالی است که ما اعتقاد داریم این اظهارنظرها و ترکیه را مقصر همه‌چیز دانستن از پیشینه علمی کافی برخوردار نیست

به گزارش جماران؛ یک روز بی‌خبری بر خاورمیانه حرام شده است. از ستون حوادث و پرونده‌های بازبی‌شمار در این منطقه حتی یک مورد هم کاسته نمی‌شود اما هر روز بر ارتفاع آن افزوده می‌شود. بحران در سوریه همچنان پرتلاطم و پرگره است، داعش از موصل در عراق رخت بربسته اما ناامنی در این کشور پا به پای اختلاف‌های سیاسی پیش می‌آید، یمن به تراژدی انسانی بدل شده و این در حالی است که جدا از کشورهای اروپایی و امریکایی، برخی کشورهای اسلامی نیز چشم بر این فاجعه انسانی بسته‌اند تا خیال عربستان سعودی در نقش پدرخوانده این کشورها مکدر نشود. همزمان بحرانی تازه در شورای همکاری خلیج فارس ظهور پیدا کرده و قطر که تا دیروز رفیق گرمابه و گلستان بود به غضب سعودی گرفتار و از حلقه بیرون افتاده است. تنش میان دو طرف در حال حاضر در مرز میان مدیریت اوضاع و از هم گسستن اندک رشته‌های تعقل باقی مانده قرار دارد و در این میان کردهای منطقه اقلیم کردستان عراق نیز بر طبل جدایی از بغداد می‌کوبند. جدا از بازیگران منطقه‌ای، امریکای دونالد ترامپ هم تکلیف خود را با این منطقه نمی‌داند. در چنین شرایطی با رضا هاکان تکین، سفیر ترکیه در ایران به گفت‌وگو نشستیم. تکین متولد ١٩٦٧ در آنکارای ترکیه است. در سال ١٩٨٩ از دانشگاه فارغ‌التحصیل شده و در دسامبر ١٩٩٠ به وزارت امور خارجه کشورش می‌پیوندد. سابقه فعالیت در بخش‌های فرهنگی، حقوق بشر و حوزه‌های آسیای میانه و بالکان را در پرونده کاری خود در این وزارتخانه دارد. وی در سفارتخانه‌های ترکیه در ابوظبی و بلغارستان هم فعالیت داشته است. او در فاصله سال‌های ٢٠٠٧ تا ٢٠١١ هم به عنوان رییس میز عراق در دستگاه دیپلماسی ترکیه حضور داشته است. تکین که از ١٥ اکتبر ٢٠١٤ در تهران به سر می‌برد در این گفت‌وگو هم از بحران‌های منطقه‌ای سخن می‌گوید و هم از ناآرامی‌های همچنان موجود در کشورش. متن کامل این گفت‌وگو به شرح زیر است: (سخنان سفیر ترکیه در این گفت‌وگو صرفا عقیده شخصی وی است و چاپ آن به معنای تایید محتوای آن نیست.

 

رییس‌جمهور اردوغان به عربستان و قطر سفرکردند. بحران در قطر هر روز پیچیده‌تر از دیروز می‌شود و به نظر می‌رسد که هیچ کدام از دو سوی این ماجرا نیز شروط یکدیگر را نمی‌پذیرند. ترکیه هرچند می‌گوید که با عربستان هم رابطه عمیق و حسنه دارد اما به نظر می‌رسد که آنکارا به شکل قوی‌تری از دوحه در این بحران حمایت کرده است. موضع ترکیه در مورد این بحران چیست؟

همان طور که شما اشاره کردید ما با همه کشورهایی که به نوعی در این تنش و اختلاف درگیر هستند به خصوص عربستان سعودی و قطر رابطه بسیار نزدیکی داریم اما نمی‌توانم بگویم که ما در این تنش سمت کشور خاصی را گرفته‌ایم. ما از شیوه‌ای که این تنش بروز و توسعه پیدا کرده به هیچ‌وجه خرسند نیستیم. هرکشوری احتمالا نگرانی‌هایی در مورد سیاست‌های سایر کشورها دارد و گام‌هایی هم برای رفع این نگرانی‌ها برمی‌دارد اما راه مقابله با این تفاوت‌ها این نیست که ناگهان یک روز یک سیاست خاص را اتخاذ کنید و اولتیماتوم‌هایی برای طرف مقابل تعیین کنید مانند درخواست‌هایی از یک کشور بدون اینکه با آن کشور در گفت‌وگوهای سازنده درگیر شوید. به این دلایل است که ما از روند شکل‌گیری و توسعه این بحران خوشحال نیستیم. علاوه بر این، بحران در میان گروهی از کشورها شکل گرفته که رابطه بسیار نزدیکی با هم دارند و با هم در تماس‌های بسیار نزدیک هستند، منظور من شورای همکاری خلیج فارس است. آنها اخیرا مشکلاتی با هم پیدا کرده‌اند اما باز هم اتفاق‌هایی که رخ داده راه مناسبی برای حل و فصل اختلاف‌ها نیست. به همین دلیل است که ما در حالی که طرف هیچ یک از بازیگران این بحران نیستیم اما موافق رویکردی نیستیم که برخی از این کشورها علیه قطر اتخاذ کرده‌اند.

ما تلاش می‌کنیم بر این مشکلات غلبه کنیم. در داخل شورای همکاری خلیج فارس تلاش‌هایی برای احیای روابط توسط کویت صورت گرفته است. شاید این تلاش‌های ما منجر به پیشرفت‌های شایانی در این خصوص نشده باشد اما هنوز هم امیدوار هستیم که بتوانیم این مشکلات را حل و فصل کنیم. رییس‌جمهور ما به عربستان سعودی، کویت و قطر سفر کرد. بنابراین در عالی‌ترین سطوح بررسی می‌کنیم که جایگاه ما در این بحران کجاست و از دست ما برای حل و فصل آن چه کاری ساخته است. ما در حال حاضر هم مشکلات بسیار زیادی در منطقه داریم و به یک تنش دیگر نیاز نداریم. بنابراین آنچه گفته شد پارامترهای رویکرد ما برای حل این مشکلات است.

فکر می‌کنید که ترکیه در جایگاهی است که نقش واسطه مثبتی را در این بحران ایفا کند؟

کاملا. ما امیدوار هستیم. البته که نمی‌توانیم در مورد نتیجه مطمئن باشیم چرا که همه‌چیز در قبضه قدرت ما نیست. کشورهای درگیر در این پرونده کشورهای مستقلی هستند و باید تصمیم‌های خودشان را بگیرند. ما تنها می‌توانیم این پروسه را تسریع ببخشیم. سرعت بخشیدن به پروسه‌ای که وجود دارد یا کمک کردن به آغاز پروسه‌ای که به حصول نتیجه‌ای معنادار و ملموس منتج شود. بنابراین اصلی‌ترین هدف ما همین است. رییس‌جمهور اردوغان در نگاه هر دو طرف به خصوص عربستان سعودی، فرد محترمی است. او رابطه شخصی بسیار خوبی هم با پادشاه عربستان سعودی و هم با خانواده امیر قطر دارد. بنابراین ما امیدوار هستیم که بتوانیم به موفقیتی در این زمینه دست پیدا کنیم. هرچند که امر آسانی نیست و ما هم دچار خوش‌بینی مفرط نیستیم، ما مشکلات و چالش‌ها را می‌فهمیم و بر پیچیدگی شرایط واقف هستیم. اما همزمان هم اعتقاد داریم که نمی‌توانیم بی‌حرکت بنشینیم بلکه باید تلاش‌هایی برای حل مشکلات بکنیم.

عربستان سعودی در یکی از بندهای درخواست‌های مطرح شده از قطر خواهان کاهش رابطه با تهران شده بود. نگاه ترکیه به چنین پیش‌شرط‌هایی در روابط میان کشورها چیست؟

ما به اصول قوانین بین‌المللی پایبند هستیم. هرکشوری این استقلال را دارد که رابطه خود با دیگر کشورها را تنظیم کند. بنابراین شما نمی‌توانید به کشور دیگری تحمیل کنید که رابطه خود با کشور یا گروهی از کشورها را کنترل، افزایش یا کاهش دهد. ما فکر نمی‌کنیم چنین تحمیل عقیده‌ای، رویکرد درستی باشد. بنابراین ما با این رویکرد موافق نیستیم و همان‌طور که می‌دانید سیاست ما هم به خصوص در مقابل ایران مبتنی بر تعامل بوده است. حتی زمان‌هایی که با ایران بر سر بسیاری از مسائل موافق هم نبوده‌ایم هیچگاه سیاست منزوی کردن ایران را دنبال نکرده‌ایم. این سیاست درست نیست. علاوه بر این زمانی که می‌بینیم برخی از کشورهای حاضر در همان گعده (شورای همکاری خلیج فارس) رابطه بسیار خوبی با ایران دارند، معنا ندارد که از یک کشور دیگر در همان مجموعه درخواست شود تا سطح رابطه خود با ایران را کاهش دهد.

در چند روز اخیر شاهد کاهش سطح رابطه ایران و کویت بودیم که گفته می‌شود به درخواست عربستان سعودی بوده است. نگاه شما به آن رفتارهای سعودی در منطقه و یارکشی‌ها علیه ایران چیست؟

من مطمئن نیستم که این اصلی‌ترین دلیل بوده باشد. باید در این مورد از عربستان سعودی یا مقام‌های کویت سوال کنیم. موضع کویت در مجموعه شورای همکاری همواره اندکی متفاوت و همراه با نرمی و تمایل به سمت ایران بوده است. حتی در بحران اخیر نیز کویت رویکرد سختگیرانه‌ای را در برابر ایران اتخاذ نکرد و به هرحال در میان چهارکشوری نبودند که بر ایران سخت گرفتند. آنها پروسه احیا و بازسازی رابطه را آغاز کردند. براساس اطلاعاتی که در رسانه‌ها و برخی گزارش‌ها دیدم به نظر می‌رسد که یک پرونده قضایی در کویت در جریان بوده است.

عربستان در چندسال اخیر ایران را به فعالیت‌های مخرب منطقه‌ای متهم کرده است و این در حالی است که ما سخنانی مشابه را از زبان رییس‌جمهور اردوغان هم در مورد فعالیت‌های منطقه‌ای ایران شنیده‌ایم. آیا ترکیه در این مورد در کنار عربستان سعودی و امارات ایستاده است ؟

ما اعتقاد داریم که ایران کشور بسیار مهمی در منطقه است و باید در مسائل منطقه‌ای منفعتی برای آنها وجود داشته باشد. هیچ کس نمی‌تواند ایران را نادیده بگیرد. هیچ کس نمی‌تواند بگوید که ایران نقشی در منطقه ندارد. این یک سیاست مبتنی بر واقعیت نیست. نه یک سیاست درست است و نه یک درخواست قانونی. اما اینکه این نقش چگونه باید بازی شود یک مساله دیگر است. ما هم نگرانی‌هایی در مورد سیاست‌های ایران در منطقه داریم. اعتقاد داریم که ایران باید نقش سازنده‌تری در تقویت ثبات در این بخش از جهان که همگی ما در آن حضور داریم، ایفا کند. ایران در برخی از کشورهای منطقه، بازیگران موثری بر روی زمین دارد و نگاه برخی از بازیگران منطقه‌ای به نقش ایران مثبت نیست. ما اعتقاد نداریم که همه این نگرانی‌ها کاملا درست هستند اما نکته‌ای در این رویکرد وجود دارد. ما در دیدارهای سطح بالا با ایران به همتاهای خود اعلام کرده‌ایم که شما هم می‌دانید که برخی مسائل در منطقه نباید به این شکل و شیوه باشد. البته که این دیدگاه‌ها می‌تواند در هر دو طرف وجود داشته باشد. ما باید برای تغییر این طرز تفکر در منطقه تلاش کنیم. اگر بی‌اعتمادی به ایران وجود دارد، دولت ایران باید به دلایل شکل‌گیری این بی‌اعتمادی فکر کند.

ترکیه نگرانی‌های مشابهی را در مورد فعالیت‌های عربستان سعودی در منطقه هم دارد؟ فکر نمی‌کنید که بستن چشم‌های‌مان بر آنچه در یمن و بحرین می‌گذرد هم راه‌حل مشکلات منطقه‌ای نیست؟

هرمساله‌ای پیشینه و بستر متفاوتی دارد. ما از اینکه حمام خون به راه افتاده باشد راضی نیستیم، این حمام خون می‌خواهد در یمن باشد یا در سوریه یا در بحرین یا در عراق. خونی که ریخته می‌شود یا سرکوبی که صورت می‌گیرد همواره در میان مسلمانان است. بنابراین ما از این وضعیت شاد نیستیم و به دنبال تغییر در این وضعیت هستیم. اما زمانی که به پیشینه همه این اتفاق‌ها نگاه می‌کنید همواره سفید و سیاه نیست. وضعیت به این شکل نیست که یک طرف کاملا بی‌گناه باشد و طرف دیگر مقصر همه وضعیتی که وجود دارد. حقیقت همواره پیچیده‌تر است.

بله سیاه و سفید نیست اما رییس‌جمهور اردوغان همواره ایران را مورد انتقاد قرار می‌دهند اما ما هیچگاه از زبان ایشان در مورد نقشی که عربستان سعودی در منطقه بازی می‌کند به خصوص در مورد یمن چنین انتقادهایی را نشنیده‌ایم؟

برخی مواقع مسائل در شکل‌های مختلف مطرح می‌شوند. زمانی که در مورد فعالیت کشوری نگرانی‌هایی دارید، می‌توانید این نگرانی را به طرق متفاوت بروز دهید. گاهی مواقع در ملأعام و گاهی مواقع در خلوت. به یاد می‌آورید که زمانی که بحران بحرین چندسال پیش ظهور پیدا کرد و عربستان سعودی و برخی از کشورها سربازان خود را به داخل بحرین فرستادند، اردوغان که در آن مقطع زمانی نخست‌وزیر بود بیانیه بسیار قوی و تندی صادر کرد. هنوز ما در آغاز بحران بودیم و ایشان در آن بیانیه تاکید کردند که ما به یک کربلای دیگر نیاز نداریم. این مساله بسیار مهم است. شما چنین نطقی و چنین جمله‌ای را از هیچ کدام از رهبران دیگر کشورهای منطقه که اکثریت سنی در آنجا سکونت دارند را نمی‌شنوید. ایشان در این بیانیه بحرین را با کربلا مقایسه کردند و نوعی شبیه‌سازی میان این دو واقعه انجام دادند. بنابراین منصفانه نیست که از ما به دلیل عدم اعتراض به چنین مسائلی انتقاد شود. تنها تفاوت‌هایی در نوع عکس العمل‌های ما وجود داشته است.

ما در چندسال اخیر شاهد حمایت‌های سیاسی و نظامی ترکیه از منطقه اقلیم کردستان عراق به گونه‌ای بودیم که حتی دولت مرکزی در بغداد نیز به این مساله اعتراض کرد و تنش‌هایی در این زمینه میان آنکارا و بغداد به وجود آمد. اکنون منطقه اقلیم کردستان به دنبال برگزاری رفراندوم در ماه سپتامبر است. آیا این استقلال را تهدیدی برای امنیت ملی ترکیه می‌دانید؟ چه رایزنی‌هایی با مقام‌های اقلیم کردستان برای ممانعت از برگزاری این رفراندوم انجام دادید؟

ما تماس‌های بسیاری با دولت اقلیم کردستان عراق KRG داشته‌ایم اما زمانی که آنها تصمیم خود برای برگزاری رفراندوم را اعلام کردند هر دوی ما (ایران و ترکیه) عکس‌العمل‌های خود را با صدور بیانیه‌هایی علنی کردند و البته گفت‌وگوهایی نیز با مقام‌های اقلیم کردستان عراق انجام شد. سیاست ما در منطقه حفظ تمامیت ارضی تمام کشورهای منطقه است. زمانی که شما بازتعریف مرزها را در منطقه کلید می‌زنید هیچگاه نمی‌توانید نقطه پایان آن را متصور باشید و به علاوه این اقدام همه‌چیز از جمله مشکلات موجود را پیچیده‌تر خواهد کرد. این مساله مهم‌ترین و اصلی‌ترین نگرانی ما در عراق و سوریه به عنوان دو کشور مهم در منطقه ما است که ما بیش از ١٣٠٠ کیلومتر مرز مشترک با آنها داریم و این دو کشور در بی‌ثباتی بسیار عمیق و تنش در چندسال اخیر بوده‌اند که امنیت ملی ما را هم تحت‌الشعاع خود قرار داده است. آنچه ما هم در عراق و هم در سوریه می‌خواهیم دولت‌هایی متحد است که مراقب تمام خواسته‌های مشروع مردم خود باشند. این مردم می‌توانند از هر قومیتی یا باور و آیینی یا جناح سیاسی باشند. این مطالبه ما در این دو کشور است. در مورد منطقه اقلیم کردستان عراق هم ما فکر نمی‌کنیم که جدایی از عراق بتواند به وضعیت آنها کمکی بکند. ما خواهان توجه آنها به قانون اساسی در عراق هستیم و اینکه این قانون را رعایت کنند. نکته‌های بسیار زیادی وجود دارد که در مورد این رفراندوم می‌توان به آنها اشاره کرد اما ما اعتقاد داریم که با توجه به مشکلات عدیده‌ای که در منطقه با آنها دست و پنجه نرم می‌کنیم از مبارزه با تروریسم تا بی‌ثباتی و بحران‌های داخلی هرکدام از کشورهای منطقه، اضافه کردن بر حلقه این مشکلات با طرح مساله استقلال کردستان عراق می‌تواند بر شعله‌های آتش‌های موجود در منطقه بیفزاید. دلیل مخالفت ما با این رفراندوم و اعلام استقلال از عراق این مساله است. این مخالفت خود را هم بسیار واضح و مشخص به آنها اعلام کرده‌ایم.

اگر این رفراندوم به استقلال کردستان منتهی شود آیا شما این مساله را تهدیدی برای شورانده شدن اقلیت کردها در ترکیه هم می‌دانید؟

این مساله مربوط به یک کشور دیگر است. ما فکر نمی‌کنیم که این مساله (جدایی کردستان از عراق) محقق شود و فکر هم نمی‌کنیم که ضرورتی برای این جدایی وجود داشته باشد. البته که شما نمی‌توانید در برابر خواست و اراده مردم مقاومت کنید. بنابراین اگر که مردم یک کشور در مورد آینده خود تصمیمی بگیرند ما باید به این تصمیم احترام بگذاریم. اما نکته‌ای که وجود دارد این است که این تصمیم باید توسط تمام بافت جمعیتی یک کشور اتخاذ شود یا حداقل اکثریتی از جمعیت یک کشور با آن موافق باشند به خصوص زمانی که پای بحث‌های رادیکال و تندی مانند جدایی یک بخش از خاک یک کشور مطرح می‌شود. زمانی که به این مساله در عراق نگاه می‌کنید، می‌بینید که هیچ کس خواهان این جدایی نیست جز کردها. بنابراین این نارضایتی عمومی یک مشکل بنیادین است. شما می‌دانید که جمعیت قابل توجهی از کردها در ترکیه، عراق، ایران و سوریه هستند که در حقیقت بزرگ‌ترین جمعیت قومی در منطقه ما به حساب می‌آیند. آنها احتمالا ارتباط‌ها و پیوندهای قومی نیز با یکدیگر دارند. اما در نهایت هر کدام از آنها شهروندان کشورهای متفاوت هستند. ما در ترکیه سیستم سیاسی خود را داریم. کردها از حقوق دموکراتیک و آزادهای بنیادین برخوردار هستند. البته که در این مقوله مشکلاتی مانند فعالیت‌های گروه تروریستی پ‌ک‌ک در ٤٠ سال گذشته را هم داشته‌ایم اما دولت ما تمام تلاش خود را برای شکست دادن پ‌ک‌ک و همچنین بهبود وضعیت همه شهروندان ترک از جمله جامعه کردی به کار گرفته است.

امریکا در چند روز گذشته اعلام کرد که تجهیز مخالفان سوری را پایان می‌دهد. این در حالی است که ترکیه در کنار برخی کشورهای عربی و امریکا از طرفداران و مجریان این سیاست در ٧ سال گذشته بوده است. این رویکرد جدید امریکا را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

برخی مواقع درک رویکردهای ایالات متحده آسان نیست. زمانی که به سیاست‌های امریکا در قبال سوریه در چندسال اخیر نگاه می‌کنید نه از ثبات و نه از تداوم خبر چندانی نیست. بنابراین ما در ترکیه نیز مانند بسیاری از کشورهای دیگر در سطح بین‌المللی در مورد اینکه سیاست و استراتژی واقعی امریکا چیست دچار ابهام و شک و تردید هستیم. زمانی که به گام‌هایی نگاه می‌کنید که آنها روی زمین برداشته‌اند مانند تجهیز سنگین شاخه‌های سوری پ‌ک‌ک یعنی حزب اتحاد دموکراتیک PYD و یگان‌های مدافع خلق YPG صرفا به این دلیل که آنها تنها گروه‌هایی هستند که با داعش مبارزه می‌کنند، متوجه می‌شوید که این سیاست‌ها بی‌معنا است. ما با امریکایی‌ها در این مورد بسیار صحبت کرده‌ایم و اخیرا یک ژنرال امریکایی در پاسخ به سوالی در مورد رابطه امریکا با این دو گروه از کردها در سوریه اعتراف کرده است که فکر می‌کند آنها با گروه پ‌ک‌ک در ارتباط‌هایی هستند و بنابراین از انها خواسته که اسامی خود را تغییر دهند. آنها برهمین اساس می‌گویند نیروهای دموکراتیک سوریه تاسیس شده‌اند. حقیقت این است که آن هم یک گروه تحت کنترل پ‌ک‌ک است و این ژنرال امریکایی هم توضیح داده که این تغییر اسم به توصیه آنها برای اینکه نشان دهند ارتباطی با پ‌ک‌ک ندارد، صورت گرفته است. این اقدام‌ها همگی خنده‌دار هستند. بنابراین ما بر سر این مساله اختلاف‌های بسیاری با امریکا داریم. اما همزمان امریکا از قرن‌ها پیش متحد ما بوده است. ما رابطه بسیار قوی با امریکا داریم که حوزه‌های نظامی را هم شامل می‌شود. بنابراین به گفتن اینکه چگونه برخی سیاست‌های نادرستی که دنبال می‌کنند و برخی گام‌هایی که برمی‌دارند بر پیچیدگی اوضاع می‌افزاید ادامه می‌دهیم.

شما این اقدام اخیر امریکا را چراغ سبزی برای فعالیت‌های روسیه در سوریه نمی‌دانید؟

زمانی که شما به چندسال گذشته و آنچه که در سوریه گذشته نگاه می‌کنید می‌توانید نتیجه‌گیری‌های خودتان را داشته باشید. منظور من این است که این یکی از ابتدایی‌ترین اصول روابط بین‌الملل است که زمانی که خلأ قدرتی وجود داشته باشد قدرت‌های دیگر این خلأ را پرخواهند کرد.

فکر می‌کنید این استراتژی جدید بر قدرت بشار اسد بیفزاید و شاید هم بتوان آن را نشانه‌ای دانست دال بر اینکه امریکا با ماندن بشار اسد در قدرت کنار آمده است.

بشار اسد احتمالا احساس اطمینان به نفس بیشتری به نسبت گذشته خواهد کرد و زمانی که شما به سخنان برخی از رهبران کشورهای غربی مانند امانوئل مکرون (رییس‌جمهور فرانسه) یا برخی مقام‌های امریکایی نگاه می‌کنید متوجه می‌شوید که برکناری بشار اسد دیگر برای آنها یک اولویت نیست و بشار اسد هم احتمالا متوجه این مساله شده است. اما من فکر می‌کنم که تمام این اظهارات و رویکردها اشتباه است چرا که پس از همه اتفاق‌هایی که در سوریه رخ داده است هیچ کس گمان نمی‌کند که می‌توان بر سوریه مانند گذشته حکمرانی کرد و به همه‌چیز به گونه‌ای ادامه داد که گویا هیچ اتفاقی رخ نداده است و بشار اسد همچنان می‌تواند به حضور در قدرت ادامه دهد. این سیستم جواب نمی‌دهد. به همین دلیل است که ما فکر می‌کنیم یک انتقال قدرت معنادار و واقعی در سوریه یک ضرورت است و می‌تواند گام نخست برای صلحی پایدار و بازسازی همه‌جانبه در سوریه باشد.

اکنون هفت سال از جنگ در سوریه می‌گذرد و ما هنوز هم یک اپوزیسیون قوی و متحد نداریم. فکر نمی‌کنید زمان آن فرارسیده که حقایق بر روی زمین را دید؟

این برآورد منصفانه‌ای نیست. چه حمایت معناداری از اپوزیسیون در این سال‌ها صورت گرفته است ؟ به آنها چه تجهیزاتی داده شده است؟

منظور شما از حمایت معنادار چیست؟ حمایت سیاسی یا نظامی؟

هم سیاسی و هم نظامی اما بیشتر مدنظرم حمایت سیاسی است.

اپوزیسیون در همه این سال‌ها از حمایت جامعه جهانی برخوردار بوده است.

این حمایت‌ها بدون هیچ گونه عمل معناداری بوده است. اگر شما فقط بیانیه صادر کنید بدون آنکه از آن حمایت کنید ره به جایی نخواهید برد. شما به رویکرد چماق و هویج واقف هستید. این یکی از اصول اولیه سیاست‌های بین‌المللی است. اوباما را به یاد آورید. او می‌گفت استفاده از تسلیحات شیمیایی خط قرمز است. پس از آنکه بشار اسد از تسلیحات شیمیایی استفاده کرد چه اتفاقی رخ داد؟ او تنها یک گام عقب‌تر رفت. بنابراین نمی‌توانید بگویید که حمایت جدی هم از اپوزیسیون صورت گرفته است. مثال اوباما تنها یک مورد اما خشن‌ترین مورد از نوع رویکردی بود که جامعه جهانی نسبت به سوریه داشت. از این اپوزیسیون چه انتظاری می‌توانید داشته باشید؟ آنها به دلیل حضور یک دولت ظالم در چنین شرایطی قرار گرفته‌اند.

اپوزیسیون هم از حمایت تجهیزاتی و هم از بیانیه‌های سیاسی تمام بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی برخوردار بودند. چرا نتوانستند تا به امروز یک جمع متحد و کارآمد بسازند؟

طبیعت این حمایت‌ها فرق داشته است. شما روسیه و ایران را روی زمین داشتید. این در حالی است که سایر بازیگران بر روی زمین نبودند.

در مورد هزاران دلار تسلیحاتی که دریافت کردند چه چیزی دارید که بگویید؟

یک ارتش ملی وجود دارد با تمام تسلیحات سنگینی که در اختیار دارد و سایر امکانات. در آن‌سوی میدان هم گروه‌های متنوع و متعددی هستند که هیچ گونه ساختار مشخصی ندارند و تنها کمک‌هایی را به شکل گاه به گاه از برخی کشورهای مشخص و معلوم دریافت می‌کنند. بنابراین یک جنگ برابر وجود نداشته است اما با وجود همه این حقیقت‌ها، ما بدانیم که علیه ارتشی بسیار قوی با این تجهیزات بسیار سنگین، ساختار و قدرت اطلاعاتی به اضافه حمایت‌های زمینی کشور بزرگی مانند روسیه و البته ایران و برخی شبه‌نظامیانی که از سایر کشورها به میدان در سوریه آمده‌اند تا از رژیم بشار اسد حمایت کنند، چنین وضعیتی برای اپوزیسیون چندان دور از ذهن نیست. با وجود همه این عدم تعادل‌ها ما باید متوجه باشیم که اپوزیسیون با وجود کمبود حمایت‌های سیاسی مقاومت کرده و همچنان هم به مقاومت خود ادامه می‌دهد. شما می‌گویید که کل جهان از آنها حمایت کرده است جز چند کشور اما این حمایت زمانی که در پشت صحنه خبری نباشد معنایی ندارد. هیچ تحریمی، هیچ چیزی.

تحریم‌های بسیاری علیه دولت و چهره‌های دولتی سوریه در این سال‌ها وضع شده است.

این تحریم‌ها تاثیری نداشته است. زمانی که شما نتوانید یک رژیم را منزوی کنید این تحریم‌ها و تدابیر معنایی ندارد.

منظور شما این است که تمام جهان نتوانست بشار اسد را منزوی کند صرفا به دلیل حمایت‌های روسیه و ایران؟

یک رویکرد واحد و متحد وجود نداشت. نمی‌توانیم بگوییم که کل جهان در یک سمت بودند و بشار اسد هم در سمت دیگر. این مساله نیست. شما سیاست‌های روسیه و امریکا را با هم مقایسه کنید. تفاوت‌های بسیاری وجود دارد.

رابطه ترکیه با امریکا در زمان رییس‌جمهور اوباما رابطه چندان حسنه‌ای نبود و دو طرف انتقادهای جدی به هم داشتند. از امریکای ترامپ تا چه اندازه راضی هستید؟

ما با وجود آنکه با آنها از نزدیک کار می‌کردیم اما نارضایتی‌های بسیاری از دولت اوباما داشتیم. با دونالد ترامپ هنوز برای چنین اظهارنظرهایی زود است چرا که تقریبا ٧ ماه از حضور وی در قدرت گذشته است و به نظر می‌رسد که آنها هنوز سیاست‌های کلان و استراتژی خود را نسبت به منطقه و سایر موضوعات مشخص نکرده‌اند. بنابراین به نظر می‌رسد که دولت ترامپ هنوز در دوره انتقالی به سر می‌برد. امیدوار هستیم که رابطه ما با دولت ترامپ بهتر باشد اما هنوز باید صبر کرد و دید. هنوز برای گفتن اینکه آیا راضی هستیم یا خیر زود است.

امریکا برخلاف آنچه که ترامپ در دوره رقابت‌های انتخاباتی می‌گفت بر حجم نقش نظامی و سیاسی خود در منطقه ما افزوده است. در سوریه به عنوان نمونه شاهد دخالت‌های نظامی مستقیم بودیم و قراردادهای تسلیحاتی کلانی که در دوره اوباما به حالت تعلیق در امده بودند دوباره از سر گرفته شده‌اند. ایران از جمله کشورهایی است که اعتقاد دارد بازی‌های منطقه‌ای را بازیگران منطقه‌ای باید حل کنند و منتقد حضور نظامی امریکا در این منطقه است. نگاه ترکیه به این حضور چیست؟

ایالات متحده قوی‌ترین کشور در سطح جهانی است و ما اعتقاد داریم که امریکا باید در منطقه ما و در کنار بازیگران منطقه‌ای نقشی را بر عهده داشته باشد. اما این نقش باید سازنده راهگشا باشد و نباید به گونه‌ای باشد که سیاست‌های خود را بر کشورهای منطقه‌ای تحمیل کند بلکه این حضور باید ماهیت مشارکتی و همکاری داشته باشد. ما به چنین حضور و نقشی نیاز داریم. اگر امریکا از منطقه عقب‌نشینی کند ما در اطراف خودمان وضعیت بهتری نخواهیم داشت.

فکر نمی‌کنید که حضور امریکا بر توازن قوا در منطقه به شکل منفی اثر می‌گذارد؟ به عنوان مثال آنها چندصد میلیارد دلار به عربستان سعودی سلاح می‌فروشند و همزمان ایران را به دلیل آزمایش موشک‌های کاملا دفاعی مورد تحریم قرار می‌دهند. تبعات این رفتارهای دوگانه برای منطقه ما چیست؟

ما طرفدار افزایش سلاح در این منطقه نیستیم. آن میلیاردها دلار باید در مسائل بهتری سرمایه‌گذاری و خرج شوند. به منطقه نگاه کنید. علاوه بر تمام ‌بی‌ثباتی‌ها و خونریزی‌هایی که وجود دارد، فقر بسیار، نبود آموزش و نبود نیازهای اولیه برای جمعیت قابل‌توجهی از مردم منطقه نیز به چشم می‌خورد. بنابراین ما نیاز داریم که این منابع برای مردم کشورهای منطقه خرج شوند. اما در آن سوی میدان هم حقایقی وجود دارد غیرقابل کتمان مانند تنش‌ها و توهم و تهدیدها. بنابراین برخی کشورهایی که نگرانی‌های مشروعی در مورد تحولات منطقه دارند احساس می‌کنند که شاید بهتر باشد ارتش خود را تقویت کنند چرا که نمی‌خواهند از حیث قدرت توسط سایر قدرت‌های منطقه‌ای تحت‌الشعاع قرار بگیرند. بنابراین ما باید همه‌چیز را در متن مخصوص خودش ببینیم. در جهان ایده‌آل قطعا بودجه صفر برای مصارف نظامی تعیین می‌شود و تمام این بودجه‌ها و پول‌ها برای پروژه‌های فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی هزینه می‌شوند. اما متاسفانه ما در جهان ایده‌آلی زندگی نمی‌کنیم.

حزب جمهوری خلق راهپیمایی‌های گسترده‌ای را در سرتاسر ترکیه برگزار می‌کند و این در حالی است که رییس‌جمهور اردوغان این راهپیمایی‌های سیاسی را هم برابر با حمایت از تروریست‌ها می‌داند. تا چه زمانی بیان هرگونه اعتراض صلح‌آمیز در ترکیه، معترضان را با تروریست‌ها یکی می‌کند؟ به نظر می‌رسد که طرفداران این حزب هم در داخل ترکیه کم نباشند.

ما چنین تعبیری از اعتراض‌ها نداریم. این سیاست است و گاهی اوقات سیاستمداران از استعاره‌های قوی برای بیان برخی نکات استفاده می‌کنند. من نمی‌خواهم در مورد مسائل مربوط به سیاست داخلی صحبت کنم چرا که این مساله در حیطه مسوولیت‌های من نیست. شاید رییس‌جمهور ما از کلمات قوی استفاده کند که به نوعی انعکاسی از انتظارهایی باشد که رای‌دهندگان به او از وی دارند. اما در نهایت این فعالیت‌ها و راهپیمایی‌هایی که شما از آن نام بردید، انجام شده‌اند. این راهپیمایی‌ها از روز اول تا آخر تعیین شده بدون هیچ گونه وقفه‌ای یا رویارویی با پروسه‌ای قانونی برگزار شدند. بنابراین باید به تصویر بزرگ‌تر نگاه کنیم. ما سال گذشته تجربه بسیار دردناکی را پشت سر گذاشتیم. تلاش برای کودتا توسط گروهی مخفی و بسیار ظالم که همان نهاد متبوع فتح‌الله گولن بود. بنابراین ما هنوز در شوک پس از آن کودتا هستیم چرا که کودتای بسیار خونین و ظالمانه‌ای بود. بعدها معلوم شد که این نهاد (مربوط به فتح‌الله گولن) نهاد معمولی و ساده‌ای نبوده است. این نهاد تمام شاخه‌های خود را بر سطوح متفاوت از رسانه تا بخش‌های آموزشی، اقتصادی و دولتی ترکیه رشد داده بود. ما باید برای اینکه دوباره گرفتار چنین تجربه دردناکی نشویم بسیار مراقب باشیم.

بیش از یک سال از کودتا در ترکیه می‌گذرد. چرا وضع امنیتی و سیاسی در این کشور هنوز به حالت عادی پس از این روزها بازنگشته است؟

نمی‌توانیم بگوییم که وضعیت هنوز نرمال نشده است. شکر خدا از منظر امنیتی ما در وضعیت بسیار بهتری به نسبت سال گذشته به سر می‌بریم. امیدوار هستیم که این وضعیت همچنان هم ادامه پیدا کند. این درست است که ما هنوز با فعالیت‌های تروریستی پ ک ک دست و پنجه نرم می‌کنیم و همچنان هم عملیات‌های ما علیه سلول‌های داعش و دیگر گروه‌های تروریستی در ترکیه ادامه دارد.

مبارزه با گروه فتح‌الله گولن نیز متوقف نشده است و البته که این نهاد یک نهاد متفاوت است چرا که آنها می‌توانند به خوبی فعالیت‌های خود را به شکل مخفیانه و مستتر ادامه دهند. بنابراین این وظیفه ساده‌ای نیست. شبیه این نیست که شما یک گروه تروریستی پیدا و آنها را بمباران کنید، اعضای آن را بکشید یا بازداشت کنید و به زندان بیندازید یا رهبران آنها را در سایر بخش‌ها هم شناسایی کنید. اینها گروهی هستند که در چند دهه اخیر اعضای خود را به داخل ساختارهای متفاوت دولتی نفوذ داده‌اند. به همین دلیل است که ما در شرایط بسیار حساسی مشغول کار بر این پروژه هستیم و هر روز هم چیزهای جدیدی در مورد این گروه و افراد وابسته به آن کشف می‌کنیم. اما امیدوار و مطمئن هستیم که می‌توانیم این کار را هرچه سریع‌تر به پایان برسانیم. زندگی در ترکیه تحت تاثیر این مسائل نیست. کودتا در روز ١٥ جولای رخ داد و من تا روز بیست جولای در ترکیه بودم و دیدم که حتی یک تا دو روز پس از کودتا هم شرایط به سرعت به حالت نرمال خود بازگشت. ما باید از این سو هم به قضیه نگاه کنیم و همواره نباید از لنز تاریک ماجرا به آن نگاه کرد. ما تجربه بسیار خطرناک و خونینی را پشت سر گذاشتیم که در جریان آن ٢٥٠ نفر از شهروندان ما کشته شدند. هزاران نفر هم زخمی شدند و ما اکنون تلاش می‌کنیم تا از این وضعیت خارج شویم.

مردم به هیچ دولتی کارت سبز دایمی نمی‌دهند. نگران واکنش مردم ترکیه به رفتارهای امنیتی و برخوردهای دولت با مخالفان نیستید؟

حق با شما است. من فکر می‌کنم این طبیعت قانون است که حتی دولت‌های بسیار قوی یا یک حزب در ساختار دموکراتیک که حمایت قاطبه مردم را هم در اختیار دارد نیز می‌تواند در گذر زمان با تغییر رویه و نگاه مردم روبه‌رو شود. مردم نظرات خود را تغییر می‌دهند. اگر وضعیت را به خوبی برای آنها توضیح دهیم، همه گام‌هایی را که برداشته شده است، توضیح دهیم و بگوییم که دولت قصد دارد چه کارهایی انجام دهد این مساله می‌تواند درک بیشتری را از جانب مردم با ما همراه سازد. من فکر می‌کنم که مردم ما در ترکیه به این مساله واقف هستند. البته که همه موافق کامل اتفاق‌هایی نیستند که رخ می‌دهد.

برخی احتمالا نگرانی‌های بسیار جدی در این مورد دارند و برخی هم احتمالا فکر می‌کنند که با برخی گروه‌ها یا احزاب منصفانه و عادلانه برخورد نشده است. اما پس از همه این اتفاق‌ها، ما یک حکومت قانون داریم و پرونده‌های متعددی در دادگاه‌ها گشوده شده است و همه ما امیدوار هستیم که این مسائل به خوبی و در مسیر درست و عادلانه حل و فصل شود. در نتیجه مردم ما از مقبولیت قانونی و مشروعیت گام‌هایی که برداشته شده است، مطمئن باشند.

رابطه ترکیه و اروپا هر روز در وضعیت پیچیده‌تری قرار می‌گیرد و دیدار میان صدراعظم مرکل و رییس‌جمهور اردوغان نیز به خوبی پیش نرفته است و حتی بر حجم اختلاف‌ها افزوده است. گره اصلی در این تنش چیست؟ ترکیه هرحرکت و انتقاد اروپایی‌ها را به حمایت از کودتاچیان مربوط می‌کند و به نظر نمی‌رسد که این رویکرد مناسبی باشد؟

مساله اساسی به خصوص درباره رابطه آنکارا با اروپا این است که آنها حس همدردی و همراهی با ما در بسیاری از مسائل و مشکلاتی که ما با آن دست و پنجه نرم می‌کنیم از خود نشان نمی‌دهند. آنها از لنز کوتاه بینانه و کاملا منافع‌محور به مسائل نگاه می‌کنند بدون آن‌که درک واقعی از شرایطی که ما در آن قرار داریم، داشته باشند. ما مخالف انتقادهایی نیستیم که اروپایی‌ها یا سایرین از ما دارند اما همزمان می‌خواهیم که رفتار آنها با ما منصفانه باشد. من فکر می‌کنم که ما مدت‌ها است که رفتار عادلانه و منصفانه‌ای را از جانب اروپایی‌ها شاهد نبوده‌ایم. من صرفا در مورد سال گذشته میلادی و ماجرای کودتا نیست که صحبت می‌کنم بلکه منظور من رابطه ما با اتحادیه اروپا است که سابقه آن به ١٩٦٣ بازمی‌گردد. در ٥٤ سال گذشته ما تلاش کرده‌ایم که به عضویت کامل این اتحادیه دربیاییم. کشورهایی هستند که به نسبت ترکیه در حوزه برآورده کردن شروط مدنظر اتحادیه اروپا برای عضویب بسیار ضعیف‌تر عمل کرده‌اند اما ظرف چندسال توانستند به این عضویت درآیند. بنابراین قطعا چنین رویکردهای غیرمنصفانه‌ای در برابر ترکیه مولود نگاهی منفی از جانب افکار عمومی این کشور نسبت به اتحادیه اروپا شده است چراکه حرف ما این است که اگر شما ما را نمی‌خواهید ما هم شما را نمی‌خواهیم. علاوه بر این خیلی چیزها در این سال‌ها تغییر کرده است. منظور من این است که شاید عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا ١٥ یا ٢٠ سال پیش که وضعیت اقتصادی ما تا این اندازه قوی نبود، مساله بسیار مهمی بود اما ترکیه بدون عضویت در اتحادیه اروپا، مسیر پیشرفت را طی کرد. به نظر من، مساله عضویت ما در اتحادیه اروپا بیشتر سمبلیک است چرا که نگاه و رویکردهای ما حتی در دوره باراک اوباما نیز بیشتر به سمت غرب بوده است. ما که اعتقاد داریم همانطور که بخشی از غرب هستیم بخشی از شرق هم هستیم و فکر می‌کنیم که اروپایی‌ها با رفتار درست با ترکیه فرصت بزرگی را از دست دادند. اگر آنها ١٠ یا ١٥ سال پیش رویکرد درستی را اتخاذ کرده بودند بسیاری از چیزها می‌توانست متفاوت باشد و البته که دیگر نمی‌توانیم ساعت را به عقب بازگردانیم.

ترکیه، ایران و روسیه سه کشوری بودند که در مذاکرات آستانه در برقراری آتش‌بس نقش بسیار مهمی را ایفا کردند. این در حالی است که ما اخیرا شاهد توافق امریکا و روسیه در مورد مناطق کاهش تنش در بخش‌هایی از جنوب سوریه بودیم. نگاه آنکارا به این توافق چیست؟ آیا ترکیه در جریان این رایزنی‌های روسیه و امریکا قرار داشت؟

زمانی که نخستین‌بار در مورد توافق آتش بس میان امریکا و روسیه شنیدیم، متعجب شدیم. همان طور که می‌دانید درپروسه مذاکرات آستانه در مورد ٤ منطقه مدنظر برای برقراری آتش بس توافق شده بود که یکی از این چهار منطقه همان منطقه‌ای بود که روس‌ها، امریکایی‌ها و اردنی‌ها هم در مورد آن به توافق مشابه دست پیدا کردند. بنابراین آتش بس و کاهش تنش در این منطقه در جریان مذاکرات آستانه به دست آمده بود اما به هرحال روسیه و برخی دیگر از کشورها ترجیح دادند که خارج از پروسه آستانه گام بردارند. ما از این توافق آتش بس پس از آن‌که به دست آمد، مطلع شدیم.

مانند ایران.

بله و فکر می‌کنم که هم ترکیه و هم ایران از این مساله راضی نیستند. این نارضایتی بدان معنا نیست که ما مخالف کار کردن با اردن یا ایالات متحده هستیم چرا که آنها در حال حاضر هم به عنوان اعضای ناظر در جریان مذاکرات آستانه قرار دارند. مساله اینجاست که ما متوجه نمی‌شویم چرا این توافق باید به این شکل و شمایل انجام شود اما شاید فاکتورهای دیگری در شکل‌گیری این توافق دست داشته‌اند. مساله مهم دیگر این است که ما از هر توافقی که صلح و ثبات را به منطقه بیاورد، استقبال می‌کنیم. بنابراین اگر این توافق دستاوردهای مثبتی برای وضعیت در سوریه داشته باشد ما صرفا به خاطر اینکه از دایره آن خارج بوده‌ایم، مخالف آن نیستیم.

آیا ترکیه از جانب روسیه توضیحی در مورد چند و چون این توافق دریافت کرده است؟

بله. نه فقط از جانب روس‌ها بلکه از جانب امریکایی‌ها هم توضیحاتی به ما داده شد. ما در این مورد صحبت کرده‌ایم. این یک مساله مخفی نیست و در همه رسانه‌های بین‌المللی در مورد آن صحبت می‌شود. امریکایی‌ها و اردنی‌ها از پروسه مذاکراتی آستانه که در آن سه کشور ایران، ترکیه و روسیه به خصوص ایران حضور داشتند راضی نیستند.

آنها نمی‌خواهند که ایرانی‌ها در این بخش از سوریه که محل مذاکره جدید است یا در تضمین آتش بس در این منطقه نقشی را برعهده داشته باشند بنابراین به نظر می‌رسد که این اصلی‌ترین دلیل برای اتخاذ چنین رویکردی از سوی آنها است.

رییس‌جمهور حسن روحانی، سدسازی‌های اخیر ترکیه را یکی از عوامل موثر در بیابان‌زایی در ایران دانسته‌اند و این در حالی است که مقام‌های ترکیه چنین مساله‌ای را تکذیب می‌کنند. در این خصوص چه مذاکراتی میان تهران و آنکارا در جریان است؟

کاش گفت‌وگویی در این باره میان ایران و ترکیه در جریان بود. در همه مشکلات و اختلاف‌ها ما خواهان گفت‌وگو هستیم حتی اگر این گفت‌وگو در مورد سوژه‌هایی باشد که در مورد آن با هم اختلاف داریم. اما در مورد این مساله، به خصوص در دوره اخیر آنچه ما شاهد آن هستیم مجموعه‌ای از اتهام‌هایی است که حتی در عالی‌ترین سطوح در ایران علیه ترکیه مطرح می‌شود و این در حالی است که ما اعتقاد داریم این اظهارنظرها و ترکیه را مقصر همه‌چیز دانستن از پیشینه علمی کافی برخوردار نیست. ما همواره در این مورد صحبت کرده‌ایم و پیشنهاد کرده‌ایم که گفت‌وگو را از سطح گفت‌وگوهای کارشناسی آغاز کنیم. در این جلسات می‌توانیم اطلاعات را رد و بدل کنیم و ببینیم که آیا می‌توانیم به یک بستر مشترک برای ادامه بحث دست پیدا کنیم یا خیر؟ چرا که این اختلاف و این مساله مانند مسائل سیاسی نیست. در عالم سیاست شاید موافق نباشید اما در این مساله ما در مورد توفان گرد و خاک، تاثیر سدسازی‌ها و کمبود آب و مسائلی از این دست صحبت می‌کنیم که همگی مسائلی علمی هستند. بنابراین اگر بتوانیم با هم صحبت کنیم و همه اطلاعات را تجزیه و تحلیل کنیم ابتدا باید به یک نتیجه مشترک دست پیدا کنیم.

من در این مورد با خانم ابتکار دو بار در دو سال گذشته صحبت کرده‌ام و همچنین با برخی مقام‌های دیگر در سازمان محیط زیست و وزارت خارجه هم صحبت کرده‌ام. حرف ما این است که می‌توانیم در قالب یادداشت تفاهم برای همکاری در حوزه‌های محیط زیست که در جریان سفر رییس‌جمهور ما به ایران در آوریل سال ٢٠١٥ به دست آمد در این خصوص صحبت کنیم. یک سال پس از این تاریخ هم در آوریل سال ٢٠١٦ این یادداشت تفاهم موقعیت اجرایی پیدا کرد و ما پیش‌نویسی را برای عملی کردن آن تهیه کردیم و در اختیار ایرانی‌ها قرار دادیم. در حالی که یک سال از تاریخ ارایه این پیش‌نویس گذشته است ما هنوز پاسخی از جانب ایران دریافت نکرده‌ایم. علاوه بر این ما در تمام نشست‌ها و دیدارها و همچنین کنفرانس‌ها تکرار می‌کنیم که خواهان گفت‌وگو هستیم. بنابراین به جای این سخنان تند و تیز در ملأعام که حقیقت ماجرا و شرایط را هم منعکس نمی‌کند، می‌توانیم با هم گفت‌وگو کنیم.

موضوع فقط مساله سدسازی نیست و این سدسازی هم تنها دلیل گرد و غبارها نیست. علاوه بر این هرکشوری مسوولیت‌های خود را در این خصوص دارد و باید همه این مسائل را در نظر گرفت. سدسازی در دجله و فرات براساس اطلاعات علمی کمترین تاثیر را بر تغییرات جوی داشته است. توپ اکنون در زمین ایرانی‌ها است و ما امیدوار هستیم که ایران و ترکیه در این زمینه با هم وارد گفت‌وگو شوند.

آیا برنامه‌ای برای نشست شورای عالی راهبردی روابط ایران و ترکیه در تهران و با حضور روسای جمهوردر آینده‌ای نزدیک در دستور کار دارید؟

این مکانیسم که نام کامل آن، شورای عالی همکاری است توسط روسای جمهور دو کشور هدایت می‌شود. این شورا معمولا در جریان دیدارهای روسای جمهور فعال می‌شود. ما این شورا را تاکنون سه بار برگزار کرده‌ایم که دو بار آن در جریان سفر رییس‌جمهور روحانی به ترکیه و یک بار هم در جریان سفر رییس‌جمهور اردوغان به ایران بوده است. اکنون نوبت رییس‌جمهور ترکیه است که به ایران سفر کند و ما امیدوار هستیم که این سفر در سال جای رخ بدهد. به دلیل تحولات سیاسی که در ترکیه و ایران رخ داده است امکان برگزاری این سفر در تاریخ زودتر وجود نداشته است. ما یک رفراندوم را پشت سر گذاشتیم و در ایران هم انتخابات ریاست‌جمهوری در جریان بوده است. هر دو طرف مشتاق هستند که این سفر پیش از پایان سال جاری میلادی انجام شود. فکر می‌کنم احتمالا پس از مراسم تحلیف رییس‌جمهور روحانی و پس از آنکه دولت جدید شکل گرفت، پروسه بسترسازی برای این سفر هم از سر گرفته شود. ما همچنین باید شورای مشترک اقتصادی را هم فعال کنیم تا مقدمات این سفر در سطح ریاست‌جمهوری و تشکیل شورای عالی همکاری بعدی فراهم شود.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

  • کدخبر: 712139
  • منبع: اعتماد
  • نسخه چاپی
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.