همه حمایتها و پشتیبانی از نظامیان و نیروهای مقاومت، کاملاً رسمی و با اطلاع دولت عراق و بنابر خواسته خودشان است. باید بگویم حتی مستشاران ما با گرفتن ویزای این کشور و کاملاً قانونی وارد عراق میشوند.
به گزارش جماران؛ او را با دکتر حیدرالعبادی، نخستوزیر عراق اشتباه میگیرند، به قول ایرانیها باهم مو نمیزنند. مردم عراق وقتی او را در محیطهای عمومی یا مجالس میبینند، نامهای به دست همراهانش میدهند یا اگر فرصتی دست دهد، خواستهشان را مطرح میکنند. درخواست از نخستوزیر کشورشان. «ایرج مسجدی» اما نخستوزیر عراق نیست، او سفیر ایران در این کشور است. خودش میگوید: «خیلی از عراقیها من را با دکتر اشتباه میگیرند. حتی وقتی برای نخستین بار با نخستوزیر عراق دیدار داشتم، دکتر خودش به این شباهت اعتراف کرد و گفت که چقدر ما شبیه همدیگر هستیم. تنها فرقمان این است که دکتر کروات میزند و من نمیزنم.»نزدیک منطقه «الخضرای» بغداد میهمان سفیر ایران در عراق هستیم. سفارتی با بیش از یک قرن قدمت و معماری اصیل ایرانی و سرستونهای سربازان هخامنشی و نخلهای سر به فلک کشیدهای که نمونهاش را هیچ جای بغداد ندیدهایم.
با گذشتن از چند گیت ایست بازرسی و عبور از محوطه سرسبز و درندشت سفارت، به ساختمان اصلی راهنمایی میشویم و منتظر میمانیم برای هماهنگی. قرار است با آقای سفیر درباره وضعیت فعلی عراق پس از پیروزی در جبهه موصل، نقش کشورمان در حمایت و پشتیبانی از نظامیان عراق و نیروهای مقاومت در مبارزه با تروریستها بویژه داعش، کمک در بازسازی مناطق آسیبدیده و موضع کشورهای منطقه و امریکا در قبال داعش در سوریه و عراق گفتوگو کنیم.
هماهنگیها خیلی زود صورت میگیرد و وارد دفتر میشویم. سفیر موسپیدکرده ما پشت میز کارش نشسته، با صدای سلاممان صورتش را برمیگرداند و از پشت میزش بلند میشود و بسویمان میآید. لحظهای فکر میکنم نکند اشتباهی آمدهایم دفتر نخستوزیری یا شاید هم آقای سفیر از قوم و خویشهای دکترالعبادی باشد!
ایرج مسجدی بتازگی سفیر ایران در عراق شده ولی سالها در این کشور فعالیت داشته و دارد؛ آنقدر که رسانههای عراقی او را بخوبی میشناسند. پیش از اینکه عقربه کوچک و بزرگ ساعت به 12 برسد و طبق روال همیشگی بغداد، برق شهر قطع شود، مصاحبه را آغاز میکنیم.
هنوز سؤالات را مطرح نکرده، آقای سفیر مصاحبه را آغاز میکند: «گستردگی مرزهایمان با کشور دوست و برادر عراق که سالهاست مرزهای مشترکمان مرزهای صلح و امنیت و همکاری بوده، با شکلگیری داعش و اشغال مناطق وسیعی از این کشور، این نیاز احساس شد که برای کمک و حمایت از مردم و دولت عراق وارد عمل شویم. در برههای حساس و بنا بر خواسته دولت عراق و فتوای تاریخی آیتالله سیستانی مبنی بر تشکیل نیروهای مقاومت مردمی برای مبارزه همهجانبه با تروریستهای تکفیری، جمهوری اسلامی ایران حمایت همهجانبه و پشتیبانی لجستیکی و اعزام مستشاران نظامی برای آموزش را نسبت به گذشته با جدیت دنبال کرد. مدافعان حرم و مستشاران ایرانی در آزادسازی مناطق تحت اشغال داعش حتی موصل، با تقدیم شهدایی همچون شهید «شعبان نصیری» و استمرار فعالیت و حمایتهای همه جانبه از نظامیان عراقی، نقش پررنگی در پیروزیهای اخیر عراق داشتند.»
ایرج مسجدی با اشاره به اینکه هنوز 3 منطقه «تل عفر»، «حویجه» و مناطق غربی استان الانبار در اشغال نیروهای تروریست تکفیری قرار دارد و همکاریهای امنیتی و نظامی و لجستیکی و انتقال آموزش به نظامیان عراقی و نیروهای حشد الشعبی- نیروهای مقاومت مردمی- ادامه دارد، عنوان میکند: «همه حمایتها و پشتیبانی از نظامیان و نیروهای مقاومت، کاملاً رسمی و با اطلاع دولت عراق و بنابر خواسته خودشان است. باید بگویم حتی مستشاران ما با گرفتن ویزای این کشور و کاملاً قانونی وارد عراق میشوند، البته نیازی نیست این همکاریها را بطور مداوم اعلام کنیم.»
در طول چند روزی که برای تهیه گزارش به موصل رفته بودیم، حضور نیروهای امریکایی با تشریفات خاصی که در این منطقه صورت میگیرد، با انتقادهای تند برخی از نظامیان عراقی همراه بود. به اعتقاد این منتقدان، حضور امریکاییها در عراق بیشتر برای نجات سرکردگان داعشی است تا از بین بردن آنها! یکی از افسران به ما گفت که چند روز پیش، یکی از بالگردهای امریکایی در ایست بازرسی تکریت، زنی را که جزو سرکردگان داعشی بوده، از منطقه خارج کرده است. آنها میگویند اگر امریکاییها به بهانه مبارزه با تروریسم حضور نداشته باشند، زودتر پیروزی را لمس خواهند کرد.
سؤال بعدیمان از سفیر درباره نقش کشورهای همسایه بویژه کشورهای عربی و حضور نظامیان امریکا در عراق است و اینکه چه نقشی در تضعیف یا تقویت داعش دارند؟
مسجدی در این باره اعتقاد دارد: «آمریکاییها در واقع بهدنبال از بین بردن تروریستها نیستند، بلکه به دنبال فرصتطلبی برای شعلهور کردن آتش جنگ و فرصتی برای ایجاد بازار داغ فروش تسلیحات هستند. باید گفت یکی به میخ میزنند و یکی به نعل. آنها برای از بین بردن تروریستها اراده جدی ندارند و فقط حرف میزنند. اما کشورهای همسایه یا کشورهایی که مدعی مبارزه با تروریسم هستند چه کاری برای عراق و سوریه کردهاند؟ در کدام جبهه حضور داشتند؟ سندی نشانمان بدهند که قدمی برای مبارزه با تروریسم در منطقه برداشتهاند. تا این لحظه همکاری یا حمایتی در این رابطه از آنها ندیدهایم. گهگاهی حتی شاهدیم که برخی از کشورهای عربی از تروریستها حمایتهای سیاسی و مالی و لجستیکی میکنند و نه تنها قصد آرام کردن منطقه را ندارند، بلکه میخواهند داعش را تقویت کنند. از طرفی هم با تبلیغات منفی قصد منحل کردن حشد الشعبی را دارند. به نظرم کشوری که میخواهد به عراق و سوریه کمک کند، باید در کنارشان حضور داشته باشد مثل مستشاران ایرانی که در صحنه حضور دارند.»
اما نکتهای که خیلی از عراقیها به آن اعتراف میکنند اختلافات قومی و مذهبی است؛ اختلافاتی که ریشه دوانده و برخی شیطنتها آتش آن را تند کرده است. البته بتازگی جنبشهایی نیز برای اتحاد مردم و از درون خود مردم شکل گرفته که امیدوار کننده است.
سفیر کشورمان که از همان ابتدای انتصاب، برای متحد کردن اقوام و عشایر و اقلیتهای عراقی پیشقدم شده است در این رابطه میگوید: «متاسفانه اختلافات قومی و مذهبی در برخی از کشورها وجود دارد ولی با اجرای سیاستهای بیطرفانه میشود مردم را متحد کرد و جلوی بروز اختلافات و تنشهای زیانبار را گرفت. به عنوان مثال در کشور خودمان مذاهب و قومیتهای متعددی وجود دارد ولی هدف مردم یکی است و هیچ جریانی نمیتواند بینشان اختلاف بیندازد، عراقیها هم باید به چنین دیدگاهی برسند. باید متحد شوند و کشورشان را از شر نیروهای تروریستی نجات دهند و بعد برای آبادی آن تلاش کنند. در دورههای گذشته، همچون تدوین قانون اساسی عراق یا مبارزه با رژیم صدام حسین، اتحاد مردم عراق ستودنی بود. به نظرم رهبران و مسئولان و نخبگان طوایف و عشایر و مذاهب، باید برای برطرف کردن اختلافات و سازندگی کشورشان، همه تلاش خود را به کار ببندند. جمهوری اسلامی ایران هم برای برطرف کردن این اختلافات، پیشقدم شده و دستاوردهای خوبی نیز بدست آوردهاست.»
باید به حمله برخی رسانههای مخالف سیاستهای کشورمان در قبال عراق اشاره کنیم که با نادیده گرفتن همکاریهای مالی و اقتصادی و سازندگی و... ایران را متهم به دخالت در امور داخلی عراق میکنند.
مسجدی با رد چنین اتهاماتی عقیده دارد کمک ایران به کشور دوست و همسایهمان در 3 مرحله تعریف میشود؛ مبارزه با نیروهای تروریستی- تکفیری، آزادسازی مناطق تحت اشغال آنها و در نهایت بازسازی شهرهای خسارت دیده از جنگ و آبادانی این کشور: «همین حالا که مشغول مصاحبه هستیم، هیأتی از عراقیها در تهران مشغول مذاکره برای خرید گاز مورد نیاز نیروگاههای برقشان هستند و این نشان از روابط خوب و تعامل مثال زدنی هر 2 کشور دارد. ما برای سر و سامان یافتن اوضاع عراق، از هر کاری که بتوانیم، کوتاهی نمیکنیم و البته این خواسته خود مسئولان عراقی است. باید به این نکته نیز اشاره کنم که جمهوری اسلامی ایران، کشور عراق را کشوری مستقل با دولتی مقتدر میشناسد و این اتهام که ایران یا هر کشور دیگری در امور داخلی آن دخالت میکند، توهین بزرگی به دولت و ملت صبور عراق است. هیچ کشوری حق چنین جسارتی را ندارد.»
از وی درباره برنامههای کشورمان در سازندگی و بازسازی مناطق مختلف عراق و مناسبات اقتصادی میپرسیم. مسجدی میگوید: «در جلساتی که با 10 – 12 وزیر عراقی داشتم، همه آنها خواستار افزایش همکاریهای کشورمان شدند. در طول این سالها برخی شرکتهای عمرانی برای ساخت و تجهیز زیرساختها فعالیتشان را در مناطق مختلف عراق آغاز کردهاند و امیدواریم این سطح از همکاریها افزایش پیدا کند. مطمئناً با توجه به 1400 کیلومتر مرز مشترک، صادرات کالای ایرانی و انتقال تکنولوژی و ساخت و سازها بسیار مناسب و ارزانتر خواهد بود. البته با توجه به شرایط موجود و حساس عراق، مسئولان هر دو کشور همه توان خود را برای بالا بردن تعاملات و همکاریها بهکار خواهند گرفت.»
اما سؤال آخر و پایانبخش مصاحبه کوتاهمان این است که جناب سفیر میدانند شباهت زیادی به حیدرالعبادی، نخستوزیر عراق دارد یا نه؟ ایرج مسجدی زیر خنده میزند و میگوید: «من که هیچ همه میدانند که شباهت زیادی داریم. حتی خود آقای دکتر العبادی هم به خودم گفت که چقدر شبیه هم هستیم.»