اقتصاد ایران نیز از شرایط حاکم مستثنا نیست و به این مهم پیبرده که باید از مرز سنت به سمت مدرن در گذر باشد و در این میان خردهفروشان برای این گذر باید مطمئنترین شیوه سرمایهگذاری را در پیش بگیرند، یعنی رفتن به سمت فروشگاههای بزرگ که اصولا به شکل زنجیرهای اداره میشوند.
به گزارش جماران؛ اقتصاد پیشرفته امروز در کنار مولفههای متعددی که به خود اختصاص داده، بیشک نمیتواند نسبت به توزیع بیتفاوت باشد؛ مولفهای اصلی که چرخه فعالیتهای اقتصادی را به سهم خود میچرخاند. اگرچه خردهفروشیها و سایر عوامل دخیل در اقتصاد بخشی از این مسئولیت را بهعهده گرفتهاند، اما باید اذعان کرد در اقتصاد امروزی و با توجه به گستردگی جوامع نمیتوان این مهم را تنها بر دوش خردهفروشیها گذاشت و در همینجاست که سخن از فروشگاههای بزرگ که گاها در جوامع توسعهیافته به شکل زنجیرهای فعالیت میکنند، به میان میآید؛ فروشگاههایی که در نقش یک ابزار موثر در تسهیل دسترسی مصرفکنندگان به کالا و مایحتاج روزمره، تامین کالا بهطور متمرکز و حذف واسطهها، سهیمکردن مصرفکننده و تولیدکننده در سود حاصل از توزیع و فروش و ثبات قیمتها ظاهر میشوند.
پلان نخست
اقتصاد ایران نیز از شرایط حاکم مستثنا نیست و به این مهم پیبرده که باید از مرز سنت به سمت مدرن در گذر باشد و در این میان خردهفروشان برای این گذر باید مطمئنترین شیوه سرمایهگذاری را در پیش بگیرند، یعنی رفتن به سمت فروشگاههای بزرگ که اصولا به شکل زنجیرهای اداره میشوند؛ مسالهای که صاحبنظران این حوزه نیز به آن اذغان دارند و بر این باورند که اگر خردهفروشان نتوانند مدل اقتصادی خود را تغییر بدهند، بهطور قطع در فضای رقابتی حذف میشوند، اگرچه این گذر سخت و دشوار مینماید، اما گریزی از آن نیست، البته گامهایی در این مسیر برداشته شده، بهطوری که یکی از مهمترین رویدادهای صنفی سال گذشته رقم خورد و تشکیل اتحادیه فروشگاههای زنجیرهای کلید خورد، البته این گام اساسی مخالفان و موافقانی دارد که هریک دلایلی را برای نظر خود ارایه میدهند.
پلان دوم
واقعیتی که نمیتوان بیتفاوت از کنار آن گذشت این است که حال خردهفروشی در ایران خوب نیست، درحالیکه خردهفروشی بهعنوان بخش اقتصادی مبنی بر بازار آزاد در کشورهای مختلف برای تعداد زیادی اشتغالزایی کرده است -بیش از ٢٠میلیون کارگر در آمریکا به واسطه این بخش مشغول به کار هستند- البته هستند جوامعی که به اهمیت فروشگاههای زنجیرهای پیبرده و به همین منظور به سمت رشد سریع آن اهتمام گماشتهاند- هند طی سالهای ٢٠٠١ تا ٢٠٠٦ این فروشگاهها را از حدود ٣میلیون به بیش از ١٣میلیون ارتقا داده است- و این درحالی است که تجمیع واحدهای خردهفروشی و گسترش فرهنگ استفاده از فروشگاههای زنجیرهای به دلیل نبود انسجام و سازماندهی خاص نادیده گرفته شده است. مسألهای که بدونشک ابزار مهمی برای کنترل هرجومرج در بازار خردهفروشی به شمار میآید و کمک میکند اقتصاد راه توسعه و حضور فناوری را همگام با توسعه فناوریهای اطلاعاتی و تغییرات راهبردی مهم در نظام توزیع سنتی بپیماید.
پلان سوم
در بازار داغ آمدن یا نیامدن فروشگاههای زنجیرهای گروهی بر این باورند که تاسیس این فروشگاهها با پیروی از سیاست تشویق تجمیع سرمایههای کوچک به بنگاههای کوچک ضربه نمیزند، درحالیکه گروه آن سوی میدان بر این باورند که فروشگاههای بزرگ از شرایط تخفیف برخوردارند و باعث جذب مشتری میشود، درحالیکه رعایت قوانین و مقررات موجود در حوزه بنکداری رقابت دو بخش را فراهم میآورد، البته گروه موافق بر این باور است که راهحل اساسی نوینسازی صنفهای مخالف فروشگاههای زنجیرهای است، چون فروشگاههای زنجیرهای یکی از الزامات شهرهای بزرگ است.
پلان آخر
فروشگاههای زنجیرهای در میان اهداف بیشماری که برای توسعه اقتصادی دنبال میکند، حمایت ملی و فرهنگسازی مصرف کالاهای ایرانی را نیز نشانه رفته، بهطوری که بسیاری از کالاهای عرضهشده در این فروشگاهها تولید داخل است، البته برای فروش این کالاها برخی سیاستهای فروش نیز درنظر گرفته شده است. تا به مرور زمان این فرهنگ جا بیفتد، ادامه این رویه در گذر زمان کمک میکند تا تقاضاها مدیریت شوند؛ مدیریتی که میتواند محیطزیست را نیز مدنظر قرار بدهد.
پیشینه
قدمتی ٦٨ ساله
قدمت فروشگاههای زنجیرهای به سالهای دور برمیگردد، به دورانی که پس از سالها این فروشگاهها به اقتصاد ایران پا گذاشتند آن هم با نام فروشگاههای تعاونی مصرف سپه. فروشگاههایی که تاریخ تولدشان به سال ١٣٢٨ برمیگردد؛ فروشگاههایی که به وجود آمدند تا نقشی در توزیع کالا بازی کنند، توزیع کالاهای خوراکی با قیمت ناچیز در ازای بن کالا، نقشی که وضع نابسامان اقتصادی و ساختار نامناسب نظام توزیع سنتی نگذاشت به خوبی ایفا شود، البته قصه این فروشگاهها به اینجا ختم نشد و عدمدخالت مستقیم دولت سبب شد ارگانها و سازمانهای مختلف به این حوزه ورود پیدا کنند و برای همین اقتصاد شروع به تجربه اتکا و قدس کرد؛ فروشگاههایی که در سالهای ١٣٣٤ و ١٣٥٢ به وجود آمدند تا به کارکنان ارگانها و نهادهای متولی خدماترسانی کنند، البته درنهایت دولت با توجه به نابسامانی نظام توزیع کالا به احداث فروشگاههای زنجیرهای روآورد تا اینکه در سال ١٣٧٢ در احداث این فروشگاهها شهرداری پیشگام شد و نام فروشگاههای شهروند سر زبانها افتاد و شاید محبوبیت این فروشگاهها بود که بخش خصوصی را به سرمایهگذاری در این بخش ترغیب کرد و حاصل آن احداث فروشگاههای پروما در سال ٧٩ در مشهد بود. فروشگاههای زنجیرهای طی تمام سالهایی که از عمرشان میگذرد فرازوفرودهای زیادی را پشتسر گذاشتهاند، بهطوری که در سال٨٤ شرکتهای خارجی نیز به این حوزه ورود کردند و نخستینبار یک فروشگاه فرانسوی اماراتی مجوز تاسیس در ایران را گرفت و به این ترتیب هایپراستار در غرب تهران افتتاح شد؛ فروشگاههایی که زمین موردنظر خود را برای ٢٠سال از شهرداری اجاره کرده است.
نظر موافق
از این ماجرا گریزی نیست
علی فاضل- رئیس اصناف کشور
بحث تولید داخلی یکی از مباحثی است که در اقتصاد همیشه مطرح بوده و پرداختن به آن بیشک آثار مثبتی بر اقتصاد خواهد گذاشت، اگرچه در میان ابزارهای دخیل در این مسأله بتوان به فروشگاههای داخلی اشاره کرد؛ در بحث تولید داخلی شاید یکی از ابزارها بحث گسترش فروشگاههای داخلی باشد که البته خیلی نمیشود به این حرف تکیه کرد. علی فاضل، رئیس اصناف کشور صحبتهایش را اینگونه ادامه میدهد که بحث حمایت از تولیدات داخلی، بحث دیگری است. اگرچه فاضل بر این باور است که اینکه فروشگاههای زنجیرهای در کشور بهعنوان یک ضرورت تشخیص داده شوند، بهخصوص برای کلانشهرها و در کنار این مجموعه برای دادن خدمات بهتر به مصرفکننده، امری اجتنابناپذیر است. شاید در این میان برخی به صدمه بنگاههای کوچک اشاره کنند و عامل دخیل اصلی را تشکیل فروشگاههای زنجیرهای بدانند اما باید اذعان کرد که در اینکه احداث فروشگاههای زنجیرهای به بنگاههای کوچک صدمه میزنند، شکی نیست و این احتمال وجود دارد، اما نباید فراموش کرد که گریزی از این اتفاق نیست و باید اتفاق بیفتد، به همین جهت سفارش و توصیه ما به دوستانی که در بنگاههای کوچک هستند، ایجاد شرکتهای بزرگ و تجمیع فروشگاههای کوچک به صورت زنجیرهای است. البته رئیس اصناف کشور در کنار این مسأله موضوع برندسازی را اساسی و مهم دانسته و میگوید: شرکتهای کوچک در کنار تجمیع و ایجاد شرکتهای بزرگ باید از مسأله برندسازی غافل نشوند و این مسأله را در دستور کار خود قرار بدهند. ما به دوستانمان سفارش کردهایم بعضی از این برندها الان در بحث ایجاد فروشگاههای زنجیرهای فعال شدهاند، فکر و کار بسیار خوبی است. فاضل در ادامه میافزاید: در گسترش فروشگاههای زنجیرهای باید یک مطلب را دور از ذهن نگه نداریم و آن هم این است که بنگاههای کوچک نباید در این عرصه صدمه ببینند، چون بحث اشتغال و حفظ سرمایههای کوچک جزو اصولی است که ما حتما باید رعایت کنیم. در میان مباحث مطرحشده جذب سرمایهگذاری خارجی مطرح میشود به این معنا که سرمایهگذاران خارجی فروشگاههای زنجیرهای را در داخل ایجاد کنند، اگرچه به شخصه با سرمایهگذاری خارجی و جذب این بخش از سرمایه مخالفتی ندارم، چون بر این باور هستم که میتواند به نفع اشتغال داخلی تمام شود، اما نکتهای که به آن اصرار دارم این است که درحالحاضر ضرورتی به در پیش گرفتن این رویه وجود ندارد، چون ما از پتانسیل تعداد بالای فروشگاههای داخلی برخوردار هستیم که به صراحت میتوان گفت از نرم جهانی نیز بالاتر است. میشود از همین پتانسیل برای ایجاد فروشگاههای بزرگ و زنجیرهای در غالب سرمایهگذاریهای مشترک بهره برد، چون یقینا این مسیر درنهایت به نفع اقتصاد داخلی خواهد بود. بحث ورود به این حوزه به دست سرمایهگذاران داخلی یقینا به نفع اقتصاد کشور خواهد بود، بهخصوص تولید داخلی، یعنی حفظ حداقل موقعیت فعلی تولیدات داخلی و گسترش این تولیدات و ترغیب و تشویق مصرفکننده به مصرف تولیدات داخلی یقینا با ایجاد سرمایهگذاری بنگاههای کوچک و متوسط در کشور به نظر میسرتر است و قابلیت بهتری در سایر سرمایهگذاریها خواهد داشت. فاضل در پایان اشارهای به فروشگاههای محلی میکند و میافزاید: در حال حاضر فروشگاههای محلی را داریم که با برندهای داخلی کار میکنند و چندسال است که پا گرفتهاند. این نشان داده که اگر همین روند و شیوه را به صورت گستردهتر و جامعتر در سطح شهرها داشته باشیم، یقینا هم به نفع سرمایه داخلی و هم تولید داخلی است.
نظر کارشناس
به سود مشتری و تولیدکننده گام برداریم
فرهاد رمضان- مدیرعامل سابق مینو
تشکیل فروشگاههای زنجیرهای یکی از مسیرهایی است که کشورهای توسعهیافته آن را طی کرده و از مزایای آن بهره میبرند؛ مسیری که بیشک کشورهای درحال توسعه نیز باید آن را طی کنند. فرهاد رمضان، مدیرعامل سابق مینو در ادامه صحبتهایش میافزاید: وقتی فروشگاههای زنجیرهای تشکیل میشوند چند اتفاق میافتد نخست اینکه بازار مطمئنهای برای فروش محصولات ایجاد میشود. وقتی یک شرکت تولیدی در هر صنفی بخواهد کالای خود را بفروشد اگر خواهان پوشش سطح شهر باشد باید ناوگان عظیم حملونقل را تدبیر کند تا بتوانند یک جغرافیا را تحتپوشش قرار داده و بازاریابی کنند. در چنین شرایطی چند اتفاق میافتد؛ یکی تعدد و تکثر خودروهایی است که به این منظور در شهر تردد میکنند و آلودگی و ترافیک نخستین دردسرهایی است که ایجاد میکنند، این درحالی است که این مسیر پردردسر کاملا سنتی است. مدیرعامل سابق مینو بر این باور است که طی چنین مسیری گاها ایجاد رقابت منفی میکند، رقابت منفیای که حاشیههایی را نیز در پی دارد. درواقع نوعی قانون نانوشته در میان عوامل دخیل در این مسأله مطرح میشود که آن نیز به نوبه خود مشکلاتی همانند حاشیه سود کمتر و سایرمسائل را به وجود میآورد. یکی دیگر از آثار مهم چنین رویکردی فرار مالیاتی است که عواقب آن بر اقتصاد بر کسی پوشیده نیست. رمضان طی چنین پروسهای را به ضرر مشتری دانسته و عنوان میکند: در چنین رویهای از آنجا که تولیدکننده حاشیه سود کمتری دارد، سعی میکند با بازی با بهای تمامشده به حاشیه سودی مناسب دست بیابد تا بتواند در بازار به اصطلاح عامه خود را سرپا نگه دارد. در چنین شرایطی مغازهدارها بیشترین حاشیه سود را از آن خود میکنند و در این میان مصرفکننده به لحاظ کیفیت و کنترل کمترین عایدی را دارد، به همین منظور ایجاد فروشگاههای زنجیرهای مثمرثمر خواهد بود. در چنین شرایطی تولیدکننده و فروشنده براساس یک توافقنامه همکاری میکنند و در چنین شرایطی تخلف در معامله به صفر میرسد و تخفیفات، تبلیغات و برگشت محصول تابع یکسری استانداردها و قوانین بازرگانی صورت میگیرد و از همه مهمتر با کاهش سطح ترافیک و ادبیات مدرن توزیع و فروش کالا مواجهه میشویم. مدیرعامل سابق مینو اشارهای به فروشگاههای بزرگ میکند و ادامه میدهد: در یک فروشگاه بزرگ که تعداد آنها در تهران هم کم نیست، توزیعکننده و... به شکل مدرن کالاها را طبقهبندی میکنند، بهگونهای که کالاها و محصولات به بهترین شکل به مصرفکنندگان عرضه شوند. در این میان اگر به پیامدهای اجتماعی و اقتصادی این مسأله توجه کنیم باید عنوان کرد که به لحاظ اقتصادی توزیع عادلانه حاشیه سود بین مصرفکننده و تولیدکننده تقسیم میشود و دوم اینکه کاهش تردد وسایل جاری در امور بازرگانی خردهفروشی را شاهد نیستیم. رمضان یکی دیگر از مزایای فروشگاههای زنجیرهای را تجمیع کالا برای ارایه به مصرفکنندگان عنوان میکند و میگوید: در فروشگاههای زنجیرهای تقاضاهای پنهان مشتریان مشهود میشود و این فروشگاهها این توانایی را دارند که آنها را به مصرفکنندگان عرضه کنند.
نظر مخالف
به شرط انحصاری نشدن
مهدی پازوکی- اقتصاددان
فروشگاههای زنجیرهای در دنیای توسعهیافته سالهاست به شکل کارآمدی عمل میکنند تا با توجه به تخصصیشدن امر توزیع و فروش و به اصطلاح سیستمیشدن شبکه توزیع نقش بسزایی در خدمترسانی به مصرفکننده داشته باشند. با توجه به کاهش هزینههای سربالا کالا میتواند با قیمت مناسبتری به دست مصرفکننده برسد و زمینه برای بالا رفتن رفاه مصرفکننده مهیا شود. مهدی پازوکی، اقتصاددان در ادامه صحبتهایش میافزاید: عملیشدن این موارد شرطی دارد که باید با حساسیت به آن پرداخت؛ اینکه این فروشگاهها انحصاری نباشند، به این معنا که گروههای مختلفی بتوانند با هم رقابت کنند. پازوکی حتی برای موافقت با تاثیر فروشگاههای زنجیرهای در تولید داخل شرطی را عنوان میکند و میگوید: یکی از شروط این تاثیرگذاری ایجاد رقابت سالم بین این فروشگاههاست، درواقع برندهای مختلفی که وارد این عرصه میشوند بتوانند با هم رقابت کنند، البته شرط اساسی و مهم که باید از جایگاه ویژهای برخوردار شود این است که این فروشگاهها دچار انحصار نشوند. چه انحصار بخش دولتی، چه بخش خصوصی. واقعیت امر این است که انحصار اقتصادی عامل بسیار مخربی است. این اقتصاددان به تجربیات کشورهای دیگر اشارهای میکند و میافزاید: فروشگاههای زنجیرهای در کشورهای توسعهیافته با بستهبندیهای مختلف، هزینه پایینتر و حاشیه سود کمتر برای افزایش فروش میان مصرفکنندگان محبوبیت یافتهاند، البته نباید از نظر دور داشت خدماتی که این بخشها ارایه میدهند، به نفع مصرفکنندگان است. این تجربه درحالحاضر عمری در حدود نیم قرن دارد. پازوکی بر این باور است که فروشگاههای زنجیرهای قطعا میتوانند به تولید داخل کمک کنند، البته دوباره باید شرطی را عنوان کرد؛ اینکه بتوانند تولید داخل را با تبلیغ مناسب و بستهبندی زیبا به مصرفکننده ارایه کنند؛ اگرچه ارتقای کیفیت یکی از فاکتورهای اساسی است که نباید فراموش شود یا نادیده گرفته شود. درواقع اگر تولید داخل نتواند از لحاظ کیفیت رقابت کند و قیمت تمامشده بالا عرضه شود این مسیر ابتر باقی میماند، چون رقابت زمانی به نفع مصرفکننده و تولیدکننده است که کالای باکیفیت و قیمت تمامشده پایین عرضه شود. پازوکی با تاکید دوباره بر انحصارطلبی در اقتصاد میگوید: نباید فراموش کرد که انحصار دمار از روزگار تولید درمیآورد. من با انحصار و عدمرقابت مخالف هستم، هم انحصار خطرناک است و کمکی به تولید نمیکند، هم عدم وجود رقابت و هم عدم وجود شفافیت. بنابراین باید گفت حق مصرفکننده است که از بازار اطلاعات کامل داشته باشد و بنگاهها با هم رقابت کنند، چون هرچه رقابت بیشتر باشد به نفع مصرفکننده است. دنیای جدید به این فروشگاهها نیاز دارد. این سیستم توزیع جدید به رونق تولید ملی کمک میکند. بهعنوان مثال شیر کالایی است که همه اقشار با هر گروه سنیای به آن نیاز دارد. اگر این کالا که انحصاری نیز نیست از سیستم توزیع خوبی برخوردار شود، همه افراد میتوانند این محصول را با کیفیت بالا و قیمت مناسب استفاده کنند. واقعیت اقتصاد این است که هرچه زمینه رقابت بنگاهها فراهم شود و سیستم توزیع سالم باشد، درنهایت دو گروه مصرفکنندگان و تولیدکنندگان به نتیجه دلخواه دست مییابند. اقتصاد سنتی ما با مشکل توزیع روبهرو است؛ واقعیتی که نمیتوان آن را کتمان کرد.
تجربه دیگران
فروشگاههای جهانی
قرن هجدهم در کنار تمام حوادث و اتفاقات بزرگ خود تاسیس فروشگاههای بزرگ را دید؛ فروشگاههای بزرگ و چندمنظورهای که هنری وارتون اسمیت نخستینبار در سال ١٧٩٢ در لندن تاسیس کرد تا این راه توسط بازرگانی به نام آریستید بوسکیو ادامه پیدا کند و بنمارشه را برای فروش اجناس خرازی و پارچه راهاندازی کند، البته در سال ١٨٧٩ نیویورک شاهد تاسیس نسل نخست سوپرمارکتهای امروزی بود؛ ایدهای که پاسیفیک آتلانتیک عملی کرد، اگرچه این روند سرعت قابلملاحظهای به خود گرفت و مورد استقبال مشتریان قرار گرفت و اینگونه فروشگاههای زنجیرهای پای خود را در زندگی مردم باز کردند تا جایی که حالا برخی از آنها نامشان در جایجای دنیا شنیده میشود؛ وال مارت فروشگاههای زنجیرهای است که با شعار «هر روز با قیمت ارزانتر» جای خود را در اقتصاد پیدا کرد، بهطوری که درسال ٢٠١١ جزو ١٠٠بنگاه برتر شد. وال مارت از آن دست فروشگاههای زنجیرهای است که توانسته برای نیروی متخصص اشتغالزایی کند؛ رویهای که تحقیقات نشان از هزینهکرد میلیونی در آن دارند، البته این فروشگاهها برای کارکنانش تسهیلاتی را نیز در نظر گرفته تا روند کارایی آنها را ارتقا بدهد؛ دادن کارتهایی برای خریدهای فصلی با تخفیف. اگرچه اینها تنها شگرد این فروشگاهها نیست و برای پایین آوردن قیمتها راهکارهای متعددی را به کار گرفتهاند تا همیشه مشتریان رضایت داشته باشند. بهعنوان مثال وال مارت بخشی از ناوگان حملونقل را به تملک خود درآورده تا بتواند هزینههای مبادلهای را کاهش دهد. کروگر فروشگاه دیگری است که بهعنوان دومین بنگاه برتر آمریکا و دنیا شناخته میشود، البته این فروشگاه با توجه به اینکه هیچ شعبهای در کشورهای دیگر ندارد با ویژگیهای خاصی که دارد توانسته خود را در دنیا مطرح کند. یکی از ویژگیهای خاص کروگر این است که تعدادی کارخانه را به تملک خود درآورده تا بتواند روی تولید، فرآوری و بستهبندی آنها نظارت داشته باشد، بهطوری که بازرسان فروشگاه دایما این کارخانهها را رصد میکنند تا مشکلی از لحاظ بهداشتی و ایمنی و سلامتی برای مصرفکننده وجود نداشته باشد و برای همین تعامل خوبی با مصرفکنندهگانش دارد. تسکو نیز یکی از فروشگاههای زنجیرهای است که در دنیا به شهرت رسیده است؛ فروشگاهی که در ابتدای امر کارش را از بریتانیا شروع کرد و حالا در کشورهای مختلف نیز شعبه دارد. تسکو بر این باور است که فروشگاه باید خدماتی ارایه بدهد متناسب جمعیت به لحاظ سنی تا از این طریق بتواند مشتریان را متقاضی کالاهای خود کند، اگرچه تسکو دیدگاههای زیستمحیطی را نیز لحاظ میکند و براساس آن سعی میکند ضایعات را کاهش دهد. یکی از کارهای جالب این فروشگاه فرستادن کادوی تولد برای مشتریان است.