نقض برجام و حرکت بر خلاف مسیر لغو تحریمها، تنها اقدام دولت کنونی آمریکا در خروج از جریانها و توافقهای بینالمللی نیست.
به گزارش جماران؛ دکتر حاکم قاسمی، عضو هیات علمی دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره)، در یادداشتی به تاثیر تصویب طرح تحریمهای جدیدی را ضدایران، روسیه و کره شمالی توسط مجلس نمایندگان آمریکا اشاره کرده است؛
در هفتهای که گذشت، مجلس نمایندگان آمریکا طرح تحریمهای جدیدی را ضدایران، روسیه و کره شمالی تصویب کرد. این طرح برای تبدیل شدن به قانون و اجرایی شدن باید به تصویب مجلس سنا برسد و سپس از طرف رئیسجمهور امضا شود. مصوبه مجلس نمایندگان آمریکا با توجه به مواضع سنا و دیدگاههای ترامپ به احتمال زیاد به تائید سنا و کاخ سفید هم خواهد رسید. در این صورت اجماعی ضد ایران، روسیه و کره شمالی در هیات حاکمه آمریکا شکل خواهد گرفت، اما به نظر نمیرسد بتواند حمایتهای بینالمللی را کسب کند. از این رو در عرصه بینالمللی چالشهای تازهای را روبهروی کاخ سفید خواهد گشود که میتواند به افول موقعیت بینالمللی و کاهش اعتبار و نفوذ این کشور در عرصه جهانی منجر شود.
اقدام نمایندگان آمریکا در تصویب تحریمهای جدید ضد ایران، از یک سو نقض برجام به عنوان یک توافق چندجانبه و بینالمللی تفسیر شده است. برجام توافقی بینالمللی است که طرفهای متعددی دارد و به تصویب شورای امنیت سازمان ملل هم رسیده است. آمریکا تنها یکی از طرفهای این توافق است و اقدامش در نادیده گرفتن آن، دیگر طرفها و جامعه بینالمللی را نسبت به کاخ سفید و سیاستهای آن حساس و بیاعتماد خواهد کرد و موجب افزایش بدبینی به سیاستهای آمریکا خواهد شد. از سوی دیگر مصوبه نمایندگان آمریکا حرکت بر خلاف فرآیندی است که بعد از اجرای برجام و در جهت رفع تحریمهای ایران آغاز شده است. از این رو کاخ سفید را در جایگاه بازیگری مینشاند که خلاف جریانهای بینالمللی و در مسیر خلاف حرکت دیگر بازیگران بینالمللی حرکت میکند و موجب ایجاد اصطکاک و برخورد سیاستها و برنامههای آمریکا با سیاستها و برنامههای دیگر بازیگران بینالمللی خواهد شد؛ اصطکاک و برخوردی که کاخ سفید را در پیگیری اهدافش با دشواری روبهرو میسازد.
نقض برجام و حرکت بر خلاف مسیر لغو تحریمها، تنها اقدام دولت کنونی آمریکا در خروج از جریانها و توافقهای بینالمللی نیست. آمریکا خردادماه گذشته نیز با ادعای حمایت از منافع آمریکاییان، خروج خود را از معاهده بینالمللی پاریس اعلام کرد. معاهده پاریس، معاهدهای برای حمایت از محیط زیست و حفظ کره زمین است. خروج آمریکا از این معاهده با انتقادهای تند بینالمللی و حتی داخلی روبهرو شد. تکرار اقدام بر خلاف توافقها و جریانهای بینالمللی، نشانه ریشه دواندن حرکتهای تند ملی گرایانه در درون آمریکا در عصر بینالمللی گرایی و جهانی شدن است؛ وضعیتی که آمریکا را در مسیری متفاوت با سایر کشورها و جامعه بینالملل قرار میدهد.
این وضعیت آمریکا را به عنوان کشوری معرفی خواهد کرد که برای توافقها و معاهدات بینالمللی اعتباری قائل نیست و در تعقیب منافع خود بدون توجه به رویکردهای جمعی، به تکروی گرایش دارد. از این روست که هم تصویب تحریمهای جدید و هم خروج از معاهده پاریس با انتقادهای بینالمللی روبهرو شده است. در عصری که همکاریهای بینالمللی و مشارکت در بازیهای جمعی برای حل مشکلات و معضلات بزرگ جامعه بشری به یک ضرورت تبدیل شده است، ترسیم چنین تصویری از آمریکا، بی اعتمادی بینالمللی به این کشور را بیش از پیش رقم خواهد زد. افزایش این بی اعتمادی (که کسانی چون ژوزف نای نسبت به آن هشدار داده و جستوجوی راه درمان را پیشنهاد کرده اند) آمریکا را با بحران نفوذ و کاهش اعتبار بینالمللی مواجه خواهد کرد و موجب افول قدرت کاخ سفید در عرصه جهانی خواهد شد.