واژه جنگل در ایران، مترادف با جنگلهای شمال است اما جنگلهای ایران تنها هیرکانی، ابر، دو هزار، ناهارخوران، چالوس و... نیست که تمامی توجه مردم و مسئولان به حفاظت از این مناطق است و از حال و روز دیگر جنگلهای ایران بیخبر هستند. یکی از این جنگلهای فراموششده، زاگرس است که بیش از 40 درصد جنگلهای کشور و 11 استان را در خوی جای داده است.
به گزارش جماران؛ زاگرس، مخمل سبزی که در میانه ایران رخ نمایی میکند و زندگی را به یک میلیون و نیم زاگرسنشین هدیه داده، نفساش بهشماره افتاده است. تغییرکاربری جنگل به باغ و مزرعه، راهسازی و ایجاد خطوط انتقال گاز، انتقال آب از رودخانههای زاگرس، تجارت سیاه زغال و آتشسوزی که بهدست انسانها انجام میشود درکنار کاهش نزولات جوی، نفس زاگرس را بریده است. براساس آمار، یک میلیون و سیصد هزار هکتار از جنگلهای زاگرس تنها درهفت سال گذشته تخریب شده است.
امان از آتشسوزی، تغییرکاربری
مدیر طرح حفاظت از زاگرس به «قانون» درباره وضعیت این جنگلها گفت: «از سال 88 تاکنون که سازمان حفاظت محیطزیست، رصد بر جنگلهای زاگرس را برعهده گرفته است، آتشسوزی، انحراف سرشاخههای آب، تغییرکاربری و خشکسالی موجب از بین رفتن درحدود یک میلیون و سیصد هزار هکتار از عرصه جنگلی زاگرس شده است. این میزان از جنگلهای زاگرس تنها بهدلایلی که عنوان شد، از بین رفته و دلایل دیگری همچون کرم چوبخوار و آفت، جزو آن محسوب نمیشوند».
باغهایی که در زاگرس میرویند
جنگلهای زاگرس، آهسته آهسته درحال تبدیل شدن به مزارع و باغ هستند. کشاورزان زاگرسی با شخمزدن جنگلها، موجب ازبینرفتن آنها شدهاند. بهگفته کارشناسان، شخم زدن سطح منابع طبیعی و جنگلها سبب میشود تا قسمتهای زیرین خاک در معرض جریان هوا قرارگرفته و رطوبت خود را از دست دهد که این مساله، موجب خشکی درختان و تخریب تدریجی جنگلهای زاگرس خواهد شد. شیرین ابوالقاسمی درباره طرحهای تغییرکاربری جنگل گفت:« جنگلزایی در ایران شروع شده و هر روز بر شدت آن افزوده میشود؛ براساس آمار در 70 سال گذشته، هفت میلیون هکتار از جنگلهای زاگرس از بین رفته و درحال حاضر تنها پنج میلیون هکتار جنگل باقی مانده است. بسیاری از وزارتخانهها با تصمیمات غیرکارشناسی، موجب از بین رفتن هزاران هکتار از این جنگلها شدهاند. بهعنوان مثال، جهادکشاورزی در جنگلهای زاگرس بهصورت مجانی زمین و آب در اختیار کشاورز و باغدار قرار میدهد که به کشاورزی بپردازند. درخت بلوطی راکه عمر 500 سال میکند و ریشه در آب دارد و نیازی به آبیاری ندارد قطع میکنند، جنگل را به باغ تغییر کاربری میدهند و در آن درخت سیبی میکارند که عمر نهایت 15 ساله دارد و برای تولید یک کیلو ی آن 840 لیتر آب نیاز است. تمامی این فجایع، تحت عنوان «معیشت مردم» انجام میشود. حال پرسش این است که این، چه معیشتی است که طبیعت را به تاراج ببریم و محصولی تولید کنیم که صرفه اقتصادی نداشته باشد که در نهایت یک معیشت ناپایدار بیش نیست».
جنگلهای سوخته ،دیگر احیا نمیشوند
یکی دیگر از عوامل نابودی زاگرس، آتشسوزی جنگلها در فصول گرم سال است. هرساله شاهد آتشسوزیهای بسیاری در جنگلهای زاگرس و از بین رفتن صدها هکتار جنگل در اثر آتشسوزی هستیم.
« بهگفته رییس سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری، بهطور معمول 70 درصد آتشسوزیهای کشور در جنگلهای زاگرس رخ میدهد».
مدیر طرح حفاظت از زاگرس با اشاره به آتشسوزی در این جنگلها گفت:« آتشسوزی بلای جان زاگرس شده است؛ چراکه امکان احیای برخی از این جنگلها دیگر وجود ندارد. برخی از جنگلهای زاگرس بهدلیل قرارگیری در کمربند خشک ایران،ابتدا باید بهشکل مرتع احیا شوند که حداقل 50 سال زمان نیاز دارد و متاسفانه باید گفت تنها در برخی از مناطق، میتوانیم مرتع داشته باشیم و دیگر خبری از جنگل نیست زیرا احتمال رشد بلوط در کمربند خشکسالی، صفر درصد است».
تجارت زغال، بخت زاگرس را سیاه کرد
کاهش نزولات جوی، برداشت بیرویه آب و انسان، عوامل مرگ تدریجی جنگلهای زاگرس هستند. این جنگلها درحالی بهدست انسانها تخریب میشوند که نظارت مسئولان بهاندازهای ضعیف است که میتوان گفت نظارتی وجود ندارد.
یکی از تجارتهای پرسودی که پای انسانها را به نقاط بکر زاگرس باز کرده، تجارت زغال است. زغالگیری همچون آفت کرم چوبخوار بهجان زاگرس افتاده است. بارها خبر اکتشاف محمولههای زغال رادر زاگرس شنیدهایم اما این بازی اکتشاف همچنان ادامه دارد. طبق قانون تهیه، حملونقل و استفاده از درختان برای درست کردن زغال ممنوع است. پایان دادن به تجارت سیاه زغال در زاگرس مستلزم فرهنگسازی، آگاهی بخشی، اطلاع رسانی و همچنین ایجاد معیشتهای جایگزین برای جوامع محلی است. شنیدهها حاکی از آن است که بخش عمدهای از زغالهای درختان زاگرس در رستورانها و مجتمعهای تفریحی بینراهی و ... مورد استفاده قرار میگیرد.
قطع درختان برای راهسازی و انتقال گاز
توسعه ناپایدار، یکی دیگر از دلایل تخریب زاگرس است. هزاران درخت برای احداث جاده یا خطوط انتقال گاز قطع میشوند. در چند سال اخیر شرکتهای خطوط انتقال نفت و گاز در تمامی بخشهای زاگرس به تخریب جنگلها مشغولند و سازمان محیط زیست بهتنهایی توان مقابله با آنها را ندارد. خطوط انتقال گازعلاوهبر اینکه طبیعت بکر و دستنخورده زاگرس را نابود میکند، بهدلیل گرد و غبار ناشی از انفجارها باعث خشکیدگی درختان نیز میشود.
زاگرس درحال پیر شدن است
پیری، معضلی است که بهتازگی به لیست مشکلات جنگلهای زاگرس افزوده شده است. براساس تحقیقات انجام شده، پدیده پیری درختان بهخاطر عواملی مانند حمله آفات و خشکسالیهای متوالی، ریزگردها و... رخ داده که انسان در بهوجود آمدن آن تاثیر زیادی داشته است. پیر شدن زاگرس، پیامدهای منفی بسیاری برای این جنگلها دارد. شاید خطرناکترین آنها ، نزدیک شدن تاریخ مرگ زاگرس است. حال پرسش این است درصورت مرگ زاگرس آیا جایگزین مناسبی برای این منبع غنی طبیعی وجود دارد.