کسانی که سیاست ایران از ابتدای انقلاب دنبال میکنند؛ شاید این روزها علی اکبر ولایتی را نشناسند. مردی که به همه طیفهای سیاسی اصولگرا شبیه است الا آن اصولگرای کلاسیک اعتدالی که از او دیده بودیم. مهرهای که همیشه ذیل تفکر هاشمی بود؛
به گزارش جماران، علی اکبر ولایتی حالا در دانشگاه آزاد، رئیسی انتخاب کرده که بیش از هر چیزی احمدینژادی است. چه اتفاقی افتاد که ولایتی اینگونه شد؟ بیایید داستان را از ابتدا با هم بخوانیم.
1. علی اکبر ولایتی متولد 1324 در شمیرانات است. تا 33 سالگیاش یعنی تا انقلاب اسلامی، فعالیت سیاسیاش یک سال عضویت در جبهه ملی بود و مدتی هم فعالیت در انجمن اسلامی پزشکان. با این حال خوب درس خوانده بود و مواظب دین و ایمانش بود. در آستانه انقلاب او فوق تخصصی بیماریهای عفونی اطفال داشت از دانشگاه جانزهاپکینز و استاد دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران بود.
2. سال 1358، به واسطه رفاقت با موسی زرگر، معاون وزیر بهداری شد. یک سال نگذشته بود که به مجلس رفت و بعد یک سال هم شد وزیر خارجه. در این بین البته برای نخست وزیری ایران هم کاندیدا شد ولی انتخاب مجلس، فرد دیگری بود. با این حال، وزیر خارجه آن دوران کمتر از نخست وزیری کار نداشت. سنگر جنگ او در میدان مشق تهران بود و البته در سفرهایی که میرفت. کار مهمش در این هشت سال، پایان جنگ بود. قطعنامه 598. وقتی که گفتند از شدت فشار و استرس، فیلتر سیگار را هم میکشید.
3. جنگ تمام شد اما کار ولایتی نه. 8 سال دوره هاشمی را هم وزیر امور خارجه بود. البته سرش خلوت تر شده بود و به پزشکی هم میرسید. از سال 1370، رئیس بیمارستان مسیح دانشوری شد که هنوز هم مسئولیت دارد. کلی سمت دیگر هم هست. عنوان این سمتها و البته کتابهایی که او داشته، بالغ بر 1800 کلمه است.
4. پایان وزارت امور خارجه، پایان فعالیت دیپلماتیک ولایتی نیست. او از سال 1376، مشاور امور بینالملل رهبر انقلاب میشود و سه سال بعد هم برای مدتی 2 ساله، دبیر کل مجمع جهانی اهل بیت. از سال 1385، نائب رییس شورای راهبردی روابط خارجی میشود و از حدود سال 1390، دبیر کل مجمع جهانی بیداری اسلامی.
5. علی اکبر ولایتی تا به حال، دو بار در انتخابات ریاست جمهوری حاضر شده. یک بار در سال 1384 و بار دیگر در سال 1392. در هر دو بار، بیش از آنکه حضورش به انتخابات معنا ببخشید، انصرافش بوده که معنا بخشیده است. در 1384 قبل از انتخابات به نفع هاشمی رفسنجانی کناره گیری کرد و در سال 1392 ظاهرا و بنا به برخی گفته ها با اشاره هاشمی کنار نرفت تا رای اصولگرایان تقسیم شد و روحانی در همان دور اول، پیروز انتخابات شود.
6. حالا ولایتی به جز سمتهایی مثل عضویت در شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجمع تشخیص مصلحت نظام و البته ریاست مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت و البته چندین سمت آموزشی و پزشکی، از بهمن 1395 یک سمت مهم دیگر گرفته است. جانشینی اکبر هاشمی رفسنجانی در ریاست هیات امنای دانشگاه آزاد. شاید یکی از آخرین تصاویری که ولایتی در سن 72 سالگی، دارد از خود در عرصه سیاسی ایران میسازد.
7. علی اکبر ولایتی، به کمک دو شخصیت در سپهر سیاسی ایران بالا آمد. یکی حضرت آیت الله خامنهای، رهبر انقلاب و دیگری اکبر هاشمی رفسنجانی. با این حال، چنین ارتباطی، به نظر سیاسیون ایرانی را به این اشتباه انداخت که او در جناح اکبر هاشمی رفسنجانی است. در صورتی که ولایتی به طور مشخص با کارگزاران سازندگی و حتی تفکر سیاسی امثال لاریجانی، ناطق نوری یا حسن روحانی (به خصوص روحانی بعد از 1384) زاویه دارد. علی اکبر ولایتی اگرچه ارادتمند هاشمی رفسنجانی بود اما لزوما به منش سیاسی او وفادار نبود و از این رو بود که در 88 هم لحظهای نلغزید و کسی نتوانست به او فتنه گر یا حامی و ساکت لقب دهد. ولایتی در این روزها جهت سیاسی خود را عوض نکرده بلکه دقیقا در همان مسیری حرکت میکند که پیش از این حرکت کرده است. تنها چیزی که باعث شده، ولایتی بیش از هر زمان دیگری یک اصولگرا به نظر برسد، نبود نفس گرم اکبر هاشمی رفسنجانی است. نفس گرمی که شاید نبودن آن، حسن روحانی را اینگونه که در انتخابات دیدیم رادیکال کرد و ولایتی را قانع کرد که رهبر، گزینه خوبی برای ریاست بر دانشگاه آزاد است.