به زمان مراسم تنفیذ و تحلیف رئیسجمهور و آغاز کار دولت دوازدهم نزدیک میشویم. با نزدیک شدن به زمان موعود برای معرفی وزرای کابینه دوازدهم فشارها از سوی مخالفان شدت مییابد. فشارهایی که با روشهای مختلفی چون تخریب، پروپاگاندا و شایعه پراکنی با هدف تاثیرگذاری بر شکلگیری و چینش کابینه از سوی مخالفان دولت صورت میگیرد.
مرور رویدادهای انتخابات۹۶ و اقبال حداکثری جامعه به حسن روحانی فرصتی است برای اینکه لحظهای اگرچه اندک و کوتاه مخالفان و منتقدان به این مهم بیندیشند که با تخریب و هجمه چه بهدست میآورند و در مقابل چه از دست خواهند داد؟ باید از آنها پرسید که پس از آن همه ناکامی و از دست دادن پشتوانه مردمی آیا امروز زمان آن فرا نرسیده که با انتظارات جامعه ایران همراه شوند و دست یاری به رئیسجمهور بدهند؟ به هر رو ناکامی و کامیابی دولت بر همه اقشار، گروهها و جریانها تاثیر خواهد گذاشت. اگر دولت بتواند کابینهای همراه و وزرایی تحولگرا و همسو بر سرکار آورد علاوه بر مردم برای همه جریانها مفید خواهد بود و به اعتماد جامعه لطمهای وارد نخواهد شد. امروز و چهار سال آتی فرصتی برای تغییر مسیر مخالفان آن هم با همکاری با دولت جهت تحقق انتظارات جامعه و حل مشکلات کشور برای بهدست آوردن پشتوانه و سرمایه عظیم مردمی است.
به گزارش جماران، در ادامه متن کامل این گفت و گوی احمد خرم، فعال سیاسی اصلاحطلب و وزیر راه دولت اصلاحات، را میخوانید.
به نظر میرسد برخی از وزرا بهرغم اینکه در دولت یازدهم کارنامه چندان موفقی نداشتند قرار است باز هم در دولت دوازدهم به کار گرفته شوند و تنها اتاق کار آنها از وزارتخانهای به وزارتخانه دیگر تغییر خواهد کرد. چنین تغییر و تحول حداقلی در کابینه به راه و اهداف دولت ضربه نمیزند؟
رئیسجمهور نگران است که وزرای جدید نتوانند به موقع به کار مسلط شوند. در حقیقت نگرانی به این خاطر که تا مدیران جدید به کار مسلط شوند و به اطلاعات و سوابق وزرای گذشته دست یابند، فرصت چهارساله دولت دوازدهم به پایان برسد و در نتیجه هیچ تغییر مطلوبی در وضعیت کشور و جامعه حاصل نشود. اگرچه این نگرانی تا حدی صحیح و قابل درک است اما به هر رو مردم ایران خواهان تغییر در کابینه هستند. از سویی افراد خود نیز باید به تغییر معتقد باشند. برای توضیح بیشتر این مطلب باید اذعان داشت که بهطور کل چهار دسته مدیریت در کشور وجود دارد؛ دسته نخست، مدیریت واپسگرا که در آن شاخصها پس از چهار سال افت پیدا میکند. دسته دوم، مدیرانی که خواهان حفظ وضع موجود هستند؛ این مدیران هر چه را به دست بگیرند با همان شاخصها پس از چهار سال تحویل خواهند داد. دسته سوم، مدیران بهبود هستند که در عملکردشان بهبود ملموس بوده و برخی از شاخصها نیز پس از چهار سال رشد قابل توجهی به دنبال دارد و در نتیجه عملکردشان مثبت است. دسته چهارم، مدیران تغییر و تحول هستند که این مدیران کمیابند. به همین دلیل باید در کشور با مدیران تحول بهگونهای برخورد کرد تا آنها فرصت خدمت در دولت را داشته باشند، زیرا در غیر این صورت کشور آنها را از دست خواهد داد. حتی برخوردهای ناشایست و بیحرمتیها نسبت به مدیران موفق در دولت یازدهم سبب میگردد که مدیران تحولگرا به انزوا بروند. مدیران تحول دست به تغییرات اساسی میزنند، در این میان ممکن است مدیران موفق در مواردی نیز دچار خطا شوند، اما مچگیری مدیریت کشور را محافظهکار میکند، در نتیجه احتیاط در کشور به جای مدیریت حکمفرما میشود. بنابراین از این منظر باید به روحانی حق داد. در دولت یازدهم در برابر عملکرد موفق برخی از وزرا هر روز بساطی از سوی مخالفان دولت بپا میشد، یک روز برجام و روز دیگر توتال. بنابراین برخوردهای تخطئه آمیز و تهمتهای مخالفان سبب میگردد که دولت با احتیاط رفتار کند. به همین دلیل اگر روحانی امروز به تغییرات حداقلی رضایت داده، به خاطر دخالت جناحها و جریانهای مختلف است.
تسلیم در برابر فشارها از سوی روحانی برای دولت آتی خطرناک نیست؟
روحانی در برابر فشارها با همه توان ایستادگی کرد. بیش از این نمیتوان از رئیسجمهور انتظار داشت. روحانی بر سر مواضع خود تا درصد بسیار بالایی ایستاده است. به نظر میرسد مقاومت و تلاشهای روحانی به تشکیل یک کابینه هماهنگتر در دولت دوازدهم بینجامد. روحانی در برابر فشارها تا درصد بالایی ایستاده است تا آنجا که بسیاری نیز حتی رئیسجمهور را به خاطرایستادگی و مقاومتش در برابر فشارهای غیر منطقی مخالفان تحسین میکنند، زیرا انتظار نمیرفت که تا به این اندازه رئیسجمهور بر سر مواضع خود بایستد، به همین دلیل باید ایستادگی رئیسجمهور را بر سر فشارهای موجود و کارشکنیها در مسیر تشکیل کابینهای کارآمد تحسین کرد و از روحانی حمایت به عمل آورد. اگرچه ایراداتی نیز در این میان وجود دارد اما ایستادگی روحانی در برابر این ایرادات از اهمیت بالایی برخوردار است. بنابراین معتقدم باید از روحانی به شدت حمایت شود تا بتواند کابینه مطلوب خود را تشکیل دهد. اکنون زمان انتقاد از دولت نیست، منتقدان باید بگذارند که دولت دوازدهم بر سر کار بیاید و حداقل یکسال از عمر دولت جدید بگذرد، بعد اگر انتقادی نیز بر دولت وارد باشد انتقاد منصفانه آن هم با هدف حل مشکل دولت صورت بگیرد. در حقیقت نقد همراه با راه حل باید باشد.
به نظر میرسد این تغییرات حداقلی شامل حال وزارتخانه اقتصادی نمیشود، در حالی که تغییر تیم اقتصادی دولت یکی از اصلیترین مطالبات مردم ایران بوده است. عدم تغییر تیم اقتصادی دولت آیا سایر عملکردهای دولت را در چهار سال آتی تحت تاثیر قرار نمیدهد؟
به نظر میرسد تغییر تیم اقتصادی دولت بیشتر از سایر وزارتخانهها خواهد بود و به احتمال بسیار زیاد، وزیر اقتصاد و دارایی و رئیس سازمان مدیریت نیز تغییر خواهد کرد، زیرا روحانی با توجه به روند کند تغییرات در اقتصاد و در نتیجه شتاب بخشیدن به رونق اقتصادی و رفع رکود، یکی از مهمترین مسائلی که در دولت دوازدهم در دستور کار خود قرار داد این است که حداکثر تغییر را در تیم اقتصادی خود صورت دهد. از سویی یکی از مهمترین آسیبهای کشور معضلات اقتصادی و بیکاری است. بنابراین اگر تیم اقتصادی یک تیم همراه و همدلی با دولت باشد، دولت میتواند موفقیتهای بسیار زیادی در چهار سال آتی کسب کند و در نهایت تغییرات بسیار قابل ملموسی در اقتصاد ایران و وضعیت مردم ایجاد کند.
به نظر میرسد مخالفان حضور زنان در کابینه بدون در نظر گرفتن موضوع شایسته سالاری برای زنان یک سهم محدودی قائل هستند. این مخالفتها جهت حضور زنان در کابینه و از سویی سهم حداقلی برای آنها قائل شدن چه دلیلی دارد؟
سهم محدود برای زنان قائل شدن بدین دلیل است که از ورود زنان کارآمد به دولت دوازدهم جلوگیری شود. در حالی که وزرا فارغ از زن و مرد بودن باید از کارآمدی لازم برخوردار باشند، زیرا کارآمدی مهمترین مولفه برای یک وزیر میتواند باشد. علاوه بر آن وزرا باید مدیرانی شایسته و سالم باشند و در نهایت اقدامات اثربخشی در دولت دوازدهم انجام دهند. حتی اگر روحانی بخواهد از میان وزرای موفق دولت یازدهم دست به انتخاب بزند باید مولفه اثربخشی را در نظر بگیرد و آن را در کارنامه آنها لحاظ کند.
عدم تحقق مطالبات جامعه و اصلاحات در چینش کابینه منجر به عدم رأی مجلس به ویژه فراکسیون امید به وزرای پیشنهادی روحانی نمیشود؟
چنین نگرشی صحیح نیست، زیرا وقتی جامعه، جریان اصلاحات و مجلس تمام قد از روحانی در انتخابات اخیر حمایت کرد بنابراین دلیلی بر عدم حمایت از روحانی از سوی نمایندههای مجلس وجود ندارد. امروز حمایت از روحانی از اهمیت بالایی برخوردار است و نباید او را تنها گذاشت، هر نیرویی در هر جایگاهی اگر میتواند به رئیسجمهور در چینش کابینهای شایسته کمک کند باید با او همکاری به عمل آورد. این مقطع زمانی نقطه عطفی در تاریخ پس از انقلاب برای ایران است. بنابراین حمایت از روحانی امروز از اهمیت بالایی برخوردار است. اگر جامعه و احزابی که از روحانی در انتخابات اخیر حمایت نکردند در فشارها پشت روحانی نباشند و پشتش را خالی کنند دولت با عدم موفقیت مواجه خواهد شد. بنابراین نباید تصور کرد که مردم ناکامی دولت را میخواهند؛ باید در هر شرایطی به ویژه در فشارها پشتیبان دولت بود. همانطور که اصلاحطلبان تا امروز از دولت حمایت کردند بازهم باید تمام قد از دولت روحانی حمایت کنند؛ منتقدان و حتی مخالفان روحانی به خاطر آرامش کشور و تحقق مطالبات جامعه از انتقاد و تخریب دست بردارند و در کنار مردم قرار بگیرند و به دولت کمک کنند.
دولت چگونه میتواند اعتماد مردم را تا پایان دولت دوازدهم با خود داشته باشد؟
دولت مقابل باید اعتماد مردم را جلب کرده و خواستههای آنها را در چینش کابینه محقق کند. مردم ایران امروز خواستار رفع رکود، اشتغالزایی و آرامش سیاسی و اقتصادی هستند، به همین دلیل همانطور که دولت همه تلاش خود را برای کاهش تورم و رفع رکود از دو سال قبل آغاز کرد در دولت دوازدهم با شتاب بیشتری رفع رکود را مورد پیگیری و تحقق قرار دهد؛ رونق اقتصادی باید برای جامعه ملموس باشد. همانطور که تک رقمی شدن تورم با یک برنامه سنگین کنترل شد باید برنامه دولت دوازدهم نیز این باشد که با یک برنامه گسترده و گام جدی اقتصاد ایران را از رکود خارج کند. انتظارات جریان اصلاحات همان انتظار جامعه است و آنها خواهان این مهم هستند که تولید و سرمایهگذاری در دولت دوازدهم مورد توجه جدی قرار بگیرد. اگرچه روحانی نیز بارها بر مساله تولید کالاهای قابل رقابت با محصولات جهانی تاکید کرد اما توجه به تولید داخلی در عمل باید صورت بگیرد و در نتیجه همانطور که رئیسجمهور قبل از این نیز اشاره کرد تولید داخلی باید قابل رقابت با کالاهای جهانی باشد. از سویی مساله خروج از رکود با سرعت بسیار بالایی پیش برود و مردم ایران رونق اقتصادی را به وضوح در زندگی روزمره خود مشاهده کنند. این موارد باید عملا در دستور کار دولت دوازدهم قرار بگیرد. تنها در صورت تحقق مطالبات اقتصادی و آرامش سیاسی، جامعه از روحانی تا پایان مسیر و عمر دولت دوازدهم حمایت خواهد کرد. برای دولت و دولتمردان هیچسرمایهای بالاتر از پشتوانه ملی نیست. روحانی باید برای موفقیت خود در دولت دوازدهم قدر و ارزش این پشتوانه ملی را بداند و اعتماد آنها را با تحقق انتظارات بحقشان جلب کند.
نخبگان اقتصادی چگونه میتوانند به رئیسجمهور در جهت تحقق اهداف دولت دوازدهم و رونق اقتصاد یاری کنند؟
به نظر میرسد در دولت یازدهم از نخبگان اقتصادی آن طور که باید استفاده نشده است. به همین دلیل روحانی میتواند در دولت دوازدهم با نخبگان اقتصادی جلسات ماهانه داشته باشد. روحانی باید بدون در نظر گرفتن خط و ربط سیاسی از متخصصان اقتصادی و کاربلد در دولت دوم خود بهره ببرد. او برای حل مشکل اقتصادی کشور و عمل به وعده خود میتواند یک تیم نخبه اقتصادی در اتاق فکر وزارتخانههای اقتصادی به کار گیرد و با آنها جلسههای ماهانه جهت ارائه راهکار و راه حل برگزار کند و در نهایت راه حلهای مطلوب نخبگان اقتصادی در برنامههای دولت منظور شود. علاوه بر این، روحانی باید در دولت آتی امور تصدی گری را به بخش خصوصی بسپارد. دولتها تاکنون در راستای تقویت و توسعه بخش خصوصی اقدامی انجام ندادهاند، در حقیقت بیشتر سرمایهگذاریها توسط دولتها صورت گرفته است. اکنون دولت میخواهد امور زیربنایی و خدمات دهی را به بخش خصوصی واگذار کند که این مهم اقدام بسیار دشواری است. دولت علاوه بر تقویت بخش خصوصی باید امور حاکمیتی را نیز با برون سپاری به بخش خصوصی واگذار کند.
اما به عنوان سوال آخر، ابقای کدامیک از وزرا در دولت دوازدهم ضروری است؟
وزیر نفت، وزیر بهداشت و درمان و وزیر امور خارجه در کار خود بسیار موفق بودند، به همین دلیل رئیسجمهور باید این سه فرد را به هر قیمتی که شده در دور دوم دولت خود نگاه دارد.