خصوصیت کودکانی که در سطح شهر به کارهای مربوط به نظافت شهری مشغولند این است که این کودکان اغلب نمیتوانند رشد اجتماعی داشته باشند و ارتباطشان بهطور کلی با دنیای بیرون سخت است.
به گزارش جماران؛ به انگشتان هر دو دستش که نگاه کنید نشانی از ردپای کودکی در آن نمییابید. لابه لای این خطوط کج و معوجِ زُمخت کودکیاش جا مانده در روستایی در حوالی هرات... جایی میان پشت بامهای خاک خورده و آسمان آبی اما دلهرهآور «گازَرگاه». از روستا و مردمانش چیز زیادی به یاد ندارد اما چشم که میچرخاند تصویر مبهمی از زندگی در سیاهی جنگ و بحران را به یاد میآورد. چشم که بازکرد، دید همه مردان فامیل به سمت یک مرز آشنا روان شدهاند. به ایران. خودش هم نمیدانست کجا میرود اما دست واسطهها او را هم به سمت مرزهای ایران کشاند تا به جمع دهها کودک کارگر پاکبان، زبالهگرد، کارگر ساختمانی و... در خیابانهای تهران اضافه شود. حالا هر روز با یک ماشین ناشناس به یکی از مرفهترین خیابانهای پایتخت میآید تا میان زبالهها به دنبال یک «چیز بهدردبخور» بگردد. همراه چند کودک دیگر. «هم افغان هستند هم ایرانی». پرویز 12 ساله است و وقتی کیسه حمل زباله را روی دوشش میگذارد آنقدر پشتش خم میشود که نگاهش به ساختمانها و برجهای بلند شمال شهریها نیفتد. در کنار پرویز، کودکان دیگری هم هستند که در حوزه خدمات شهری مشغول به کارند. حالا آنگونه که رئیس کمیسیون سلامت شورای شهر تهران خبر میدهد، تعداد کودکانی که در سایر مشاغل خدمات شهری مشغول به کار شدهاند در حال زیادشدن است. اگر تا دیروز پرویز و دوستانش زبالههای شهر را در ازای دستمزدهای اندک با دستهای زخمی و قاچ خورده جابهجا میکردند امروز کودکان پاکبان با نفسهای خاکخورده و چشمهای ملتهب، گرد نشسته بر پیادهروی خیابانها را میزدایند تا شاید مدیریت شهری از خواب غفلت بیدار شود.
هشدار یک عضو شورای شهر درباره بهکارگیری کودکان پاکبان
چنانکه گزارشها نشان میدهد، اغلب کودکانی که بهدلیل مهاجرت، فقر و تنگدستی جذب بازار کار میشوند، وارد مشاغلی میشوند که در حوزه خدمات شهری جای میگیرد. سالهاست فعالان حقوق کودکان درباره عواقب سوءاستفاده واسطههای شهرداری از کودکان بهعنوان نیروی کار ارزان در مشاغل خدمات شهری هشدار میدهند اما حالا موضوع ابعاد تازه تری به خود گرفته و به شورای شهر تهران هم کشیده شده و اخیرا رحمتالله حافظی، رئیس کمیسیون سلامت شورای شهر تهران نسبت به بهکارگیری اتباع بیگانه در معاونت خدمات شهری هشدار داده است. این عضو شورای شهر با اشاره به تخلف پیمانکاران معاونت خدمات شهری مبنیبر بهکارگیری کودکان در قالب پاکبان برای تمیزکردن معابر گفت: شهرداری در این حوزه پروتکلی به منظور عدم بهکارگیری افراد با توجه به شرایط سنی ندارد و قانون، وزارت کار را مسئول تعیین و نظارت شرایط کار کرده است. او گفته است؛ بررسی وضعیت کارگران از نظر سن مجاز به کار، شرایط کار و نظارت بر فعالیت برعهده وزارت کار گذاشته شده است. به گفته حافظی، وزارت کار قانونا، باید بر سن مجاز فعالیت و نظارت مستمر، اقدام و اگر موارد خلافی مشاهده شد، با آنها برخورد کند. حافظی اما به ضعف و ناتوانی شورای شهر در نظارت بر چنین تخلفاتی نیز اشاره کرده و گفته است: شورای شهر نیز میتواند به تخلفات اینچنینی معاونت خدمات شهری در بهکارگیری نوجوانان، کودکان ورود کند، بهدلیل ضعف قانونی اقدامات ما تنها در حد جمعآوری اطلاعات خواهد بود زیرا خاستگاه قانونی نظارت و برخورد، وزارت کار است و شورا مستقیما نمیتواند به این مسئله ورود کند زیرا جایگاه قانونی ندارد و برخوردهای ما نیز تنها از نوع ارشادی و توصیهای و نه سلبی خواهد بود.
سکوت عجیب شهرداری
در همین رابطه فعالین حقوق کودک میگویند که بیتوجهی و سکوت شهرداری به مسئله کار کودکان در خدمات شهری نکتهای است که نمیتوان از آن چشم پوشید. هادی شریعتی،حقوقدان و نایب رئیس انجمن حمایت ازحقوق کودکان در رابطه با بیتوجهی شهرداری به موضوع کار کودک در حوزه خدمات شهری میگوید: در سالهای گذشته چندین و چند بار و به طرق مختلف دراینزمینه با رسانههای مختلف صحبت کردهایم تا شهرداری را متوجه اقداماتی که در سطح شهر صورت میگیرد کنیم، با این حال هیچ عکسالعملی از سوی شهرداری دراینزمینه نشان داده نشده است. شریعتی میگوید: برای من عجیب است که شهرداری تهران هیچ توجهی به وضعیت کودکان پاکبان یا زبالهگردی که هر روز در سطح شهر با آنها مواجه هستیم، ندارد. او ادامه میدهد: اینکه چرا شهرداری هیچ واکنشی در این زمینه انجام نمیدهد برای خود من که سالهاست در این حوزه کار میکنم خیلی عجیب است. حالا که مدیریت شهری در حال تغییر است باید به این مسائل بهطور جدی پرداخته شود. نگاه تخصصی و اقدام عملی دراینزمینه باید در اولویت برنامههای شهرداری قرار گیرد. واقعیت این است که شهر نیاز به آرامش و نشاط دارد. این بچهها با تردد در سطح شهر به ما بهعنوان فعالین حقوق کودک و به شهروندان بهعنوان بینندگان این نمایش غم انگیز میگویند که چه شرایط سختی را پشت سر میگذارند. این بزرگترین ایراد برای یک شهر است که کودکانی در آن قربانی سودآوری میشوند. او شهرداری تهران، پیمانکاران و کودکان کار را سه ضلع مثلثی میبیند که به گسترش کار کودک کمک میکنند. «شهرداری بهعنوان مسئول شهر با بعضی از پیمانکارها قراردادهایی را بر مبنای سود و منفعت میبندد و نظارتی بر کار پیمانکارها ندارد. پیمانکار هم قطعا به سودش فکر میکند و از نیروهایی استفاده میکند که ضمن سودآور بودن، کمهزینه هستند. بههمیندلیل به سراغ کودکان برای انجام کارهای مربوط به خدمات شهری مثل نظافت و زبالهگردی میرود.»
شریعتی درباره واکنش وزارت کار هم که به نوعی میتواند متولی منع کار کودک باشد، میگوید: اخیرا این مسئله از سوی وزارت کار با حساسیت بیشتری دنبال شده است که البته تا رسیدن به سطح مطلوب فاصله دارد. اما واقعیت این است که پیمانکاران شهرداری بسیار زرنگتر از این حرفها هستند و مراکزی را برای خود ایجاد کردهاند که مثلا در بحث زبالهگردی کودکان، خارج از نظارت وزارتخانه است. در برخی مناطق تهران خانههایی را میبینید که هیچ نشانهای از پیمانکار شهرداری ندارد اما در همان خانهها دپوی زباله انجام میشود. خیلی از این کودکان در همین مراکز غیررسمی مشغول به کارند.
کودکانی که از دنیای بیرون بریدهاند
این فعال حقوق کودک درباره وضعیت جسمانی و روانی کودکانی که در حوزه خدمات شهری فعالیت میکنند، میگوید: خصوصیت کودکانی که در سطح شهر به کارهای مربوط به نظافت شهری مشغولند این است که این کودکان اغلب نمیتوانند رشد اجتماعی داشته باشند و ارتباطشان بهطور کلی با دنیای بیرون سخت است. این مسئله ناشی از شرایط سخت کار و دنیای خشن محیط کار است که روان این کودکان را تحتتأثیر قرار داده است. او از سختیهای کار مددکاری برای کمک به این کودکان و ارتباطگیری با آنها میگوید. «خیلی از این بچهها اصلا حاضر به حرفزدن در مورد مسائل و مشکلاتشان نیستند و فقط با برخی از تکنیکهای ویژه مددکاری میتوان در جریان برخی جزئیات درباره وضع زندگیشان و شرایطی که در حین کار دارند، قرار گرفت.» به گفته او ماهیت کارهایی که این کودکان انجام میدهند باعث شده تا آنها از اجتماع پس زده شوند. «چیزی که ما به آن فرودستی یا فرداستی میگوییم دقیقا در همین جا معنا پیدا میکند. بچههایی که نظارت بالاتری روی آنها سنگینی میکند؛ بنابراین تنها گوش میدهند و فرمانبری میکنند.»
رواج بیماری چشمی و تنفسی در کودکان پاکبان
شریعتی از تجربه مطالعه روی مشکلات کودکانی که به نظافت شهری مشغولند میگوید. «یکی، دو سال پیشمطالعاتی روی وضعیت کودکانی که در منطقهای از تهران به کار نظافتی از جمله پاکبانی مشغول و به مشکلات جسمانی که با آن درگیر بودند، داشتیم. تعداد این بچهها بهطور تقریبی 25 کودک 14 تا 18 سال بود و برای پیمانکاران شهرداری کار میکردند. اکثر این کودکان بهدلیل تماس مداوم با خاک با مشکلات تنفسی و چشمی زیادی مواجه بودند. عفونتهای چشمی در این کودکان بالاست. پزشکی که روی این بچهها کار میکرد به ما اعلام کرد که همه این بچهها به یکی از مشکلات تنفسی یا چشمی مواجهاند که ناشی از شرایط شغلی شان است. جالب است بدانید که در بین این کودکان حتی یک فرد بزرگسال هم حضور نداشت و همه زیر 18 سال بودند.»
او درباره نحوه ورود کودکان مهاجری که برای کار به ایران میآیند، میگوید: چندی پیش وقتی با یکی از کودکان مددجوی انجمن که برای کارهای ساختمانی به ایران آمده است، درباره نحوه ورودش به کشور صحبت میکردم و میگفت قاچاقی و در دستههای 30-20 نفره وارد ایران میشویم. این 30-20 نفر تقزیبا بیشترشان کودک و زیر 18 سال هستند. این کودک تعریف میکرد که اغلب این کودکان جذب کارهای خدماتی مربوط به شهرداری میشوند. بخشی از آنها زبالهگرد میشوند، گروهی پاکبان و برخی دیگر در سایر مشاغل از جمله مشاغل ساختمانی جذب میشوند. در بین این کودکان که به کارهایی چون زبالهگردی مشغولند از کودک 5-6 ساله تا 12-13 ساله مشاهده میشود که اغلب به صورت تنها و بدون خانواده و از طریق قاچاقچیان انسان وارد کشور میشوند. پیمانکار بازاری را در سطح شهر ایجاد میکند که این ظن را که خود پیمانکار در این جابه جاییها یک نقش مهم و تأثیرگذار دارد، تقویت میکند.
به گفته نایب رئیس انجمن حمایت از حقوق کودکان، اغلب این کودکان مهاجر به خاطر فقر، جنگ و هزار و یک مشکل دیگر وارد ایران میشوند. به ایرانی که خود را بهعنوان یک کشور مهاجر پذیر در منطقه حداقل برای مهاجران افغان معرفی کرده اما عملا حقوق کودکان درچنین مواردی به صورت گسترده در آن نقض میشود. اتفاقی که برای این کودکان در ایران میافتد بسیار غم انگیز است. آنها عمدتا جذب مشاغل خدمات شهری میشوند یا آنچنان که هادی شریعتی میگوید در کنار این مشاغل قابل دید جذب مشاغل پنهان و غیررسمی دیگری میشوند که رسیدگی به وضعیت آنها را دچار مشکل میکند. شریعتی میگوید این کودکان، کودکان رنج و فراموشی هستند. فراموشی شهروندان، فراموشی مسئولین مدیریت شهری و... بزرگترین آسیبها در حوزه انسانی این است که آدمها فراموش شوند.