امید به یک کابینه کاملا اصلاحطلب چندان موافق با واقعیاتهای موجود نیست، لذا دردمندانه میخواهیم حداقل مخالفان اصلاحات را در پستهای کلیدی دولت نگمارید. به هر حال مردم قضاوتکننده هستند و سیاستمداران در هر شرایطی به آنها نیاز مبرم دارند.
به گزارش جماران، محمد کاظمی نماینده مجلس شورای اسلامی در روزنامه اعتماد نوشت: می خواهید مفهوم یا قاعده یا هنجاری را خراب کنید کافی است نام بدی بر آن بگذارید!
میخواهید ضعف و نارسایی و ناتوانی خود را توجیه کنید نام خوبی برای آن برگزینید! این روزها بحث بر سر چینش کابینه دولت دوازدهم بالا گرفته و هرکس از زاویهای به موضوع مینگرد و نظرات خویش را بیان میکند. با اینکه هیچکس نمیتواند تاثیر قاطع حمایت اصلاحطلبان در پیروزی آقای روحانی را مورد تردید قرار دهد و خواست روشن مردم در تشکیل یک کابینه کارآمد و همسو با تمایل اکثریت جامعه را نادیده بگیرد عدهای نام بد «سهمخواهی» را علم کردهاند و آشکارا عبور از اراده و تمایل مردم را تبلیغ میکنند و برخی دوستان برای اینکه عقب نمانند و متهم به طلب سهم نشوند بر آن صحه میگذارند و بر زشتی امری مرسوم و صواب تاکید میورزند تا مثلا از رییسجمهور دفاع کرده باشند و او را مدیون هیچ کس قلمداد نکنند!
راستی چرا عدهای انتظار کاملا معقول و منطقی و ضروری اصلاحطلبان برای تمهید یک کابینه قوی و با انگیزه و استوار بر بینش مردمگرایی را برنمیتابند و با فضاسازی و نامگذاری ناموجه رییسجمهور محترم را از آن دور میسازند؟
آیا تلاش شبانه روزی صدر و ذیل اصلاحطلبان از رهبران گرفته تا نمایندگان و بدنه طیف بزرگ اصلاحطلبان برای پیروزی آقای روحانی و عمل به وعدههایش این بود که یکی از وزیران که توانایی اخذ رای از چند میلیون مردم پشت درمانده را نداشت همچنان وزیر بماند؟
آیا اصلاحطلبان در ایام انتخابات که شبها نخوابیدند و شهر به شهر و روستا به روستا رفتند نباید انتظار داشته باشند که وزیر مخالف اصلاحات در کابینه حضور نداشته باشد؟ کسی که با وجود حوزه ماموریتش در مجلس حاضر میشد و لابی میکرد که کمیسیونها در اختیار نمایندگان اصلاحطلب قرار نگیرد!
اگر قرار باشد مبارزات انتخاباتی بعد از انتخابات با میدانداری افراد غیر همسو لوث شود آیا دیگر کسی انگیزه پیدا میکند که وارد میدان شود و یک کار سیاسی روشن انجام دهد؟ نه تنها در جناح اصلاحطلب که در جناح اصولگرا هم قاعده درست و منطقی همین است و تخلف از آن مرزها را مخدوش میکند.
هیچکس از آقای قالیباف انتظار نداشت و ندارد که در صورت پیروزی در کابینهاش از آقای تاجزاده یا حتی زنگنه و ظریف استفاده کند. نکته بسیار مهم دیگر اینکه افزون بر انتظار مردم و اصلاحطلبان پیرامون جهتگیریهای عمومی وزیران دولت کارآمدی آنان است که اتفاقا اصلاحطلبان به گواهی آمار رسمی مدعی آن هستند و اگر بگویند از مدیران اصلاحطلب بهواسطه کارآمدی و سلامت مالیشان استفاده کنید سخنی به گزاف نگفتهاند. با اینکه دولت اصلاحات شعار اقتصادی نداد و هر ٩ روز با یک بحران روبهرو میشد یکی از موفقترین کارنامههای اقتصادی را از خود بجا گذاشت و چنانچه اکنون هم آنجا که از مدیران متمایل به اصلاحات استفاده شد کارنامه قابل قبولی ارایه دادهاند. اما جالب و اسفبار آنکه این روزها کسانی مدعی دو آتشه کابینه شدهاند و برای ابقا یا کسب موقعیتها از اصطلاح فراجناحی استفاده میکنند که در کوران انتخابات و حملات بیامان به آقای روحانی غیب شدند! یا دفاع نکردند یا در دفاع ناچیز خود اما و اگر هم گذاشتند تا جایی که رییسجمهور محترم اشارات صریح و تلخی به این دسته از افراد کرد. دفاع از رییسجمهور جای خود دارد برخی حتی از دولتی که خود در آن بودند و هیچ منع قانونی هم نداشت به حمایت برنخاستند.
به هر حال روشن است که اکثریت ٢٤میلیونی با امیدها و پیامها و وعدههای صریح رییسجمهور محترم به صحنه آمدند و انتظار دارند که همان خواستهها و تمایلات بهوسیله توانمندان معتقد پیگیری و به سرانجام برسد. حالا نوبت گفتار درمانی گذشته است و باید که در عمل مردم از رای خیرهکننده خود سرخورده نشوند.
اکنون که از سویی در مجلس شورای اسلامی جهتگیریهای افراطی در اقلیت قرار دارد و از سوی دیگر رای بالای آقای روحانی (بنا به اشارهای که خود ایشان کردند) امکان پیگیری خواستهای روشن مردم را به وجود آورده است نخستین قدم تشکیل یک کابینه استوار و موافق با خواست اعلام شده جامعه است. مردم آنچه در توانشان بود به منصه ظهور رساندند پس نشاید که باز هم انواع ملاحظات را دخالت دهیم و از همین ناحیه امید مردم و دموکراسی را دچار آسیبسازیم. متاسفانه شنیدهها از بعضی انتخابها و نوع انتخابها چندان جالب نیست! گاهی رندان و فضاسازان چنان میکنند که هر آینه اصلاحطلبان ندا دردهند که از طلا گشتن پشیمان گشتهایم، مرحمت فرموده ما را مس کنید! امید به یک کابینه کاملا اصلاحطلب چندان موافق با واقعیاتهای موجود نیست، لذا دردمندانه میخواهیم حداقل مخالفان اصلاحات را در پستهای کلیدی دولت نگمارید. به هر حال مردم قضاوتکننده هستند و سیاستمداران در هر شرایطی به آنها نیاز مبرم دارند.