از آغاز مأموریتش در ایران سه سال می گذرد و در این مدت چهره یک سفیر فعال و اهل معاشرت با اهالی رسانه را از خود بر جا گذاشته است. رضا هاکان تکین، سفیر ترکیه در ایران سفیری است که توانسته رویدادهای تنش‌زا را در مناسبات کشورش با ایران بخوبی مدیریت کند.

به گزارش جماران،  هاکان تکین در گفتگو با روزنامه ایران از دورنمای روابط ایران و ترکیه و احتمال پدید آمدن یک اتحاد راهبردی گفت وگو کردیم؛ مسیری که هاکان تکین سعی کرد درباره آن واقع بینانه اظهارنظر کند.

روابط ایران و ترکیه دست کم درهمین چهار سال اخیر که توقع می‌رفت با روی کار آمدن دولت حسن روحانی توسعه بیشتری داشته باشد، دچار فراز و فرودهای زیادی شد. درست است که رفت و آمدهای دیپلماتیک متعددی انجام شده اما شاهد آن بودیم که رئیس جمهوری ترکیه حتی مدتی پس از حمایت مثال زدنی ایران از دولت ترکیه در مقابل کودتا اظهارات ضد ایرانی را مطرح کردند و مدعی دامن زدن به فرقه‌گرایی از سوی ایران شدند. دلیل این حد از افت و خیز در روابط دو کشور چیست؟ رسیدن دو کشور به یک رابطه راهبردی و پایدار نیاز به چه مقدماتی دارد؟
در اصل وقتی به روابط اخیر ترکیه و ایران نگاه می‌کنیم، همان‌طور که شما گفتید، افت و خیزهای متعددی را می‌توان دید. اما این افت و خیزها در نمای نزدیکند، به‌ صورت کلی وقتی به نمودار روابط دو کشور نگاه می‌کنیم، نموداری صعودی و رو به رشد را مشاهده می‌کنیم. وقتی به روابط ایران با برخی کشورهای منطقه نگاه می‌کنیم می‌بینیم که گاه این روابط قطع شده‌اند. اما در روابط ایران و ترکیه ممکن است دو کشور اختلاف نظرهایی در موضوعات مختلف داشته‌اند اما هیچ گاه رابطه‌شان قطع نشده است. هر دو کشور اهمیت این رابطه را درک می‌کنند و برای آن ارزش قائل هستند. ما البته ترجیح می‌دادیم که روابط ترکیه و ایران در هر زمینه‌ای نسبت به آنچه درحال حاضر است در سطح بالاتری بود. اما با این حال من معتقد نیستم که ما در نقطه بدی قرار داریم. وقتی به وضعیت درهم ریخته منطقه نگاه می‌کنیم گفتن اینکه روابط ایران و ترکیه در نقطه مطلوبی است صحیح‌تر است. طبیعتاً جناب آقای اردوغان رئیس جمهوری ترکیه هم به جناب آقای روحانی و هم دیگر مقامات ایرانی تشکر و قدردانی خودشان را برای حمایت ایران از ترکیه در جریان کودتا ابراز کردند. روابط ترکیه و ایران هم بر اساس همین احساس قدردانی است. ما هم در زمانی که ایران روزهای سختی را تجربه می‌کرد، هیچ گاه از اینکه درکنار ایران باشیم کوتاهی نکردیم. در این میان اصلاً نیازی نیست که تفاوت دیدگاه‌هایمان را پنهان کنیم. بویژه در مسائل منطقه‌ای موضوعاتی هست که مورد اختلاف دو کشور قرار دارد. اما با تمام این‌ها با ایجاد روندی به نام «آستانه» توانستیم موفق شویم که درموضوع مورد اختلافی مانند سوریه با یکدیگر کار کنیم. درسایه این روند وضعیت در سوریه یک مقدار بهتر شد. خب طبیعتاً ما به این کفایت نمی‌کنیم و می‌خواهیم به صلح پایدار در سوریه برسیم و دراین زمینه با ایران همکاری خودمان را ادامه خواهیم داد. در روابط دوجانبه‌ مان هم که مشکل جدی وجود ندارد. اما در بعضی از موارد اینکه بخواهیم کار را جلوتر ببریم خیلی سخت می‌شود. در روابط تجاری‌مان به طور مثال موضع ما این است که روابط آزادتری داشته باشیم. معتقدیم که این به سود هر دو کشور خواهد بود. چون تجاربی که ما با کشورهای دیگر داریم این را نشان می‌دهد. اما در روابط اقتصادی و بازرگانی هر گاه می‌خواهیم گام‌هایی رو به جلو برداریم با عکس العمل‌های محافظه‌کارانه از سوی ایران مواجه می‌شویم. ما البته این عکس العمل‌ها را درک می‌کنیم چون تا سال های 1980 خودمان یک اقتصاد بسته و محافظه کارانه داشتیم. البته این را می‌دانیم که رئیس جمهوری ایران طرفدار گشایش در  سیستم اقتصادی هستند. حتی ایشان در بسیاری از دیدارها بیان کرده بودند که ایران می‌تواند راهی که ترکیه در اقتصاد طی کرده است را دنبال کند. چون همان طور که می‌دانید ترکیه کشوری نیست که ثروت‌هایی مانند نفت، گاز یا معدن طبیعی داشته باشد. اما بویژه بعد از دهه 80 میلادی گام‌های بزرگی با لیبرال کردن اقتصاد و بازکردن اقتصاد برداشتیم. طبیعتاً تجارب ما در زمینه اقتصادی می‌تواند منبع الهامی برای ایران هم باشد. به خاطر همین ما موانعی را که بین‌مان هست می‌خواهیم برداریم. در زمینه حمل و نقل و تجارت و در بعضی کارهای اداری میان دو کشور موانعی هست که به نظر ما این موانع به نفع ایران هم نیست. ما به کار کردن با حسن نیت خودمان ادامه خواهیم داد و من باور دارم که می­ توانیم این راه را با هم ادامه دهیم.
رئیس جمهوری ایران در یکی از سخنرانی‌های اخیرشان ایده حرکت به سمت منطقه قوی‌تر به جای قوی‌ترین بودن در منطقه را مطرح کردند. همچنین می‌دانیم که رقابت اصلی در منطقه میان ایران، ترکیه و عربستان است و دست کم میان ایران و عربستان تنش زیادی وجود دارد. آیا ممکن است این ایده از طرف آنکارا مورد استقبال قرار بگیرد و دو کشور بتوانند در مسیر تبدیل منطقه خاورمیانه به منطقه‌ای قوی تر همراهی کنند و در دورنما اتحادیه‌ منطقه ای در غرب آسیا شکل بگیرد؟
من طبیعتاً با بیانات جناب آقای روحانی موافق هستم. اینکه به جای اینکه قوی‌ترین کشور منطقه باشیم، منطقه را به سمت یک منطقه قوی‌تر هدایت کنیم. ما ایران و عربستان سعودی را در منطقه به‌عنوان رقیب نمی‌بینیم، بلکه به‌عنوان شریک می‌بینیم. حتی اگر قرار باشد رقابتی باشد این رقابت باید رقابت کارساز باشد. روابطی که بین ایران و عربستان سعودی در حال حاضر هست ما را ناراحت می‌کند و می‌خواهیم که این اختلافات هر چه سریع‌تر حل شود. خود به خود منطقه ما با بسیاری از بحران‌ها روبه‌رو هست. به‌عنوان مثال سوریه، عراق، یمن و برخی بی‌ثباتی‌هایی که در لبنان هست. وقتی ما داریم روندی را طی می‌کنیم که این بحران‌ها را حل کنیم طبیعتاً نمی‌خواهیم که با مشکل جدیدی روبه‌رو شویم. این اواخر در خلیج فارس هم بحران قطر به مجموعه بحران‌ها افزوده شد.  طبیعتاً ما هم بسیار دوست داریم که در منطقه غرب آسیا یا خاورمیانه یک اتحادیه‌ای شکل بگیرد که بتوانیم با کشورهای حاضر در آن همکاری‌های مثبت و متقابلی داشته باشیم. اما اگر بخواهیم واقعی به مسأله نگاه کنیم این هدف در کوتاه مدت چندان محتمل به نظر نمی‌رسد. البته ممکن است که آن را به‌عنوان یک دورنما مد نظر داشته باشیم. اما اگر اهداف‌مان را به‌ صورت واقعی و مرحله به مرحله پیش ببریم بهترخواهد بود. وقتی در منطقه ما کشورهایی هستند که هنوز نتوانسته‌اند یکپارچگی را در درون خود ایجاد کنند، خیلی زود است که بخواهیم درباره یک اتحادیه منطقه‌ای صحبت کنیم. البته برای اینکه بخواهیم موفق شویم باید اهداف بلندی داشته باشیم. به همین دلیل خیلی هم نباید ناامید بود. یک ضرب المثلی درترکی داریم که می‌گوید «شروع کردن به اندازه نیمی از تمام کردن است» و من فکر می‌کنم در مورد منطقه هم اگر با همین منطق پیش برویم بهتر است.
همکاری‌های مشترک ایران و ترکیه مانند آنچه در آستانه پیگیری می‌شود، تا چه حد به کم شدن اختلافات دو کشور و حرکت‌شان به سمت همکاری‌های راهبردی کمک کرده است؟
همکاری راهبردی مفهوم بسیار پر مدعایی است و ما نباید در چنین مفاهیمی متمرکز باشیم. چه بسیار کشورهایی که با یکدیگر قراردادهای روابط استراتژیک امضا کردند، اما بعد با یکدیگر درگیر شدند. ما بیشتر از اینکه ظرف را ببینیم داریم با مظروف کار می‌کنیم. روابط ایران و ترکیه وقتی با هم کار می‌کنیم دارای ظرفیتی است که می‌توان خیلی کارها را در قالب آن به انجام رساند. در منطقه هم همین گونه است، چنان که این همکاری را در مورد سوریه در روند آستانه دیدیم و هم در روابط دوجانبه ما در همه زمینه ها. همین طور که می‌دانید میان دو کشور کمیسیون همکاری مشترکی در سطح رؤسای جمهوری وجود دارد. در آنجا در بالاترین سطح با مشارکت وزیران دو کشور بسیاری از مسائل حل و فصل می‌شود. بنا براین بسیاری از چیزها حتی اگر تعریف نشود هم ممکن است در واقعیت اتفاق بیفتد.
درباره انتقادات  ایران به پروژه سدسازی در ترکیه و تأثیر این سدها بر شیوع پدیده گرد و غبار در مناطق جنوبی ایران گفتید که ترکیه برای مذاکره اعلام آمادگی کرده است. البته مذاکره‌ای که نهادهای بین‌المللی مرتبط نیز در آن حضور داشته باشند. آخرین تحولی که در این زمینه اتفاق افتاده است، چیست و اگر نهادهای بین المللی سدسازی در ترکیه را برای محیط زیست منطقه مشکل‌ساز بدانند، چه واکنشی خواهید داشت؟
ما اعلام کرده‌ایم که آماده‌ایم هم با ایران و هم با هر نوع نهاد بین‌المللی درباره این موضوع گفت‌وگو کنیم. طبیعتاً ایران در سال‌های اخیر مقصد بسیاری از طوفان‌های گرد و غبار بوده است و ما هم از این موضوع ناراحتیم. اما در این رابطه فکر می‌کنیم که ترکیه به ناحق متهم و مقصر معرفی می‌شود. ما تزهای خودمان را بر اساس مبانی علمی بیان می‌کنیم. در همین زمینه با مقامات و کارشناسان ایرانی آماده مذاکره هستیم. اما اینکه به نوعی برخورد شود که گویی سدهای ترکیه و اقدامات ترکیه موجب این مشکلات است را بسیار ناراحت کننده می‌دانیم. چون سهم ما از گرد و غباری که از بین‌النهرین به سمت ایران می‌آید، حتی دو درصد هم نیست. بلکه قسمت بزرگی از این گرد و غبار از سمت صحرا و عربستان می‌آید. این اطلاعاتی هست که مراکز بین‌المللی گزارش داده‌اند. من در ایران با خانم ابتکار و معاون ایشان چندین بار دیدار داشتم. این دیدارها در جو مثبت و کارسازی بود. دیدگاه خانم ابتکار را به مسائل محیط زیستی با دیده احترام می‌نگریم. اما مصاحبه‌هایی که در برخی رسانه‌ها منتشر شده است، قابل درک نیست. در دیدارها به مقامات ایرانی گفتیم که در سطوح کارشناسی درباره این مسائل گفت‌وگو کنیم و به سمت گفت‌وگو میان مقامات بالاتر برویم و این مسأله را از شکل یک مسأله مشکل‌ساز خارج کنیم. در آوریل 2015 در سفر آقای اردوغان به ایران یک توافقنامه همکاری در حوزه محیط زیست امضا شد. برای اینکه بتوانیم این توافقنامه را عملیاتی کنیم، یک برنامه اقدام پیشفرضی را یک سال بعد به مقامات ایران ارائه کردیم. الان 16 ماه از ارائه آن برنامه گذشته است و ما منتظر آن هستیم که پاسخی دریافت کنیم. با این نگاه ما آماده مذاکره هستیم. اما اطلاعات غیر مستندی که به افکار عمومی ایران داده می‌شود را برای روابط دو کشور مضر می‌دانیم.
یک سال از کودتای 15 جولای 2016 در ترکیه می‌گذرد و با این حال هنوز ابهاماتی در این باره وجود دارد، گفته می‌شود که جریان فتح‌الله گولن به‌عنوان متهم این کودتا طی 40 سال گذشته مشغول عضوگیری و نفوذ در شبکه حاکمیت ترکیه بوده است، چطور فعالیت‌های این گروه در طی این چهار دهه و بویژه در سال‌های اخیر جلب توجه نکرده بود و به یکباره در قالب یک کودتا بروز پیدا کرد؟
واقعاً مردم ما در یک سال گذشته مقاومت تاریخی در برابر کسانی که می‌خواستند سیستم تاریخی ما را تغییر دهند، انجام دادند. آنها به کسانی که باردیگر بخواهند اقدامی نظیر کودتا انجام دهند و نیز به کشورهای منطقه و جهان این پیام را دادند که در مقابل هر اقدامی علیه حاکمیت ترکیه خواهند ایستاد. گروه تروریستی فتح الله گولن که ما به اختصار به آن «فِتو» می‌گوییم، گروهی است که از 40 سال گذشته کارش را شروع کرده است. طبیعتاً نیت اصلی آنها دیر مشخص شد، زیرا آنها در داخل و خارج از ترکیه با ارسال پیام‌های معتدل و همچنین فعالیت‌های ظاهراً مفید برای خودشان وجه مثبتی طراحی کرده بودند. البته علامت سؤال‌هایی درباره اهداف فعالیت گسترده‌ شان وجود داشت که بعدها در جریان کودتا به تلخی به این علامت سؤال‌ها پاسخ داده شد. شما در سؤال تان از واژه ایدئولوژی استفاده کردید. حال آنکه کسی که این کودتا را رهبری کرد، عالم دینی است که سوادی در حد دوره ابتدایی دارد. البته افراد تحصیلکرده‌ای در اطرافش وجود دارند که دچار کیش شخصیت‌اند و برهمین اساس دیدیم که پروفسورهای دانشگاهی و فرماندهان نظامی چگونه شخصیت و زندگی خودشان را تسلیم این فرد کردند.
این‌ها در اروپا و امریکا بر موضوع گفت‌و‌گوی بین ادیان تأکید زیادی می‌کردند و این در شرایطی بود که القاعده و داعش روایت وحشیانه‌ای را از اسلام ارائه کردند. گولن هم از این فرصت استفاده کرد و تعریف خود از اسلام را تعریفی معتدل نمایش داد و توجه کشورهای غربی را به خود جلب کرد و البته مورد سوء‌استفاده آنها هم قرار گرفت. در نهایت می‌خواهم بگویم که آنها ایدئولوژی مشخصی ندارند و تنها هدف‌شان به‌دست آوردن حکومت در ترکیه بود. برای رسیدن به این هدف کارهای سازمان یافته‌ای انجام دادند و کسانی را به نظام مدیریتی ترکیه حتی در سطوح بالا وارد کردند. اما در نهایت در 15 جولای سال گذشته با کشتن 250 نفر از مردم ترکیه روی واقعی‌شان معلوم شد.
رئیس جمهوری ترکیه در سخنرانی که به مناسبت سالگرد این کودتا داشتند، گفتند که «سر از تن خیانتکاران کودتاچی جدا می‌کنیم.» واقعیت این است که بازداشت‌ها و اخراج‌هایی که پس از این کودتا صورت گرفت کم سابقه بوده است. آخرین آمار شما ازافرادی که در رابطه با کودتا و فرقه فتو بازداشت یا اخراج شده‌اند، چه تعداد است؟ آیا پیش‌بینی شده که این افراد بعد از برخورد قانونی با افراد اصلی کودتا بتوانند به زندگی طبیعی‌شان بازگردند یا خیر؟
من اعداد و ارقام را دقیق نمی‌دانم اما تا آنجا که اطلاع دارم حدود 50 هزار نفر بازداشت شده‌اند و تقریباً 150 هزار نفر از کار برکنار یا تعلیق شده‌اند. روند قضایی در حال پیگیری است و بیش از 70 پرونده در حال رسیدگی است. طبیعتاً اینکه اینها به نتیجه برسد زمان بر خواهد بود. در مورد کسانی که از کار بر کنار شده‌اند برای اینکه آن حس عدالت از بین نرود و کسانی که گناهکار نیستند حق خود را بگیرند و متضرر نشوند تدابیری پیش‌بینی شده است. به‌عنوان مثال یک کمیته بررسی تشکیل شده است. کسانی که ازنتیجه اعتراض به این کمیته راضی نشوند می‌توانند به دادگاه قانون اساسی رجوع کنند. اگر باز هم مشکلی باشد می‌توانند به‌عنوان راه چاره به کمیسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا که ما هم در آن عضویت داریم مراجعه کنند. بسیاری از این‌ها از همین حالا به کمیسیون حقوق بشر اتحادیه مراجعه کرده‌اند. اما کمیسیون این شکایت‌ها را رد کرده است و گفته است تا زمانی که روند قضایی پرونده‌ای در داخل ترکیه طی نشده باشد کمیسیون آن را بررسی نمی کند. خب اگر این‌ها تمام این راه‌ها را رفتند و نتیجه‌ای نگرفتند چه بر سرشان خواهد آمد؟ این را جناب رئیس جمهوری در آخرین مصاحبه‌هایی که داشتند به صورت واضح بیان کردند. گفتند ما اجازه نخواهیم داد کسی که به هر شکل مستقیم یا غیر مستقیم به این فرقه ربط داشته درون سیستم دولتی کار کند. زیرا تصمیمی غیر از این توهینی خواهد بود به 250 شهروندی که در شب کودتا کشته شدند. کسانی که مورد این تعقیب و پیگیری قضایی نبودند و فقط از کار جدا شدند می‌توانند زندگی خودشان را به صورت عادی ادامه دهند. معتقدیم کسی نمی‌تواند در این باره به ترکیه خرده‌ای بگیرد. چنان که پس از فروپاشی دیوار برلین، دولت آلمان حدود 600 هزار نفر از کسانی را که برای حکومت آلمان شرقی کار می‌کردند را از کار برکنار کرد. طبیعتاً در ترکیه تعداد کمتری برکنار شدند در حالی که اتفاق خونین تری رخ داده بود.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.