سالیانسال دانشگاه آزاد تحت مدیریت مجموعه معتدلی قرار داشته است و مرحوم آیتا... هاشمیرفسنجانی به عنوان نماد مدیریت اعتدالی بر این دانشگاه میدرخشید. اما اکنون این مسیر تغییر کرده است. به نظر میرسد مسیر مدیریتی دانشگاه آزاد در دست اصولگرایان قرار گرفته و در 4ماه اخیر تغییر و تحولات در مسیر مدیریت دانشگاه آزاد شدت گرفته است.
مسیر حرکت یک ملت اصلاح نخواهد شد، مگر اینکه مسیر آموزش آن ملت تغییر کند. نظام آمورش عالی در ایران همواره جزو اولویتهای جناحهای سیاسی بوده است. از اینرو جناحهای سیاسی نگاه ویژهای به مقوله آموزش عالی داشتهاند. مسیر کلی علمی کشور و نگاه محافل آکادمیک به مسائل مختلف سیاسی و اجتماعی نگاهی توام با تغییرپذیری، گفتوگو و تضارب آرا بوده است. نوع نگاه اصلاحطلبان به مسیر علمی کشور منجر شده آنها ممارست بیشتری در ارتباط با محافل آکادمیک داشته باشند و با مدیریت اصلاحطلبانه مسیر علمی کشور شتاب بیشتری پیدا کند. هرچند در دورانهای مختلف دانشگاه مدیران اصولگرا را به خود دیده است، اما اصولگرایان به دلیل نوع نگاهشان نتوانستهاند بدنه دانشگاهها را با خود همراه کنند. اینروزها مساله انتخاب وزیر علوم دولت دوازدهم، مورد توجه رسانههای اصلاحطلب قرار گرفته، طوریکه همگان اعتقاد دارند وزیر علوم از مجموعه مدیران اصلاحطلب خواهد بود، زیرا روحانی تحول در نظام آمورزش عالی را پذیرفته است، اما از سوی دیگر بخشی از مدیریت علمی کشور در دانشگاه آزاد به یک اصولگرا سپرده شده است.
به گزارش جماران؛ به بهانه بررسی آرایش سیاسی مدیران آموزش عالی در دولت دوازدهم، با غلامرضا ظریفیان، معاون وزیر علوم دوران اصلاحات، توسط روزنامه "ارمان امروز" گفتگو شده است که در ادامه می خوانید؛
نزدیک چهار دهه پیش دانشگاه آزاد آغاز به کار کرد. جایگاه این دانشگاه را چگونه ارزیابی میکنید؟
دانشگاه آزاد یکی از دانشگاههای کشور و از بزرگترین دانشگاههای جهان است. این دانشگاه دارای تعداد واحدهای دانشگاهی زیادی بوده و دانشجویان زیادی در اقصی نقاط کشور دارد. دانشگاه آزاد اسلامی در شرایط خاصی احداث شد. با موافقت امام خمینی(ره) و پیگیریهای آیتا... هاشمی این دانشگاه پایهگذاری شد. علت عمده تاسیس دانشگاه آزاد به رشد جمعیت جوان کشور در دهه اول انقلاب بازمیگردد. رشد جمعیت در آن زمان به اندازهای بود که دانشگاههای دولتی پاسخگوی تحصیلات عالی برای جوانان نبودند. در نتیجه احداث دانشگاه آزاد کاملا هوشمندانه بود، طوریکه این دانشگاه توانست یکی از مشکلات اصلی کشور را حل کند. از سوی دیگر دانشگاه آزاد به علت گسترس فراوان نقش مهمی در تولید نیروی انسانی و توسعه علمی کشور دارد. جایگاه علمی دانشگاه آزاد به هیچوجه نباید مورد خدشه قرار بگیرد. زیرا این دانشگاه در مسیر توسعه علمی کشور از جایگاه بالایی برخوردار است.
برخی بر این اعتقاد هستند که بعد از چرخش مدیریت دانشگاه آزاد به سوی اصولگرایان، وزارت علوم مشکلاتی با این دانشگاه و مدیریت جدید آن پیدا کرده است. این احتمال تا چه اندازه حقیقت دارد؟
مشکلات وزارت علوم ارتباطی به انتصابهای اخیر در دانشگاه آزاد ندارد. تصمیمات اخیر وزارت علوم در مورد دانشگاه آزاد، به مدتها قبل بازمیگردد. از گذشته همواره اختلافنظری بین مسئولان آموزش عالی و برخی رویهها و سیاستهای دانشگاه آزاد وجود داشته است. در قوانین علمی کشور چه در گذشته و چه اکنون، آموزش عالی نقش اصلی در تعیین شاخصهها، کیفیت و اجازه دادن به گسترش آموزش عالی داشته است. این وزارتخانه غیر از ماموریتهای ذاتی خود که گسترش آموزشهای عالی است، موظف به افزایش کیفیت آموزش عالی در دانشگاههای کشور است. همواره بر سر گسترش دانشگاه آزاد براساس شاخصههای وزارت علوم مشکلاتی بین این دو نهاد وجود داشته و وزارت علوم همواره تاکید کرده که اگر دانشگاه آزاد علاقهمند است که در عرصه علمی کشور نقش سازندهتری داشته باشد و فارغالتحصیلان این دانشگاه از موقعیت خوبی برخوردار باشند، باید از شاخصههای وزارت علوم در گسترش آموزههای خود در جامعه تبعیت کند.
به نظر میرسد این دانشگاه از ظرفیت علمی بالایی برخوردار است و امروز درصد فارغالتحصیلان دانشگاه آزاد و کیفیت این دانشگاه مطلوب است. منظور از رعایت شاخصههای کیفی از سوی این دانشگاه چیست؟
دانشگاه آزاد در شهرهای بزرگ از شاخصههای علمی بالایی برخوردار است، اما در شهرهای کوچک و در برخی رشتهها و همچنین در گسترش تحصیلات تکمیلی و دورههای دکترا، از کیفیت لازم برخوردار نیست. در برخی مواقع برای تاسیس برخی رشتهها هماهنگیهای لازم بین دانشگاه آزاد و وزارت علوم برقرار نشده است. البته این اختلاف به مدیریت دانشگاه آزاد ارتباطی ندارد، زیرا زمانی که در وزارت علوم وزرای اصولگرا یا اصلاحطلب حاکم بودند همواره این اختلاف بین وزارت علوم و دانشگاه آزاد وجود داشته است و وزارت علوم همواره تلاش کرده برای دفاع از جایگاه علمی کشور، به دانشگاه آزاد سخت بگیرد تا این دانشگاه تلاشهایی را برای بهبود شرایط تحصیل انجام دهد، طوریکه هرجا شاخصهها رعایت نمیشد، وزارت علوم درخواست لغو رشتههای تحصیلی را میکرد. این اختلافات به دلیل موقعیت سیاسی دانشگاه آزاد به رسانهها راه پیدا میکرد و برداشتهای سیاسی و اجتماعی از این اختلاف صورت میگرفت. مساله اخیر بین این دو نهاد نیز به دلیل همین موارد است و ارتباطی به مدیریت سیاسی دانشگاه آزاد ندارد.
پس با این حساب مشکل وزارت علوم در زمان احمدینژاد هم به عدم رعایت شاخصههای علمی از سوی دانشگاه آزاد بازمیگشت؟
خیر، در آن زمان مساله وزارت علوم با دانشگاه آزاد کاملا متفاوت بود. در دولت قبل، احمدینژاد علاقهمند بود که دانشگاه آزاد را از قید نظارت و مدیریت کلان آیتا... هاشمی خارج کند. رئیس دولتهای نهم و دهم تلاشکرد مدیریت دانشگاه آزاد را در دست بگیرد و بعد از عدم موفقیت در این مورد، احمدینژاد تلاش کرد با گسترش برخی دانشگاهها مانند دانشگاه پیام نور و علمی و کاربردی برای این دانشگاه محدودیت ایجاد کند. در نتیجه در آن زمان چالش بین دولت و دانشگاه آزاد چالش سیاسی بود و ارتباطی به مطابقت آموزههای دانشگاه آزاد با شاخصههای وزارت علوم نداشت.
در مورد اختلاف وزارت علوم با دانشگاه آزاد بیشتر توضیح دهید.
برای اینکه بیشتر با نوع چالشهای دو دولت فعلی و سابق با دانشگاه آزاد آشنا شوید با مثالهای محسوستری در این مورد توضیح میدهم. دانشگاه به صرف جایگاهی که در گسترش دانش در کشور دارد، از قواعد خاصی استفاده میکند. در نتیجه چه مدیران اصلاحطلب و چه اصولگرا باید از اصول دقیقی در مدیریت دانشگاه استفاده کنند. واقعیت این است که اصول را نمیتوان از دانشگاه گرفت. دانشگاه محل پرسشگری، تحقیق، تجمیع نخبگان، حضور متنوع و متکثر آحاد ملت است و حتی گاهی مراکز علمی وظایف فراملی و جهانی دارند. دانشگاه در چارچوبهای جناحی نمیگنجد. بنابراین هرکسی با هر گرایش سیاسی میتواند در دانشگاه مدیر شود. هرچند این امکان وجود دارد که در مدیریت دانشگاه گرایشهای سیاسی خاصی را حاکم کرد، اما امکان تغییر مسیر علمیآموزشی و بنیادهای دانشگاه وجود ندارد. دانشگاه همواره محل پرسش و پاسخ، گفتوگو، بحث و تضارب افکار و کرسیهای آزاداندیشی بوده است. در نتیجه جریان سیاسی که در دانشگاه حاکم شده است یا این اصول اساسی را پذیرفته و در نتیجه مسیر علمی دانشگاه سریعتر پیش رفته یا نپذیرفته و بنابراین تنها چندی در مقابل این موارد ایستادگی کرده است. زیرا دانشگاه همواره مسیر خود را طی میکند. در حال حاضر حدود 150هزار دانشجو در مقاطع کاردانی و کارشناسی و 5هزار دانشجو در مقطع دکترا در حال تحصیل هستند و چندینهزار عضو هیات علمی و تحقیقاتی و پارکهای علمی و فناوری توسط دانشگاه اداره میشود، در نتیجه کسی نمیتواند در مسیر علمی و غیرعلمی دانشگاه تغییر ایجاد کند.
با حضور مدیریت جدید دانشگاه آزاد، برخی دغدغهها ازجمله تاخیر در توسعه علمی این دانشگاه به وجود آمده است، آیا امکان تغییر در شتاب توسعه علمی دانشگاه با تغییر مدیریت وجود دارد؟
اگر نگاه بستهای در دانشگاه آزاد حاکم شود، مسیر دانشگاه برای رسیدن به مقصد کند خواهد شد. اگر نگاهی آزاد و مثبت به دانشگاه حاکم شود بر سرعت مسیر علمی دانشگاه افزوده خواهد شد. مشخصا سالیانسال دانشگاه آزاد تحت مدیریت مجموعه معتدلی قرار داشته است و مرحوم آیتا... هاشمیرفسنجانی به عنوان نماد مدیریت اعتدالی بر این دانشگاه میدرخشید. اما اکنون این مسیر تغییر کرده است. به نظر میرسد مسیر مدیریتی دانشگاه آزاد در دست اصولگرایان قرار گرفته و در 4ماه اخیر تغییر و تحولات در مسیر مدیریت دانشگاه آزاد شدت گرفته است. طبیعتا در برخی رویههای فرهنگی دانشگاه تغییراتی ایجاد خواهد شد، اما واقعیت این است که دانشگاه نهادی اجتماعی است و این تغییرات را نمیپذیرد. آقای دکتر فرجی دانا در جریان استیضاح خود اعلام کرد که رشد علمی کشور کاهش نیافته و استدلال میکرد که هیچ مدیریتی یکشبه تاثیر نمیگذارد و در جریان علمی کشور اگر کاهش ایجاد شده ارتباطی به دولت روحانی و وزارت علوم ندارد. این فرایند در بستر زمانی رشد کرده است. طبیعی است اگر هر شخصی با هر دیدگاهی توجهی به قواعد و چارچوبهای هر موضوعی نداشته باشد، طبیعتا نمیتواند در مسیر اصلی خود حرکت کند و حتی مسیر توسعه و روبهجلوی مجموعه علمی کشور را با چالش مواجه خواهد کرد. اگر دانشگاه و دانشجو خوب فهمیده نشود و استقلال دانشگاه درک نشود، آزادی آکادمیک فهمیده نشود و دانشگاه را با نگاه جناحی مدیریت کنند، آنگاه مسیر دانشگاه تغییر خواهد کرد. از یک اتوبوس هم میتوان برای خوابگاه استفاده کرد، اما قطعا نقش اصلی اتوبوس و خوابگاه از دست خواهد رفت. من نمیخواهم در مورد نوع نگاه مدیریت جدید دانشگاه آزاد نگرانی ایجاد کنم، اما به اعتقاد من دانشگاه آزاد یک نهاد علمی است و مسئولان این دانشگاه با درک مسائل این نهاد ملی را با یک مدیریت متناسب و متناظر با ویژگیهای خود باید مدیریت کنند تا این نهاد مفید همانند و بهتر از گذشته در توسعه علمی کشور نقش داشته باشد. عمر مدیریت علمی طولانی نیست و مدیران دانشگاهی چندان در سمتهای خود باقی نماندند، اما در دورههایی عملکرد برخی مدیران بسیار خوب بوده است. زمان بهسرعت سپری میشود و طبیعتا میتوان قضاوت کرد که مدیریت جدید دانشگاه آزاد چگونه این دانشگاه را اداره کرده است و آیا دانشگاه آزاد را بهدرستی انتخاب کرده یا اینکه دانشگاه به عنوان ابزار سیاسی مورد بهرهبرداری قرار گرفته است. امیدواریم در پایان مدیریت دکتر فرهاد رهبر قضاوتی منصفانه در مورد ایشان صورت بگیرد و دوره مدیریت آقای رهبر از دورههای موفق در عرصههای مختلف باشد و نقش دانشگاه آزاد را در توسعه علمی کشور موثرتر کند.
توصیه شما به مدیریت سیاسی دانشگاه آزاد چیست؟
اگر مدیریت دانشگاه آزاد از درایت لازم برخوردار باشد و اصالت موقعیت خود را درک کند، به عبارت دیگر اگر ماهیت دانشگاه که پرسشگری و تحقیق است زیر سوال نرود و اصل گفتوگو پذیرفته شود، در آن صورت مدیریت میتواند این دانشگاه را در مسیر توسعه علمی کشور قرار دهد، اما اگر به این مورد توجه صورت نگیرد و مانعی برای مسیر علمی کشور تلقی شود قطعا موفقیتی به دست نمیآورد. تصور من این نیست که دکتر فرهاد رهبر با توجه به تجارب کسب کرده نمیتواند مسیر دانشگاه آزاد را تغییر دهد، او با درک هویت این دانشگاه و تعامل با دانشگاههای دولتی و وزارت علوم خواهد توانست دانشگاه آزاد را در مسیر تعیینکننده خود در عرصه توسعه کشور هدایت کند. هرچند هر مدیری که وابسته به جناح خاصی باشد ویژگیهای آن جریان را در عرصههای فرهنگی و سیاسی اعمال خواهد کرد، اما این امید میرود که فضای همفکری و مبتنی بر گفتوگو در دانشگاه آزاد حاکم شود و دانشگاه به عنوان یک نهاد ملی از آسیب به دور باشد. اگر به ماهیت دانشگاه در ایران توجه کنیم ذات و اصالت دانشگاه روشنفکرانه و متکی بر قواعد گفتوگو و مبتنی بر تضارب افکار است. مناسبات درون دانشگاهها مناسباتی دموکراتیک است. به عبارت بهتر، مناسبات دانشگاه مناسباتی از بالا به پایین نیست. دانشگاه محلی برای تجمیع نخبگان است و بیش از اینکه اراده مدیریتی بر دانشگاه حاکم شود، افراد از مدیریت علمی کشور اقناع میشوند. این ویژگیها به جریان فکری خاصی نزدیک است. دانشگاه با مدیریتی پیوند میخورد که این نوع اندیشه را به رسمیت بشناسد. در بستر تاریخی غیر از دوران کوتاهی مدیریت دانشگاه در اختیار اشخاصی بوده که بیشتر به نگاه روشنفکرانه آشنا بودند. نگاهی که اعتقاد داشته باید توسعه علمی را با توسعه ملی پیوند زد و دانشگاه و ویژگیهای آکادمیک را به رسمیت شناخت. دانشگاه باید مستقل باشد تا نقش ایجابی خود را در توسعه پایدار ایفا کند. این نوع نگاه عمدتا توسط جریان اصلاحطلب تقویت شده است. اصلاحطلبان تنوع فکری را در فعالیتهای دانشگاهی به رسمیت شناخته و فعالیتهای دانشجویی را فرصت میدانند. طبیعی است در دوران سازندگی، اصلاحات و در دوران کنونی، با توجه به این نکته، برای مدیریت بهتر این محیط باید سراغ افرادی رفت که این شاخصهها را به رسمیت بشناسند. آقای دکتر فرجی دانا در جریان اصلاحطلبی قرار میگیرند، اما ایشان بیش از اینکه یک عنصر سیاسی باشند، یک عنصر علمی هستند. فرجی دانا مورد اقبال دانشگاهیان قرار گرفته، زیرا ایشان در دوره هشت ماه مدیریت خود این نوع ضوابط را به رسمیت شناخت. باید ضوابط به رسمیت شناخته شود تا دانشگاه نقش خود را در حل مسائل جامعه ایفا کند. جامعه دانشگاهی نمیتواند کانون برج عاجنشینان باشد. جامعهشناسی دانشگاه باید مسائل اجتماع را حلوفصل و آسیبهای اجتماعی را رصد کند. فلسفه و سایر علوم دانشگاه باید موظف به حل مشکلات جامعه باشد. در نتیجه انتخاب وزیر علوم در سه دولت یادشده نشان از هوشمندی روسایجمهور بود و آنها به این نوع نگاه در دانشگاه توجه داشتند.