اصلاحطلبان در همه سطوح هیچگاه سهمخواهی از دولت نکردهاند اما همواره از آقای روحانی خواستهاند که پیام ٢٩ اردیبهشت را مهم بداند تا در انجام مسوولیت خود موفق باشد.
به گزارش جماران عبدالله ناصری در رابطه با چینش کابینه توسط رئیس جمهور منتخب مردم، در روزنامه اعتماد نوشت: بدنه اصلاحات و رهبری این جریان سیاسی همواره حامی و پشتیبان دولت بودهاند. آنها به این واقعیت آگاه بودند که آقای روحانی پس از ٨ سال ویرانی دولت را به دست گرفته است. او در انتخابات با گفتمان اصلاحطلبی با مردم سخن گفت و پشتوانه رایاش جامعهای بود که با اقبال به این گفتمان خیزش اجتماعی خود را آغاز کرد. سال ٩٦ این مساله به کمال خودش رسید و یک رخداد بینظیر را رقم زد و آقای روحانی با رای ٢٤ میلیونی رییسجمهور شد. بنابراین این ائتلاف و حمایت یک حمایت راهبردی بوده است و طبیعتا در دولت دوم نیز با حفظ هویت گفتمان اصلاحطلبانه در چارچوب واقعیتهای پیش روی دولت باید این حمایت و تعامل را ادامه داد. سیاست فعلی اصلاحطلبان حمایت از دولت است. این ارتباط باید حفظ و نگهداری شود چرا که آینده را نمیتوان پیشبینی کرد. همچنین باید سازوکارهایی برای تقویت و گسترش تعامل بین اصلاحطلبان و دولت تعریف کرد. از سویی جامعه رایدهنده به آقای روحانی که با شعارها و گفتمان اصلاحطلبانه در انتخابات خیزش کرد و آن حرکت تاریخی را رقم زد باید مورد توجه دولت آتی قرار گیرد. تحقق شعارها و مطالبات مردم از اهمیت ویژهای برخوردار است.
حفظ اعتماد مردم است که میتواند حرکت جریان اصلاحات را در سیاست کشور اثرگذار کند و آن را تداوم ببخشد. از این رو باید در ظرف زمان و با توجه به شرایط موجود نوعی ارتباط را میان طرفین ایجاد کرد. ارتباطی سازنده که بتواند دولت را در حرکت به سمت توسعه یاری کند. البته باید توجه داشت که این ارتباط ابعاد گستردهای دارد.
جامعه اصلاحطلبی و فعالان سیاسی اصلاحطلبی که پشت سر آقای روحانی آمدند، متکثر هستند. بنابراین ارتباط با دولت را ممکن است بتوان در قالب مشخصی سازماندهی کرد اما بهطوریقین همه این جامعه مدنی طرفدار اصلاحات که پشتسر آقای روحانی آمده و اصولگرایان معتدل و هواداران شخص آقای روحانی را نمیتوان در یک چارچوب محدود در تعامل با دولت قرار داد. نمیتوان به آنها اجبار کرد که برای گفتوگو و گویش با دولت فقط به چنین سازوکاری روبیاورند. امروز شبکههای اجتماعی با آقای روحانی حرف میزنند. رسانههای مکتوب و سایتها به نمایندگی از مردم مطالب خود را به رییسجمهور منتقل میکنند.
احزاب، نهادهای مدنی و شخصیتهای ملی دغدغههای خود را به آقای روحانی منتقل میکنند. تشکلهای جبههای نیز در راستای برقراری ارتباط با دولت فعال هستند. با این حال این ارتباط و تعامل نیاز به تقویت دارد. تنها مساله مهم این است که این ارتباط را نمیتوان و نباید در قالب محدودی گنجاند.
تا به حال هم روال چنین نبوده که در قالب مشخصی آن را محدود کنیم. همه طیفها و گروههای سیاسی و همچنین نهادهای مدنی و رسانهها نقطهنظرات خود را باید به هر طریق ممکن به رییسجمهور منتقل کنند. آقای روحانی نیز باید برای این نوع تعاملات ارزش قایل شود. لیکن ضرورت اینکه حتما در قالب مشخصی این تعامل ایجاد شود را احساس نمیکنم. یکی از ضعفهای قابل توجه آقای روحانی در دولت یازدهم این بوده که با احزاب اعم از اصولگرا و اصلاحطلب و نهادهای مدنی ارتباط گستردهای نداشت. در این زمینه کوتاهی شد. امیدواریم در دولت آینده ارتباط آقای رییسجمهور با هر دو جریان سیاسی کشور تقویت شود و از پیشنهادات صاحبنظران برای حل مشکلات کشور استفاده شود. برقراری ارتباط گروههای سیاسی و مدنی به معنای سهمخواهی آنان نیست.
اصلاحطلبان و حتی اصولگرایان معتدل به دنبال سهمخواهی در این تعامل نیستند. نکته قابل توجه این است که آقای روحانی اگر در چینش کابینه و تشکیل نهادهای زیرنظر خود، مدیران عالی و میانی در سطوح مختلف و کابینههای محلی یعنی استانداران و فرمانداران و بخشداران به یک نکته توجه نکند، متضرر خواهد شد. آن نکته عقبه مدنی ٢٩ اردیبهشت ماه است که پای صندوق رای آمده و به آقای روحانی رای داده است.
این عقبه مدنی پیامی روشن برای آقای روحانی داشته است. آقای روحانی باید به این پیام توجه کند. اصلاحطلبان در همه سطوح هیچگاه سهمخواهی از دولت نکردهاند اما همواره از آقای روحانی خواستهاند که پیام ٢٩ اردیبهشت را مهم بداند تا در انجام مسوولیت خود موفق باشد.