قائم مقام حزب اعتماد ملی در پیامی برای برونرفت از وضعیت فعلی و رفع ریشهای اختلافات و وحدت اصولی اصلاحطلبان، پیشنهاد تشکیل مجلس اصلاحات و مناظره کارشناسانه بین حامیان و منتقدان شورایعالی را مطرح کرد.
به گزارش جماران، متن کامل پیام حجت الاسلام و المسلمین رسول منتجب نیا به شرح زیر است:
دوستان عزیز اصلاح طلب،خواهران و برادران، سلام و درود بر شما
امیدوارم که همواره موفق و سربلند باشید.
از آنجایی که انتقادات اینجانب بهروند شکلگیری شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان و شیوه تصمیمگیری در آن در چند مصاحبه مطبوعاتی اخیر، نقل مجالس و محافل شده و مورد نقد و بررسی و موافقت و مخالفت قرار گرفته که خود جای خوشحالی است، ضروری دانستم تذکّراتی را ارائه و دو پیشنهاد اساسی را برای اطّلاع و اقدام عزیزان تقدیم کنم.
۱. اگر چه لحن، ادبیات و تحلیلهای برخی منتقدان سخنان اینجانب در رسانهها و جلسات، تا حدّی گزنده، غیرمنصفانه و بعضا کینه ورزانه است ولیکن استدعای من از پاسخگویان و هواداران این است که هرگز مقابله بهمثل نکنند و حریم بزرگان و صاحبنظران را محترم بشمارند.
۲. اینجانب صرفا از سر دلسوزی و پیشگیری از خطری بزرگ و خانمانسوز که کیان اصلاحات را هدف گرفته است و برای آنکه انسانهای حقیقتجو و منصف امروز و آیندگان، سرزنش و نفرین خود را در خصوص زدن چوب حراج بهتفکر اصلاحطلبی نثار همگان نکنند و حداقل مخالفان بدعتهای بزرگ و انحرافات عمیق در جریان اصلاحطلبی را استثنا کنند و دوراندیشی و حقطلبی آنان را در برابر دوستان بسیار عزیز و محبوبی که بهنوعی از این لغزشها حمایت میکنند، چراغ راه خود قرار دهند، پس از حدود سه سال تلاش بینتیجه در جلسات عمومی، نامهنگاری محرمانه و انتقاد در جلسات خصوصی که البته همواره نقدها و پیشنهادات اینجانب در مقام نظرمورد تایید بزرگان بوده، ولی متاسفانه در مقام عمل خبری از تأییدات در مقام نظر نشده است، ناچار به بیان علنی و رسانهای دیدگاههای خود شدم.
۳. کیست که نداند افرادی چون اینجانب از سال ۱۳۴۱ تا کنون بر پایه باور و شناخت و ایمان عمیق انواع ستمگری، انحصارطلبی، فردگرایی و حقکشی مبارزه و انواع پیامدهای آن از قبیل زندان، تبعید، محکومیت بهاعدام، توطئه ترور و تهمت، افترا، هتک حیثیت و انگهایی متضاد چون ارتجاع، سنتگرایی و روشنفکری و … را تحمل کردهایم. البتّه در آن زمانها بسیاری از تئوریسینهای خودخوانده، پرحرف و پرادّعای امروز یا بهدنیا نیامده بودند و یا با دوستان خود در دبستان بازی میکردند.
۴. عزیزان من، اصلاحطلبی از منظر ما بهمعنای «صداقت، راستی، پاکدستی، تقوا، دلسوزی، فداکاری، آزادمنشی و احترام بهانسانها، ایمان بهمبانی دینی و ملّی و دفاع از انقلاب و نظام اسلامی و پرهیز از دروغ، کینهتوزی، شانتاژ، انحصارطلبی، فردپرستی، تملّق و چاپلوسی، ساختارشکنی و…» است و همه ما اصلاحطلبان پیش از اصلاح دیگران باید خومان بهاین فضایل متخلّق و مزیّن باشیم.
۵. اینجانب احساس میکنم که در برابر «کاسبان فتنه و ولایت و تحریم» و «دلواپسان»، محفلی در قالب «کاسبان اصلاحات» توسط جمعی تازه از راهرسیده و پرادّعا شکل گرفته و اساس اصلاحات رفته رفته توسط این محفل در معرض انحراف قرار گرفته است. این محفل، حیثیّت و آبروی چهرههای اصیل و محبوب کشور و اصلاحات را وجه المصالحه منافع خود قرار میدهد و ما هم چون مادران و پدران دلسوز حساس در برابر بعضی دایههای تازه بهدوران رسیده اصلاحات در خصوص فرزند خود بهشدّت احساس مسؤولیت و گاه سکوت میکنیم و گاهی هم بناچار سخنانی اندک میگوییم.
۶. اصلاحطلبان واقعی و اصیل، خود را خدمتگزار مردم، مدافع انقلاب و جمهوری اسلامی میدانند و بههیچ فرد و گروهی اجازه نمیدهند انقلاب و نظام و اصلاحات را مصادره کنند و بهانحصار خود در آورند و یا خود را مفسّر و محور اصلاحات بدانند.
۷. ما بهاین باور رسیدهایم که جریان نوظهور شورای سیاستگذاری که هنوز عمر آن بهسه سال نمیرسد صرفا بهمنظور رفع اختلافاتی که برخی دوستان بهوجود آوردند شکل گرفت و ما هم با همین هدف و صرفا بهعنوان امری موقّت و چندماهه آن را پذیرفتیم و علیرغم میل قلبی بهخاطر حفظ وحدت آن را تحمّل کردیم و حتّی برای مدیریت و سازمان آن نهایت تلاش خود را بهکار بردیم و لیکن انتظار داشتیم این سازمان غیرقانونی، نامأنوس و خلاف رویه رایج تحزب و عقلانیت در جهان امروز و مغایر با روح آزادگی و اصلاحطلبی پس از انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان برچیده شود و همچون ۳۶ سال گذشته احزاب قانونی و فراگیر، مدیریت و هدایت سیاسی کشور را عهدهدار شوند تا هم دموکراسی و اصلاحات مفهوم پیدا کند و هم بهسمت توسعه سیاسی پیش برویم. اما متأسفانه برخی دوستان با انگیزههای متفاوت در صددند این ساختار غیردموکراتیک و ناعادلانه را برای همیشه نهادینه کنند و عجیبتر آنکه در همین حال شعار اصلاحطلبی و دموکراسی و ضدانحصار میدهند!
گویی این افراد که در انتخابات سال ۸۴ بعد از مدتها شعارهای فضایی علیه حکم حکومتی برای نیل بهقدرت با دخیل بستن بهآقای حدادعادل، متوسل بهحکم حکومتی شدند، این بار میخواهند با این رفتارهای محفلی خود رسما اعلام کنند که از همه شعارهای خود مانند ضرورت توسعه سیاسی و جامعه مدنی توبه کرده و بهرفتارهای محفلی جریان رقیب دخیل بستهاند!
پیشنهاد اینجانب برای عبور از این عقبه خطرناک این است که مجلسی با حضور اصلاحطلبان سراسر کشور البته نه گزینشی، بلکه از سلایق و احزاب مختلف بهطور مساوی در مرکز تشکیل و دیدگاههای گوناگون مستدلا مطرح شود و در صورت لزوم پس از طرح نظرات، رأیگیری بهعمل آید؛ نظیر پیشنهاد شیخ اصلاحات پس از اقدام نامعقول برخی از بزرگان اصلاحطلب و زمینهسازی پیروزی جریان مقابل در سال ۸۴ که متأسفانه با کارشکنی برخی با بهانههایی چون اکنون زمان مناسب نیست بهمحاق رفت!
یا اینکه مناظراتی تخصصی و کارشناسانه بین نمایندگان دو دیدگاه با حضور شخصیتها، احزاب و گروههای اصلاحطلب برگزار و پس از ارائه نظرات طرفین آن هم بدون توسل بهاتهام زنی، شانتاژ و صرفا با ارائه مستندات مسلم و اقامه برهان و با دریافت نظرات اصلاحطلبان کشور در این زمینه تصمیم گیری شود و برای همه اصلاحطلبان کشور ارزش و کرامت و نقش و تأثیر منظور و بساط شهروند درجه یک و دو و … حداقل در میان اصلاحطلبان جمع گردد.
در پایان مجدّدا از دوستان صاحبنظر، اصحاب رسانه و گروههای مجازی میخواهم ضمن ارائه دیدگاههای خود از هر گونه تخریب، افشاگری و توهین حتّی تحت عنوان مقابله بهمثل پرهیز کنند تا همراه با پیشگیری از انحرافات و صیانت کیان اصلاحات، وحدت و انسجام اصلاحطلبان خدشه دار نشود.
و سلام علیکم و رحمة الله و برکاته
برادر کوچک شما رسول منتجبنیا