به گفته یکی از اهالی پارسآباد، مرد جنایتکار به نام اسماعیل 41 ساله متاهل و دارای سه فرزند و سابقهدار است. او در محله مردی بدنام بوده و به رباخواری مشهور است. کارگاه رنگرزی او در نزدیکی محل بساط پارچهفروشی پدر آتنا بود.
به گزارش جماران، رسیدگی به این پرونده از ظهر یکشنبه 28 خرداد امسال و به دنبال ناپدید شدن مرموز دختربچهای هفت ساله به نام آتنا اصلانی در دستورکار تیم جنایی شهرستان پارس آباد قرار گرفت.
پدر آتنا با مراجعه به پلیس در شکایت خود گفت: من پارچه فروش هستم. امروز دخترم با من از خانه خارج شد و پس از ساعتی تصمیم گرفت به خانه بازگردد. او به سمت خانه رفت و پس از آن ناپدید شد. وقتی متوجه غیبت دخترم شدم، مسیری را که او از من جدا شد تا خانه جستوجو کردم، اما ردی از دخترم به دست نیامد. به همین خاطر تصمیم گرفتم به پلیس مراجعه کنم.
پس از این شکایت و با توجه به حساسیت ماجرا، با دستور قاضی طباطبایی دادستان پارسآباد تیمی از کارآگاهان جنایی تحقیقات برای پیدا کردن دخترک را آغاز کردند.
بررسی دوربینهای مداربسته
کارآگاهان در نخستین گام به بررسی دوربینهای مداربسته محل گم شدن آتنا پرداختند، اما به دلیل سدمعبر در محل دوربینها، کمکی به ماموران نکرد. از سوی دیگر برخی دوربینها نیز زمان ناپدید شدن دخترک را ثبت نکرده بودند.
تیم جنایی در شاخه دیگری از تحقیقات احتمال دادند، دختر هفت ساله در مسیر خانه دچار حادثه شده باشد؛ به همین خاطر با کمک امدادگران هلال احمر چند بار مسیر را جستوجو کردند، اما در این شاخه نیزبه بنبست رسیدند.
آتنا؛ چهره شبکههای اجتماعی
همزمان با ناپدید شدن آتنا، تصویر او در شبکههای مجازی منتشر شد تا اگر کسی از سرنوشت او اطلاعی دارد موضوع را به خانوادهاش اطلاع دهد. تماسهای زیادی با خانواده آتنا گرفته شد، اما هیچ کدام نتیجهای نداشت.
دستگیری مظنونان
با گذشت چهار روز از ماجرا، جستوجوها گسترده شد و ماموران چند مظنون را در این باره دستگیر کردند. یکی از مظنونان مردی جوان به نام اسماعیل بود که در نزدیکی محل گم شدن دخترک کارگاه رنگرزی داشت. شک پلیس به او زمانی بیشتر شد که بررسیها نشان داد، دوربینهای مداربسته کارگاه او چند روز قبل از ناپدید شدن آتنا خاموش شده بود.
بازجویی از مظنونان ادامه داشت تا این که پس از 20 روز ماموران به بازرسی محل کار و زندگی اسماعیل پرداخته و با جسد آتنا در بشکهای بزرگ در پارکینگ خانه روبهرو شدند.
با کشف جسد دخترک، پرونده وارد مرحلهای تازه شد.اسماعیل دوباره تحت بازجویی قرار گرفت و اینبار به قتل آتنا اعتراف کرد و سکوت 20 روزه خود را شکست.
متهم به قتل در اعترافاتش مدعی شد، روز حادثه دخترک را در خیابان دیده و او را ربوده است. او پس از ربودن آتنا، دختر را به قتل رسانده و جسدش را داخل بشکه رنگرزی مخفی کرده است. مرد جنایتکار قبل از این که بتواند جسد را از مخفیگاهش خارج کند، توسط پلیس دستگیر شده بود.
قاتل را در ملأعام اعدام کنید
پس از اعلام خبر کشف جسد آتنا، اهالی پارسآباد در مقابل محل کار قاتل تجمع کرده و آنجا را به آتش کشیدند. اهالی که از شنیدن خبر قتل متاثر و شوکه شده بودند خواستار اعدام اسماعیل در ملأعام شدند. سرانجام با حضور مسئولان شهرستان در جمع مردم و قول آنها برای رسیدگی سریع به پرونده و مجازات قاتل، فضای شهر آرام شد.
به گزارش سایت محلی «آران مغان»، دادستان پارسآباد با حضور در جمع مردم معترض، آنها را به صبر و آرامش دعوت کرد تا رسیدگی به پرونده طبق روال قانونی خود ادامه یابد.
رسیدگی ویژه به پرونده
دادستان انقلاب و عمومی مرکز استان اردبیل در پی کشف جسد آتنا اصلانی، کودک خردسال پارسآبادی ضمن ارائه توضیحاتی، بر تسریع در رسیدگی به پرونده و صدور حکم مجرم تاکید کرد.
به گزارش ایرنا، ناصر عتباتی عصر دوشنبه عنوان کرد: جسد آتنا اصلانی که از 20 روز پیش مفقود شده بود عصر دوشنبه در محل متعلق به مظنون دستگیر شده پیدا شده است.
وی بیان کرد: این فرد مظنون در چهارمین روز گزارش مفقود شدن آتنا توسط نیروی انتظامی بازداشت و روانه زندان شده بود و ماموران پلیس آگاهی در یک محل متعلق به این فرد، جسد آتنا را کشف کردند.
دادستان اردبیل با اشاره به جریحهدار شدن افکارعمومی از این جنایت تاکید کرد که دستگاه قضایی در باره این پرونده بشدت حساس بوده و در کوتاه ترین زمان ممکن و با دقت تمام پرونده را بررسی و حکم لازم را در این باره صادر خواهد کرد.
عتباتی اظهار کرد: پلیس آگاهی شهرستان پارسآباد و مرکز استان و نیز دستگاه قضایی از همان ابتدا به این پرونده حساس بودند و موضوع با انتقال به مرکز استان با جدیت تمام مورد پیگیری قرار گرفت و به نتیجه رسید.
جزئیات اعترافات قاتل
سیدعبدالله طباطبایی شندآبادی، دادستان عمومی و انقلاب پارسآباد در گفتوگو با جامجم درباره کشف راز قتل و انگیزه قاتل گفت: پس از ناپدید شدن آتنا، تحقیقات گستردهای برای رازگشایی از ماجرا آغاز شد و فیلم دوربینهای مداربسته منطقه را بررسی کردیم. در این رابطه 60دقیقه فیلم را بررسی کردیم که متوجه شدیم در دو سمت کارگاه رنگرزی مغازه اسباببازیفروشی و بانک است. دوربین یکی از مغازهها عبور دخترک را ثبت کرده بود، اما در دوربین دوم اثری از او نبود. همین باعث شد احتمال دهیم در بین این مسیر برای او اتفاقی رخ داده است.
وی ادامه داد: در این فاصله پنج شش متری نقطه کور کارگاه قاتل بود که ما او را دستگیر کردیم. در ابتدا اتهام آدمربایی به او تفهیم و او چهارم تیر امسال بازداشت شد. سرانجام در تحقیقات به پارکینگی که در کنار خانه او قرار دارد رسیدیم و در بازرسی آنجا جسد را در بشکهای آبی رنگ پیدا کردیم. پس از اعلام خبر کشف جسد اهالی تجمع کردند که برای آرام کردن آنها مجبور شدیم تحقیقات را متوقف کرده و به آنجا برویم. بعد از بازگشت اهالی به خانههایشان، بازجویی از قاتل را آغاز کردیم. مرد جوان در جریان 150 دقیقه بازجویی به تشریح قتل پرداخت.
عامل قتل درباره انگیزهاش گفت: روز حادثه دخترک قصد شستن دستهایش را داشت. او را به کارگاه برده و دچار وسوسه شیطانی شدم. او مقاومت کرد که دستم را مقابل دهانش گرفتم و باعث خفگی او شدم. بدهی داشتم و دیدن النگوهای دخترک باعث شد، تصمیم به سرقت طلاهای او بگیرم تا با فروش آن چکم را پاس کنم. بعد از قتل جسد را داخل ساک گذاشته و به پارکینگ کنار خانهام انتقال داده و داخل بشکهای آبی انداختم. میخواستم آن را به جای دیگری انتقال دهم که دستگیر شدم.
دادستان پارسآباد تاکید کرد: به این پرونده به صورت ویژه رسیدگی میشود و قاضی اکبری، بازپرس شعبه اول دادسرای پارسآباد مسئول رسیدگی به پرونده است. پس از تکمیل تحقیقات، پرونده به دادگاه ارسال میشود. مردم مطمئن باشند به صورت ویژه به این پرونده رسیدگی میشود.
قاتل کیست؟
به گفته یکی از اهالی پارسآباد، مرد جنایتکار به نام اسماعیل 41 ساله متاهل و دارای سه فرزند و سابقهدار است. او در محله مردی بدنام بوده و به رباخواری مشهور است. کارگاه رنگرزی او در نزدیکی محل بساط پارچهفروشی پدر آتنا بود.
او مردی مرموز و خونسرد است که در مدت 16 روز سعی داشت مسیر تحقیقات را تغییر دهد و خود را بیگناه نشان دهد.
اسماعیل 15 سال قبل از همسر اول خود جدا شده و پس از مدتی دوباره ازدواج کرده است. او به مواد مخدر اعتیاد دارد و در بازجوییها گفته، هر نوع موادمخدری که دستم میرسید میکشیدم، اما بیشتر تریاک مصرف میکردم.