برخی شایعات خبر از کشته شدن رهبر داعش در حملات هوایی روسیه را میدهند. اما بریدن سر مار او را نمیکشد.
به گزارش جماران، حتی اگر خلیفه خود خوانده داعش کشته شود، تأثیر چندانی در کاهش خطرات ناشی از این گروه بر امنیت جهانی ندارد.
در اواسط ماه ژوئن گزارشی منتشر شد که خبر از کشته شدن البغدادی در حمله هوایی روسیه در نزدیکی رقه میداد. بااینکه شک و تردیدهایی درباره ماهیت مشکوک منبع این خبر مطرح شد، اما روسها هفته گذشته بر ادعای خود پافشاری کرده و احتمال کشته شدن او را "بسیار بالا" اعلام کردند.
حتی اگر این خبر درست باشد، تنها یک پیروزی موقت و نمادین علیه این گروه بهحساب میآید. این گروه تروریستی بر پایهی تنها یک فرد بنا نشده، بلکه بهعنوان یک سازمان جهانی در کشورها و استانهای مختلف طرحریزیشده است. این نوع زیرساخت داعش را سازمانیافتهتر از القاعده کرده و انعطاف زیادی به آن داده. درست است که اعلام خلافت بغدادی تأثیر زیادی در استخدام جنگجویان خارجی و مشروعیت گروه داشت، اما هدف اصلی باید از بین بردن گروههای وابسته به داعش در لیبی، مصر، نیجریه و افغانستان باشد و از بین بردن سران گروه در درج دوم اهمیت قرار گیرد.
آسیبدیده، اما شکست نخورده
در یک سال و نیم گذشته داعش سرزمینهای مهمی و منابع مالی متعددی را ازدستداد و تلاشهایش در جذب نیرو بینتیجه ماند. بااینحال، این گروه با حمله به لندن، تهران، مانیل و... همچنان نفوذ مرگبارش را در سراسر دنیا حفظ کرده است. بااینکه در برخی از این حملات دخالت مستقیم نداشته، اما تواناییاش در الهام دادن به ستیزه جویان، نشانگرِ نفوذ جهانیاش است.
با پیشروی نیروهای ضد داعش در شهرهایی مانند موصل و رقه، این گروه تروریستی نیروهای نظامی و انسانی خود را به شهر دیرالزور و المیادین منتقل میکند. این جابهجایی درگیریهای خونین را به مرزهای عراق و اردن نزدیکتر خواهد کرد.
صرفنظر از موقعیت مکانی مبارزه علیه داعش، آمریکا باید به فکرِ یک استراتژی چندجانبه باشد که با خطرات و تهدیدهای این گروه در سطح محلی، منطقهای و جهانی مقابله کند. کشتن ابوبکر البغدادی کافی نخواهد بود. واشنگتن نیاز به یک استراتژی جامع دارد که تمام منابع سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و بشردوستانه را در اختیار بگیرد.
عواملی که سبب تشکیل داعش شدند، هنوز حلنشده باقیماندهاند: جنگ داخلی سوریه و فرقهگرایی در خاورمیانه و شمال آفریقا. این منطقه هنوز هم منبع انرژی خشونتآمیز است که خطراتش تا محدودهای بسیار فراتر از مرزها پیش میرود. ایدئولوژی افراطی ترویجشده توسط داعش خطر افراطگرایی داخلی و حملات گرگ تنها را در سراسر جهان افزایش داده است. بهویژه خطر بازگشت تروریستهای خارجی که باید یکی از نگرانیهای اصلیِ کشورهای غربی باشد.
با آزاد شدن موصل و رقه جنگجویان داعش به دنبال فرار به خارج از مرزها و گسترش به مناطقی مانند جنوب شرقی آسیا هستند. دولتهای شکستخورده و ضعیف بستر حاصل خیزی برای داعش و وابستگانش هستند.
تا به امروز دولت ترامپ هیچگونه جزئیاتی از استراتژی مبارزه با داعش ارائه نداده است. اما زمزمههایی شنیده میشود که "مک مستر" مشاور امنیت ملی آمریکا و دیگر مغزهای متفکر دولت در سیاست خارجی در حال طرحریزی یک استراتژی جدید هستند. گفتهشده این طرح بسیار شبیه به برنامه ضد داعش در دولت اوباما است که بر قطع منابع مالی و راههای جذب نیرو تمرکز دارد.
از مؤثرترین نیروهای مبارز در منطقه حمایت کند.
داعش پس از بغدادی
اگر بغدادی مرده باشد، احتمالاً داعش بهسرعت از طریق شورا رهبر جدیدی را بهجای او معرفی میکند. اما فرد جدید در استفاده از عنوان "خلیفه" بااحتیاط رفتار خواهد کرد.
نقش بغدادی همیشه نمادین بوده، نه یک استراتژیست نظامی. از بین بردن این خلیفه خونخوار خطر داعش را بهطور کامل از میان نمیبرد، چراکه هم ایدئولوژی افراطی سلفی و هم بقایای تکهتکه شدهی سازمانش پا بر جای خواهند ماند. نباید انتظار داشت که مرگ یک فرد سرنوشت یک منطقه را تغییر دهد.