در بخشی از این یادداشت آمده: خیلی زودتر از اینها انتظار چنین تهاجمی به مطیعی را می کشیدم. علتش را هم باید در مدل هیئت داری او جستجو کرد؛ هیئت انقلابی. بدون شک مطیعی پرچم دار هیئت تراز است.
به گزارش جماران، محمد مهدی رحیمی در یادداشتی به بررسی چرایی هجمه رسانه های ضد انقلاب و اصلاح طلب و برخی فعالان فضای مجازی به میثم مطیعی به بهانه شعرخوانی او در مراسم نماز عید فطر تهران پرداخته شده است.
متن کامل این یادداشت بدین شرح است:
اینجا نمی خواهم درباره محتوای اشعار خوانده شده از سوی حاج میثم مطیعی در پیش از نماز عید فطر تهران و یورش سازماندهی شده به آن چیزی بگویم، تنها اندکی وجدان و حداقلی از صداقت کافی است تا نشان دهد سمت و سوی آن هفتاد بیت چه بود.
اما حقیقتا خیلی زودتر از اینها انتظار چنین تهاجمی به حاج میثم را می کشیدم. علتش را هم باید در مدل هیئت داری او جستجو کرد؛ «هیئت انقلابی». بدون شک مطیعی پرچم دار هیئت تراز انقلاب در چند سال اخیر است، شیوه ای که بر اساس این نگاه رهبر انقلاب شکل گرفته است: «هیئت ها نمی توانند سکولار باشند؛ هیئتِ امام حسینِ سکولار ما نداریم! هرکس علاقهمند به امام حسین است، یعنی علاقهمند به اسلام سیاسی است، اسلام مجاهد است، اسلام مقاتله است، اسلام خون دادن است، اسلام جان دادن است؛ معنای اعتقاد به امام حسین این است. اینکه آدم در یک مجلس روضه یا هیئت عزاداری مراقب باشد که نبادا وارد مباحث اسلام سیاسی بشود، این غلط است.»
مطیعی برای لحظه لحظه وقت مخاطبی که به مجلسش آمده احترام قائل است و برنامه دارد، از شعر نخستین گرفته تا مقتل و اشعار مداحی و حتی دعاهای پایانی. خیلی از چیزهایی که در هیئات از روی رسم وعادت صورت می گیرد را یک فرصت می بیند. برای همین است که مجلسش پرمحتواست. همین می شود که در ماه محرم هر شب یک مجلس بیشتر ندارد چرا که برای هر ساعت هیئتش، از ماهها قبل وقت گذاشته است. یک روز در سفری تفریحی و در حالیکه هفته ها تا محرم باقی مانده بود، دیدم مدام هدفون به گوش می گذارد و بعد چیزی را زمزمه می کند. پرسیدم چه می کنی، گفت دارم شعر فلان شب محرم را با سبکش تمرین می کنم تا ایرادتش را برای شاعر بفرستم.
او در همه حال و همه جا دغدغه هیئت را دارد و هیئت برای او محصور در چهاردیواری مسجد یا حسینیه نیست، او وظیفه اش را رساندن پیام «اسلام انقلابی» به اقصی نقاط دنیا می داند. برای همین است که سراغ مداحی عربی می رود و البته خدا وعده داده که به این«حرکت» ها «برکت» می دهد. برای همین است که اینگونه آثارش درمیان علاقمندان جبهه مقاومت اسلامی، هوادار پیدا می کند. تا آنجا که رزمندگان حزب الله در شب عملیات بسیار مهم آزادی «القصیر» مداحی «یا تکفیری صبر صبرک» او را پشت بیسیم هایشان پخش می کنند. همان مداحی ای که اکنون در میان عرب زبانان به شکل غیرقابل باوری شایع شده تا آنجا که در نخستین سفر حاج میثم به لبنان شاهد بودم از کودک 6 ساله تا روحانی 60 ساله آنرا از بَر بودند و تمایل داشتند در حضور مطیعی آنرا اجرا کنند. بماند که شوق یادگیری این مداحی عربی-فارسی، آنها را به سمت حفظ اشعار فارسی هم کشانده بود. این را بگذارید کنار خاطره ام از جوان یمنی که در دولت سایه آن کشور مقامی مهم داشت و در سفر به ایران بدنبال دیدار با مطیعی بود تا از مداحی هایش برای ملت مظلوم یمن و انقلاب شان تشکر کند. از این جنس خاطرات از جوانان فرانسوی، اتریشی، عراقی و بحرینی و ... کم ندارم.
کمتر ایرانی را می شود سراغ گرفت که پیاده روی اربعین را تجربه کرده باشد و آثار مطیعی در اینباره را در ذهن خود نداشته باشد. حجم گسترده و غیرقابل مقایسه آثار او در خصوص این اتفاق عظیم از آن جهت است که میثم پیاده روی اربعین را فرصتی بی بدیل برای تبلیغ اسلام انقلابی و تقویت شکل گیری محور مقاومت می داند.
اکنون در نیل به مقصود هیئت تراز انقلاب، منظومه ای از مداحان و شعرای جوان مستقیم و غیرمستقیم گردهم آمده اند که بی تردید مصداق رویش های انقلابند. جماعتی که فقط دنبال سبک و لحن نیستند، هر چیزی را در هیئت نمی خوانند و از این ها مهمتر هیئت را محملی برای انتقال پیام قیام اباعبدالله می دانند، تا به قول استاد شهید مرتضی مطهری شمرهای زمان شان را معرفی کنند. در این منظومه قطعا مطیعی جایگاهی متفاوت دارد. همانگونه که هیئت میثاق با شهدای دانشگاه امام صادق(ع) هم نگین آن است. هیئتی که شاعر و مداح و حتی میاندارش تحصیل کرده اند و مدرک دکتر دارند، آنهم اصلش را نه تقلبی و پولکی و کپی پیستی! سخن در باب سبک هیئت داری دکتر مطیعی و همراهانش زیاد است و فرصتی دیگر می طلبد. هیئتی که در سالهای اخیر اگر نگوییم شلوغترین حتما جزو پرمخاطب ترین مجالس تهران آن هم در منطقه خاص سعادت آباد است، مجلسی که مانند محل برگزاری اش، عمده حضارش را جوانان دانشگاهی و اهل فرهنگ و رسانه تشکیل می دهند.
در این میان پرداختن به مسائل روز کشور و جهان اسلام، معضلات اجتماعی و فرهنگی و توجه ویژه به نظرات رهبر انقلاب در بین اشعار خوانده شده از سوی مطیعی، طبیعتا موضوعی نیست که به مذاق جبهه معارض اسلام انقلابی در داخل و خارج مرزهای کشورمان خوش بیاید. برای همین است که می گویم زودتر از اینها از معارضان اسلام و انقلاب توقع هجمه به میثم را داشتم. حداقل در این مورد سعودی ها زودتر از تکفیری های داخلی که فقط و فقط خود را برحق می دانند، عمل کردند. آبان پارسال بود که شبکه العربیه در برنامه ای پربیننده و در پی مرثیه ای که مطیعی چند روز قبلش خوانده و آل سعود را شاگردان آل یهود معرفی کرده بود، برآشفته شده و ضمن توهین به وی از اینکه مجالس عزای فرزند رسول الله به جای «یادآوری مصائب این حضرت و گریه بر ایشان» به «موضوعات روز و بهره گیری از قیام کربلا در مسائل جهان اسلام» روی آورده اند، احساس نگرانی کرده بود. مضحک بودن ناراحتی آل سعود برای به انحراف رفتن مجالس عزاداری امام حسین(ع) به همان میزان مسخره است که نگرانی ضدانقلاب و برخی اصلاح طلبان از توهین به رئیس جمهور، همان هایی که چند سال قبل مرجع تقلیدشان رئیس جمهور وقت را بر روی منبر رسول الله حرام زاده خطاب کرده بود و این جماعت دم بر نیاورده بودند.
تردیدی نیست ریشه خشم رسانه دربار آل سعود، به فراگیری مداحی انقلابی بازمی گردد، شیوه ای که فقط برای امام حسین مظلوم و شهید اشک نمی ریزد، بلکه غمخوار همه مستضعفان عالم است و شعار «هیئت من الذله» اباعبدالله(ع) را دستوری برای امروز و مقابله با منحرفان زمین در همه ادوار می داند.
اکنون و در حالی که چندماهی است رسانه سلطنتی انگلیس، کانال تلگرامی «میت» ترکیه، رسانه دربار آل سعود و جماعتی در ایران، بیش از همیشه «زنجیره ای» برای حمله به هر کس و هر سخنی تشکیل داده اند که اسلام انقلابی و تزویر و نفاق عده ای را فریاد می زند، عملیات گسترده و در سطوح مختلف علیه حاج میثم را باید در همین پازل تفسیر کرد.
به نظر می رسد طراحان پشت پرده این سناریوها که هر روز بهانه ای را برای عدم توجه ایرانیان به موضوعات اصلی، به میدان می آورند حلقه ایرانی زنجیره فوق الذکر را بدلیل تاخیر در عمل به وظیفه شان توبیخ کرده اند. وظیفه تهاجم همه جانبه به مداح جوان، تحصیل کرده و دغدغه مندی که در این روزگار خوب وظیفه اش را شناخته و دقیق در مسیر ادای آن نقش آفرینی می کند؛ «میزند فریاد ... بر فراز دار، گوییا از نو... میثم تمار/زیر بار ظلم ... کی رود هرگز، پیرو راه ... حیدر کرار»