نماز عید سعید فطر، امسال نیز همچون سال‌های قبل و با حضور پرشور نمازگزاران، در مسجد و حسینیه حوضخانه به امامت آیت الله حاج شیخ حسین عرب، برگزار گردید.

 

به گزارش جماران مدرس سطح خارج حوزه‌های علمیه کاشان، خطبه نخست این نماز را با طرح این پرسش که «جشن فطر برای چیست؟» آغاز کرد. وی در پاسخ به این پرسش، به آیه ۸۰ سوره اسرا اشاره کرد. آیه ای که در آن به ورود و خروج صادقانه (در هر کار فردی یا اجتماعی) اشاره شده است. وی «ساخته شدن به تمام معنای انسان معتقد به خدا» و «رابطه صادقانه با خدا» را به عنوان تجلی صحیح یک ماه روزه داری و عبادات و خروجی ماه رمضان، دانست. آیت الله عرب، همچنین با اشاره به جمله پایانی این آیه (سلطه ای که انسان را یاری دهد)، سلطه عقل و قلب بر نفس و بر هر چه غیرخداست، را از مصادیق این سلطه برشمرد.

آیت الله عرب در خطبه دوم نماز عید فطر، به بیان برخی مسائل اجتماعی و سیاسی پرداخت.

در ابتدا، ایشان به جمله منسوب به شهید مدرس که «سیاست ما عین دیانت ماست» اشاره کرده و گفتند باید پرسید کدام سیاست؟ اگر سیاست به معنای واقعی کلمه، یعنی درد مردم را داشتن، جوشش با مردمی که مشکلات دارند و حرکت خالصانه و مخلصانه در جهت رفع نیازمندی های واقعی جامعه را در نظر بگیریم، بله می شود گفت که سیاست ما عین دیانت ما است. ولی اگر سیاست را به معنای تخریب، تهمت و قلع و قمع کردن دیگران بدانیم، چنین سیاستی با دین آشنایی ندارد. سیاست و دیانت باید در جهت رشد و تعالی و کرامت و اندیشه انسان گام بردارند، در غیر این صورت یا تفسیر از دین نادرست بوده یا تفسیر از سیاست. در ادامه، عضو مجمع روحانیون مبارز کاشان، در رابطه با اهمیت موضوع آبرو و کرامت یک انسان، روایتی را از کتاب «اصول کافی» نقل کردند. کتابی که به گفته ایشان، بعد از قرآن، یکی از ۴ منبع مهم شیعه محسوب می شود که حتی بر نهج البلاغه هم تقدم زمانی دارد.

به گفته آیت الله عرب: «مرحوم کلینی در اصول کافی حدیثی را از امام صادق (ع) نقل کرده است. رئیس مذهب ما می فرماید: «هرکس علیه یک مؤمنی حرف و حدیثی نقل کند و قصدش این باشد که او را نزد مردم زشت جلوه دهد و از چشم مردم بیندازد، خداوند او را از ولایت خودش خارج می کند و به سوی ولایت شیطان می فرستد؛ شیطان هم او را نمی پذیرد!» حدیث مهمی است. هرکس علیه مؤمنی، نه به منظور نقد سازنده و رفع عیب و به نیت دلسوزی، بلکه به قصد تخریب، حرفی نقل کند، دیگر کارش را برای شیطان انجام داده است و دیگر نیروی تازه نفسی برای شیطان نخواهد بود و به قولی برای شیطان هم نیروی سوخته محسوب خواهد شد!

متأسفانه باید گفت که هر چه به عمر انقلاب و نظام ما افزوده می شود، در این زمینه، افت اخلاقی بیشتری پیدا می کنیم. در روز قدس، علیه رئیس جمهور منتخب ملت شعار می دهند و می گویند آخوند آمریکایی! فردی که به واسطه حضور در مجلس خبرگان، اجتهادش توسط شورای نگهبان تأیید شده است، و در انتخابات ریاست جمهوری هم ۲۴ میلیون رأی آورده؛ بجز آن یکی دو میلیونی که پشت در ماندند و نتوانستند رأی بدهند! ؛ و خود آقایان هم می دانند که اگر آن حدود ۱۵ ، ۱۶ میلیونی هم که کلاً رأی ندادند، اگر قصد رأی دادن داشتند، به رقیب آقای روحانی رأی نمی دادند و بیشترشان به آقای روحانی رأی می دادند؛ پس می توان نتیجه گرفت که ایشان در میان این مردم، حداقل ۳۰ میلیون رأی دارد؛ آیا او یک آمریکایی است!؟ یعنی نظام و مردم کسی را انتخاب کرده اند که آمریکایی است!؟ این جای تأسف نیست!؟ پس بگویید شما با منتخب ملت مشکل ندارید، بلکه با خود ملت مشکل دارید! شما باید مشکلتان را با ملت حل کنید! همه ما باید سعی کنیم اول بر آمریکای درونی خودمان، یعنی نفس استکبار طلب و نظام سلطه درونی خودمان مرگ بفرستیم! مدار سیاست همه ما باید بر اساس اخلاق باشد و این حرکت توهین آمیز در روز قدس، به هیچ وجه قابل قبول نیست و قطعا در تضاد با اصل انقلاب اسلامی و ولایت فقیه (با هر برداشتی) است».

بخش پایانی صحبت های آیت الله عرب در خطبه دوم نماز عیرفطر، اشاره به موضوعی بود که اخیراً در رسانه های داخلی، مورد کشمکش تفکرات مختلف بوده است؛ یعنی موضوع مشروعیت و مقبولیت حاکم. آیت الله عرب در این باره بیان داشت:

«بعضی ها که گویا از شکست در انتخابات ناراحت هستند و می خواهند آن را جبران کنند، بحثی قدیمی را دوباره تازه می کنند و به بهانه صحبت های رئیس جمهور در باب اهمیت رأی مردم در مشروعیت یک حاکم، دوباره سر و صدا به پا کرده اند و وی را مورد هجمه قرار داده اند. در همین رابطه، رئیس مجلس خبرگان و رئیس جامعه مدرسین، جداگانه پیام داده اند. پیام هایی که به اعتقاد بنده، ابهامی را رفع نکرد.

در این زمینه، باید گفت که بحث امامت و ولایت معصوم و غیرمعصوم باید از هم جدا شود. ساختار این ها از نظر معرفتی، فقهی و حقوقی فرق می کند.

در باب ولایت انسان کامل و معصوم، هم ۲ بحث مجزا داریم. یک بحث، موضوع جعل و تشریع است که ما معتقدیم، آن ۱۲ نور پاک، ولایت و امامت منصوب از طرف خدا دارند. ولی درباره معصومین هم بحث امتثال امر الهی یعنی تشکیل حکومت و اجرای آن ها، مسئله ای عرفی است. حتی خود پیامبر هم مأمور و مکلّف به مشاوره با امت است. «و شاورهم فی الامر» یک هزل، یک شوخی و یک امر زینتی نیست. مرحوم «محقق نائینی» در «تنبیه الامه» می فرماید: پیامبر خدا در کلیه امور اداره کشور، مکلف بوده است که با امت مشورت کند.

اما در باب ولایت و امامت حاکم غیرمعصوم، هم امام خمینی و هم مرحوم شهید مطهری و شهید بهشتی و حتی مقام رهبری، مسئله را به خوبی بیان کرده اند. در این باب، همگی منشأ مشروعیت را رأی مردم می دانند.

این نص صریح قانون اساسی ما است که منشأ مشروعیت، رأی مردم است. قانونی اساسی ما را که مردم عادی یا طلبه های معمولی ننوشته اند؛ بلکه بزرگان، فرهیختگان، حقوقدانان و مجتهدین مسلم بوده اند که به نگارش درآورده اند. و چطور می شود که ادعا کرد آن ها بر خلاف اصول مسلم اسلامی چیزی را نوشته یا تأیید کرده باشند؟

در اصل ۶ قانون اساسی آمده است: « در جمهوری اسلامی ایران امور کشور باید به اتکاء آراء عمومی اداره شود» که در ادامه به انتخابات و همه پرسی اشاره شده است.

همچنین در فصل پنجم قانون اساسی که به حق حاکمیت ملی مطرح است، در اصل ۵۶ می خوانیم: «حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او، انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است. هیچ‌کس نمی‌تواند این حق الهی را از انسان سلب کند یا در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد و ملت این حق خداداد را از طرقی که در اصول بعد می‌آید اعمال می‌کند.»

این ها صراحت قانون اساسی هستند. بنابراین بار دیگر تأکید می کنیم که در باب ولایت غیرمعصوم، رأی و نظر مردم، مشروعیت را ایجاد می کند. مگر خود امام خمینی درباره حکومت شاه نگفت که فرض کنیم شاه انسان خوبی باشد، اگر مردم می گویند نباید باشد، باید برود.»

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.