رایزنی برای برپا کردن خیمه دولت سایه در دفتر کار آقای دیپلمات | سعید جلیلی؛ دردسر جدید اصولگرایان
سعید جلیلی دغدغه این روزهای راستگرایانی شده است که نمی دانند با او چه کنند. او با ایده تشکیل دولت در سایه خود را تبدیل به معضلی در بین اصولگرایان کرده است.
او این روزها سر خودش را بسیار شلوغ کرده است؛ حال و هوای انتخابات ریاست جمهوری باز در دلش زنده شده و پر انرژی دقیقا مانند روزهای زمستان و بهاری که گذشت به فعالیت های سیاسی می پردازد. اما او واقعا چه در سر دارد و هدف اصلی او از ایجاد دولت سایه چیست؟
دور افتاده از قبیله اصولگرایان
سعید جلیلی اگر چه یک چهره اصولگرا به شمار میرود اما زمان زیادی است که حساب خود را از آنچه «قبیله» می خواند جدا کرده است. او در زمره راست گرایانی است که تلاش می کند چندان درگیر و دار تصمیم سازی های برادران اصولگرای خود نباشد. پر بیراه نیست اگر بگوییم با همین نگاه هم از سعید جلیلی دیپلمات و دبیر شورای عالی امنیت ملی به یک بازیگر سیاسی و شخصیتی سیاست ورز در قالب یک نامزد انتخابات شیفت کرد.
وقتی که او در سال 92 با همان پراید معروفش در آخرین روز ثبت نام تنها وارد حیاط وزارت کشور شد و با اعلام کاندیداتوری همه را شگفت زده کرد دقیقا در همین موضع قرار داشت؛ «با برند اصولگرایی، جدا از قبیله اصولگرایان». او در آن انتخابات محور بر هم خوردن ائتلاف و بهانه کنار نکشیدن ها شد. خودش را مساله انتخابات کرد و یک ضلع دو قطبی سرنوشت ساز 92 شد. همین هم باعث شد راستگرایانی که جلیلی آنها را روسای قبیله می داند در تحلیل شرایط آن روزها می گویند «ظهور جلیلی از دلایل باخت اصولگریان بوده است.»
آن باخت اما سعید جلیلی را از نقش آفرینی در کاراکتری که برای خود انتخاب کرده بود باز نداشت. او فردای همان انتخابات کار خود را آغاز کرد. کمیته های متعدد در حوزه های مختلف تشکیل داد و چهره هایی از جریان راست را به دفترش در خیابان پاستور آورد. این کمیته ها کارگروه هایی را سامان دادند و در مسایل مختلف با تکیه بر ضعف ها و نقاط چالش برانگیز دولت مستقر به نگارش متون خود مشغول شدند. هرچند جلیلی تلاش کرد تا فعالیت هایش چندان رسانه ای نشود اما برخی رسانه های نزدیک به جلیلی گوشه هایی از برنامه ریزی مفصل او را برای رسیدن به پاستور را هرازگاهی رونمایی می کردند.
چنانچه در یکی از کانال های تلگرامی نزدیک به سعید جلیلی آمده بود :« خیلی از این حضرات در چهارسال گذشته مشغول خدمت در فلان معاون فلان جا و فلان سازمان و بنیاد بودند و گاهی به فراخور تلفنی که زنگ خورده یا دعوت به برنامهای؛ موضع گرفتهاند. یک نفر بود که در این چهارسال در خط مقدم بود و مواضعش موسمی و فصلی نبود. در این چندسال جلسات مختلف و مستمر کارشناسی و تخصصی با کارگروه های مختلف درباره اقتصاد و فرهنگ و محیط زیست داشته، ولی بدون سر و صدا و قیل وقال. خروجیاش هم شد انتقادهای دقیق و تخصصیاش در سخنرانی هایی که مو لای درزشان نرفت.»
دست رد به سینه جمنا
جلیلی که خود را برای انتخابات اردیبهشت ماه آماده کرده بود به فرستادگان جمنا پاسخ منفی داد و گفت آمده است که بماند. او تلاشهای کارگروه های تخصصی اش در 4 سال گذشته را برای ورود به انتخابات همچون گنجینه ای می دانست که دیگر مصادیق اصولگرا از آن برخوردار نبودند. تصورش این بود که با ورود به انتخابات و قرار گرفتن در میدان مبارزات انتخاباتی می تواند حرف هایی زیادی مقابل حسن روحانی برای دیده شدن داشته باشد . همه چیز اما در لحظه آخر خراب شد؛ تلاش ها از سوی همان کسانی که جلیلی آن ها را صاحبان قبیله می نامید جواب داد و آقای دیپلمات مجبور به کناره گیری از انتخابات شد. یک شوک بزرگ هم برای او و هم برای کسانی که تا لحظه آخر به حساب آمدنش در صحنه انتخابات مشغول به کار در قرار گاه انتخاباتی اش بودند .
برای کنار گذاشتن جلیلی کارهای مختلفی در چند فاز صورت گرفت. یکی از مهمترین فازهای عملیاتی برای انصراف سعید جلیلی جدا سازی و تنها سازی او بود. اقدامات متعددی صورت گرفت تا اعضای کارگروه ها و کمیته های تخصصی جلیلی ستاد او را ترک کرده و او دیگر پشتش به این افراد گرم نباشد. کار به آنجا رسید که حتی علی باقری که از نزدیکترین افراد به سعید جلیلی در سال های اخیر بود دیگر در کنار او دیده نمی شد.
تمام شد؛ او دیگر راهی برای نامزدی نداشت. حالا باید تصمیم می گرفت؛ زاویه نشینی یا تلاش برای تاثیرگذاری بر انتخابات. او راه دوم را انتخاب کرد .
آنچنان که یکی از نزدیکان به سعید جلیلی همان زمان گفته بود:«این روزها در قرارگاه گفتمانی-انتخاباتی دکتر سعید جلیلی نه تنها کار تعطیل نشده، بلکه بیشتر هم شده است. حالا که خودش کاندید نیست، تلاش و دغدغه هایش چندبرابر است. کارهایی که تا پیش از این اجازه نم یداد برای خودش انجام دهیم، حالا توصیه می کند برای آقای رئیسی انجام بشود. خودش بالای سرکار ایستاده و دائم مدیریت می کند. اگر کسی هم رفته، بارش را خود آقاسعید به دوش می کشد. »
دقیقا در همان زمان یک کانال نزدیک به ابراهیم رییسی هم نوشت:« یکی از نگرانی های بزرگ انقلابیون نداشتن برنامه ای متقن برای حل مشکلات کشور از جانب رئیسی بوده که به حمدالله دکتر جلیلی برنامه ۴ ساله خود را تمام و کمال در اختیار رئیسی قرار داده و از این بابت نیز مشکلی وجود ندارد. »
دلخوشی جدید سعید جلیلی
تلاش ها نتیجه نداد؛ رییسی انتخابات را باخت. حالا سعید جلیلی که نه خودش به پاستور رسیده بود و نه کسی که حامی اش شده بود باید برای آینده تصمیم می گرفت. او باز دلخوش به نتیجه تلاش های 4 سال اش شده است. جلیلی اما این بار نسخه ای تازه برای ماندنش در عرصه سیاست ورزی پیچیده است؛ می خواهد خیمه دولت سایه را برپا کند اما جلیلی از طرح دولت سایه چه انتظاراتی دارد و اصلا چرا به فکر اجرای چنین ایده است؟
شاید اولین کارکرد دولت سایه برای جلیلی ایجاد یک حاشیه امن مقابل سران راستگرایان است. جلیلی می خواهد با ایجاد سازوکارهایی اطمینان بخش، موانعی بزرگ را ایجاد کند که به تعبیر او «قبیله گرایان» نتوانند در وقت مقرر او را از میدان به در کنند.
از سوی دیگر او تلاش می کند تا شخصیت افرادی را که برایش کار می کنند در قالب دولت در سایه از شخصیتی حقیقی به شخصیتی حقوقی تغییر دهد تا افراد دیگر نتوانند با فشارها و لابی ها در زمانی که قرار است ایفای نقش موثری صورت گیرد از او جدا شوند. او اینگونه از امروز خود را مدعی اصلی انتخابات ریاست جمهوری دور بعد کرده است.
سعید جلیلی با دولت در سایه برای خود زمینه و بهانه ورود به حوزه ابراز نظر در مقابل دولت را پدید می آورد. او به این می اندیشد که در فقدان حزب و تشکیلات موثر در میان اصولگرایان می تواند اصولگرایان را وابسته به خود کند از همین رو تلاش می کند سازمان تصمیم گیری در جناح را تغییر دهد. او تلاش می کند لایه هایی مردد جناح راست را که در زمان انتخابات نگاهشان به کادر رهبری جناح است را به سمت خود جذب کند .
این موارد می تواند دلایل خوبی برای سعید جلیلی باشد که بدون فوت وقت دولت سایه اش را تشکیل دهد . خبرها حکایت از آن دارد که بر تعداد جلسات در این مورد افزوده شده و شخصیت های جدیدی هم این روزها به دفتر جلیلی رفت و آمد می کنند . سعید جلیلی دغدغه این روزهای راستگرایانی شده است که نمی دانند با او چه کنند . دیگر نه انتخاباتی به این نزدیکی در پیش است که او را به بهانه وحدت ساکت و ساکن کنند و نه سنگینی بار شکست اردیبهشت ماه به آنها این اجازه را می دهد که به این زودی ها برای سامان دادن به بدنه خود اقدامی انجام دهند.
خبرهای دیگری هم حاکی از آن است که بحث های بسیاری جدی برای چگونگی مواجهه با این طرح سعید جلیلی در محافل و گعدههای خصوصی سران راست گرایان صورت گرفته است . جلیلی «میراث راستگرایان را نشانه گرفته است». بعید است که اصولگرایان قبل از اینکه که جلیلی به نتیجه برسد و اختیار جناح از دست آنها خارج شود کاری نکنند. باید منتظر ماند تا نسخه تصمیم سازان راستگرا برای مواجهه با آقای دیپلمات را دید.