وزیر احمدینژاد: اصولگرایان نیازمند ارتباط گسترده با مردم هستند | سر مردم بیکلاه خواهد ماند
به گزارش جماران، عضو شورای مرکزی جمنا می کوید: 16 میلیون رأی فعلی اصولگرایان کاسته نخواهد شد بلکه با افزایش منتقدان دولت بر تعداد آنها افزوده خواهد شد مگر اینکه یک تغییر روش و منش اساسی در دولت دوازدهم صورت گیرد.
نیروهای انقلابی و اصولگرا بیش از هر چیز نیازمند ارتباط گسترده با اقشار مختلف جامعه اعم از نخبگان و تحصیلکردگان تا توده های مردم هستند که بتوانند دیدگاه ها، مواضع، عملکرد و رویکرد خود را به روشنی تبیین کنند و پاسخگوی شبهات و القائات فراوان جبهه رقیب در داخل کشور و تبلیغات همه جانبه معاندان خارج از کشور باشند که با بهره گیری از رسانه ها، شبکه های ماهواره ای و فضای مجازی ذهنیت منفی ایجاد کردند و با ترسیم چهره ای خشن از نیروهای ارزشی و متعهد، بخشی از مردم را مرعوب ساختند که اگر آنها در رأس کارها باشند وضعیت کشور فاجعه بار خواهد شد؛ لذا مردم چاره ای ندارند جز اینکه طیف مقابل آنها را تحمل کنند.
همان طور که از اول انقلاب به غیر از حدود 10 سال، کارگزاران و اصلاح طلبان و اعتدالیون زمام اجرایی کشور را در دست داشتند! ارتباط با مردم به ویژه طبقه متوسط که روز به روز بر جمعیت آنها افزوده می شود می تواند زمینه پذیرش دیدگاه های اصولگرایان که همان آرمان های امام و انقلاب و منویات رهبری است را فراهم سازد و نظرات مطابق با واقع و نیز نقدهای منصفانه آنها شنیده شود که قطعا در تصمیم گیری مردم تأثیر بسزایی خواهد داشت. با آسیب شناسی واقع بینانه انتخابات 96 اصولگرایان می توانند با برطرف کردن ضعف ها و تقویت توانمندی ها و امتیازات و استفاده از همه ظرفیت ها به بازسازی تشکیلاتی بپردازند و چهره ناصوابی که با جنگ روانی از آنها در جامعه ایجاد شده است تصحیح نمایند و با رفع اشکالات و نیز توهمات و اثبات قابلیت های خود برای خدمت گسترده به مردم و پیشرفت کشور بار دیگر به صحنه اجرایی و تقنینی بازگردند.
در آن صورت با عنایت به نیازها و اولویت های کشور و شرایط داخلی و جهانی گفتمان سیاسی شکل خواهد گرفت و برنامه اداره کشور به تفصیل توضیح داده خواهد شد تا مردم صرفا حرف های کلی را نشنوند بلکه بدانند با تغییر وضع موجود چه اقدامات ملموس و عینی صورت می گیرد و چه اتفاقاتی در جهت بهبود وضع زندگی آنها رخ می دهد.
* از سال 92 تا قبل انتخابات ریاست جمهوری 96 همواره مطرح می شد که علت شکست اصولگرایان پراکندگی آرا و عدم وحدت است اما در انتخابات مجلس دهم و انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم با وجود وحدت، اجماع و اتفاق نظر، اصولگرایان به توفیقی دست نیافتند، چرا؟
از یک واقعیت نباید غفلت کرد و آن اینکه بعد از انقلاب همواره مجلسی که بعد از دولت جدید تشکیل شد همسو با دولت ها بوده است مثل مجلس چهارم، ششم، هشتم و دهم. همه دولت ها دو دوره ای بودند، زیرا تصور عموم مردم این است که باید مهلتی هشت ساله به دولت داد تا برنامه های خود را عملی سازد؛ بر این اساس رقابت با رئیس جمهور مستقر که از امکانات گسترده برخوردار است و چند روز به انتخابات می تواند با یک تصمیم گیری و اعلام آن آرای میلیون ها نفر را تحت تأثیر قرار دهد، کار دشواری است و این موضوع به ایران هم اختصاص ندارد، به ندرت اتفاق می افتد که رئیس جمهوری یک دوره ای باشد. با اتکا به این باور عمومی حتی برخی از سیاسیون اصولگرا از ابتدا نتیجه ای بر این رقابت قائل نبودند و به طور جدی هم وارد گود مبارزات انتخاباتی به نفع آقای رئیسی شدند.
به هر حال با شکل گیری جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی و سازوکار مورد وفاق اکثریت رقابتی نفس گیر شکل گرفت که نتیجه آن 16 میلیون رأی بود، امری که در دوره دوم انتخابات ریاست جمهوری در کشور در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری در کشور سابقه نداشته است و بدون تردید اگر این وحدت وجود نداشت آرا پراکنده و کمتر می شد.
* اینکه برخی تحلیلگران حمایت وزرای احمدی نژاد از آقای رئیسی را عامل شکست او مقابل آقای روحانی می دانند قبول دارید؟
آقای احمدی نژاد و اطرافیان خاص ایشان که به هیچ وجه از آقای رئیسی حمایت نکردند. از وزرای دولت نهم و دهم هم چند نفری بیشتر فعال نبودند که چهره های موجهی بودند مثل آقای نیکزاد به خاطر خدمات ارزشمند، چهره محبوب و دارای پایگاه مردمی قابل توجه است بنابراین به این تحلیل از جهات مختلف خدشه وارد است. هر چند که با حسن نیت مطرح شده باشد. البته بعضی هم به خاطر اختلاف افکنی و یا توجیه کم کاری خود می گویند در حالیکه اگر همه فعالان سیاسی اصولگرا آستین همت را بالا می زدند و در مراکز استان و شهرستان ها و دانشگاه ها حضور فعال و روشنفکرانه داشتند حتما نتیجه بهتری حاصل می شد.
* قبل از تشکیل جمنا، برخی از سیاسیون اصولگرا همچون آقایان مرتضی نبوی و محبیان بحث تشکیل پارلمان اصولگرایی را مطرح کردند به نظر شما جمنا به مثابه پارلمان اصولگرایی است یا آنکه در فرصت 2 سال و نیم تا انتخابات مجلس یازدهم اصولگرایان باید به آن سمت حرکت کنند که پارلمان جناحی خود را تشکیل دهند؟
ایده تأسیس جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی پس از مباحث متعدد و بر پایه وفاق حداکثری در اواخر سال گذشته عملیاتی شد و برای اولین بار تصمیم گیری در اتاق های در بسته توسط افراد انگشت شمار از سران احزاب و تشکل ها به مجمعی سه هزار نفره از سراسر کشور واگذار شد که این اقدام در نوع خود بی سابقه بود و نظرات بدنه اجتماعی تا حدود زیادی مورد توجه قرار گرفت. البته چون در آغاز فعالیت جبهه مردمی تا برگزاری انتخابات حدود 5 ماه بیشتر وقت نبود سازماندهی چنین تشکیلات فراگیری با تنگنای زمانی نمی توانست بدون نقص باشد. به هر حال اصل کار و نفس این تحول ارزشمند بود که امیدواریم در شرایط کنونی با فرصت کافی که در اختیار است و دریافت دیدگاه ها و درنظر گرفتن تجربه چندماهه بتوان این جبهه را از لحاظ کمی و کیفی ارتقاء داد و تا انتخابات مجلس هماهنگی، همدلی و انسجام بیشتری ایجاد کرد و نقدهای مشفقانه و اصلاحی را مدنظر قرار داد و با مشورت و مساعدت عناصر دلسوز این مجموعه را کارآمدتر و تأثیرگذارتر کرد.
* در انتخابات مجلس دهم، انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم و انتخابات شورای شهر پنجم ایثارگران، رهپویان و پایداری در جناح اصولگرا میدان داری کردند، برخی تحلیلگرا معتقدند نابلدی این گروه ها با وجود سر و صداهای زیادشان، عامل شکست های متعدد اصولگرایان بود، به نظر شما وقت آن نرسیده که گروه های سیاسی مدیریت عرصه تصمیمات جناحی را به دست بگیرند؟
طبیعی است که به نوع مدیریت به ویژه در انتخابات مجلس اشکالات و نقدهایی وارد است ولی این امر به معنای مقصر دانستن این یا آن تشکیلات نیست. بخصوص بعد از شکل گیری جبهه مردمی که غیر از جبهه پایداری دیگر احزاب و تشکل های اصولگرا با آن همکاری و همراهی داشتند. بنابراین بهتر است چتر جبهه مردمی گسترده تر شود و همه جریانات و افراد موثر اصولگرایی در ادامه کار مشارکت جدی داشته باشند تا با برطرف کردن ضعف ها و کمبودها این جبهه بتواند بیش از گذشته در صحنه سیاسی کشور منشأ اثر و نقش آفرین باشد. در جلسات یکتا نیز نحوه ادامه فعالیت ها مورد گفتگو و تبادل نظرات است که پس از جمع بندی اقدام لازم صورت خواهد گرفت.
*سال 84 آقای احمدی نژاد 18 میلیون و سال 88 ، 24 میلیون و 500 هزار رأی آورد، سال 92 نیز مجموع آرای نامزدهای اصولگرا 18 میلیون رأی بود؛ حال آنکه مجموع آرای آقایان رئیسی و میرسلیم در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم 16 میلیون و 200 هزار رأی شد آیا این تحلیل را شما قبول دارید که پایگاه اجتماعی اصولگرایان دچار ریزش شده است؟
عوامل متعدد و بسیاری در جهت دهی آرای مردم موثر است که البته یک بخش به ضعف های اصولگرایان بر می گردد ولی عمده آن به شیوه ها و شگردهای بی سابقه و غیرمنتظره رقیب مربوط می شود که به تدریج با گذشت زمان نادرستی آنها برای اقشار غیرسیاسی جامعه روشن می شود. به اختصار به چند مورد اشاره می کنم. در هفته انتخابات یکباره پیامک میلیونی ارسال می شود که یارانه مخاطب برقرار می شود و این مخاطب حتی عضو هیأت علمی دانشگاه و دیگر افراد متمکن هستند و بعد از انتخابات بر همگان معلوم می شود که این امر صرفا یک کار تبلیغاتی برای جذب آرای بیشتر بود یا با قاطعیت اعلام می شود تحریم های غیرهسته ای هم برداشته می شود در حالیکه هنوز مراسم تنفیذ و تحلیف رئیس جمهور برگزار نشده تحریم مادر یا به تعبیری سیاه چاله تحریم ها به تصویب سنای آمریکا رسید. دستاورد برجام برطرف شدن سیاه جنگ و تهدیدها اعلام می شود و از پایان ایران هراسی رونمایی می شود، بلافاصله روز بعد از انتخابات با سفر ترامپ به عربستان ناتوی عربی آمریکایی علیه جمهوری اسلامی ایران شکل می گیرد. در حوزه اقتصاد و وعده بهبود اوضاع و ایجاد سالانه 950 هزار فرصت شغلی مطرح می شود که با رویکرد فعلی دولت تحقق آن به رویا شبیه تر است تا واقعیت و قس علیهذا. بنابراین اگر شاهد اقبال مردم به آقای روحانی در انتخابات بودیم شکی نیست که آشکار شدن حقایق و عدم تحقق وعده ها دیری نخواهد گذشت که نظارگر قشر خاکستری خواهیم بود. از طرفی نیروهای مومن و ارزشی به دور از التهابات زمان انتخابات فرصت دارند در خصوص گزاره هایی چون دیوارکشی پیاده روها و 38 سال زندان و اعدام با مردم سخن گویند و در فضای آرام و بدون احساسات و هیجانات آنها را به قضاوت بخوانند. لذا بر این باوریم که تا موعد انتخابات مجلس یعنی 2 سال و نیم دیگر شرایط کشور تغییر خواهد کرد و همواره در به روی یک پاشنه نخواهد چرخید. البته ما علاقمند توفیق دولت دوازدهم در توسعه کشور و کاهش معضلات و گرفتاری های مردم هستیم ولی با حاشیه سازی هایی که از حالا شروع شده و حتی مبانی فکری و مقدسات را در برگرفته مثل اینکه الهی بودن و نصب امامت و جعل ولایت امیرالمومنین علی (ع) از جانب خداوند نفی شده است. به نظر نمی رسد عزم جدی برای کار و تلاش و پیشرفت کشور وجود داشته باشد و این مردم هستند که سرشان بی کلاه می ماند.
*دیدگاهی است که می گوید 16 میلیون رأی اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم تا سال 1400 باقی نمی ماند و ریزش خواهد کرد، به نظر شما در صورت اصلاح گفتمان سیاسی اصولگرایان می توانند مانع از ریزش آرای خود شوند؟
استدلال متقنی بر کاهش آرای اصولگرایان وجود ندارد، در حال حاضر مجلس، شوراها و دولت در اختیار یک جریان سیاسی و دیگر فرافکنی و بهانه تراشی برای کم کاری محلی از اعراب ندارد. در دوران دوم خرداد هم در مقطعی چنین وضعی حاکم شد اما سیطره نگاه تند سیاسی و جناحی طیف در قدرت موجب بروز اختلافات در بین خودشان شد، به گونه ای که شورای شهر اول منحل شد و مجلس ششم با حرکت های افراطی پشتوانه مردمی خود را از دست داد به صورتی که تحصن نمایندگان هیچ بازتاب و حمایتی را به همراه نداشت و نتیجه آن اقدامات حاد را در انتخابات سال 84 ملاحظه کردید بنابراین اگر با دست فرمان فعلی بخواهند کشور را اداره کنند نتیجه ای جز تشدید کشمکش ها و منازعات داخلی نخواهد داشت و خدمت به مردم و توسعه کشور تحت شعاع دعواهای سیاسی و درگیری ها قرار خواهد گرفت. لذا پیش بینی می شود که نه تنها 16 میلیون رأی فعلی اصولگرایان کاسته نخواهد شد بلکه با افزایش منتقدان دولت بر تعداد آنها افزوده خواهد شد مگر اینکه یک تغییر روش و منش اساسی در دولت دوازدهم صورت گیرد.