موتلفه از این انتخابات یارگیری بسیار خوبی کرد و عناصر بسیار نخبه در سطوح بالای علمی به حزب گرایش پیدا کردند.
به گزارش جماران، نامه نیوز در گفت و گو با سید مصطفی میرسلیم نوشت:
اصولگرایان این روزها باخت در انتخابات ریاست جمهوری را پذیرفتند و برای آینده می خواهند چاره اندیشی کنند؛ برخی اولویت را آسیب شناسی گفتمانی و مکانیزم انتخاباتی اعلام می کنند، برخی نیز همچون حمیدرضا ترقی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه معتقدند اولویت باید مطالبه گری از دولت باشد تا به وعده هایش عمل کند وگرنه نظام با مشکل روبرو خواهد شد.
به نظر شما در فضای پسا انتخابات ریاست جمهوری اصولگرایان باید اولویت خود را بر اصلاح گفتمان سیاسی بگذارند چون برخی معتقدند این گفتمان دیگر جاذب نیست و به همین علت هفته آخر منتهی به انتخابات در سال 92، 94 و 96 اصلاح طلبان توانستند با روش های تبلیغاتی عملگرایانه آرای خاکستری را جذب کنند و معادلات را به نفع خود تغییر دهند یا آنکه اصولگرایان باید دنبال تجدیدنظر درباره مکانیزم تشکیلاتی-انتخاباتی خود بروند؟
این کار باید در داخل تشکیلات اصولگرایی انجام شود و نیازی به طرحش نزد افکارعمومی نیست. به نظر من پرداختن به این مباحث امروز اولویت کشور نیست.
شما اولویت را چه می دانید؟
اولویت الان مطالبات عمومی مردم است که نامزدها در انتخابات ریاست جمهوری مطرح کردند و اگر به این مطالبات جواب داده نشود و دولت برای رفع این مطالبات دولت گام بر ندارد اصل کل نظام با مشکل روبرو می شود.
توجه به همین مسئله طراحی های بعد از انتخابات را می طلبد که اصولگرایان می خواهند در این رابطه چه نقشی ایفا کنند؟
اصولگرایان که دیگر نقشی ندارند. دولت باید جوابگو باشد. الان دولت مستقر دوباره روی کار آمد و تلاش هایش برای اینکه در دستگاه اجرایی کشور باقی بماند جواب داد. اوست که باید پاسخ این مطالبات را بدهد.
اما آقای روحانی دست خود را دراز کرد و گفت من به کمک همه نیاز دارم، حتی کسانی که به من رأی نداند، پاسخ این دست چه می شود؟
کجا؟ کدام دست را دراز کرد؟ یک دست را دراز می کند اما با دست دیگر به همه وزرا و مسئولان دولتی فرمان می دهد که هر کس به من رأی نداد از بدنه مدیریتی دولت بیرون گذاشته شود. این که دست دادن نشد، دست دادن وقتی است که حتی از عناصر رقیب در بدنه مدیریتی دولت استفاده کند؛ نه آنکه به وزیر خود بگوید هر کس به من رأی نداد از تشکیلات خود اخراجش کنید.
یعنی شما معتقدید وزن اصولگرایان در کابینه دوازدهم نسبت به کابینه یازدهم کمتر می شود؟
قطعا کمتر می شود برخلاف وعده ای که آقای روحانی داد فکر نمی کنم اصلاح طلبان اجازه دهند به وزن اصولگرایان در حد 16 میلیون رأیی که داشتند توجه شود.
البته الان تقابل کلامی آقای آشنا در توئیتر با اصلاح طلبان را سر همین سهم خواهی که می کنند شاهد هستیم، در واقع همین مسئله نشان نمی دهد که دولتی ها در مقابل زیاده خواهی های اصلاح طلبان دارند مقاومت می کنند؟
ممکن است مقاومتی انجام دهند اما باید دید این مقاومت چقدر دوام دارد. بالاخره دولتی ها خودشان را مدیون آرای پایگاه اجتماعی اصلاح طلبان می دانند. حالا چقدر بتوانند مقاومت کنند بستگی به خودشان دارد اما در مجموع فکر نمی کنم وضعیت اصولگرایان در کابینه بهتر از دولت یازدهم باشد.
به نظر شما وزیر کشور در دولت آینده همین آقای رحمانی فضلی خواهد بود یا اصلاح طلبان فشار می آورند و یک نیروی همسوی سیاسی را بر مسند امور این وزارتخانه می گذارند؟
البته خدمتی که آقای رحمانی فضلی به اصلاح طلبان کرد فکر نمی کنم حتی خود اصلاح طلبان نیز می توانستند چنین خدمتی انجام دهند ولی نوعا اصلاح طلبان طوری هستند که اگر انگشت عسلی را هم در دهان شان بگذارند باز گاز می گیرند.
شما می گویید آقای رحمانی فضلی به اصلاح طلبان خدمت کرد اما اصلاح طلبان چنین خدمتی را باور ندارند و معتقدند در روزهای انتخابات یکسری پاس گل به تیم آقای رئیسی داد مثل تأکیدی که به پخش غیرمستقیم مناظرات نامزدها انتخابات کرد؟
حالا آنها خیلی ربطی به آقای رحمانی فضلی ندارد اما در مجموع خدمتی که او به اصلاح طلبان کرد هیچ کس دیگری انجام نداد.
موضوع دیگر درباره سرنوشت حزب موتلفه است، این حزب چه آینده ای در عرصه سیاسی کشور خواهد داشت؟
موتلفه از این انتخابات یارگیری بسیار خوبی کرد و عناصر بسیار نخبه در سطوح بالای علمی به حزب گرایش پیدا کردند. باید با برنامه ریزی بتواند این حجم جدید طرفدار را بتواند جذب و سازماندهی کند بنابراین کارش خیلی بیشتر و گسترده تر از گذشته می شود.
این یارگیری جدیدی که به آن اشاره کردید منظورتان 500 هزار رأیی است که آقای میرسلیم در انتخابات ریاست جمهوری آورد؟
حداقلش همان جمعیت طرفدار آقای میرسلیم است.
آنها بدنه حزب موتلفه بودند یا مردم عادی بودند که جذب گفتمان آقای میرسلیم شدند؟
اینها هم بدنه حزب و هم افراد جدیدی در قشرهای دانشگاهی و نخبه بودند که طرفدار شدند.
به نظر شما موتلفه دوباره نامزد حزبی به عرصه انتخابات اعم از ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی معرفی خواهد کرد؟
حالا این استراتژی تداوم داشته باشد یا نداشته باشد هنوز بحثی درباره آن انجام نشده ولی به هر حال این آزمون نشان داد که ارائه یک چنین الگویی در جامعه پایگاه نظام حزبی را در انتخابات و ساختار قدرت تقویت می کند و این کیفیت انتخابات را افزایش می دهد بنابراین به نفع جامعه است. قطعا اگر قانون احزاب براساس همان کارهایی که در گذشته صورت گرفت و آسیب شناسی که در انتخابات انجام شد و سیاست های انتخاباتی ابلاغی مقام معظم رهبری به سمت اجرایی شدن برود طبق همان سیاست ها باید نقش احزاب در انتخابات تقویت شود لذا فکر می کنیم گامی که در این دوره حزب موتلفه برداشت اگر آن سیاست ها قانونمند و پیاده سازی شود قطعا باید حزب همچنان این روند را تقویت کند.
یعنی حزب موتلفه باید همچنان دنبال معرفی نامزد حزبی در انتخابات ریاست جمهوری و فهرست حزبی در انتخابات مجلس شورای اسلامی باشد؟
بله.
اما وقتی حزب موتلفه از بدنه تا شورای مرکزی و دبیرکل 24 ساعت قبل از انتخابات نظر خودش را درباره کاندیدای مورد حمایت عوض می کند آیا کسی راضی می شود بیاید به صحنه و نامزد حزب موتلفه شود چون هر لحظه امکان دارد نظر حزب تغییر کند؟
اهدافی داشتند که تحقق پیدا کرد. چنین توقعی نداشتند که حتما پیروز شوند. از ابتدا هم این مسئله برای شان روشن بود که با وجود رئیس جمهور مستقر که همه امکانات دستش است و از چندین سال قبل دارد روی افکار مردم کار می کند امکان پیروزی بعید به نظر می رسد.
اما کسی که نامزد حزبی می شود انتظار دارد تا آخر روز انتخابات حزب حامی او باشد.
خیر، این توجیه شده است. مسئله خاصی نیست چون همه از روحانیت و الزامات آنها تبعیت می کنند. به هر حال این تصمیم گیری ها طوری نیست که مصالح حزب در آن رعایت نشده باشد.
اگر حزب موتلفه تصمیم بگیرد دوباره نامزد حزبی معرفی کند یا فهرست حزبی ارائه دهد آیا از بدنه حزب یا شورای مرکزی کسی حاضر است بیاید به صحنه اعلام کاندیداتوری کند؟
بله، چون تا چندین مرحله کار انجام ندهیم که به انتخابات حزبی مقداری اعتماد بیشتری کنند و روش حزبی را مطلوب تر برای رسیدن به یک نامزد مناسب بدانند این نیاز به چند دوره کار دارد این طور نیست که در یک دوره این فرهنگ جا بیفتد بنابراین افراد باید فداکاری کنند تا این فرهنگ در جامعه به تدریج نهادینه شود، همان طور که آقای میرسلیم هم فداکاری کرد.
بدنه و رأس تصمیم گیر حزب موتلفه دچار کهولت سن شده است، آیا در کنگره آینده شورای مرکزی از لحاظ سنی دچار تغییر و تحول خواهد شد؟
کنگره حزب موتلفه هر سه سال یک بار برگزار می شود و گردش نخبگان صورت می گیرد بنابراین ما هیچ توقفی روی افراد مسن نداشتیم بلکه به طور مرتب شورای مرکزی در حال جوان تر شدن است و افراد جدید وارد چرخه شورای مرکزی و تصمیم گیری می شوند و این فرایند مطلوبی است که دارد در داخل حزب طی می شود.
از آنجا که آقای میرسلیم امروز یک نماد در حزب موتلفه است امکان دارد در کنگره آینده دبیرکل حزب موتلفه شود؟
طبیعتا انتخاب دبیرکل با شورای مرکزی است و آقای میرسلیم بالاترین رأی را در کنگره آورد ولی پذیرفتن مسئولیت دبیرکلی به حضور تمام وقت احتیاج دارد. به هر حال هر کسی بخواهد این مسئولیت را بپذیرد باید فارغ از مسئولیت های دیگر باشد. طبیعتا اگر آقای میرسلیم بخواهد چنین مسئولیتی را بپذیرد که تاکنون نپذیرفته به لحاظ درس و دانشگاه و مسئولیت های دیگری که دارد تمام وقت نمی تواند در حزب باشد، لذا این مسئله شاید در حال حاضر امکانپذیر نباشد.