به گزارش جماران، افزایش نقاط افتراق بین آمریکای دوره ترامپ با کشورها و سازمان های بین المللی موجب به وجود آمدن ارتباطاتی تازه بین شرکای آمریکا شده و این کشور را به سوی نوعی انزوای خود ساخته خواهد برد.

روی کار آمدن «دونالد ترامپ» در آمریکا تغییراتی را در روابط این کشور با دیگر کشورهای جهان به وجود آورد. این تغییرات شامل افزایش اختلافات با همسایگانی چون مکزیک بود و دامنه آن تا اتحادیه اروپا و چین هم کشیده شد.
مواضع خاص ترامپ و انگشت نهادن وی بر نقاط اختلاف با دیگر کشورها، پیمان ها و سازمان های بین المللی سبب نوعی همگرایی بین آن ها شده است تا جایی که سفر اخیر صدراعظم آلمان به مکزیک را می توان در این چارچوب تفسیر کرد. 

**پیام آشکار یک سفر
احداث دیواری سراسری در مرز جنوبی آمریکا با کشور مکزیک به منظور ممانعت از ورود مهاجران غیرقانونی و قاچاق مواد مخدر از جمله وعده های جنجالی ترامپ بود که هرچند محقق نشده اما رییس جمهوری جدید آمریکا هرگز از این موضع عقب ننشسته است. 
دیوار سه هزار کیلومتری مورد نظر ترامپ با هزینه ای ده ها میلیارد دلاری همراه است. برخی هزینه ساخت آن را دست کم 13 میلیارد دلار برآورد کرده اند در حالی که ارزیابی های دیگر از هزینه ای 40 میلیارد دلاری برای این پروژه حکایت می کنند. 
جالب تر این که ترامپ مدعی است هزینه ساخت این دیوار را باید دولت مکزیک بپردازد؛ موضوعی که به شدت با مخالفت سران مکزیکوسیتی مواجه شده است. به خاطر اعتراض به این تصمیم ترامپ بود که «انریکه پنیا نیتو» رییس جمهوری مکزیک در روزهای نخست ریاست جمهوری جدید آمریکا سفر خود را به واشنگتن لغو کرد. 
حال با سفر مرکل به مکزیک در ابتدای هفته جاری اشتراک دیدگاه دو کشور درباره بیهوده و غیرضروری بودن این پروژه انعکاس یافته است. صدراعظم آلمان در جریان این سفر بدون اشاره به نام ترامپ، تاکید کرد که باید ریشه و عواملی را که باعث شکل گیری مهاجرت و قاچاق کالا و مواد مخدر می شود شناخت و از بین برد و ساخت دیوار و انزواطلبی مشکلی را حل نمی کند. وی همچنین تاکید کرد که این مسائل زمانی حل می شوند که ابرقدرت ها به همسایگان خود توجه کنند. 
منظور مرکل از انزوا طلبی به احتمال زیاد متوجه اقدامات واگرایانه رییس جمهوری آمریکا از پیمان ها و معاهدات بین المللی است. 
تیرگی روابط واشنگتن و مکزیکوسیتی به طور طبیعی این کشور آمریکای شمالی را به سوی اعضای اتحادیه اروپا به ویژه آلمان سوق می دهد. از این رو بود که بخش مهمی از گفت وگوهای مقامات این دو کشور به مناسبات تجاری و اقتصادی اختصاص یافت. آمارهای انتشار یافته حاکی از آن است که این دو کشور در دهه های گذشته از روابط نزدیکی برخوردار بوده اند.
آلمان در مکزیک فعالیت های اقتصادی و تجاری گسترده ای را به راه انداخته که حضور نزدیک به دو هزار شرکت و کمپانی آلمانی از جمله «فولکس‌واگن»، «ب.‌آ.‌اس‌.اف» و «بایر» در این کشور آمریکای شمالی قابل توجه است.
همچنین سرمایه گذاری آلمان در مکزیک حدود 120 هزار فرصت شغلی در این کشور ایجاد و حدود 8 درصد تولید ناخالص مکزیک را به خود اختصاص داده است. با سفر مرکل به مکزیک انتظار می رود این همکاری ها سرعت قوت گیرد و حجم مبادلات و معاملات دو کشور که به طور سالانه 18 میلیارد دلار بر آورد می شود در فضای روابط تیره آمریکا و مکزیک افزایش یابد. 

** نقد سیاست های آمریکا در قبال مهاجران
در ارتباط با مهاجرت که آمریکا آن را به عنوان دغدغه خود مطرح می کند، مرکل در این سفر اظهار داشت، آلمان به مراتب بیش از هر کشوری تجربه برخورد با این افراد را دارد؛ پناهجویان و آوارگانی که در سال های اخیر به خاطر بحران های تروریستی و ناآرامی های منطقه خاورمیانه هر روزه روانه اروپا شده اند و از آن به عنوان «بحران مهاجرت» یاد می شود. 
به رغم مخالفت برخی کشورهای اروپایی و بستن مرزهای این کشورها بر روی آوارگان، مرکل پیشقدم سهمیه بندی این جمعیت مهاجر در بین اعضای اتحادیه اروپا شد. 
آمریکا اما به خاطر مسافت زیاد از این بحران به دور مانده در حالی که سیاست های مداخله جویانه این کشور در آسیا و خاورمیانه از سال 2001 با حمله به افغانستان و 2003 حمله به عراق به شکل گیری گروه های تروریستی منجر شد. شکل گیری و تقویت گروه های تروریستی، ناامنی های پایدار و آوارگی میلیون ها نفر از شهروندان این کشورها تنها بخشی از پیامدهای سیاست خارجی واشنگتن بوده است. 
در چنین اوضاعی، جهان هرگز کشیدن دیوار بین کشورها با هدف مهار بحران ها را برنمی تابد. از همین رو است که پس از مطرح شدن دیوار حایل بین آمریکا و مکزیک بیشترین حمله ها را به سیاست های دونالد ترامپ شاهد بوده ایم و این اعتراض ها و نگرانی ها همچنان ادامه دارد. 

** فرار آمریکا از تعهدات بین المللی با پیامد انزوا
صدراعظم آلمان از آن رو به طور غیرمستقیم دولت آمریکا را کشوری در مسیر انزوا می خواند که واشنگتن در پیمان های بین المللی هم راهی جدا در پیش گرفته است. نمونه در پیش گرفتن چنین مواضعی از سوی رهبر قدرتمندترین کشور اتحادیه نسبت به تصمیمات ترامپ به پیمان اقلیمی پاریس برمی گردد که به رغم پایبندی نزدیک به 200 کشور جهان به این معاهده بین المللی، رییس جمهوری آمریکا از آن خارج شد.
اقدام ترامپ نه تنها مورد انتقاد جامعه جهانی قرار گرفت که بسیاری از کارشناسان این تصمیم رییس جمهوری آمریکا را بی اعتنایی به سلامت جهان و در راستای اهداف و مطامع اقتصادی وی تعبیر کردند. بنابراین، گرایش های واگرایانه و تلاش برای رهایی از زیر بار تعهدهای بین المللی از ویژگی هایی است که در ماه های اخیر در ترامپ بیشتر دیده شد. 
خروج آمریکای دوره ترامپ از پیمان تجاری ترانس-پاسیفیک (تی پی پی) و رنگ باختن نقش ایالات متحده در برابر پیمان نظامی چون سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) از جمله نمونه های دیگر فرار ترامپ از تعهدهای بین المللی است که احتمال آن می رود در ارتباط با پیمان «نفتا» نیز خود را نشان دهد؛ پیمان تجارت آزاد منطقه آمریکای شمالی شامل کانادا، مکزیک و آمریکا که نگرانی ها را نسبت به خروج واشنگتن به راه انداخته ولی حدود یک ماه پیش ترامپ خواستار تجدیدنظر در آن شد. 
کنار کشیدن آمریکا از اتحادیه ها و پیمان های بین المللی هر چند که معطوف به وضعیت بازار کار و اقتصاد داخلی این کشور است اما به رنگ باختن سیاست های جهانی آمریکا منجر خواهد شد. 
کاربست این رویکرد در دراز مدت بین آمریکا و متحدان این کشور فاصله خواهد انداخت و واشنگتن را به انزوا خواهد کشاند. درک همین موضوع باعث شده تا سیاست های ترامپ در آمریکا مورد نقد و انتقاد قرار گیرد. 

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.