حزب موتلفه در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم با مصطفیمیرسلیم وارد عرصه رقابت انتخاباتی شد و در روزهای پایانی رقابت برخلاف انتظار، بیانیه ای در راستای حمایت از رئیسی صادر کرد. این رفتار موتلفه موجب شد سوالات و ابهامات زیادی از نحوه عملکرد و رفتار این حزب در زمان انتخابات، در سطح جامعه باقی بماند.
به گزارش جماران مشروح گفتوگوی «قانون»با این فعال سیاسی را در ادامه پیمیگیریم.
به نظر شما نقاط ضعف کابینه دولت یازدهم در چه حوزههایی بود و دولت آینده باید در چه عرصههایی خود را تقویت کند؟
آنچه که از مطالبات مردم نیز مشهود است، بیشتر نقاط ضعف دولت را می توان ناتوانی در ایجاد اشتغال، راهاندازی و رونق تولید در کشور، مهار تورم و خروج از رکود دانست. به طور طبیعی با توجه به اینکه مبارزه با فساد جزو توصیههای موکد مقام معظم رهبری بوده، در مبارزه با فساد نیز باوجود گامهایی که برداشته شده، ولی هنوز رودربایستیها و بعضی کم دقتیها یا کم توجهیها موجب بروز فساد و تخلفات در دولت شده است. در حوزه سیاست داخلی، کم توجهی به احزاب و سرکار گذاشتن آنها با بیتوجهی به اصلاح قانون احزاب و اهمیت ندادن به جایگاه جدی آنها، از نقاط ضعف دولت روحانی در بخش سیاست داخلی است. در سیاست خارجی نیز مهمترین ضعف، عدم دفاع از عزت ملی در برابر اقداماتی مثل کشتار حجاج در منا و برخوردهای نامناسب با گذرنامههای ایرانی و ایرانیان در کشورهای مختلف به حساب میآید.
انتقاداتی به عملکرد روحانی در حوزههای فرهنگی توسط برخی شخصیتها و علما وارد می شود، ارزیابی شما از عملکرد دولت روحانی در حوزه فرهنگ چیست؟
متاسفانه ضعف در حوزه فرهنگی در دولت اصلاحات نهادینه شده است، به طور کلی اعتقادی به کار فرهنگی در دولتهای متمایل به اصلاحات وجود ندارد. به همین دلیل گسست نسلی که امروز شاهد آن هستیم، بیشتر ناشی از این است که نه به اندازه کافی اعتبار و بودجه فرهنگی گذاشته میشود و نه تربیت فرهنگی در اولویت قرار می گیرد و بیشتر، لیبرالیسم فرهنگی بر سیاستهای دولت حاکم بوده و این ضعف است.
یکی از نقدهای جدی که خود اصلاحطلبان و حامیان روحانی نیز به کابینه دولت وارد میکنند،بحث میانگین سنی بالا و کمتحرکی موجود در کابینه است، تحلیل شما در اینباره چیست؟
دولت قبلی از یک انرژی و شتاب بالایی برای انجام امور و برنامههای اجرایی کشور برخوردار بود. در سفرهای استانی و در حجم ساعت کار مفید هیات دولت، دولت نهم و دهم به نوعی رکورددار به حساب می آید. اما این روند در دولت یازدهم، یکباره تغییر پیدا کرد. هیات دولتی که به لحاظ سنی توانایی آنچنان فعالیتی را ندارد، یک ضعف تلقی می شود. به طور طبیعی کار عناصر پخته، یک مقدار با تامل بیشتری همراه است ولی به نظر می رسد که چون کشور به لحاظ پیشرفت، نیازمند تحرک بیشتر و به ویژه روحیه جهادی و نشاط است، بیشک اگر این ضعف برطرف نشود، می تواند عقب ماندگی کشور را در عرصه های مختلف افزایش دهد.
به نظر شما کدام بخشهای دولت تغییر پیدا خواهد کرد؟
تیم فعلی دولت در موضوع سیاست خارجی، بیشتر برای مذاکره و حل و فصل مسائل هسته ای انتخاب شده بود، ولی متاسفانه نتوانست روابط ما با بسیاری از کشورها از جمله کشورهای همجوار را بهبود بخشد. در شرایط فعلی کشور، روابط ما با کشورهای آسیای میانه، کشورهای عربی، کشورهای آمریکایلاتین و کشورهای آفریقایی بسیار ضعیف است. امروزه دیپلماسی عمومی ما تعطیل است، امورخارجه دولت روحانی نتوانسته آن گونه که باید در عرصهها به غیر از مذاکرات توفیقات مناسبی را به دست آورد که این موضوع نیز از جمله نقاط ضعف در سیستم مدیریت در وزارت امور خارجه به شمار می رود. بنابراین به نظر می رسد باید دولت آینده در حوزه سیاست خارجی نیز تغییراتی در مدیریت و نگاه خود اعمال کند.
نیاز کشور برای تغییرات ساختاری در بحثهای اقتصادی به طور کامل محسوس است. در بخش فرهنگ نیز باید تغییرات جدی رخ دهد و عناصری که فرهنگیتر هستند و می توانند مشکلات را برطرف کنند، برای انجام امور انتخاب شوند.
در مدیریت اجرایی و در معاون اولی کابینه دولت آینده نیز به نظر می رسد نیاز به هماهنگی بیشتری وجود دارد. باید شخصی برای این سمت انتخاب شود که هم تسلط بیشتری بر امور اجرایی کشور داشته باشد و هم بتواند هماهنگی بیشتری بین وزرا ایجاد کند.
در رسانهها مطرح شد که موتلفه، آقای میرسلیم را در انتخابات ریاست جمهوری کنار گذاشت، شما این موضوع را قبول دارید؟ این رفتار موجب دلخوری آقای میرسلیم نشد؟
به هیچ وجه، چنین اتفاقی در مجموعه موتلفه نیفتاده است. آقای میرسلیم، ریاست شورای مرکزی حزب موتلفه را دارند و جزو سرمایههای حزب به شمار میرود. میرسلیم توانست در این انتخابات جایگاه حزب را در داخل جامعه ارتقا دهد و نقش بسیار مفیدی در بیان مواضع حزب داشتند. بیانیه حزب در رابطه با حمایت از آقای رئیسی در آخرین مراحل نیز به دلیل حفظ وحدت بین اصولگرایان بود. موتلفه انصراف میرسلیم از انتخابات را به عهده خود ایشان گذاشت، با توجه به اینکه میزان رای او در نظرسنجیها از حدود سه درصد بیشتر نشده بود و از طرفی اهداف حزب با حضور ایشان محقق شد.
عملکرد یک ساله مجلس فعلی را چگونه ارزیابی می کنید؟
متاسفانه عملکرد مجلس در این دوره در حد انتظار نبوده است. در بحث انتخابات شوراها که دستاورد اخیر مجلس به حساب میآید، متاسفانه عملکرد درست و قابل قبولی نبوده است. در این دوران آنگونه که باید و شاید در نظارت بر عملکرد دولت و در پیشبرد اهداف اولیهای که تعیین شده اقدام آنچنانی از سوی مجلس دیده نشد. در مجلس به توصیههایی که مقام معظم رهبری در همان ابتدای کار داشتند، توجه آنچنانی نشد. البته در رابطه با برنامه ششم می توان گفت دستاورد مهم و ارزشمندی داشت که توانست آن خلائی که دولت ایجاد کرده بود را به نوعی جبران کند ولی در مجموع به نظرمی رسد که مجلس به دلیل اینکه یک مقدار هویت نامشخصی پیدا کرده و نه اصولگراست و نه اصلاح طلب، نتوانست با صراحت مانند مجلس قبلی در عرصه سیاست داخلی و خارجی حضور جدی و موثری داشته باشد.
مجلس در یک سال گذشته تا چه میزان توانسته در رأس امور باشد؟
تصویب برنامه ششم به خوبی نشان داد که مجلس در رأس امور بودن خود را توانسته به خوبی حفظ کند، ولی بررسی دقیق این موضوع نیاز به تحلیل مصوبات و کارکردها ی آن دارد که هر کدام از آنها می تواند قضاوتی را نسبت به مجلس ارائه دهد.
در ایام بعد از انتخابات یکسری موضوعات مطرح میشود که کنار کشیدن آقای قالیباف به نفع رئیسی اشتباه بود و حتی در برخی رسانهها مطرح شد که اگر آقای رئیسی به نفع او کنار میرفت، وضعیت برای اصولگراها بهتر می شد. ارزیابی شما از چنین تحلیلهایی چیست؟
به هر حال این اظهارات، تحلیلهایی است که مطرح شده ولی هنوز ابعاد این تحلیل ها به جمع بندی نهایی نرسیده است. اینکه اگر که قالیباف انصراف نمی داد، انتخابات به مرحله دوم کشیده می شد نیز بیشتر شبیه به یک ادعا و یک فرضیه است. این فرضیات نیاز به تامل و تحلیل بیشتری دارد.