فاز جدید سیاست‌ورزی شیخ نور از «سعدآباد» کلید خورد

به گزارش جماران، محمدحسن خانی‌پور در نامه نیوز نوشت:

نشانه ها می گوید ناطق نوری از این پس در سیاست ایران پررنگ تر خواهد شد . او جناح میانه را در ایران تقویت خواهد کرد ؛ ماموریت این سال های او همین خواهد بود .

از وقتی آیت الله هاشمی بدرود حیات گفت خیلی ها نگاهاشان به علی اکبر ناطق نوری دوخته شد. او دقیقا همان فردی بود مشخصه های زیادی داشت برای اینکه آلترناتیوی باشد برای دوران پسا هاشمی. رفیق سال های دور و همقدم با او در سیاست ورزی سال های بعد از انقلاب . هر دو از جامعه روحانیت مبارز بودند . هر دو ریاست مجلس را تجربه کردند. یکی به پاستور هم رسید آن یکی اما در رقابتی تاریخی از رسیدن به صندلی ریاست جمهوری باز ماند . 
 
ناطق نوری سال های پر فراز و نشیبی را طی کرده است . روزگاری در قامت شیخوخیت راستگرایان بود اما وقتی بی وفایی طیف چپ این جناح را دید تصیم به گوشه نشینی گرفت.  
با آمدن محمود احمدی نژاد اگر چه که ابتدا راستگرایانی که ناطق نوری را از جناح دور کرده بودند اعتقاد به پیروزی داشتند اما زمان که گذشت به درستی حرف های ناطق نوری پی بردند . حامیان راستگرای محمود احمدی نژاد راهی نداشتند جز سکوت اما ناطق نوری راه سیاست ورزی اش از آنها جدا بود. 
 
او به هاشمی رفسنجانی پیوست و از همان ابتدا منتقد محمود احمدی نژادشد. 
 
ناطق نوری مانند هاشمی معتقد بود که نباید فقط یک جناح در سیاست ایران همه قدرت را در دست داشته باشد .  آن دو بر آن شدند تا بالانسری باشند برای توازن نیروهای سیاسی در آن زمان . آنها اما هرگز چپ گرا نبودن که بخواهند به آن جناح کوچ سیاسی کنند. پس در میانه نشستند و به فکر دولت وحدت ملی افتادند. دولتی که از هر دو جناح استفاده کرده و دوران پسااحمدی نژاد را آغاز کنند. هاشمی رفسنجانی ماجرا را اینگونه توضیح داده بود:«این که این طرح به صورت عوامانه مطرح می‌شود، چیز جالبی است؛ چرا که این طرح را اول آقای ناطق نوری مطرح کرد که جزو اصلاح‌طلبان نیست، بعد هم آقای لاریجانی مطرح کردند که وی هم از اصلاح‌طلبان نیست و سپس جامعه روحانیت مبارز با خواست عسگر اولادی، باهنر و حبیبی به میدان آمد. فقط وقتی آقای کرباسچی آن را قبول کرد، موج برگشت و گفتند اصلاح‌طلبان این را مطرح کرده‌اند؛ در حالی که اصلاح‌طلبان با این طرح مخالفند؛ زیرا این طرح معنایش این است که رییس‌جمهور اصولگرا و کابینه مشترک باشد، لذا طرح آقای ناطق نوری را وارونه نکنید.»
 
فشارها اما باز آغاز شد؛ دولت وحدت ملی را با همه امیدهایش ناکام گذاشتند . راستگرایان هنوز میلشان به دل کندن از محمود احمدی نژاد نبود . 
 
آنها حرف هایی از این جنس داشتند : «این طرح اولا راهی را برای بازگشت اصلاح طلبان به قدرت باز خواهد کرد، ثانیا ضمن غبارآلود کردن فضای جامعه و عدم شفافیت در مواضع خواص سهم‌دهی‌های غلط برای رضایت شریکان را فراهم می‌کند و نهایتا به خاطر اختلافات زیربنایی و تفاوت در جهت گیر‌ی‌ها، ناکارآمدی را برای کشور به دنبال خواهد داشت.{literal}{{/literal}علیرضا زاکانی{literal}}{/literal}
«کسانی که بحث اجماع یا وحدت ملی را مطرح می‌کنند یک پیش‌فرضی دارند که توجه به آن مهم است. آن پیش فرض این است که در کشور بحران است و برای رفع آن باید دولت وحدت ملی یا آشتی ملی ایجاد کنیم. در حالی که ما الان نه تنها در بحران نیستیم بلکه در بهترین شرایط کشور بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از هر جهت اعم از امنیت داخلی، ثبات سیاسی، رفاه عمومی و پیشرفت علمی و نفوذ معنوی در کشورهای منطقه و جهان هستیم. بنابراین اینها سعی دارند با طرح «وحدت ملی» القای بحران کنند.»{literal}{{/literal}صادق محصولی{literal}}{/literal}
 
«تفکر تشکیل‌ حزب‌ وحدت‌ ملی مربوط به کشورهایی می‌شود که با بحران‌ مواجه هستند، درحالی‌که جمهوری‌اسلامی با درایت‌ مقام‌ معظم‌ رهبری در حال حاضر هیچ‌گونه بحرانی ندارد. تضاد‌ میان‌ اصلاح‌طلبان‌ و تلاش‌ آن‌ها‌ برای حضور‌ در انتخابات‌ ریاست‌ جمهوری‌ یازدهم، علت‌ طرح‌ مباحثی‌ از‌ قبیل تشکیل‌ حزب‌ وحدت ‌ملی است، اما مردم با‌بصیرت ایران با درنظرداشتن عمل‌کرد خواص در انتخابات ۸۸، زیر بار بازگشت خیانت‌کاران به عرصه قدرت نمی‌روند.»{literal}{{/literal}احمد سالک{literal}}{/literal}
هاشمی و ناطق نوری باز به انتظار گذر زمان نشستند . ۴ سال گذشت ؛ راستگرایان دیگری رویی برای حمایت از احمدی نژاد و ادقاماتش نداشتند . آنها گزینه هایی آوردند برای جانشینی احمدی نژاد .
 
آن سو تر دولت وحدت ملی باز دغدغه هاشمی و ناطق نوری شده بود . 
 
هاشمی که در ابتدا بنای نامزدی نداشت به علی اکبر ناطق نوری پیشنهاد بازگشت به سیاست در عرصه قدرت رسمی را نداد . ناطق نوری اما تصمیمش را گرفته و با سیاست رسمی خداحافظی کرده بود . او همان روزها گفته بود :« بعد از پایان کار سیاسی، باید کار به نسل‌های جدید سپرده شود. کادرسازی یعنی اینکه به جوانان فرصت بدهیم. در دنیا رجال سیاسی بعد از اتمام مدت خدمت خود در اتاق‌های فکر حضور دارند و تجربه خود را در اختیار جوانان مبتکر قرار می‌دهند.»
 
شاید درست ترین تعبیر در مورد او این باشد که در تمام سال هایی که محمود احمدی نژاد صدارت داشته جریان چپ به علی اکبر ناطق نوری به عنوان یک ناجی نگریسته و طیف عقل گرای جریان راست هم او را به عنوان یک پتانسیل و برگ برنده دانسته که می تواند شرایط را تغییر دهد . هر چه بود اما شیخ نور زیر بار اصرارهای هاشمی و دیگر چهره های مهم گعده نشینی های ظهر شنبه های مجمع تشخیص نرفت و ترجیح داد ایفای این کاراکتر را به رفیق سال های دورش ، حسن روحانی بسپارد. می گویند او از افراد مورد وثوق حسن روحانی در ابتدای تشکیل دولتش بوده برخی هم می گویند هنوز هم شب نشینی های او و حسن روحانی در جماران ادامه دارد .
 
امتناع ناطق نوری تمام می شود ؟
تا امروز که هرچه تلاشی برای بازگشت ناطق نوری به عرصه سیاست ورزی رسمی منجر به نتیجه مثبت نشده است . از وقتی جناح اصولگرا دچار آشفتگی و شکست های پی در پی شده است حتی خیلی ها هم از جناح اصولگرا و هم از میان اصلاح طلبان پیشنهاد بازگشت او به کسوت شیخوخیت جناح را داده اند . حمید رضا جلایی پور از چهره های اصلاح طلب که سال هاست با ناطق نوری ارتباط دارد و در جلسات دوره ای او شرکت می کند گفته است :«اصولگرایان به خطا حدود ۱۰ سال است که به آقای ناطق نوری پشت کرده‌اند، آقای ناطق کسی بود که میتوانست این جریان را مدیریت کند. نگاه کنید در طرف مقابل کسی همچون آقای خاتمی جریان اصلاحات را مدیریت می کند لذا این مشکل بزرگی در میان اصولگرایان است.در حزب موتلفه و جامعه روحانیت مبارز نیز اوضاع را می بینیم. در جامعه روحانیت یک روزی افرادی همچون هاشمی رفسنجانی، ناطق نوری و حسن روحانی بودند اما امروز به آنها پشت کردند. اصولگرایان اکنون مشکل جدی مدیریت و پایگاه اجتماعی دارند. قطعا اگر اصولگرایان به سمت کسانی همچون ناطق نوری و علی لاریجانی و علی مطهری بروند وضع بهتری خواهند داشت اما اکنون چنین علائمی دیده نمی‌شود.» 
 
او اما همیشه یک دغدغه داشته است :«من به عنوان فردی که بنیه دارم، نشاط دارم، حوصله کار تشکیلاتی دارم، نه افراطی هستم و نه تفریطی، خیلی ها از اصولگرا و اصلاح طلبهای، راست راست و چپ چپ را هم قبول دارم و آن ها نیز نزد من می آیند دلیل اینکه حاضر نیستم وارد میدان شوم این است که قاعده بازی را نمی دانیم. تضادها در کشور باید حل شود دموکراسی بدون ابزار امکان پذیر نیست.بعد از انقلاب بهترین حزب، حزب جمهوری اسلامی است که هرچه داریم از آنجاست حزبی که با نظر امام تشکیل شد و بهترین شخصیت ها همچون رهبرمعظم انقلاب اسلامی، مرحوم بهشتی، هاشمی رفسنجانی، موسوی اردبیلی در راس آن بودند. بعدها به تشخیص امام راحل و به دلیل عدم سازگاری با ساختار حکومتی فیتیله‌اش پایین کشیده شد.ما قاعده بازی را بلد نیستیم، کشوری که 37 سال حکومت جمهوری اسلامی دارد نباید این گونه باشد، دکتر روحانی سه وزیر را که در مجلس قبلی رد شده بودند، پیشنهاد می کند و آن ها در این مجلس رای می آورند! چنین چیزی بار را به منزل نمی رساند. باید در همه کارها به خبره آن کار مراجعه و از او سوال کرد. خبره می‌تواند خبره را انتخاب کند و معنی حزب همین است.بنا براین شورای مرکزی یک حزب کارشناس مسائل حزبی است که بدنه و عامه مردم در مسائل انتخابات باید به آن مراجعه کنند و او بتواند پاسخگو باشد که متاسفانه نوعا احزاب ما این‌گونه نیستند. لذا باید به این سمت حرکت کنیم تا بتوانیم خبره کار ریاست‌جمهوری یا مجلس را به جامعه معرفی کنیم.»
 
نکته اما این است که شرایط در روزهای اخیر تغییر کرده است . او بعد از انتخابات از سمت خود استعفا داد ه است . برخی حتی نقل کرده اند که او به زادگاهش بازگشته است . درست در شرایطی که برخی این مساله را نوعی گوشه نشینی سیاسی تعبیر می کنند اما کسانی هم هستند که می گویند این شرایط جدید و دوری او از پست رسمی اش موجب می شود که معذوریت ها برای کار سیاسی او به شکل رسمی تر پایان یافته و حالا که زمان زیادی از درگذشت هاشمی رفسنجانی نمی گذرد می توان امیدوار بود که ناطق نوری به سیاست رسمی کشور بازگشته است . در تازه ترین تحول او در ضیافت افطاری حسن روحانی حضور یافته وبرخی خبرها حکایت از صورت گرفتن رایزنی هایی مهمی در این مهمانی سیاسی دارد . 
 
نشانه ها می گوید ناطق نوری از این پس در سیاست ایران پررنگ تر خواهد  شد . او جناح میانه را در ایران تقویت خواهد کرد ؛ ماموریت این سال های او همین خواهد بود .

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.