چند نکته:
1-وی برخورد بسیار تهاجمی و خصمانه ای داشت. صرفا با دیدن مصاحبه می توان میزان خصومت او را درک کرد.
2-او در طول مصاحبه صحبت های موسویان را قطع و سعی کرد اجازه پاسخ به او ندهد.
3-وی با تمام قدرت سعی کرد سیاست های ایران در منطقه را محکوم کند اما با پاسخ هایی مواجه شد که نهایتا مغلوب شد.
4-مصاحبه در یک روز اول حدود 8000 بیننده در یوتیوب داشت که اکثر قریب به اتفاق نظردهندگان دریوتیوب مهدی حسن را سرزنش و مصاحبه شونده را پیروز کامل این جدال سیاسی خواندند.
متن مصاحبه:
مجری: روحانی هفته قبل با اکثریت قاطع مردم ایران انتخاب شد. ما چه تحولی را حوزه روابط بین المللی در دوره دوم ریاست جمهوری روحانی می توانیم داشته باشیم که با دوره اول متفاوت باشد.
موسویان: درودوره اول ریاست جمهوری ایشان، مسئله بزرگ برای قدرتهای جهانی، شورای امنیت سازمان ملل، کشورهای منطقه و ایران، موضوع هسته ای بود که حل شد. در دوره دوم ایشان می تواند موضوع اصلی را حل و فصل مشکلات با کشورهای همسایه قرار داده و برای ایجاد همکاری و تعامل کار کند.
اما می دانید که شرایط منطقه و بین المللی نسبت به سال 92 بسیار تغییر کرده است. ترامپ در آمریکا روی کار آمده و اوباما رفته است. ترامپ به عربستان و اسراییل سفر کرده و هردوی این کشوها دوست دارند که ایران بعنوان بزرگترین تهدید تلقی شود. ترامپ جامعه جهانی را به انزوای ایران فراخوانده است. آیا روحانی برنامه ای برای جلوگیری از انزوای بیشتر ایران دارد؟
من فکر می کنم برنامه ایشان مشخص است. ایران یک طرف قضیه است که برای یک گفتگوی مستقیم، دوستانه و صادقانه با کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس آماده است تا از این طریق هر دو طرف نگرانیهای خود را مطرح کنند و به یک توافق آبرومندانه مرضی الطرفین برسند. مسئله این است که آیا عربستان سعودی هم آمادگی متقابل دارد؟ در داخل شورای همکاریهای خلیج فارس، کشورهایی همچون کویت و عمان و قطر آماده اند اما عربستان ترجیح داده که با اسراییل متحد شده و با ایران مقابله کند...
فقط عربستان نیست. کشورهای دیگری همچون اردن و ترکیه هم ایران را بعنوان یک کشور صلح خواه نمی بینند. آنها ایران را کشوری می بینند که از بشار اسد حمایت می کند، دیکتاتوری که ده ها هزار شهروند خود را قتل عام کرده است. آیا این دلیل درستی نیست؟
خیر. باید ببینیم واقعیت های بحران سوریه چیست. چند واقعیت مهم وجود دارد. اولین واقعیت این است که از نظر نرم ها و مقررات بین الملل، دولت اسد همچنان دولت قانونی سوریه است. دولت اسد در سازمان ملل سفیر و نماینده دارد و نه گروه تروریستی داعش...
من جایگاه قانونی دولت سوریه را مورد سئوال قرار نمیدهم.
بسیار خوب. دومین واقعیت این است که چهل درصد خاک سوریه در اشغال گروه تروریستی داعش است و بیست درصد هم در اشغال گروه تروریستی القاعده می باشد. شصت درصد خاک سوریه در دست گروههای تروریستی است. ایران براساس درخواست دولت قانونی سوریه، به کشور سوریه برای مقابله با تروریست ها کمک می کند...
شما می دانید گروه های دیگر سوری هم هستند که تروریست هم نیستند.
واقعیتی که جامعه جهانی شامل آمریکا پذیرفته این است که داعش و القاعده و جبهه النصره گروه های تروریستی هستند که شصت درصد خاک سوریه را به اشغال درآورده اند.....
جامعه جهانی این واقعیت را هم پذیرفته که اسد مسئول کشتار مردم سوریه است.
خیر! چنین چیزی در مصوبات شورای امنیت سازمان ملل وجود ندارد....
بان کی مون گفت که دولت اسد مرتکب جنایت جنگی شده است.
قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل ملاک است. هیچ قطعنامه ای دولت اسد را بعنوان مسئول کشتار مردم سوریه معرفی نکرده است. این ادعای آمریکاییهاست....
بله! چون روسیه در شورای امنیت حضور دارد و اجازه نمی دهد که چنین قطعنامه ای تصویب شود.
روسیه و چین هم عضو جامعه جهانی هستند...
گزارشگران سازمان ملل در گزارش های خود تایید کرده اند که ده ها هزار تن از مردم سوریه کشته شده اند و شما نمی خواهید بپذیرید.
کشته شدن ده ها هزار تن از مردم سوریه هنگامی رخ داد که کشورهایی مثل عربستان، دهها هزار تروریست از سراسر عالم، از چچن گرفته تا آمریکا و اروپا و عربستان و یمن را استخدام کردند و بداخل سوریه فرستادند تا دولت سوریه را ساقط کند...
شما زیرکانه موضوع را برای رفع اتهام از ایران، منحرف می کنید. آیا ایران از دولتی که موجب قتل عام دهها هزار تن از شهروندان خود می باشد، حمایت می کند یاخیر؟ ایران اسلحه و پول و نیرو در اختیار اسد قرار داده است و میلیشا برای کشتن مردم سوریه اعزام می کند. این چیزی است که سازمان دیده بان حقوق بشر و سازمان عفو بین الملل اعلام کرده اند و شما نمی پذیرید!
اگر ما بپذیریم که دولت اسد، دولت قانونی سوریه است، اگر ما بپذیریم...
دولت کره شمالی هم دولت قانونی است. خب که چی؟
شما می توانید به من بگویید ارتش عربستان در بحرین چه می کند و چرا حضور دارد؟ استدلال این است که دولت بحرین که یک دولت اقلیت علیه اکثریت شیعه هم هست، دولت قانونی این کشور است و از عربستان برای اعزام نیرو کمک خواسته است و برهمین اساس، ارتش و پلیس عربستان در بحرین حضور دارند.....
چرا ایران از دولت بحرین حمایت نمی کند.
بخاطر مداخله خارجی....
مداخله شما هم در سوریه یک مداخله خارجی است. چرا استاندارد دوگانه دارید؟
ایران از مداخله عربستان در بحرین حمایت نمی کند و این رفتار ایران هم استاندارد دوگانه نیست. شما نمی خواهید گوش کنید. ایران از دولت سوریه برای مقابله با دهها هزار تروریست خارجی که خاک سوریه را اشغال کرده اند، حمایت می کند. اما در بحرین تروریست خارجی وجود ندارد. معترضین اکثریت مردم این کشور هستند. دهها هزار تروریست از خارج به بحرین هجوم نبرده اند. این یک تفاوت بزرگ در مورد بحران دروسوریه و بحرین است. مخالفین در بحرین بطور خالص اتباع بحرینی هستند نه تروریست و نه خارجی. این دلیل اساسی تفاوت سیاست ایران در مورد بحران سوریه و بحرین است....
ما دراین مورد نمی توانیم با هم توافق کنیم چون سازمانهای معتبر بین المللی می گویند اسد ده ها هزار نفر از مردم سوریه راکشته و شما نمی پذیرید!
آیا شما قبول دارید که تروریست های خارجی ده ها هزار تن از مردم سوریه را کشته اند؟
من ده ها هزار را نمی دانم اما قبول دارم که تروریستهای خارجی هزاران تن از مردم سوریه را کشته اند اما اکثر کشته ها به دست اسد بوده.
بسیار خوب. پس حالا متوجه می شوید که چون دهها هزار تروریست خارجی با دولت سوریه در جنگ هستند، لذا شهروندان بی گناه سوری، قربانی این جنگ می باشند...
ایران در کشورهای عربی محبوبیت و مقبولیت ندارد چون از اسد حمایت می کند و اسد هم هزاران تن از مردم خود را کشته با این وجود ایران سالی شش میلیارد دلار به اسد کمک می کند. با این وضعیت، کار روحانی برای حل مشکل با همسایگان عرب مشکل است.
سیاست ایران بر دو پایه است. اول: پاک شدن سوریه از لوث وجود تروریست ها، و دوم: حمایت از انتخاباتی آزاد در سوریه تا ملت سوریه در مورد رییس جمهور و آینده خود تصمیم بگیرند. متقابلا سیاست دیگران این است که ده ها هزار تروریست، دولت این کشور را ساقط کرده و بعد هم همین گروه های تروریستی را در مسند قدرت در سوریه قرار دهند. تقابل اساسی ایران و عربستان بر سر این دو مسیر است...
ایران هم حزب الله را به سوریه آورده و جنگجویان افغانی را هم به سوریه آورده که هیچ کدام سوری نیستند و همه خارجی هستند و تروریست.
آیا نیروهای روسیه که خارجی هستند و در سوریه حضور دارند، تروریست هستند؟ دولت سوریه می تواند از هر کشوری و گروهی برای نجات کشورش از شر تروریست ها کمک بخواهد...
حزب الله یک گروه خارجی تروریستی است و شما حمایت می کنید.
این طور نیست. دولت سوریه از حزب الله برای مقابله با تروریست ها دعوت کرده است. شما نمی خواهید بپذیرید که کشور سوریه یک دولت قانونی دارد و مجاز است از کشورها و گروه ها برای کمک به ریشه کن کردن تروریستها در خاک کشورش دعوت کند. شما نمی خواهید دولت قانونی سوریه را به رسمیت بشناسید بلکه شما می خواهید یک مشت تروریست خارجی را به رسمیت بشناسید و پول و اسلح بدهید آن هم صرفا به قصد ساقط کردن یک دولت قانونی در سوریه.......
بسیار خوب. قبول دارم که عربستان تروریست خارجی به سوریه می آورد اما ایران هم همین کار را می کند.
شما بخاطر دارید که جو بایدن، معاون رییس جمهور آمریکا گفت که مشکل آمریکا، متحدین منطقه ای خود آمریکا هستند که تروریست ها را به سوریه آورده اند. او از ترکیه و امارات و عربستان بعنوان مشکل اصلی نام برد...
شما گزینشی برخورد می کنید. آمریکا ایران را هم حامی تروریست می داند و مقصر دانسته است.
این که آمریکا ایران را به حمایت از تروریسم متهم کند که چیز تازه ای نیست. مهم اعتراف آمریکا به این واقعیت است که مشکل اصلی سوریه، این است که متحدین خود آمریکا سیل اسلحه و پول را به سوریه سرازیر کرده اند تا توسط گروه های تروریست، به هدف تغییر رژیم در سوریه دست یابند....
اپوزیسیون صلح طلب سوریه می گوید تا زمانی که ایران از اسد حمایت می کند، ما نمی توانیم با داعش و القاعده مبارزه کنیم. من با خانم بسما کودمانی، سخنگوی گروه معارضین سوریه صحبت کردم. او می گوید ایران بهانه تروریست هاست. اگر ایران از سوریه خارج شود ما خودمان تروریست ها را بیرون می کنیم و بحران سوریه راحل می کنیم.
در واشینگتن کنفرانسی بود که او با من صحبت کرد و همین را گفت. من به اوگفتم در مورد این ادعا لیبی مثال روشنی است. وضعیت در لیبی مثل سوریه است. یک بهم ریختگی کامل و بخشی از خاک هم در اختیار تروریست هاست. من از ایشان پرسیدم آیا ایران در بحران لیبی حضوری داشت؟ دخالتی کرد؟ نیرو فرستاد؟ او گفت: خیر! بعد به او گفتم چه کشوری به لیبی حمله کرد؟ آمریکا و کشورهای عضو ناتو و عربستان و متحدین عربش به لیبی حمله نظامی کردند و به اصطلاح دیکتاتور را هم برکنار کردند. ایران و روسیه هم هیچ دخالتی نکردند. ناتو و عربستان و آمریکا با حمله نظامی، این کشور را بی ثبات کردند و موجب ورود گروه های تروریستی به خاک لیبی شدند و الان هم نمی توانند بحران لیبی را حل کنند...
یک تفاوتی بین سوریه و لیبی وجود دارد. دلیل اینکه ایران در لیبی حضور ندارد این است که سنی با سنی می جنگد اما درسوریه جنگ سنی ها و علوی ها را داریم که ایران از علوی ها حمایت می کند. لذا ایران جنگ قومی را دنبال می کند.
موضوع این نیست که چرا ایران در لیبی هست یا نیست. بحث من این است که آمریکا و ناتو و عربستان و متحدین عربش به این کشور حمله کردند و کشور لیبی را به هم ریختند و دراختیار گروههای تروریستی گذاشتند. در لیبی هم نه ایران حضور دارد و نه روسیه که بهانه آنها باشد. چرا نمی توانند بحران لیبی را حل کنند؟......
حالا روحانی که دور دوم انتخاب شده، برای حل این مشکل چه می تواند بکند و چه پیشنهادی می تواند ارائه کند؟
ایران حاضر است با عربستان و مصر و ترکیه که چهار قدرت منطقه ای هستند، گفتگو و همکاری چهارجانبه برای حل بحران سوریه داشته باشد. این چهار قدرت می توانند براساس اصول زیر بحران سوریه را حل کنند:
1-حفظ تمامیت ارضی سوریه،
2-پاک کردن سوریه از لوث وجود تروریست ها،
3-حمایت از سیستم حکومتی مشارکتی با حضور همه فرقه ها اعم از سنی و علوی و مسیحی و کرد.
4-انتخابات آزاد توسط مردم سوریه برای تعیین سرنوشت آینده خود........
آیا این سیستم مشارکتی با حضور بشار اسد خواهد بود؟ آیا ایران می پذیرد که بشار اسد حذف شود؟
مهم توافق بر سر اصول حل بحران است. دعوا برسر شخص نباید باشد. اینکه اسد باشد یا نباشد، نه به ایران ربط دارد و نه به عربستان و نه دیگر کشورها. این مردم سوریه هستند که از طریق انتخابات آزاد در مورد آینده خود باید تصمیم بگیرند......
آیا روحانی سوریه بدون اسد را خواهد پذیرفت؟
اگر قدرت های منطقه ای بر سر این اصول بویژه این که اول نابودی تروریسم، دوم پذیرش سیستم حکومت مشارکت جمعی و سوم واگذاری حق انتخاب به ملت سوریه توافق کنند و بپذیرند که این مردم سوریه هستند که از طریق انتخابات آزاد در مورد رییس جمهور خود تصمیم باید بگیرند، بعد این اصول بعنوان قطعنامه شورای امنیت به تصویب برسد، ایران از آن قطعنامه حمایت خواهد کرد و کاری به این ندارد که چه کسی مخالف است یا موافق.....
مردم یمن در بحران بسر می برند چون از یک طرف ارتش عربستان آنها را بمباران می کند و از طرف دیگر ایران از حوثی ها حمایت می کند. تا کجا ایران می خواهد از حوثی ها حمایت کند.
موسویان: مسئله یمن خیلی آسانتر می تواند حل شود. شما می دانید که حوثی ها و زیدی ها هزار سال بر یمن حکومت داشتند تا اینکه در 1963 مصر به یمن تجاوز کرد و آنها را از قدرت برکنار کرد. درآن مقطع عربستان متحد حوثی ها و زیدی ها شد و این اتحاد چهل، پنجاه سال طول کشید. خاطرتان هست که علی عبدالله صالح متحد عربستان بود و ضد ایران. تا این که دو سال پیش عربستان به حوثی ها و زیدی ها حمله کرد و آنها هم دست کمک به سمت ایران دراز کردند......
شما در مورد سوریه، استدلال داشتید که از نظر سازمان ملل، دولت سوریه قانونی است. سازمان ملل قطعنامه ای هم در مورد یمن دارد که دولت هادی را دولت قانونی می داند. آیا ایران حاضر است دولت هادی را بعنوان دولت قانونی یمن به رسمیت بشناسد؟
ایران به قطعنامه های سازمان ملل درمورد یمن احترام می گذارد.......
اما شما از حوثی ها حمایت می کنید.
عربستان هم کشور یمن را شبانه روز بمباران می کند.....
قطعنامه 2216 شورای امنیت، می گوید دولت هادی دولت قانونی است. اما شما از دولت حوثی ها حمایت می کنید.
قطعنامه شورای امنیت بر دیپلماسی بعنوان راه حل بحران یمن تاکید داشته و می گوید که حوثی ها و زیدی ها و دولت هادی باید از طریق گفتگوی مسالمت آمیز به یک راه حل مرضی الطرفین از طریق دیپلماسی برسند. ایران هم از این راه حل حمایت می کند.......
اما ایران کمک به یمن ارسال می کند.
این منصفانه نیست. عربستان دوسال است که یمن را شبانه روز بمباران می کند و یمن را نابود کرده است. اما ایران خواسته که کمک های انسانی برای یمنی ها ارسال کند و شما ایران را سرزنش می کنید....
اما حوثی ها جنایاتی را انجام دادند. آیا شما تایید می کنید؟
اگر حوثی ها جنایتی مرتکب شوند، ایران حمایت نمی کند. این طور نیست که ایران از هر کاری که حوثی ها انجام بدهند، حمایت کند. ایران دنبال حل مسئله یمن از طریق دیپلماسی است و نه جنگ.....
آیا براساس قطعنامه شورای امنیت، مشروعیت دولت هادی را می پذیرید یا نه؟
شما یک قسمت از قطعنامه را می خوانید. سازمان ملل خواهان گفتگوی دو طرف، تشکیل یک حکومت انتقالی و انجام انتخابات است که ایران از این ایده حمایت می کند...
میراث روحانی در دور دوم چه می تواند باشد؟
روحانی از یک حمایت چشمگیر ملت ایران در انتخابات برخوردار شد. در دوران انتخابات گفته که بدنبال ارتقاء حقوق شهروندی و اوضاع اقتصادی خواهد بود. او در دور اول موفقیت های خوبی داشت زیرا توانست رشد اقتصادی منفی یک درصد را به مثبت هفت درصد برساند، و تورم چهل درصدی را به ۹ درصد کاهش داد. اما در مورد روابط خارجی، دولت ایران یک طرف ماجراست. آغوش ایران برای گفتگو و همکاری و دیپلماسی با همسایگان باز است. اما ایران یک طرف سکه است. طرف دیگر سکه عربستان و سایر همسایگان عرب حوزه خلیج فارس هستند. ایران آماده است تا با آنها بنشیند و درمورد نگرانیهای دو طرف، شیوه رفع نگرانیها، تعریف یک ساختار جدید همکاری در منطقه و تشکیل یک سیستم همکاری منطقه ای گفتگو و تفاهم کند. باید دید که آیا عربستان و سایر همسایگان آمادگی متقابل دارند یاخیر.