یک جامعه شناس  طرح موضوع مطالبه‌گری را نشان دهنده نابسامان بودن جامعه می‌داند و می گوید: «زمانی که نهادها روی روال نیستند و کارها بدرستی انجام نمی‌شود و بعد مطالبات متراکم می‌شود، گرایش مردم به مطالبه‌گری افزایش می‌یابد. در یک جامعه با کارکرد صحیح، شهروندان باید وظایف‌شان را انجام دهند نه اینکه بگویند از جامعه چه می‌خواهند.»

 

به گزارش جماران در گزارش روزنامه ایران آمده است: شاید شما هم این جمله را شنیده‌اید؛ وظیفه مردم فقط این نیست که یک روز بروند پای صندوق رأی و به خانه برگردند تا 4 سال بعد. آنها باید مطالبه‌گر باشند. باید خواسته‌های‌شان را بعد از انتخابات هم پیگیری کنند.
حالا که چند روزی از انتخابات ریاست جمهوری گذشته و حسن روحانی به‌عنوان رئیس جمهوری منتخب برگزیده شده، این روزها بیش ازهر زمان دیگری این جملات تکرار می‌شود نه فقط در مکالمات روزمره که در فضای مجازی و بویژه شبکه‌های اجتماعی. مطالبه‌گری، مطالبه جویی، پیگیری خواسته‌ها، پرسشگری...
کافی است جست و‌جویی کوتاه در شبکه‌های مجازی کنید تا سؤال متداول خیلی از مردم را در این باره بخوانید. در توئیتر اگر هشتگ مطالبه‌گری را جست‌و‌جو کنید، خیلی زود با حجم انبوهی سؤال و مطلب مواجه می‌شوید. سؤالاتی مثل اینها: «چطور باید مطالبه‌مان را پیگیری کنیم؟»، «راه‌های پیگیری مطالبه‌مان کدام است؟»، «اصلا کدام موضوع‌ها مهم‌تر است؟» یا عباراتی از این دست که «کار ما تازه شروع شده، مطالبه‌گری حق ماست»، «بنشینیم دورهم فکر کنیم و راه‌های برآورده شدن مطالبات‌مان را پیدا کنیم.» و...
 براستی مطالبات‌مان از دولتمردان چطور باید پیگیری شود؟ فردی؟ اجتماعی؟ توسط سازمان‌های غیردولتی و نهادهای مدنی؟ مهم‌ترین خواسته‌های مردم چیست؟ آیا خواسته‌ها شبیه هم است؟ آیا همه دنبال بهبود شرایط اقتصادی و رفاهی‌شان هستند یا سطح مطالبات، گسترده‌تر از این حرف‌هاست. چطور باید این مطالبات را طبقه‌بندی و پیگیری کرد؟
 شاید افزایش همین بحث‌ها بود که موجب شد ستاد حسن روحانی درکانال تلگرامی‌اش از همه مردم ایران بخواهد مطالبات، مشکلات و پیشنهادات خود را به این کانال ارسال کنند.
 اهرم فشاربرای مطالبه گری، ناکارآمدی نهادهای مدنی
«فکر می‌کنم با توجه به دور دوم بودن ریاست جمهوری حسن روحانی، فشار بیشتری برای مطالبه‌گری وجود دارد. اما همه سردرگمند و نمی‌دانند دقیقاً باید چکار کنند.»
اینها حرف‌های کاوه همایی، فعال اجتماعی است. وی در گفت‌و‌گو با «ایران» می‌گوید: «فعالان هرحوزه باید فهرست مسائل مهم و دارای اولویت را از طریق نظر سنجی با کارشناسان همان حوزه مشخص کنند. مثلاً سه حوزه مهم را که برای مردم حائز اهمیت است در نظر بگیرند و بعد مهم‌ترین خواسته‌ها یا سؤالات را مشخص کنند و بعد جواب جناح‌ها و جریان‌های مختلف سیاسی را بپرسند. یعنی یک جور پرسشگری از جانب فعالان مدنی و پاسخگویی از جانب فعالان سیاسی در جناح‌های مختلف.» او برای حرفهایش مثالی هم می‌آورد: «مثلاً زنان، کارگران، فعالان محیط زیست، حقوق کودک و فعالان قومی سؤال‌هایشان را طرح کنند و اصلاح‌طلب‌ها، اعتدالی‌ها و اصولگراها به آن پاسخ دهند. این طوری مطالبات مطرح و طبقه‌بندی می‌شود.»
پردیس عامری، پژوهشگر اجتماعی و فعال حوزه زنان اما متمایز کردن فعالیت مدنی و سیاسی را بهترین مسیر برای شفاف کردن طرح مطالبات می‌داند: «مهم‌ترین کسانی که می‌توانند مطالبه‌گر باشند فعالان مدنی و اجتماعی هستند. مطالبه‌گری این روزها تبدیل به ترفندی سیاسی شده. مطالبه‌گری پوستر پخش کردن نیست. تعریفی که الان در جامعه ما از فعال مدنی هست، همین است؛ کسانی که پوستر پخش می‌کنند و بعد هم ادعا می کنند مطالبه گرند.خیلی از فعالان مدنی که در انواع میتینگ‌ها و جلسه‌ها حضور دارندعملاً فعال سیاسی‌اند و نه مدنی. فعال مدنی وظیفه دارد مستقل از قدرت، دولت و احزاب مطالبات را بشناسد. این چنین فعالانی سرمایه‌های اجتماعی‌اند که می‌توانند مسائل را شفاف طرح کنند. فعال مدنی نمی‌تواند بنشیند، نقد نکند و اگر مطالبه هم می‌کند به او بگویند درخواستت با خواسته‌های فلان جریان مخالف است. همین‌ها چهره نهاد مدنی را مخدوش می‌کنند. کنشگران و فعالان مدنی با قدرت و انسجام می‌توانند کنشگر باشند و در بزنگاه‌های مهم مطالبات را طرح کنند.»


 مطالبه‌گری و پوپولیسم اجتماعی
دکتر محمد امین قانعی راد، جامعه شناس و عضو هیأت علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشورد طرح موضوع مطالبه‌گری را نشان دهنده نابسامان بودن جامعه می‌داند: «زمانی که نهادها روی روال نیستند و کارها بدرستی انجام نمی‌شود و بعد مطالبات متراکم می‌شود، گرایش مردم به مطالبه‌گری افزایش می‌یابد. در یک جامعه با کارکرد صحیح، شهروندان باید وظایف‌شان را انجام دهند نه اینکه بگویند از جامعه چه می‌خواهند.»
 او تأکید می‌کند: «مطالبه‌گری نباید توسط افراد بلکه توسط سازمان‌ها و نهادهای غیردولتی انجام شود و افراد یاد بگیرند به جامعه مدنی اطمینان کنند و عضو سازمان‌های مردم نهاد باشند. دراین نهادها داوطلبانه کار، مشارکت و گفت‌و‌گو کنند و تعامل با دیگران را بیاموزند و از این راه مطالبات‌شان را توسط نهادهای مدنی مطرح کنند. بهتر است اول از فرد مطالبه‌گر بپرسیم عضو کدام سازمان غیر دولتی است؟ یا به او پیشنهاد بدهیم حتماً عضو یک تشکل بشود تا خرد جمعی در او شکل بگیرد. مطالبات باید به این شکل به دولتها منتقل و بعد پیگیری شود؛ یعنی شفاف به دولت بگوییم چه می‌خواهیم و چگونه می‌خواهیم این مطالبات پیگیری شود.»
 اما از کجا مطمئن باشیم که برآورده شدن مطالبات ما و گروه‌مان به مطالبات دیگر شهروندان و گروه‌ها آسیب نمی‌زند و در تعارض با خواسته آنها نیست؟ این جامعه شناس درپاسخ به این سؤال هم می‌گوید: «باید شیوه متوازنی در پاسخگویی به مطالبات طرح و به آنها پاسخ داده شود تا خواسته سایر گروه‌ها هم تأمین شود. مثلاً تولید کننده‌ها و بازاری‌ها مطالباتی دارند که ممکن است به ضرر مصرف‌کننده باشد و سازمان حمایت از مصرف‌کنندگان باید درباره این روند صحبت کند؛ یعنی سازمان‌های غیردولتی همراه با برنامه می‌توانند طرح‌کننده این مطالبات باشند.»
او با اشاره به اینکه این مطالبات فقط نباید به مطالبات اقتصادی محدود شود می‌گوید: «برای مثال من به‌عنوان عضو نهادهای آموزشی، مدرس و پژوهشگر اجتماعی مطالبه‌ام افزایش حقوق و رفاه نیست، من مطالبه‌ام جایگاه حقیقی دانشگاه و جریان یافتن دانش در جامعه به مفهوم واقعی است. یعنی نباید همه مطالبات به شرایط کار محدود شود. همان مطالبات صنفی که بیشتر سندیکاها بر آن تأکید دارند؛ همه چیز را صرفاً نباید در شرایط کار ببینیم. مسائلی مثل حقوق، دستمزد، رفاه و وام. در آن صورت انگار ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که همه کارگر زحمتکشند و دنبال حقوق و مزایا. اگر مطالبات را این گونه تقلیل دهیم، در نهایت به راه حل‌های ساده، کوتاه مدت و سطحی خواهیم رسید که ممکن است به اقتصاد، فرهنگ و جامعه ضربه بزند.»
 این جامعه شناس به مفهوم مطالبات برد- برد نیز اشاره می‌کند که این روزها وارد ادبیات سیاسی ما شده است: «مطالبات برد- برد مطالباتی هستند که بهبود زندگی همه شهروندان را تضمین می‌کنند و این نهادهای مدنی هستند که با گفت‌و‌گو و خرد جمعی می‌توانند مطالبات عمیق‌تری را مطرح کنند. پوپولیسم فقط درعرصه سیاسی وجود ندارد. مطالبات و خواسته‌های سطحی هم می‌تواند به پوپولیسم اجتماعی منجر شود. مطالبات صرف اقتصادی با نگاه کوتاه مدت و نادیده گرفتن ابعاد، مسائل اجتماعی و میل به برابر کردن آدمها در مطالبات و خواسته‌ها همان پوپولیسم اجتماعی است. آن طور که توکویل می‌گوید جامعه جدید دنبال برابرسازی در همه چیز است و باید تلاش کنیم که مطالبه‌جویی به پوپولیسم اجتماعی منجر نشود.»
مطالبه گری، پرسشگری یا شیفتگی
این روزها در فضای مجازی کم نیستند کسانی که مطالبه‌گری از رئیس‌جمهوری منتخب را به همه توصیه می‌کنند. آنها می‌گویند زمان شیفته بودن و تعریف و تمجید سر آمده و از این به بعد باید مطالبه‌گر بود و منتقد.یکی از کاربران در یکی از شبکه‌های اجتماعی می‌نویسد: «اگر بتوانیم جلوی توجیه بی‌جای عده‌ای را بگیریم، فضا خود به خود برای مطالبه‌گری باز می‌شود. درست است که باید از فردای پیروزی مطالبه‌گر باشیم و نه شیفته و توجیه‌کننده اما نمی‌شود هم پشتیبان بود و هم مطالبه‌گر؟» برخی هم از این موضوع حرف می‌زنند که اساساً طرح مسائل و مطالبات به گفتمانی تبدیل می‌شود که می‌تواند به کمک رئیس جمهوری بیاید. یعنی سایر نهادهای قدرت نیز تحول جامعه و سطح خواسته‌ها را می‌بینند و به جای مخالفت جناحی و سیاسی خود نیز به آن تن می‌دهند.
 بسیاری در این شبکه‌های اجتماعی به فعالان مدنی و روزنامه نگاران توصیه می‌کنند مطالبه گر باشند و اعتماد مردم را نابود نکنند، همان طور که زمان انتخابات فعال بودند با مطالبه‌گری هم دولت بهتری بسازند.
 حمید در یکی از شبکه‌های اجتماعی در این باره می‌نویسد: «نباید بگذاریم مطالبات‌مان تبدیل به شعارهای عادی و بدون قدرت شود. مطمئن باشید شعارهایی که در میتینگ‌های انتخاباتی طرح می‌شود بعد از مدت کوتاهی کاملاً عادی می‌شود. باید بنشینیم و فکر کنیم با چه برنامه و اهرمی می‌توان مطالبه‌گر ماند.»علی در پاسخ به همین کاربر می‌نویسد: «اما انتقادات و مطالبات ما باید در حد اختیارات و توانایی‌های دولت باشد و نباید جوری باشد که دولت را تضعیف کند. مخالفان به اندازه کافی برای کارشکنی قوی هستند و نباید طوری انتقاد و مطالبه‌گری کرد که بعد از 4 سال همه ناراضی باشند.»
بحث‌ها همین جور ادامه دارد؛ با هشتک مطالبه‌گری و پرسشگری حق ماست و جملاتی شبیه این: یکی از دلایلی که ما اصرار داشتیم به روحانی رأی بدهیم همین بود. پرسشگری، مطالبه‌گری و انتقاد از او. دلایلی که رقبایش نداشتند. ما به روحانی رأی دادیم تا بتوانیم نقدش کنیم.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.