ما هم تحصیلات آکادمیک داریم.
به گزارش جماران، روزنامه اعتماد در گفتوگو با عباس جدیدی نوشت:
در بین ورزشکاران شورای شهر، عباس جدیدی بیش از همه در معرض انتقاد افکار عمومی بوده است. برخی از منتقدان حضور ورزشکاران در شورای شهر، از جمله دکتر زیباکلام، قبل از انتخابات گفتند که مردم باید با رای خودشان، ورزشکاران را از شورای شهر بیرون کنند. شما هم قطعا دفاعی نسبت به عملکرد خودتان دارید.
یکی از انتقادات اصلی این بود که شما و دوستانتان بدون اینکه تخصصی در مسائل شهری داشته باشید، با استفاده از محبوبیتی که در عرصه ورزش کسب کرده بودید، وارد شورای شهر تهران شدید.
این هم یک تصور باطل است. ورزشکار بودن یک حسن است، عیب نیست. مهم تحصیلات آکادمیک ما بود. تخصص ما را تحصیلات ما تعیین میکند نه ورزشکار بودن ما. تحصیلات دانشگاهی ما با کارمان در شورا مرتبط بود. من حقوق خواندهام و برخی از دوستان ورزشکارم مدیریت خواندهاند. به علاوه، شورای شهر دارای کمیسیونهای تخصصی است. شش کمیسیون در شورای شهر وجود دارد. کمیسیون فرهنگی ورزشی، کمیسیون عمران، کمیسیون بودجه و... هر کس بر اساس تخصص و تحصیلات خودش در این کمیسیونها فعالیت میکند. مدیریت شهری را باید به شکل جامع و کامل دید. اداره شهر که فقط ساختمان و برج و آجر و بلندمرتبهسازی و کار عمرانی نیست. مدیریت شهری موضوعات مختلفی را در بر میگیرد. توسعه فضاهای ورزشی، ورزش بانوان، امکانات ورزشی پارکها و... اینها هم جزو مدیریت شهریاند.
در قبال همین توسعه فضاهای ورزشی، شما و سایر ورزشکاران شورای شهر، مشخصا چه کردهاید در شورا؟
یک جو باطل علیه ورزشکاران درست کردهاند که ظلم فاحش به ورزشکاران است. پس افزایش سرانه ورزشی در شهر تهران کار چه کسانی بوده؟ کار همین شورای شهر و ورزشکاران حاضر در شورا بوده. وقتی میگویند ورزشکاران نباید وارد شورای شهر شوند، پسفردا دیگر هیچ کس سراغ ورزش حرفهای نمیرود. یعنی هر ورزشکاری احساس میکند اگر به مدارج قهرمانی برسد، از حقوق اجتماعی و سیاسیاش محروم میشود. این خلاف دموکراسی است. در دنیا قهرمانان زیادی هستند که سیاستمدار و رییسجمهور شدهاند.
مثلا الکساندر کارلین وارد مجلس نمایندگان روسیه شد.
بله. آرنولد شوارتزنگر هم فرماندار کالیفرنیا شد. رونالد ریگان هم هنرپیشه بود. آیا در همه کشورهای دنیا با ورزشکارانشان این طور رفتار میکنند؟ یک سال آزگار است که به ما فشار میآورند. انگار ما کار خلافی کردیم خودمان را در معرض رای مردم قرار دادیم و وارد شورای شهر شدیم.
اگر کسی بگوید ورزشکاران حق ندارند وارد شورای شهر شوند، حرفش خلاف ارزشهای دموکراتیک است اما ورزشکاران هم باید بتوانند از عملکردشان در شورای شهر دفاع کنند و افکار عمومی قانع شود که این عملکرد مثبت بوده است.
بله، بالاخره گزارش عملکرد مشخص است. هر کسی باید عملکردش را به افکار عمومی ارایه کند تا مردم بدانند او در شورا چه کرده است. گزارش عملکرد هر نمایندهای را با رجوع به جلسات شورای شهر و جلسات کمیسیونهای تخصصی شورا میتوان مطالعه و ارزیابی کرد.
اگر عملکرد ورزشکاران قابل دفاع بوده، چرا مردم مجددا به آنها رای ندادند؟
چون فضای بدی علیه ورزشکاران ایجاد کردند و ضمنا مردم لیستی رای دادند و در میان لیستها، لیست امید گوی سبقت را از همه ربود.
درباره افزایش سرانه ورزشی در مدت حضور شما و دوستانتان در شورا، آماری دارید؟
الان حضور ذهن ندارم ولی اگر به سایت شورای شهر یا به سایت شهرداری مراجعه کنید، افزایش سرانه ورزشی را در طول این دورانی که ما عضو شورای شهر تهران بودیم، مشاهده میکنید.
یکی از مهمترین نقدها به اعضای شورای شهر، از جمله ورزشکاران شورا، این بود که آنها نتوانستند شهردار تهران را در قبال عملکردش پاسخگو کنند و در مجموع کاراکتر سیاسی لازم برای انجام چنین کاری را نداشتند.
اصلا این طور نبوده. شهردار تهران یکی از افرادی است که زیر دست شورای شهر تهران کار میکند. مدیریت شهر تهران بخشهای گوناگونی دارد و شورا بر همه این بخشها نظارت دارد. به غیر از شهردار تهران، مدیران دیگری هم در اداره شهر تهران نقش دارند و شورای شهر در واقع رییس همه این مدیران، از جمله رییس شهردار تهران است.
اما بسیاری از منتقدین شورای شهر تهران معتقد بودند که برخی از اعضای شورا در باند آقای قالیباف هستند و در واقع شهردار آنها را خریده است و آنها همیشه به سود شهردار موضعگیری میکنند.
این حرفها درست نیست. من خودم در جلسات شورا بارها به آقای قالیباف درباره مسائل گوناگون شهری تذکر دادم. این حرفها اتهامات بیاساس است. ورزشکاران شورا هم مثل سایر اعضای شورا، نظر خودشان را در موارد گوناگون مربوط به عملکرد شهرداری ابراز میکردند و آنچه مبنای عمل شورا میشد، نظر اکثریت شورا بود. تازه یک نفر که به تنهایی تاثیرگذار نیست. ٣١ نفر عوض شورای شهر بودند و از یک نفر به تنهایی کاری ساخته نبود.
ولی یک نفر باعث شد قالیباف شهردار تهران شود. پس یک نفر هم اهمیت داشت. تازه مهم این بود که افراد چطور موضعگیری کنند در قبال نابسامانیهای مدیریت شهر تهران؛ فارغ از اینکه موضعگیریشان به نتیجه مطلوب برسد یا نه.
بله، یک نفر تحت شرایط خاصی باعث شد آقای قالیباف شهردار شود. اما در همه جلسات شورا، نقش یک نفر اینقدر تعیینکننده نبود. اما جدا از این، آقای قالیباف به عنوان شهردار تهران در مجموع عملکرد قابل قبولی داشت و قرار نبود ورزشکاران شورا، همواره مخالف شهردار تهران موضعگیری کنند.
شما مشخصا در قبال حادثه پلاسکو چه موضعی در جلسه شهردار با شورای شهر اتخاذ کردید؟
درباره حادثه پلاسکو که تحقیق مفصل صورت گرفت و نقش عوامل گوناگون در وقوع این حادثه مشخص شد. پلاسکو ساختمانی پنجاه ساله بود و هزارویک عیب و ایراد داشت. اگر آن عیبها رفع شده بود، پلاسکو فرو نمیریخت.
ولی در رفع نشدن آن عیب و ایرادها، شهرداری هم کوتاهی کرده بود. شما از این حیث هیچ ایرادی به عملکرد شهرداری تهران وارد نمیدانستید و هیچ موضعی علیه شهردار در جلسات شورای شهر نگرفتید؟
باید نتیجه تحقیق کمیته حقیقتیاب درباره نقش عوامل گوناگون در این حادثه منتشر میشد. من در مجموع عملکرد شهرداری تهران را قابل قبول میدانستم و در زمینه کوتاهیهای منجر به فروریختن پلاسکو هم، شهرداری را تنها نهاد مسوول و مقصر نمیدانستم.
انتقاد دیگری هم که مشخصا متوجه خود شما شده بود، پارهای از رفتارهای شما بود که به نظر مردم ناپسند آمد؛ مثل عکس گرفتن با مرحوم پورحیدری و کارت کشیدن جلوی دوربین. حتی شما در دفاع از کارت کشیدن جلوی دوربین عکاسان، گفتید این کار اگر ریاکاری هم باشد، ریاکاری در راه خیر است و من در راه خیر ریاکاری میکنم.
من چنین حرفی نزدم و این حرف را لابد برخی از رسانهها، از خودشان نوشتهاند. من چه کار باید میکردم. به عنوان عضو شورا، که یک ورزشکار شناخته شده هم است، ما هر جا که برویم دوربینهای زیادی روی ما زوم کردهاند. یعنی نباید از یک پیشکسوت عیادت میکردم؟ کسی که آن عکس را گرفته بود، نباید آن را منتشر میکرد. یا وقتی دارم به یک موسسه خیریه کمک مالی میکنم، طبیعتا ممکن است چند تا عکاس هم آنجا باشند و عکس بگیرند. من که برای عکاسها کارت نکشیدم. عکاس نباید آن عکس را منتشر میکرد.
ولی در هر دو مورد شما داشتید به دوربین نگاه میکردید و این نگاه شما حین انجام کار خیر، برای مردم ناخوشایند بود.
من داشتم کار خودمو انجام میدادم و حواسم به دوربینها نبود. ممکن است یک لحظه سرم را بالا گرفته باشم و به روبهروی خودم نگاه کرده باشم ولی این کار را آگاهانه و با هدف خیره شدن به دوربین عکاسها انجام ندادم. موقعی که داشتم کارت میکشیدم کلی آدم آنجا بودند و لابد چند نفرشان هم عکاس بودند. ولی من کار خودم را انجام میدادم. اگر هم نگاهم به دوربین عکاس افتاده باشد، اتفاقی بوده. آن عکسها بدون رضایت من منتشر شد و عدهای هم در فضای مجازی آن عکسها را سوژه تمسخر و بدگویی از من قرار دادند. چقدر در فضای مجازی بابت آن عکسها سعی کردند مرا به سخره بگیرند تا مجددا در انتخابات شوراها رای نیاورم و به هدفشان هم رسیدند. اما آن کارهایی که با عکسهای من کردند، غیراخلاقی و ناجوانمردانه بود.
حالا جدا از انتقاد منتقدین که تقریبا همه آنها را ناوارد میدانید، خودتان چه نقدی به عملکرد ورزشکاران شورای شهر تهران دارید؟ به نظرتان هیچ نقدی به ورزشکاران شورا وارد نیست؟
یعنی منظورتان این است که من بگویم ورزشکاران شورا معصوم بودند؟
نه، منظورم این است به عملکرد ورزشکاران شورا نقدی وارد میدانید؟
نه، به نظرم عملکرد ورزشکاران شورای شهر هیچ ایرادی نداشت. در حد مقدورات به وظایفشان در مقام نمایندگی مردم در شورای شهر عمل کردند و کوتاهی خاصی هم نداشتند.
درباره اختلافتان با علیرضا دبیر در جلسه اخیر شورای شهر توضیح نمیدهید؟
حدود یک ماه قبل اطلاعاتی درباره مسائل مالی آقای دبیر در فضای مجازی منتشر شد و آقای دبیر به اشتباه فکر میکرد من این اطلاعات را به رسانههای فضای مجازی دادهام. من هر چقدر گفتم که منشأ انتشار این اطلاعات من نبودهام، علیرضا دبیر حرفم را باور نکرد. همین باعث تشدید اختلاف شد و شیطان هم این وسط ما را فریفت و کار به جایی رسید که نباید میرسید. من واقعا از اینکه چنین اتفاقی در شورای شهر افتاد، شرمندهام. در یک سال گذشته، فشار زیادی روی ورزشکاران شورای شهر بود. بسیاری در تلاش بودند ما دوباره وارد شورای شهر نشویم و به بهانههای گوناگون بر ما تاختند و هر چیزی را دستاویز زیر سوال بردن ورزشکاران شورای شهر تهران قرار دادند. همه این فشارها در کمطاقت شدن ما و بروز آن درگیری در شورای شهر موثر بود. ولی من واقعا از این بابت متاسفم و از مردم عذرخواهی میکنم.