رئیس انجمن ایرانی مطالعات فرهنگ و ارتباطات گفت: بارها آقای خاتمی که به عنوان نماد و محور اصلاحات شناخته شده است به صراحت گفته جریان اصلاح‌طلبی جریان بی‌تباری نیست و پیش از مواجهه ایران با جامعه جدید شروع شده و تاکنون هم ادامه دارد و به دنبال پیشرفت، آزادی، عدالت، طرح چهره رحمانی از دین بوده و هست.

به گزارش جماران هادی خانیکی ،  در ارزیابی خود از حضور مردم در انتخابات 96 گفت: در هر جامعه‌ای مشارکت در امر سیاسی بخشی از زنده بودن آن جامعه است به این معنا که بهبود در هر حوزه‌ای از زندگی اعم از زندگی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بدون مداخله سیاست ناممکن است؛ از سوی دیگر، توسعه وقتی شتاب و آهنگ مناسب می‌گیرد که فعالیت‌های سیاسی با سایر فعالیت‌ها و شهروندان، گروه‌ها، نهادهای مدنی و اجتماعی هم‌وزن شود و همگان حس کنند و بدانند که در کار سیاسی امتیازی ویژه به دست نمی‌آورند؛ به عبارتی دیگر کار سیاسی کاری نیست که صرفاً بتوان بهره‌های زیاد گرفت. از سوی دیگر هم اطمینان حاصل شود که افراد با کار سیاسی هزینه‌های زیادی متقبل نمی‌شوند و چیزهایی را از دست نمی‌دهند.

 

او ادامه داد: اگر جامعه به شرایطی برسدکه شهروندانش همانطور که زندگی می‌کنند و می‌توانند فعالیت‌های اقتصادی، اجتماعی و علمی داشته باشند؛ همانطور هم سیاست بورزند و سیاست جزو زندگی روزمره آنها شود، در این‌صورت می‌توان گفت چنین جامعه‌ای در وضعیت تعادلی قرار می‌گیرد.

خانیکی با بیان اینکه «معمولاً در جامعه‌ای مثل ایران هزینه کار سیاسی بالا است» گفت: یک طرف واژه سیاست مدیریت جامعه و طرف دیگرش مجازات شدن و یا مجازات کردن است؛ از این نگاه معلوم می‌شود که کار سیاسی گاهی به قولی به «سعی به زر گرفتن» منجر می‌شود و گاهی به «سر به باد دادن»؛ به این معنا معمولاً نوعی گریز از سیاست در سطوح وسیعی از جامعه وجود دارد و زمانی که حضور در عرصه سیاست و یا مشارکت سیاسی فراگیر شود و آحاد شهروندان احساس کنند که سیاست جزئی از وظیفه‌شان است نه چیزی را بر باد می‌دهند و نه چیزی را یک‌دفعه به دست می‌آورند و آنگاه می‌شود گفت که شرایط مطلوبی برای کار سیاسی آغاز شده است.

رئیس انجمن ایرانی مطالعات فرهنگ و ارتباطات خاطرنشان کرد: درست است که جنبش اصلاحات حرکتی بوده و هست که چهره غالبش و چیزی که بر پیشانی‌اش نوشته شده اول در حوزه سیاست است؛ ولی نسبت به بقیه امور زندگی هم بی‌تفاوت نیست. بارها و بارها آقای خاتمی که به عنوان نماد و محور اصلاحات شناخته شده است به صراحت گفته جریان اصلاح‌طلبی جریان بی‌تباری نیست و پیش از مواجهه ایران با جامعه جدید شروع شده و تاکنون هم ادامه دارد و به دنبال پیشرفت، آزادی، عدالت، طرح چهره رحمانی از دین بوده و هست. به این معنا می‌شود گفت که اصلاحات یک جریان محدود بر حیطه سیاست نیست که فقط و فقط در حوزه سیاست فعالیت کند و سیاست را هم به دوران انتخابات و فعالیت در دوره انتخابات محدود کند.

خانیکی ادامه داد: با تصویری که به گمان من از اصلاحات وجود دارد؛ باید ببینیم آنجا که جامعه ایران به دنبال بهبود وضعیت و تحول خود است طبیعتاً به دنبال اصلاحات نیز هست و تحقیقات هم همین را نشان می‌دهد. بررسی تحقیقات اجتماعی در ایران نشان می‌دهد که اکثریت بالای جامعه ایران، یعنی بیش از 60 درصد از جامعه ایرانی خواستار بهبود وضعیت خود از طریق تغییراتی هستند که در چارچوب ظرفیت‌های قانونی وجود دارد. اما اینکه می‌توان این کار را در میان تشکل‌های سیاسی اصلاح‌طلبانه انجام داد یا خیر، ترجیح جامعه ایران در برابر ترجیح کوچکتری در حدود 10 تا 12 درصد است که از وضع موجود راضی هستند. گرایشی هم بین 24 تا 25 درصد خواستار تغییرات رادیکال هستند؛ که عمدتاً به معنای خواستار تغییرات رادیکال سیاسی نیست بلکه کسانی هستند که می‌خواهند یک دفعه کارشان درست شود و به همین دلیل هم ناراضی هستند.

خانیکی ادامه داد: وقتی که اکثریت جامعه ایران خواستار تغییر بهبود وضع از طریق ظرفیت‌ها و اختیارات قانونی هستند بنابراین می‌توان گفت که زمینه بالایی برای اصلاح‌طلبی وجود دارد. مناسب‌ترین سازوکاری که برای پیشبرد این خواسته‌ها وجود دارد، حضور در انتخابات است. بیان این خواسته‌ها از طریق صندوق‌های رای، در واقع ابراز خواسته‌ها و نظرهای جامعه از طریق صندوق هم هست.

این کارشناس ارتباطات و رسانه با بیان اینکه «این تجربه‌ای بوده که جریان اصلاح‌طلبی به درستی توانسته از آن استفاده کند» گفت: به خصوص بعد از سال 88 علی‌رغم تمام محدودیت‌هایی که در برابر جریان اصلاح‌طلبی قرار گرفت، این جریان هم وارد انتخابات مجلس و هم انتخابات ریاست‌جمهوری شد و انتخاب هم کرد. درست است که گاهی گفته می‌شد انتخابش در چنین فضای سیاسی انتخاب بین بد و بدتر است اما در این انتخابات ریاست‌جمهوری گفته شد انتخاب بین راه و بیراهه بوده و انتخاب بین بد و بدتر نیست و تنها راهی که برای ایران وجود دارد پیمودن راه دشوار دموکراسی است. بیراهه‌ای که وجود دارد استفاده نکردن از این مسیر و قهر کردن یا عدم حضور یا برخورد ناآگاهانه در انتخابات است.

خانیکی ادامه داد: به نظر من؛ جریان اصلاحات را به عنوان یک جریان سیاسی با بسترها و ریشه‌های گسترده اجتماعی، فرهنگی و حتی اقتصادی باید شناخت که می‌خواهد از طریق پیمودن راه دموکراسی و توانمند کردن شهروندان با حضور خودشان در انتخابات مسیری را دنبال کند و بر موانعی هم که برای آن به وجود می‌آید غلبه کند؛ کما اینکه در سال 1392 دیدیم وقتی که آقای هاشمی رفسنجانی بعد از رد صلاحیت، در فاصله نسبتاً کوتاهی دو حرکت سنجیده کرد که اصلاحات و نقش آقای خاتمی در تدبیر این کار خیلی تعیین‌کننده بود.

خانیکی با اشاره به این دو حرکت سنجیده گفت: از یک طرف جلوی تشتت و پراکندگی آرا گرفته شد و آقای عارف از کاندیداتوری کنار رفت و در کنار آن از آقای روحانی که کاندیدای مطرح باقی مانده بود، حمایت شد و دیدیم که این انتخابات به ثمر رسید. برای انتخابات مجلس هم از بین همان کاندیداهایی که باقی مانده بودند و تایید صلاحیت شده بودند تا حد امکان لیست‌هایی مورد حمایت قرار گرفت و این به آن معناست که ظرفیت‌های جدیدی به اصلاحات اضافه می‌شود.

رئیس انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات با بیان اینکه «اصلاحات، محدود به تعداد خاصی از افراد اصلاح‌طلب نیست» گفت: اصلاحات یک جریان زاینده است و کسان دیگر و گروه‌های دیگری به آن می‌پیوندند و همین است که جریان اصلاح‌طلبی را در مجلس زنده می‌کند و در سال 96 می‌بینید که الگوی جدیدی از فعالیت‌های سیاسی خلق می‌شود درحالیکه کاندیدای اصلی اصلاح‌طلبان آقای روحانی به میدان می‌آید و در کنار ایشان آقای جهانگیری هم حضور دارد.

خانیکی تصریح کرد: این نشان می‌دهد که در درون دولت چه ظرفیت‌هایی برای آینده و فعالیت‌های گسترده اصلاحات وجود دارد و همانطور هم که دیدیم نتیجه‌اش این بود که نه تنها در انتخابات ریاست جمهوری بلکه در انتخابات شوراها هم باوجود همه ضعف‌ها و کاستی‌هایی که وجود داشت جامعه هم به اصلاحات رای اعتماد داد.

او با اشاره به دلیل حضور جهانگیری در انتخابات ریاست‌جمهوری گفت: حضور ایشان نوعی تضمین و بیمه‌ای برای این بود که جریان اصلاحات در هر شرایطی کاندیدا و نامزدی داشته باشد و در واقع نوعی پیشگیری نسبت به هر نوع محدودیتی نسبت به حضور آقای روحانی در انتخابات بود. برای همین باید کاندیدایی از جبهه اصلاحات وجود می‌داشت. از حضور آقای جهانگیری دو تاثیر مهم دیگر می‌توان گرفت؛ اینکه به هرحال این انتخاباتی بود که در آن دو نوع رویکرد و دو نوع تفکری که برای اداره کشور وجود دارد آمدند و خودشان را عرضه کردند. جریانی که می‌خواست همان مسیری که در عقلانیت و اصلاحات و اعتدال آغاز شده بود را ادامه دهد و جریان دیگری که می‌خواست این تفکر را متوقف کند و راه دیگری را برگزیند.

خانیکی ادامه داد: با نشان دادن این دو راه مشخص شد که نقش آقای جهانگیری بسیار موثر بود به خصوص باتوجه به اشرافی که به مسائل اجرایی کشور داشت نه تنها در این دولت بلکه از گذشته دور. در واقع آقای جهانگیری نماینده اصلاحات بود که سخن اصلاحات و دیدگاه اصلاح‌گرایان را به زبان آورد یعنی هم در دفاع از دولت و عملکرد دولت نقش موثری داشت و هم در طرح برنامه‌ها و دیدگاه‌های آینده. نکته آخر این بود که نشان داد بالاخره جریان اصلاحات فقط برای یک دوره برنامه ندارد بلکه می‌خواهد برای اداره کشور برنامه‌های دیگری هم داشته باشد و همانطور که در شعارهای مردم هم بود در واقع به میدان آمدن آقای دکتر جهانگیری نشانه‌ای از داشتن ظرفیتی است که در اصلاحات وجود دارد.

رئیس انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات با اشاره به پیش‌بینی آیت‌الله هاشمی رفسنجانی از انتخابات و مصاحبه‌ای که در آن گفته بود «حالا که مردم به این سطح از آگاهی رسیده‌اند می‌توانم راحت بمیرم»، تصریح کرد: یک ویژگی آقای هاشمی این بود که نوعا جزو سیاستمداران ناامید و مایوس به حساب نمی‌آمد و به این اعتبار همیشه به ظرفیت‌هایی که در جامعه وجود دارد، امید داشت.

او گفت: ایشان باوجود سن و سال بالا و حضور مستمر در عرصه‌های سیاسی و مدیریتی، نگاه روزآمدی به تحولات جامعه و جهان جدید داشت و به این اعتبار هم به نقش رسانه‌ها  به‌خصوص رسانه‌های جدید و شبکه‌های اجتماعی واقف بود و باتوجه به نقش موثر این شبکه‌ها در دنیای رسانه‌ای امروز، می‌توان گفت که در نگاه هاشمی اساسا انحصار رسانه‌ای و امکان محدود کردن جریان اطلاعات و آگاهی منتفی بود.

این کارشناس رسانه و ارتباطات ادامه داد: در چهارچوب این نگاه، یکی از عوامل خوش‌بینی ایشان به تحولات جامعه ما، حضور شهروندان در سطوح مختلف از شهر و روستا تا باسواد و کم سواد، فعالان سیاسی یا کاربران رسانه‌ای بود. آیت‌الله هاشمی حضور این طیف وسیع را عاملی می‌دید که خودبه‌خود جامعه را فعال و زنده می‌کند و می‌تواند نقش‌های یکسویه برخی رسانه‌ها مبنی بر اینکه می‌توان افکار عمومی را دستکاری کرد را از میدان خارج  کند.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.