• کدخبر: 651071
  • منبع: خبرآنلاین
  • نسخه چاپی

پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

یک تحلیلگر مسائل سیاسی می‌گوید:

سود تحریم انتخابات به جیب چه کسانی می‎رود؟

یک تحلیلگر مسائل سیاسی می‌گوید: عقل حکم می‌کند که انسان در مدیریت وضع موجود سمت و سوی مشارکت حداقلی خود را جدی بگیرد و بر اساس خردورزی سیاسی تلاش کند تا در بستر اراده ملی، آن را به مشارکت حداکثری پیوند بزند.

به گزارش جماران ، مهدی مطهرنیا در گفت‏‎وگو با خبرآنلاین، از فلسفه انتخابات سخن گفت و اظهار داشت: انتخابات تجلیگاه انعکاس اراده مردم در جهت تدبیر امور کشور در بستر مشارکت ملی است. به هر تقدیر عقل حکم می کند که انسان در مدیریت وضع موجود سمت و سوی مشارکت حداقلی خود را جدی بگیرد و بر اساس خردورزی  سیاسی تلاش کند تا در بستر اراده ملی، آنرا به مشارکت حداکثری پیوند بزند و لذا باید گفت که شرکت در انتخابات در چارچوب امکانات حداقلی نیز امری عقلایی است و معطوف به گسترش این حداقل، یک راه خردورزانه برای گسترش فضای تاثیر مشارکت ملی محسوب می شود. از این منظر شرکت در انتخابات یک رسالت ذاتی در ادبیات سیاسی محسوب می شود.

 

وی درباره چرایی حضور مردم پای صندوق های رای با وجود فشارهای زیاد اقتصادی اظهار کرد: معیشیت مردم، در حضور حداکثری مردم پای صندوق رای، تعالی و تکامل مادی نمی یابد؛ بلکه در بستر ایجاد فضای مناسب جهت حضور دولت‎هایی که می توانند حداکثر خدمت را داشته باشند، عمل می کند. ساختار قدرت در نظام جمهوری اسلامی، ساختاری است که درون خود، متناقض نماهایی را داشته است  که این متناقض نماها، تا حدود زیادی زمینه های حرکت دولت به عنوان قوه مجریه را در این ساختار، با چالش روبرو می سازد.

این استاد دانشگاه یادآور شد: به هر ترتیب باید بپذیریم که ما اکنون شاهد سه ساحت معنا دار در ساختار قدرت ایران هستیم: ملت، دولت و حکومت. دولت هر چند به معنی قوه مجریه است اما به معنای قدرت فائقه در ساختار نظام جمهوری اسلامی ایران نیست. دولت در همه کشورها به عنوان ساختار مسلط و فائقه عمل می کند نه بخشی از ساختار قدرت. این بدان معناست که ما نمی توانیم دولت در ایران را که دارای چهار مولفه حاکمیت، حکومت، مردم و سرزمین است بدانیم. دولت در نظام جمهوری اسلامی ایران بر نیروهای مسلح حاکمیت ندارد. همچنین بر قوای دیگر نظارت ندارد و هم ردیف با قوای دیگر محسوب می شود.

وی افزود: رییس جمهور به عنوان رییس قوه مجریه، رییس حکومت نیست؛ بلکه صرفا رییس قوه مجریه است. از این رو در ایران ساحت دیگری به نام ساحت حکومت وجود دارد. لذا هرگاه شکاف میان دولت و حکومت در نهان یا آشکار، چهره نشان دهد، دولت‌ها نمی توانند فعالیت زیادی در حیطه معیشت داشته باشند و اگر هم فعالیتی انجام شود، برجسته نمی شود.

این تحلیل گر مسائل سیاسی گفت: در دولت موسوم به دولت اصلاحات معیشت مردم از چه وضعی به وضعیت دیگری تغییر یافت؟ میزان تورم و رکود تا چه اندازه کاهش یافت؟ در سال 84 تا 92 چه میزان تورم به اقتصاد ایران تزریق شد؟ افزایش این توقعات فزاینده تنها در چارچوب نوع تعامل دولتها به عنوان قوه مجریه با کل ساختار حکومت به عنوان یک قدرت برتر در ساختار سیاسی ایران معنا پیدا می کند. لذا می بینیم که در دولت نهم و دهم شاهد هیچگونه نمایندگی توده های مردم از طریق ارکان قدرت نیستیم. ولی در دوران چهار ساله حسن روحانی می بینیم که بسیاری از ارکان قدرت،(حتی شهردار و مسئولان قوه قضاییه) در پی این پرسش هستند که چرا معیشت مردم بهتر نشده. این پرسشها را چرا در این دوره زمانی خاص مطرح می کنند؟ چرا در آن دوران پرسیده نمی شد؟

مطهرنیا یادآور شد: تجربه چهار دهه اخیر نشان داده که هر گاه مردم به میدان آمده اند و حداکثر قدرت خود را در دفاع از اندیشه ای که توانایی استفاده بالا از همین فرصتهای موجود در قانون اساسی را دارد به کار گرفته اند، توانسته اند وضعیت را به شکل مطلوبی تغییر دهند. اگر چه نتوانسته اند نسبت به ایده آلهایی که فراروی جامعه ایران ترسیم شده، گامهای بلندی بردارند، اما توانسته اند بسیاری از موارد موجود را مورد توجه قرار دهند. به طور نمونه در 8 سال دولتهای نهم و دهم یک قلم از کالای اساسی ایرانیان، یعنی نان که در محاوره ایرانیان و در ضرب المثلی می گویند که "نان، جان است"، شاهد افزایش800 درصدی آن بودیم. در حالی که در چهار سال اخیر، میزان تورم کاهش پیدا کرد و قیمت نان کمتر از 38 درصد افزایش پیدا کرد. اگر مسیر قبلی ادامه می یافت، الان باید حداقل قیمت نان 400 درصد افزایش می یافت. همین که با حضور مردم دولتی سر کار آمده که توانایی تغییر وضع پیشین را داشته و توانسته است که مانع از افزایش روبه رشد تورم شود، می توان گفت همان حضور مردم، این اثر را از خود بر جای گذاشته است. همین ممانعت از افزایش قیمتها را در مورد، دلار، سکه، مسکن و ... می توان مشاهده کرد".

این استاد دانشگاه تحریم انتخابات را منفعت بخش قشری خاص می داند و تصریح کرد: تحریم انتخابات در وضعیت کنونی، بیش از هر چیز در بیرون از جامعه ملی به نفع کسانی تمام می شود که اساسا با ایران و آینده ایران ضدیت دارند. دوم به نفع کسانی است که حضور حداقلی مردم را اساسا عامل پیروزی خود در انتخابات می دانند. اتفاقا هر دو اندیشه ظاهرا در تعارض با یکدیگر قرار دارند. عده ای پیروان سرسخت ایجاد فضای بسته در جامعه ملی هستند و همواره شرکت در انتخابات را یک تکلیف شمرده اند و همواره در انتخابات حضوری پر رنگ و پر شور و حداکثری داشته اند. این در حالی است که افراد دیگری که در بیرون به سر می برند نفس انتخابات را نفی کرده اند.

این استاد دانشگاه تأکید کرد: کسانی که با نظام ایران مخالفند انتخابات را تحریم می کنند و هزینه آن را به دوش کسانی می اندازند که درون ایران فعال هستند و خواهان اصلاح امور در ایران می باشند. در درون ایران هم، کسانی که خواهان بسته بودن نظام حاکم و ایجاد فضای انحصار طلبی در چارچوب های محافظه کارانه هستند با توجه به جایگاه رای دهندگانشان، حضور حداقلی را زمینه ساز حضور حداقلی خود در انتخابات می دانند. لذا به طور آشکارا یا پنهان زمینه های حضور حداقلی در انتخابات را فراهم می سازد. لذا دو سطح داخلی و بیرونی، در عین تعارض ایدئولوژیک (تعارض هدف)، حضور حداقلی بر اساس تحریم در انتخابات را توسط مردم و جامعه ملی ایران را به نفع خویش می دانند.

مطهرنیا در پایان یادآور شد: وقتی مردم حضور حداکثری خود، به ویژه رای های خاکستری در انتخابات را در قالب تحریم بیان می کنند، اجازه می دهند که جهت گیری انتخابی با حضور حداقلی، گرایش انتصابی پیدا کند چرا که حوزه حداکثری در انتخابات از سوی کسانی انجام می شود که اساسا نماینده نهادهای انتصابی محسوب می شوند.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
  • کدخبر: 651071
  • منبع: خبرآنلاین
  • نسخه چاپی
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.