به گزارش جماران، روزنامه شرق در گفت و گو با مرتضی مبلغ نوشت:
او معتقد است: یک بار در این کشور تجربه شد که تزریق پول چه فاجعهای به وجود میآورد؛ حالا این آقایان دوباره با همان روشها و وعده و وعیدهای تزریق پول وارد عرصه شدند که بسیار برای کشور فاجعهبار است.
قریب به ١٠ روز تا برگزاری انتخابات ریاستجمهوری باقی مانده است. این روزها بیش از آنکه به برنامههای کاندیداها پرداخته شود، فرصت صرف بیان شعارها میشود. عملکرد دولت یازدهم نیز مخصوصا در مناظرهها خیلی کم به مردم معرفی شده است. به نظر شما، کدامیک از عملکردهای دولت را میتوان عاملی مهم برای اعتماد مجدد ملت به او نشان داد؟
کشور در سال ٩٢ که دولت تحویل حسن روحانی شد با حجم زیادی از خرابیها، مشکلات و بحرانها در عرصه اقتصادی، اجتماعی و بهخصوص سیاست خارجی روبهرو بود. البته درباره اثر عملکردهای غلط مدیران قبل آنقدر گفته شده که لازم نیست دوباره آن را تکرار کنم. فقط این را بگویم که شرایط با استقرار دولت یازدهم به گونهای تغییر یافت که توانست قطار اجرائی کشور را که از ریل خود خارج شده بود به ریل بازگرداند که متأسفانه این اقدامات نادیده گرفته میشود.
مشکل نادیده گرفتهشدن این اقدامات را ناشی از چه میدانید؟
واقعیت این است که مخالفان حسن روحانی که بهشدت کار سیاهنمایی و تخریب را انجام میدهند، همواره دنبال این بودند تا مطالباتی را مطرح کنند که خود مسبب ایجاد مانع در برابر آن بودند و با این کار سعی کردند اقدامات روحانی را تحتالشعاع قرار دهند. من فکر میکنم که روحانی همین که توانست کشور را به حالت آرامش و ثبات برساند و هم اینکه فضای امید را ایجاد کند نمره ٢٠ میگیرد. یادمان هست که کابینه یازدهم چگونه انتخاب شد. در شرایطی که مجلس نهم روی کار بود و اجازه نمیداد هر مدیری که مورد قبول روحانی است روی کار بیاید، دولت توانست بخش اعظمی از مشکلات کشور را حلوفصل کند و کار بزرگی را انجام دهد. درست است که امروز رکودی نسبی بر کشور حاکم است اما در سال ٩٢ آن چیزی که کل جامعه و اقشار ضعیف را بهشدت رنج میداد تورم افسارگسیختهای بود که در نتیجه دولت ناکارآمد، هر روز به شکل فزایندهای تداوم پیدا میکرد. نرخ تورم تکرقمی در تاریخ جمهوری اسلامی بیسابقه است. این کار بزرگی بود که دولت در چهار سال توانست آن را انجام دهد.
شاید از همه این اقدامات مهمتر برجام باشد که آن هم به سرنوشت بقیه اقدامات دچار شد... واقعیت این است که مخالفان برجام به نحوی آن را مطرح کردند که انگار باید با برجام معجزه قرن رخ دهد. آنها سعی کردند نتیجه برجام را با ایجاد توقعات زیاد تحتالشعاع قرار دهند.
اما چه کسی است که فراموش کند که تحریمها چگونه اقتصاد کشور را فلج کرده بود، مسکن چگونه با سرعت به سراشیبی رفته بود و بسیاری دیگر از این مسائل که اگر تا امروز ادامه مییافت، معلوم نبود که بر سر کشور ما میآورد. قبل از برجام، هیچ نوع مبادله بینالمللی انجام نمیشد و تمام تبادلات اقتصادی با مشکلات جدی روبهرو و مصیبتهای بزرگی در این زمینه برای کشور ایجاد شده بود. در نتیجه این امر تمام دشمنان ما حق ایران را برای رسیدن به انرژی هستهای به رسمیت شناختند. تمام قطعنامههای سازمان ملل یکجا برداشته شد و ایران از فصل ٧ منشور ملل متحد خارج شد. این مورد در تاریخ سازمان ملل بیسابقه بود. تاکنون کشوری نبوده که با یک قیام و قعود در شورای امنیت از بند قطعنامههای ملل متحد خارج شود.
تاکنون دو دور از مناظرات تلویزیونی برگزار شده است ارزیابی شما از سبک موضعگیری و نقد رقبای اصولگرای روحانی چیست؟
به نظر من در این مناظرهها دو نکته اساسی وجود داشت. یکی اینکه متأسفانه رقبای اصولگرا با یک روشهای تجربهشده، سوخته و بسیار مخرب برای کشور و نظام وارد عرصه شدهاند و آن وعدهها توخالی، پوپولیستی و عوامفریبانه است. یک بار در این کشور تجربه شد که تزریق پول چه فاجعهای به وجود میآورد و چه مصیبتهایی بهخصوص برای همان اشخاص ضعیف که مخاطبان اصلی این کاندیداها هستند ایجاد میکند. این آقایان دوباره با همان روشها و وعده و وعیدهای تزریق پول وارد عرصه شدهاند؛ که بسیار برای کشور فاجعهبار است. وعدههای عجیب و غریب و توخالی بدون اینکه نشان دهند که چقدر عملیاتی است. ایجاد پنج میلیون شغل در کشور یک حرف بدون پشتوانه است. با هر نوع مدیریتی که فکر کنید انجام آن غیرممکن است. یکی از آقایان میگوید ما با یک میلیون تُن تولیدات پتروشیمی ٢٠٠ هزار شغل مستقیم و ٤٠٠ هزار شغل غیرمستقیم ایجاد میکنیم.
به نظر من همین یک مورد کافی است که این فرد بیکفایتی و بیاطلاعی خود از واقعیتها را اثبات کند. این حرفهای عجیبوغریب و غیرواقعی چیزی جز عوامفریبی نیست. اگر کسی دلش برای دردمندان و نظام بسوزد به خودش اجازه نمیدهد که اینگونه آنها را فریب دهد. یکی دیگر از آقایان هم که همه اطرافیانش همان مدیران ارشد آن هشت سال کذایی هستند که مسببان اصلی آسیب به کشور بهشمار میآیند. حال اگر اینها بخواهند بازتولید همان جریان باشند رویکارآمدنشان میتواند تکرار فجیعتر آن دوران باشد.
انتقاد شما به این مناظره چه بود؟
همه کاندیداها کلیگویی میکنند. بعد از گذشت ٤٠ سال از پیروزی انقلاب انتظار میرود که همه نامزدها برنامههای دقیق و عالمانه و کارشناسانه خود را مطرح و سایر کاندیداها هم آن را نقد کنند، اما متأسفانه این اتفاق نمیافتد و راهبرد سیاهنمایی و تخریب که چند سال پیش از سوی جریانی اصولگرا دنبال میشد، در این مناظرهها هم بهشدت خود را نشان میدهد و بهطورطبیعی جریان مناظره به جریان مچگیری که یکی از آفتهای مناظرات است تبدیل شده.
به نظر شما روحانی در مناظره روز جمعه که آخرین دور مناظرات تلویزیونی است باید چگونه حضور یابد؟
به نظر من چند نکته کلیدی را نباید فراموش کرد؛ یکی اینکه خیلی از مسائل باید برای مردم روشن شود. باید فجایع شعارهای توخالی و غیرواقعگرایانه و از همه مهمتر پولدادن به مردم برای همه بازگو شود. هرچند مردم ایران آگاه هستند و یکبار این شعارها را تجربه کردهاند، ولی باز هم باید بهخوبی به آنان توضیح داده شود. نکته دیگر که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که جریان رقیب بهگونه ظریفی جای پاسخگو و سؤالکننده را عوض کرده است، درحالیکه جریان اصولگرا باید تا دو دهه پاسخگوی عملکرد هشت سال گذشته خودشان و خرابیهایی که بر کشور وارد شد باشند.
واقعیت این است که تمام انتقاداتی را که به دولت وارد میکنند مربوط به عملکرد خودشان است. روحانی و جهانگیری باید در جوابشان به رقبا بگویند که این شما بودید که باعث مشکل شدید و ما در طول این چهار سال سعی کردهایم آواربرداری کنیم.
سومین نکته هم که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که روحانی و جهانگیری ولو در فضای نامناسبی که اصولگرایان در مناظرهها ایجاد میکنند باید برنامههای دولت آینده را هم اعلام کنند. بهخصوص این مورد باید به مردم گفته شود که اگر در این دولت بهواسطه مجلس نهم نتوانست نیروهای توانمندی را تعیین کند با حضور مجلس دهم، کابینه قدرتمندی تشکیل خواهد داد تا بتوانند برنامههای دولت را بهخوبی پیش ببرند.
پیشبینی شما از آرای حسن روحانی در انتخابات پیشرو چیست؟
جامعه همه روشهای تبلیغاتی را در انتخابات گذشته تجربه کرده است. ما امروز چیز جدیدی در عرصه انتخابات نمیبینیم. درواقع پدیده جدیدی نداریم که کسی بیاید و حرفهای نو و جدیدی بزند تا جامعه بخواهد نسبت به آن اقبال نشان دهد. رقبای اصولگرا همان روشهای گذشته را پیش کشیدهاند، آنهم به شکل کپیبرداری. دولت هم که ساری و جاری است. بنابراین چون جامعه همه اینها را تجربه کرده و فهمیده که چه کسانی دلسوزانه برایشان کار میکنند، از وعدهووعیدهای کاذب پرهیز میکنند، کشور را به سمت آرامش و اعتدال پیش میبرند و به دنبال گشایشهای بیشتر در کشور هستند، اقبال خوبی به روحانی خواهند داشت و بهطورقاطع روحانی برنده انتخابات خواهد بود.