روزنامه شهروند که روز چهارشنبه گفتوگویی با اسدالله بادامچیان منتشر کرده بود، با انتشار گفتوگویی جدید با این عضو ارشد حزب موتلفه اعلام کرد که آن گفتوگو اشتباه و محصول یک خطای انسانی بوده است.
به گزارش جماران ، «شهروند» نوشت: متاسفانه روز گذشته در فرآیند انتشار روزنامه به دلیل خطای انسانی متن گفتوگوی شخص دیگری به نام جناب آقای اسدلله بادامچیان به چاپ رسید که بدین وسیله ضمن عذرخواهی از ایشان و خوانندگان محترم روزنامه متن اصلی گفتوگو با عضو ارشد حزب موتلفه اسلامی منتشر میشود.
* مهمترین تفاوتی که نسبت به قبل از سال ٩٢ دیده میشود که دولت روحانی انجام داده چه بوده است؟
بسم الله الرحمن الرحیم. با تبریک ایام مبارک رجب و شعبان به تمام خوانندگان محترم، من در رابطه با مساله دولت در ایران، اصولا دولتها همهشان چون منتخب مردم هستند و تنفیذ ولیفقیه را دارند از مشروعیت و مقبولیت برخوردارند. به همین علت در عملکرد شان نقاط مثبت و منفی مورد نظارت و نگاه مردم قرار میگیرد. دولت آقای روحانی هم مثل دیگر دولتها است. یعنی نقاط مثبت دارد و نقاط ضعف هم دارد به همین علت دولت بعدی هم باید هم نقاط مثبت ایشان را استمرار ببخشد و هم نقاط ضعف را برکنار کند.
* میدانید سوال بیشتر درباره تفاوتهای جامعه نسبت به سال ٩٢، مثلا تنشهایی که آنزمان بود و اکنون ...
همیشه در انتخابات ما نوعی مسابقه بوده و هست. با هم تلاش میکنند چون هر کسی معتقد است حق با اوست که رئیسجمهوری یا رئیس مجلس شود. بخشی هم البته رسوبات آن انتخابات غربی است که باقی مانده از جمله اینکه فرد، یک فرد دیگر را تخریب کند و تهاجم کند، روشهای تبلیغاتی خاص را به کار بگیرد. پس این در جامعه ما است. اما از یک طرف جامعه یک تفاوتی با نظام کشورهای غربی دارد. در کشورهای غربی، نظام لیبرال دمکراسی سرمایه داری آنها جا افتاده است گر چه در حال حاضر به شدت دچار بحران است که نمود بحران در اتحادیه اروپا معلوم است. پس این مساله که ما در انتخابات ایران انواع و اقسام دیدگاه را داریم صحیح است. همه خود را حق میدانند و میخواهند به مقام برسند. حالا در سال ٩٢ باز دعوا برای بعضی بر سر قدرت و برای بعضیها بر سر خدمت بود از این بین مردم به جناب دکتر روحانی رأی دادند که میگفت با آرامش میخواهم تدبیر کنم و امید به جامعه بدهم. ایشان در آن فضا رأی آورد چون که ذهنیت نسبت به دولت آقای احمدینژاد به نحوی بود که در روابط بینالملل ما تندرو است. میآید مساله هلوکاست را مطرح میکند و چیزهای دیگری که الان ضرورتی برایش ندارد، حال آنکه آقای روحانی گفت من میانهرو هستم، اما از آن روز تا به امروز این میانهروی آقای روحانی هم به سرنوشت انقلابیگری دولت قبلی و یا اصلاح طلبی دولت قبلتر مواجه شده است . لذا در حال حاضر آقای روحانی دارای آن موقعیت نیست .
* آیا آقای روحانی موفق به کاهش تنشها نسبت به سالهای قبل از خود شد؟ امنیتیبودن را از بین برده است؟
خیر. جامعه ما اصلا امنیتی نبود که آقای روحانی بخواهد از بین ببرد. جامعه ما همیشه یک جامعه آزاد بوده است. البته دولتها وقتی سر کار میآیند، مثلا حتی آقای بازرگان که میآید بر سرکار و میگوید عنصر حزب توده آقای ابراهیم یونسی بشود استاندار کردستان در حالی که توده اییها با آن میجنگیدند این خط مشی آقای بازرگان بود نه مورد قبول ملت. در ایران این مساله امنیتی نیست، کی مساله را امنیتی میکند؟ کسانی که علیه نظام فعالیت میکنند.
مساله دوم این که آیا تنشها را کم کرد؟ خیر بلکه تنش ها را قویتر کرده که در این انتخابات خودش را نشان میدهد. یعنی آقای روحانی نتوانست گروه آقای احمدینژاد را به طرف میانهروی بیاورد و اقناعشان کند.
* آیا به نظرتان آقای میرسلیم موفق میشود این کار را انجام دهد؟
بله چون آقای میرسلیم تنها شخص خودش نیست، نامزد حزب موتلفه است با قدمت نیم قرن که در تمام این مدت در تعامل با گروه ها با آرامش کار کرده است.
* امکان دارد آقای میرسلیم کنار بکشد؟
بستگی دارد ببینیم در آینده چه اتفاقی رخ میدهد.
* حزب نظرش چیست؟
ما به دنبال این هستیم که برسیم به اینجا که آن فردی که شایستهترین است انتخاب شود اما اگر به اینجا برسیم که شایستهترین آرای لازم را ندارد اما یک شایسته به قول آقایان صالح بتواند رأی بیاورد ما میرویم به سمت آن صالح رأیآور.
* جمنا را چگونه میبینید؟
جمنا یک حرکت بسیار خوبی بود در جهت وحدت، شعارهای خوبی میداد، افراد را جمع کرد و باعث شد در سراسر کشور این اختلافاتی که به علت همین رفتار و روشه های تقابلی گروه های سیاسی پدید آمده بود آرام شود.
* آیا اصولگرایان همچنان این اتحاد را دارا هستند؟ یعنی تندروها و میانهروها.
ببینید ما در اصولگرایی یک سری جریان ارزشگرایی داریم که باید به وحدت برسند، اما چند مسئله در این میان پیش میآید، یکی اینکه بعضیها واقعا باور میکنند که خودشان میتوانند این اصولگرایی را اجرا کنند و اگر بروند کنار اصولگرایی از بین رفته است .این ذهنیت وجود دارد. یک مشکل دوم این است که بعضی از دوستان که نامزد میشوند احساس میکنند که اگر بروند کنار حیثیتشان از بین میرود و آسیب میبیند، به همین دلیل باقی میمانند و آرای ما متفرق میشود.
اما من یک نکته اساسیتر بگویم، اینهایی که تصور میکنند ما به خاطر تفرقه و تعدد رأی نمیآوریم، اشتباه میکنند، چون جامعه یک خواست پنهان و خاموش دارد که در بزنگاهها خود را نشان میدهد مثلا در خصوص آقای حجتالاسلام و المسلمین ناطق نوری همه تفاهم کرده بودیم اما رأی نیاورد، چرا رأی نیاورد من هشت ماه قبل در تحلیلی که هنوز آقای خاتمی هم نیامده بود برای حزب نوشتم که مکتوب هم هست، که جامعه به چهره دیگری نیاز دارد به غیر از آقای هاشمی و ناطق و سایرین. میخواهم بگویم که پس آن چیزی که نهاد جامعه میخواهد رأی میآورد و لاغیر، اینکه ۵ تا و دو تا و چهار تا نامزد تاثیر زیادی دارد را من قبول ندارم.
* با توجه به رد صلاحیت احمدینژاد آینده سیاسی احمدینژاد را چگونه میبینید؟
اگر با همین روش پیش برود سقوط محض است.
* نظرتان درباره آقای بقایی؟
اصلا به حساب نمیآید.
* با توجه به فضایی که در جامعه داریم رئیسجمهور دولت دوازدهم چه کسی است؟
نمیدانم، پای ملت است. من به عنوان تحلیلگر سیاسی معتقدم آقای مهندس میرسلیم.