به گزارش جماران، دنیای اقتصاد در یادداشتی به قلم مهدی نصرتی اقتصاددان نوشت:

بعضی از کاندیداهای محترم وعده سه برابر کردن یارانه، بیکارانه به همه افراد بالای 18سال، وام ازدواج 20میلیونی و از این قبیل داده‌اند که باید دید چه راه هایی برای تامین پول این وعده ها وجود دارد.

1- حذف یارانه دوسوم از مردم به نفع یک سوم باقی‌مانده: راه خوبی است به شرطی که کاندیداهای ریاست‌جمهوری به صراحت و شفافیت اعلام کنند قرار است یارانه دوسوم مردم قطع شود.

2- افزایش چندبرابری قیمت بنزین، آب، برق و گاز: این هم راه بدی نیست منتها فورا قابل اجرا نیست و به مردم باید زمان داده شود که بتوانند وسایل پرمصرف خود را با وسایل کم‌مصرف جایگزین کنند. خود این جایگزین کردن هم کلی هزینه دارد.

3- افزایش شدید قیمت دلار: بعضی از صادرکنندگان خیلی این راه را دوست دارند؛ ولی اکثر مردم از این روش خوششان نمی‌آید.

4- چاپ اسکناس و ایجاد پول بدون پشتوانه: راحت‌ترین و خطرناک‌ترین راه است. فورا منجر به گرانی‌های بسیار شدید همچون ونزوئلا خواهد شد که پر از ناامنی و قتل و غارت است. این راه بیشتر از همه به ضرر اقشار ضعیف و کم‌درآمد خواهد بود که ثروت و دارایی‌های با ارزش کمتری دارند. به‌طور خلاصه اگر این راه اجرا شود، فاتحه اقتصاد کشور را باید خواند!

5- حذف یا کاهش شدید خدمات عمومی مثل بیمارستان، مدرسه، واکسن رایگان و از این قبیل: این راه هم بیش از همه به ضرر اقشار کم‌درآمد می‌شود که از خدمات عمومی استفاده می‌کنند و مجبور خواهند شد چند برابر پول دریافتی را خرج موضوعات اولیه مثل درمان، آموزش و... کنند.

6- فروش دارایی‌ها و سرمایه‌های دولت و کشور: این راه هم مثل این است که کسی خانه و فرش زیرپایش را بفروشد و خرج سفر تفریحی و چلوکباب کند.

علاوه‌بر این راه‌حل‌های عملیاتی و قابل اجرا، یکسری راه‌حل‌های‌ تخیلی هم می‌توان اضافه کرد. راه‌هایی مثل افزایش بهره‌وری، جلوگیری از فرار مالیاتی و از این قبیل که کار یک‌سال و دو سال نیست و زمان‌بر است. اما نکته اینجاست کسانی که با وعده یارانه بیشتر رای می‌دهند، چنین صبری ندارند و از فردای انتخابات، یارانه سه برابری‌‌شان را می‌خواهند. بنابراین خواهش از شما خواننده محترم این است که این موارد را با مردمی که به این وعده‌ها دلخوش کرده‌اند، در میان بگذارید.

پی نوشت:

ذکر دو نکته درباره این مقاله لازم است. ماهیت عوام‌فریبانه وعده‌های داده شده و مخاطبانی که جذب آنها می‌شوند، این الزام را ایجاد می‌کند که برای پاسخگویی به آنها از زبانی بسیار ساده و البته مبتنی‌بر علم اقتصاد استفاده کنیم. بنابراین این مقاله اولا در نهایت اختصار بیان شد. ثانیا تعمدا و مسامحتا به جای عباراتی چون افزایش پایه پولی و ابرتورم، از کلمات بسیار ساده‌ای مثل چاپ اسکناس و گرانی شدید استفاده شد تا برای عموم مردم قابل درک
باشد.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.