در زندان کسانی هستند که خیلی خالیبندی میکنند، به آنها میگویند که این به کارت عکس تو نمیخورد! /مثلا دلهدزدی کرده، اما در بند عمومی گفته که من دو تا بانک زدم! آنجا میگویند که به کارت عکس تو نمیخورد! حالا اینها به کارت عکس آقای قالیباف نمیخورد!
به گزارش جماران، روزنامه شرق در گفت و گو با عباس عبدی نوشت:
تلاش قالیباف و رئیسی برای جذب آرای کدام طبقه است؟
سعی آنها این است که کسانی را که موضوع اقتصاد برایشان مهم است، جلب کنند، فقط به یک طبقه خاص توجه نکردهاند. در واقع در ذهن آنها کاری که احمدینژاد انجام داد، نقش بسته است. احمدینژاد برای خود یک «کاست قدرت» تعریف کرد؛ بعد آن را نشانه گرفت و در کنار این نشانهگرفتن؛ آن اتفاق افتاد (جلب بدنه). اما اینکه در عمل چه اتفاقی میافتد، فکر میکنم بخشهایی از دهکهای یک تا چهار و پنج را نشانه گرفتند تا بتوانند نظر آنها را جلب کنند.
با توجه به خاستگاهی که آقای قالیباف یا رئیسی دارند آیا اساسا میتوانند رأی این گروه را جذب کنند؟
خاستگاه فقط یکی از دلایل است که این اعتماد را در مخاطب به وجود نمیآورد. دیگر اینکه مردم تجربه این شعارها را دارند که البته تجربه ناموفقی بوده و به نفع آنها نیست (با فرض اینکه اجرا شود). اساسا زمینههای عینی تحقق این شعارها هم وجود ندارد. احمدینژاد وقتی حرفی میزد، همه میدانستند که او کار غیرقانونی هم انجام میدهد؛ همچنان که داد. مثلا یارانهها قانونا ١٥ هزار تومان بود، اما او ٤٥ هزار تومان پرداخت کرد. اما امکان ندارد این نامزدها این کار را انجام بدهند، این چهرهها اگر بخواهند یارانه را سهبرابر کنند، باید قیمت بنزین را به لیتری ٧،٨ هزار تومان افزایش بدهند تا بتوانند منبع این یارانه را تأمین کنند که عملا سیستم به آنها این اجازه را نمیدهد؛ چراکه باید قیمت گاز، برق و آب هم چهار، پنج برابر شود که بتوان منبع این یارانه را تأمین کرد؛ بنابراین شعارهای این نامزدها عملا عملیاتی نخواهد شد.
فکر میکنید جامعه به این شعارهای پوپولیستی اقبالی نشان میدهد و اگر استقبال نکند، به مفهوم این است که جامعه ما از پوپولیسم عبور کرده است؟
نمیشود چنین گفت؛ چون پوپولیسم همیشه یک زمینههایی دارد و هنوز هم ممکن است یک جاهایی جواب بدهد. اما مشکل این است آقای قالیباف اصلا نمیتواند این کار را بکند. کسی که افتخارش پل صدر است، چطور میتواند از پوپولیسم دفاع کند. احمدینژاد آش پخش میکرد. اما کسی که کنار پل صدر یا پل طبیعت عکس میگیرد که نمیتواند از این دست شعارها ارائه بدهد. این (ژستها) هیچ ربطی به توده مردم فرودست ندارد. یک اصطلاح بین زندانیان رواج دارد و مرسوم است. در زندان (بندهای عمومی) کسانی هستند که خیلی خالیبندی میکنند، به آنها میگویند که این به کارت عکس تو نمیخورد! کارت عکس برگهای است که عنوان اتهامی را مینویسند و آنها اتهام آن زندانی را دیدهاند. مثلا دلهدزدی کرده، اما در بند عمومی گفته که من دو تا بانک زدم! آنجا میگویند که به کارت عکس تو نمیخورد! حالا اینها به کارت عکس آقای قالیباف نمیخورد!
فکر میکنید وضعیت آرای منفی نامزدها چگونه است؟
آرای منفی در این دوره زیاد است و این نشان میدهد تخریب دیگری، هیچ کمکی به فرد نمیکند. یعنی اگر الف، ب را تخریب کند، به الف هیچ کمکی نمیشود؛ بلکه باید ایجابی درباره خود کار کند. اما نامزدهای اصولگرا چون مطلبی برای عرضه ندارند و قادر نیستند که خود را ایجابی تعریف کنند، به تخریب روی میآورند.
فکر میکنید که آرای منفی آقای قالیباف و رئیسی با توجه به نظرسنجیها و آنچه حاصل مناظره اول بوده است، بیشتر از آرای منفی روحانی است؟
سنجیدن آرای منفی سخت است. حداقل رأی منفی آقای قالیباف حول و حوش چهلوخردهای درصد است و همین کار قالیباف را بهویژه در تهران سخت میکند. فکر میکنم در شرایط کنونی شانسی ندارد.
در شهرستانها چطور؟
خیلی اطلاعی درباره آن ندارم.
آیا این شعارهای پوپولیستی در شهرستانها میتواند منشأ اثر باشد؟
اینکه میتواند کمک کند یا نکند یا باعث رأیدادن بشود یا نشود، بحث دیگری است. اما اینکه بتواند اثر تعیینکننده داشته باشد یا نه، فکر نمیکنم چنین باشد. روحانی و جهانگیری بهراحتی میتوانند نشان دهند این شعارها پوچ است و مجلس نمیپذیرد و مستلزم افزایش چندبرابری قیمت بنزین است. در نهایت اما، مردم هم حاضر نمیشوند تورم ٤٠درصدی را تحمل کنند. الان دو، سه سال است که مردم به تورم پایین عادت کردهاند و اقتصاد خود را با این شرایط منطبق کرده است. دیگر کسی نمیتواند تورم ٤٠ و ٥٠درصدی را تحمل کند.
سعی آنها این است که کسانی را که موضوع اقتصاد برایشان مهم است، جلب کنند، فقط به یک طبقه خاص توجه نکردهاند. در واقع در ذهن آنها کاری که احمدینژاد انجام داد، نقش بسته است. احمدینژاد برای خود یک «کاست قدرت» تعریف کرد؛ بعد آن را نشانه گرفت و در کنار این نشانهگرفتن؛ آن اتفاق افتاد (جلب بدنه). اما اینکه در عمل چه اتفاقی میافتد، فکر میکنم بخشهایی از دهکهای یک تا چهار و پنج را نشانه گرفتند تا بتوانند نظر آنها را جلب کنند.
با توجه به خاستگاهی که آقای قالیباف یا رئیسی دارند آیا اساسا میتوانند رأی این گروه را جذب کنند؟
خاستگاه فقط یکی از دلایل است که این اعتماد را در مخاطب به وجود نمیآورد. دیگر اینکه مردم تجربه این شعارها را دارند که البته تجربه ناموفقی بوده و به نفع آنها نیست (با فرض اینکه اجرا شود). اساسا زمینههای عینی تحقق این شعارها هم وجود ندارد. احمدینژاد وقتی حرفی میزد، همه میدانستند که او کار غیرقانونی هم انجام میدهد؛ همچنان که داد. مثلا یارانهها قانونا ١٥ هزار تومان بود، اما او ٤٥ هزار تومان پرداخت کرد. اما امکان ندارد این نامزدها این کار را انجام بدهند، این چهرهها اگر بخواهند یارانه را سهبرابر کنند، باید قیمت بنزین را به لیتری ٧،٨ هزار تومان افزایش بدهند تا بتوانند منبع این یارانه را تأمین کنند که عملا سیستم به آنها این اجازه را نمیدهد؛ چراکه باید قیمت گاز، برق و آب هم چهار، پنج برابر شود که بتوان منبع این یارانه را تأمین کرد؛ بنابراین شعارهای این نامزدها عملا عملیاتی نخواهد شد.
فکر میکنید جامعه به این شعارهای پوپولیستی اقبالی نشان میدهد و اگر استقبال نکند، به مفهوم این است که جامعه ما از پوپولیسم عبور کرده است؟
نمیشود چنین گفت؛ چون پوپولیسم همیشه یک زمینههایی دارد و هنوز هم ممکن است یک جاهایی جواب بدهد. اما مشکل این است آقای قالیباف اصلا نمیتواند این کار را بکند. کسی که افتخارش پل صدر است، چطور میتواند از پوپولیسم دفاع کند. احمدینژاد آش پخش میکرد. اما کسی که کنار پل صدر یا پل طبیعت عکس میگیرد که نمیتواند از این دست شعارها ارائه بدهد. این (ژستها) هیچ ربطی به توده مردم فرودست ندارد. یک اصطلاح بین زندانیان رواج دارد و مرسوم است. در زندان (بندهای عمومی) کسانی هستند که خیلی خالیبندی میکنند، به آنها میگویند که این به کارت عکس تو نمیخورد! کارت عکس برگهای است که عنوان اتهامی را مینویسند و آنها اتهام آن زندانی را دیدهاند. مثلا دلهدزدی کرده، اما در بند عمومی گفته که من دو تا بانک زدم! آنجا میگویند که به کارت عکس تو نمیخورد! حالا اینها به کارت عکس آقای قالیباف نمیخورد!
فکر میکنید وضعیت آرای منفی نامزدها چگونه است؟
آرای منفی در این دوره زیاد است و این نشان میدهد تخریب دیگری، هیچ کمکی به فرد نمیکند. یعنی اگر الف، ب را تخریب کند، به الف هیچ کمکی نمیشود؛ بلکه باید ایجابی درباره خود کار کند. اما نامزدهای اصولگرا چون مطلبی برای عرضه ندارند و قادر نیستند که خود را ایجابی تعریف کنند، به تخریب روی میآورند.
فکر میکنید که آرای منفی آقای قالیباف و رئیسی با توجه به نظرسنجیها و آنچه حاصل مناظره اول بوده است، بیشتر از آرای منفی روحانی است؟
سنجیدن آرای منفی سخت است. حداقل رأی منفی آقای قالیباف حول و حوش چهلوخردهای درصد است و همین کار قالیباف را بهویژه در تهران سخت میکند. فکر میکنم در شرایط کنونی شانسی ندارد.
در شهرستانها چطور؟
خیلی اطلاعی درباره آن ندارم.
آیا این شعارهای پوپولیستی در شهرستانها میتواند منشأ اثر باشد؟
اینکه میتواند کمک کند یا نکند یا باعث رأیدادن بشود یا نشود، بحث دیگری است. اما اینکه بتواند اثر تعیینکننده داشته باشد یا نه، فکر نمیکنم چنین باشد. روحانی و جهانگیری بهراحتی میتوانند نشان دهند این شعارها پوچ است و مجلس نمیپذیرد و مستلزم افزایش چندبرابری قیمت بنزین است. در نهایت اما، مردم هم حاضر نمیشوند تورم ٤٠درصدی را تحمل کنند. الان دو، سه سال است که مردم به تورم پایین عادت کردهاند و اقتصاد خود را با این شرایط منطبق کرده است. دیگر کسی نمیتواند تورم ٤٠ و ٥٠درصدی را تحمل کند.
کپی شد