جریان‌های بی‌شناسنامه روزی از امام عظیم الشان و انقلاب اسلامی و فرزندان واقعی امام گذشتند و قابل پیش‌بینی بود که بعداً آسانتر از رهبری عبور می‌کنند، و خدایی ناکرده اگر هدایت نشوند روزی از جمهوری اسلامی به تمامه گذر خواهند کرد.

به گزارش جماران، ابوالفضل فاتح با اشاره به تجربه‌ی سالهای پس از ۸۴ و برای پیشگیری از نضج و ظهور جریانات بی‌شناسنامه در یادداشتی نوشت:
 
 
... اما دلیل نگرانی، نامزدی یک فرد و تاثیرات آنان بر انتخابات پیش روی نیست که اهمیت چندانی ندارد، آنان اگر سر به قانون و صداقت گذارند، به اندازه‌ی دیگران در چارچوبب قانون حق حیات سیاسی دارند. نگرانی اساسی همچون گذشته، مشروعیت بخشی به جریان‌های بی‌شناسنامه و با هویت مبهم است که می‌تواند آینده‌ی کشور و نظام را دچار چالش‌های جدی‌تری کند. جریان‌های بی‌شناسنامه روزی از امام عظیم الشان و انقلاب اسلامی و فرزندان واقعی امام گذشتند و قابل پیش‌بینی بود که بعداً آسانتر از رهبری عبور می‌کنند، و خدایی ناکرده اگر هدایت نشوند روزی از جمهوری اسلامی به تمامه گذر خواهند کرد. به نظرم می‌رسد این جریان‌های بی‌شناسنامه هنوز همه‌ی انگیزه‌ها و دیدگاه‌هایشان را آشکار نکرده و سخنان بهت‌آفرین و جنجال‌سازشان را ایراد نکرده‌اند، و چه بسا شعارهایی به میان خواهند آورد که در هیچ کجای سپهر سیاسی انقلاب اسلامی و حتی ملی‌گرایی ایرانی شنیده نشده باشد، تا شاید بتوانند از این طریق بخشی از ملت را فریفته و جریان‌های توده‌ای را با خود همراه سازند. آنان دارای عقبه‌ی سیاسی و مذهبی روشنی نیستند و معلوم نیست در کجای جغرافیای سیاسی کشور تفسیر می‌شوند و به کدام قانون سر فرو می‌نهند. تجربه نشان می‌دهد چنین جریاناتی در معرض و خطر تذبذب دائمی، انکار گذشته و حتی جهش ایدئولوژیک قرار دارند ...
 
با توجه به تجربه‌ی سالهای پس از ۸۴ و برای پیشگیری از نضج و ظهور جریانات بی‌شناسنامه:
 
–  امید می‌رود هرگونه سیاست زدگی، و عمل جناحی، سلیقه‌ای و باندی نهادهای ناظر و مداخلات ناموجه در انتخابات یک سره کنار نهاده شود تا اشتباهات گذشته تکرار نشده و جای حق و ناحق معاوضه نشود. بخش مهمی از حوادث سال ۸۸، ریشه در بی‌اعتنایی نهادهای ناظر به تخلفات محرز یکی از نامزدها و حامیان پنهان و آشکارش داشت، و البته متاسفانه بخشی از ناظرین و داوران خود به مثابه ستاد همان نامزد بودند. نظارتی که خود را استصوابی می‌داند، مسوولیت هر گونه تخلف از جمله سوء استفاده از بیت المال و تریبون‌های عمومی و نهادهای خاص را نیز بر عهده دارد ... اعتراف به اشتباه، نخستین گام پیشگیری از تکرار خطا در آینده است.
 
–  امید می‌رود جناح اصول‌گرا به اصول اعلام شده‌ی خود بازگردد و به رقابت قانونی تن دهد. اگر همچنان بخواهند بر مبنای روش‌های غیر عادلانه، دوپینگی و رانتی به قدرت دست یافته و حریف را بر خلاف قانون و با بهره‌گیری از نهادهای بالادستی قدرت در تنگنا و حذف قرار دهند، دامنه‌ی اصلاح امور کشور با تاخیری طولانی و پر خسارت مواجه خواهد شد و زمینه برای فرصت‌طلبان باز خواهد ماند.
 
– امید می‌رود گفت و گو و تعامل ملی مطمح نظر همگان قرار گیرد به ویژه جناح اصلاح طلب که البته در این سال‌ها در معرض حذف غیر قانونی قرار داشته است و دولت آقای روحانی، که به رغم همه‌ی مشکلات و دشواری‌ها ان شاء الله فرصت تداوم خواهد یافت، با رویکرد گفت و گو و همدلی با عقلای جریان اصول‌گرا و سایر نخبگان مستقل و نهادهای تحت گرایش آنان، بازسازی پهنه‌ی سیاسی کشور را مد نظر قرار داده و هر دو جریان اصلی در شعار و عمل با هرگونه تمامیت خواهی و افراط از سوی هر فرد و جریان از جمله درون خویش، مخالفت کنند و قانون و شفافیت را وجهه‌ی همت هر گونه رقابت قرار دهند و فضا را برای همه‌ی متواضعان در برابر قانون بازکنند، تا دیگر فضا برای جریانات بی‌شناسنامه گشوده نشود.
 
– امید می‌رود همه و در هر سطحی در برابر اقدامات خود پاسخگو باشند و امروز که نتایج عملکرد دولت هشت ساله‌ی جریان انحراف آشکار شده است، آنان که با سکوت یا تاییدات خود بخشی بزرگ از ملت را به اشتباه انداختند، عذرخواهی و جبران مافات کنند و خطاکاران زخم دل‌های شکسته و آبروهای به بازی گرفته و شخصیت‌های حذف شده را مرهم نهند تا هیچ کس نتواند از هزینه‌ی حمایت‌های ناموجه خود از هر جریان مخرب به آسانی طفره رفته و سیاست حاشا پیشه کند.
 
– امید می‌رود حقوق آحاد ملت به رسمیت شناخته شده و هرگونه تبعیض غیرقانونی در هر عرصه‌ای از جمله رقابت‌های انتخاباتی از میان برداشته شود و ملت به ما هو ملت، بر سرنوشت خود حاکم باشد.
 
– امید می‌رود، همه‌ی مقامات و جناح‌ها، سلامت اقتصادی و سیاسی را وجهه‌ی همت قرار داده و نهادهای ذیربط حکومت بدون هر گونه ملاحظه، دست اربابان قدرت را از دست درازی به ثروت‌های ملی و توزیع باندی آن کوتاه و دارندگان ثروت‌های بادآورده را به محاسبه وادارند.
 
– امید می‌رود احزاب و رقابت‌ها در چارچوب حزبی به رسمیت شناخته شوند و فعالیت یا تحزب شناسنامه دار، با مانیفست روشن ضامن فعالیت‌های سیاسی باشد. چرا که بدون تحزب، فعالیت سیاسی به سرعت به پوپولیسیم و ظهور ناشناخته‌های فرصت طلب نزدیک می‌شود. آن جریان و مسوولانی که مسبب و حامی معجزه‌ی ادعایی هزاره سوم بودند، با نام یا ترفندی دیگر شروع به فعالیت کرده، و مسوولیت ترویج و حمایت از او را نمی‌پذیرند. احزاب بی‌شناسنامه و جریان‌های شب انتخاباتی مانع شفافیت و مسوولیت پذیری بوده و در صورت پیروزی معلوم نیست به چه دکترینی وفادار خواهند ماند. در صورت شکست نیز در غبار پسا انتخاباتی محو شده و بار دیگر در انتخاباتی دیگر بدون پذیرش مسوولیت اقدامات قبلی با عنوانی جدید ظهور خواهند کرد. به همین دلیل تلاش در جهت پذیرش و نهادینه سازی احزاب و جریانات شناسنامه دار و تسهیل و تأمین فعالیت سیاسی رهبران شناخته شده، منطقاً در رشد تدریجی مردم سالاری دینی در ایران عزیز اثر چشمگیر خواهد داشت.
 
برای زنده نگاه داشتن این امیدها در پهنه‌ی نظام اسلامی و ایران عزیز، نیازمند شفافیت و پذیرش مسوولیت‌ها و بازگشت نهادهای اساسی پاسدار قانون اساسی، مجریان عدالت و متصدیان امنیت به حاکمیت اخلاق و قانون و اصول داوری منصفانه و بی طرفی هستیم و مقدم بر همه چیز جبران خسارت‌های ۸۸ از جمله رفع حصر، ترک عادت دخالت‌های غیر قانونی و رانت خواری سیاسی، و تاکید بر جریانات شناسنامه‌دار در انتخابات پیش روی بهترین آغاز است.
 
متن کامل این یادداشت را در [ اینجا ] بخوانید.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.