به گزارش جماران، روزنامه جمهوری اسلامی نامه سرگشاده جعفر شیرعلینیا نویسنده و پژوهشگر را که دو کتاب وی در باره رهبرمعظم انقلاب و مرحوم آیت الله هاشمی شهرت یافته، خطاب به آیت الله محمد یزدی منتشر کرد. در این نامه آمده است:
سلامعلیکم و رحمهالله و برکاته
دیروز سخنانی از شما منتشر شد که گویا در سال 1390 در جمعی گفتهاید. شما پیشتر یکبار پیرامون موضوع خانهنشینی رئیسجمهور سابق روایتی از دیدارتان با ایشان را رسانهای کرده بودید اما روایت دیروز چند بخش کلیدی داشت که در روایت پیشین نبود.
در سخنان منتشر شده دیروز بهدرستی به مخاطبانتان فرمودهاید:
یک. «سادهاندیشی است که اگر شما مثلاً فکر کنید اتفاقا پیش آمد.»
دو. همچنین از یک طرح و برنامه سخن گفتهاید که: «یک طرحی است که با این ترتیب میخواهند جلو بروند و کاری بکنند که بتوانند رهبری را تضعیف بکنند.»
سه. و نکته کلیدی دیگر اینکه:«عالیترین ابزاری که در دست اینها هست وزارت اطلاعات هست. با وزارت اطلاعات برای پرونده درست کردن در مورد موافقت و مخالفت درباره افراد مختلف.»
کاش اینها را زودتر با مردم در میان میگذاشتید، هیچکس بهتر از مردم نمیتواند گرهها را بگشاید هر چند مردم قادر به حل کردن بحرانها هم هستند اما چه بهتر پیش از آن که اوضاع بحرانی شود موضوع با مردم در میان گذاشته شود.
حضرت آیتالله حقیقتا برخی از کسانی که سال 88 میخواستند به هر قیمتی مانع ریاستجمهوری احمدینژاد شوند به همان دلایلی بوده است که شما به آن اشاره کردهاید. لطفا به این عبارت از نامه معروف آیتالله هاشمی به رهبر معظم انقلاب در سال 1388 توجه بفرمایید: « نقطه قابلتوجه در این تهمتها این است که غیرمستقیم، مقام ولایت در زمان رهبری امام راحل و جنابعالی که هادی دولتها بودهاید و با اظهارات صریح، مدیریتها را مورد تایید و تحسین قراردادهاید، نشانه گرفته است.» کاملا مشابه همان مواردی است که شما بهدرستی به آن پرداختهاید.
خدا را شاکریم که رهبری داریم که به تعبیر شما فرموده بودند: « تا موقعی که من زنده باشم نمیگذارم انحراف در این جریان پیش بیاید، نقطه اصلی انحراف از اینجا میخواهد شروع بشود.» و این که:« ایستادهام و کوتاه نمیآیم.» اما اگر خدای ناکرده همانطور که شما فرمودهاید طرحشان به سرانجام میرسید و موفق به تضعیف ولی فقیه میشدند، آنگاه چهطور میتوانستیم آب رفته را به جوی بازگردانیم؟
حضرت آیتالله یزدی مردم محرماند، شرایط را کاملا درک میکنند و اگر در جریان امور قرار گیرند اعتمادشان هم بیشتر میشود و جواب صداقتها را نیز به نیکی میدهند در واقع خداوند پاسخ صداقت را میدهد که در آیین الهی ما چنین است که حق را بگو هرچند علیه خودت باشد و البته در کنارش داریم که نجات نیز در صداقت است. اگر همان زمان این حرفها را به مردم میگفتید آنها میدانستند چگونه ماجرای مردی را که مقابل رهبرشان ایستاده پایان دهند. البته اینبار هم اگر این مرد از فیلتر شورای نگهبان عبور کند مردم جوابش را پای صندوقهای رای خواهند داد، انشاالله، و این بحران را نیز حل خواهند کرد پس دلواپس نباشید. هرچند افسوس که بخشی از سخنان عالمی که گفته بود «هزار روحانی فدای اهداف این دکتر» محقق شد و خیلی چیزها فدا شد که انشاالله خداوند جبران فرماید.
با آرزوی سلامتی و عزت