اخلاق و سیاست در تقابل با یکدیگر قرار دارند یا میتوانند ملازم هم باشند؟ آیا سیاست میتواند اخلاقی باشد یا اخلاق فروکاسته میشود به ژستهای اخلاقی و آن ابزاری در دستان سیاست است برای رسیدن به مقصود؟ چرا همواره در ایران -با وجود نظام اسلامی و مردمی معتقد- با نزدیک شدن به ایام انتخابات، شاهد انواع بداخلاقیها و بیاخلاقیها در عرصه سیاسی هستیم و دروغ به انحای مختلف شنیده میشود.
به گزارش جماران، دکتر اسماعیلی میگوید: علاوه بر ضعف قوانین و فقدان نظارت بر رفتارهای انتخاباتی، متاسفانه نظام انتخاباتی به گونهایست که رقابتهای غیراخلاقی و وعدههای نادرست را امکانپذیر ساخته است و مشکل ناآشنایی با ارزشهای اخلاقی را هم باید به آن افزود.
او نقش رأی دهندگان را در این امر مؤثر میداند و معتقد است: اگر بلوغ و رشد انتخابکنندگان چنان باشد که رفتار تبلیغاتی داوطلبان را فارغ از هیجانات و احساسات مقطعی ارزیابی کنند، اگر وعدههای بزرگ، ناشدنی و بیارتباط را نشانهای از عدم صداقت تلقی کنند و اگر ریخت و پاشها امتیازی منفی محسوب گردد، دیگر کسی به خود اجازه نخواهد داد با چنین اقداماتی به فرهنگ ملی و دینی ما اهانت کند.
متن گفت و گوی شفقنا با دکتر محسن اسماعیلی را بخوانید:
* بیتردید یکی از مهمترین اهداف امام علی(ع) در دوره زمامداری کوتاه خود اجرای اخلاقی سیاست بوده است. با الگویی که امام علی(ع) ارایه دادند چطور میتوان هم سیاستمدار بود و هم اخلاقی رفتار کرد؟ به نظر شما سیاست و اخلاق ملازم یکدیگر هستند یا در مقابل هم قرار دارند؟
اسماعیلی: از گذشتههای دور تاکنون، این پرسش مهم فیلسوفان سیاست را به خود مشغول کرده است که آیا آشتی میان «صداقت و سیاست» یک طنز باورنکردنی است؛ یا می توان سیاستمدار و در همان حال صادق بود؟!
بسیاری از سیاستورزان در عمل به این سوال پاسخ منفی دادهاند و البته برخی هم به صراحت اظهار کردهاند که این دو، دشمن قدیمی یکدیگرند و نباید انتظار همنشینی آنها را داشت. آنها اصولاً اخلاق را مغایر با سیاستورزی می دانند و معتقدند سیاستمداران باید به «تدبیر مُدُن» بیندیشند؛ وظیفهای که اگر نگوییم همیشه، حداقل در غالب مواقع با رعایت ارزشهای رفتاری قابل جمع نیست. مشهورترین نظریهپرداز غربی که پس از سپری شدن قرون وسطی و ظهور رنسانس در اروپا با صداقت و صراحت تمام از این مکتب دفاع میکند «نیکولو ماکیاولی» است؛ تا آنجا که صریحاً میگفت بهترین شیوه و خط مشی زندگی، بیشرافتی است. در همین زمینه امام خمینی (ره) فرمودهاند در آن هنگام که در ابتدای نهضت اسلامی قرار بود از حبس آزاد شوند، حسن پاک روان به دیدار وی رفته است. پاک روان که رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) و از دوستان مورد اعتماد شاه بود، به عنوان پند دلسوزانه به حضرت امام گفته بود که سیاست یعنی دروغ، فریب و در یک کلمه پدرسوختگی! این را برای ما بگذارید! علی علیهالسلام در دورانی زندگی و حکومت میکرد و با کسانی روبرو بود که ماکیاولی و امثال او باید نزد آنها شاگردی نمایند. معاویه که خود را جانشین رسول خدا مینامید و در مکاتباتش، امام را به تقوی و اخلاق دعوت می کرد! در باطن و خفا، بلکه در ظاهر و علّن هیچ پایبندی به اصول اولیه دینی و انسانی نداشت. دوران طلایی حکومت امام علی علیه السلام سرشار از درسها و حکمتهایی است که تنها او میتواند چنین روشن به بشریت عرضه نماید؛ و یکی از آنها امکان جمع میان صداقت و سیاست است.
*نمونه های عملی هم داریم؟
اسماعیلی: بله فراوان هم داریم. اولاً امام سعی کرد اصل این نوع طرز تفکر را از بین ببرد و میفرمود «به خدا سوگند، معاویه از من زیرکتر نیست. او پیمانشکنی می کند و گنهکاری. اگر پیمانشکنی را ناخوش نمیداشتم، من زیرکترین مردم میبودم ولی پیمان شکنان، گنهکارند و گنهکاران نافرمان. هر پیمان شکنی را در روز قیامت پرچمی است که بدان شناخته گردد. به خدا سوگند، مکر و خدعه مرا غافلگیر نکند و در سختی ها ناتوان نشوم».
آن بزرگوار به صراحت اعتقاد راسخ خود به پیوستگی اخلاق و سیاست را ابزار می کرد: «وفا همزاد راستی است. هیچ سپری نمیشناسیم که بهتر از وفا آدمی را از گزند در امان دارد و آنکه بداند که پس از مرگ به کجا بازمی گردد، هرگز راه بیوفایی نپوید. ما در زمانی زندگی میکنیم که بیشتر مردمش بیوفایی و غدر را به گونهای کیاست میشمرند و نادانان نیز چنین مردمی را زیرک و کارگشا میخوانند. اینان چه سودی میبرند؟ خدایشان نابود کناد، مردم کار افتاده و زیرکی هستند که میدانند در هر کاری چه حیلت سازند، ولی امر و نهی خداوندی سد راه آنها است. اینان با آنکه راه و رسم حیلهگری را می دانند و بر انجام آن توانایند، گرد آن نمیگردند. تنها کسانی که از هیچ گناهی پروایشان نیست، همواره منتظر فرصتند تا در کار مردم حیلتی به کار برند.»
*در مقاطع مختلف بویژه در ایام انتخابات میبینیم که گاهی مرزهای اخلاق در سیاست نادیده گرفته می شود. چطور در یک جامعه نبوی و علوی چنین رفتارهایی عادی می شود ؟
اسماعیلی: علاوه بر ضعف قوانین و فقدان نظارت بر رفتارهای انتخاباتی، متاسفانه نظام انتخاباتی به گونهایست که رقابتهای غیراخلاقی و وعدههای نادرست را امکانپذیر ساخته است. مشکل ناآشنایی با ارزشهای اخلاقی را هم به آن باید افزود.
بد نیست بدانیم که امام نخست ما شیعیان بیست و پنج سال خانه نشین شد و بیش از نیمی از این مدت، یعنی ۱۳ سال تنها به این دلیل بود که حاضر نشد یک وعده دهد که انجام آن را درست نمیداند. در همان زمان و هم اکنون نیز بسیاری میپرسند آیا بهتر نبود در آن دوران حساس حضرت امیر (ع) به یک پرسش ساده پاسخ مثبت میداد و به این ترتیب سرنوشت تاریخ را تغییر میداد و جامعه بشری را بیش از این از برکات و آثار حکومت خویش محروم نمیساخت؟! جواب این است که خیر! اتفاقاً به دلیل همین حساسیت تاریخی است که آن حضرت باید بر موازین اخلاقی میایستاد و نشان میداد که مروّت و شرافت انسانی قابل معامله نیست. ابن ابیالحدید در شرح خود بر نهجالبلاغه، این ایراد را به تفصیل نقل کرده و توضیح داده است و با اشاره به پاسخهای علمای شیعه و سنی به آن می گوید: پاسخ حقیقی آن است که علی (ع) ارتکاب خلاف اخلاق برای سیاست ورزی را قبول نداشت.
البته واقعیت آن است که ما رای دهندگان نیز بیتقصیر نیستیم. نوع انتخاب ما نیز تاثیر عمدهای بر رفتار نامزدها به جا میگذارد. اگر بلوغ و رشد انتخابکنندگان چنان باشد که رفتار تبلیغاتی داوطلبان را فارغ از هیجانات و احساسات مقطعی ارزیابی کنند، اگر وعدههای بزرگ، ناشدنی و بیارتباط را نشانهای از عدم صداقت تلقی کنند و اگر ریخت و پاشها امتیازی منفی محسوب گردد، دیگر کسی به خود اجازه نخواهد داد با چنین اقداماتی به فرهنگ ملی و دینی ما اهانت کند. این ما رایدهندگان هستیم که با انتخاب افراد، در واقع روش تبلیغ و عملکرد آنان را هم تایید کردهایم. انتخاب اخلاقی ما اخلاق انتخاباتی را شکل خواهد داد.
* میزان اعتماد مردم به سیاستمداران بستگی به رعایت اخلاق دارد. به نظر شما اعتماد مردم در شرایطی که برخی سیاستورزان، اخلاق را رعایت نمیکنند چه خدشهای می بیند؟
اسماعیلی: معلوم است که ممکن است ابتدا فریب بخورند اما بالاخره حقیقت آشکار میشود و بداخلاقها بیاعتبار میشوند اما این فقط یک طرف سکه است. از این مهمتر بیاعتماد شدن تدریجی مردم به شعارها و ارزشهاست. برای همین است که امام راحل (ره) می فرمود” از آقایان کاندیداها و دوستان آنان انتظار دارم که اخلاق اسلامی – انسانی را در تبلیغ برای خود کاندیدادهای خویش مراعات و از هرگونه انتقاد از طرف مقابل که موجب اختلاف و هتک حرمت باشد خودداری نمایند که برای پیشبرد مقصود ولو اسلامی باشد، ارتکاب خلاف اخلاق و فرهنگ مطرود و از انگیزه های غیراسلامی است”. نباید کاری کرد که الگوی مردم سالاری دینی که به نام امیرالمومنان علیه السلام و در کشور او پیاده و به جهانیان عرضه شده است، مخدوش شود و متهم به بداخلاقی گردد.