احمد توکلی در نامه ای خطاب به لاریجانی با اعتراض به ضعف سه قوه در برخورد با دریافتی های نجومی اعلام کرد: مدیران نجومی که مبالغ نامشروع را به خزانه برگرداندند مدعی شده و آن را پس می خواهند.
در ادامه این نامه توکلی با برشمردن اقدامات ناقص و بی فایده دولت و مجلس در برخورد با ظلم دریافت های نجومی افزوده است: اولین اشتباه دولت در برخورد با دریافت های نجومی، تنزیه خائنان بود تا جایی که دولت برای توجیه برخی از دریافتیهای نامشروع مدیران آزمند، تصمیمات تازهای را تصویب کرد. دومین خطای راهبردی دولت، روش انتخابی برای تشخیص مدیران خائن به آرمانهای انقلاب اسلامی بود: برای آنکه تعداد مدیران خائن به آرمان های انقلاب اسلامی مجرم کمتر بشود، سقف غیرقانونی ۲۰ میلیون تومانی جعل شد و تنها کسانی نجومیبگیر شناخته شدند که بیش از این سقف گرفته باشند! با این وجود قریب به ۴۰۰ مدیر ضد ارزشی، ظالم، خائن و حرامخوار شناسایی شدند.
توکلی در ادامه پرسیده است: چه مبلغ از آنان باز پس گرفته شد؟ آیا حکم صریح رهبری مبنی بر عزل در مورد همه آنها اجراشده است؟ بعد از عزل، آنها به کجا منتقل شدند؟ چند نفرشان غیرقانونی و چه تعدادشان با سوءاستفاده از قانون دست به خیانت زده بودند؟ هیچکدام معلوم نیست. تنها این آشکار است که دولت برای توجیه برخی از دریافت های نامشروع مدیران آزمند، به عبارت دیگر غسل تعمید دریافتی های نامشروع با مصوبه موخر تصمیمات تازه ای را تصویب کرد، پرونده آن مدیر ۵۷ میلیونی در دیوان محاسبات در دادیاری دیوان خاک میخورد و حتی به هیئت مستشاری هم ارجاع نشده است و او به دست دولت به عنوان رئیس صندوق دیگری نصب شده است، دیوان محاسبات مجلس نیز همچون دولت برای تفکیک مدیران حرامخوار و مهاجم به ارزش ها و خائن به انقلاب اسلامی، از قاطبه مدیران، سقف سلیقه ای ۲۰ میلیون را نصاب قرارداد. بعضی از مدیرانی که در روزهای نخست تحت فشار افکار عمومی مبالغ نامشروع دریافتی را به خزانه واریز کرده بودند، حالا مدعی شده و آنرا پس میخواهند! و در برخی دستگاه های اجرایی مانند وزارت نفت از منابع عمومی دریافت های حرام پس داده شده تا بعدا حرامخوارها آن را قسطی بپردازند!
رئیس سمن شفافیت و عدالت در ادامه نامه خود به رئیس مجلس نوشته است: سومین و بزرگترین خطای راهبردی دولت که قوای دیگر و همه نهادها و دستگاهها در آن شریکاند، هدر دادن فرصتی طلایی و استثنایی برای مبارزه با فساد خانمانبرانداز موجود است. این حادثه میتوانست با تدبیر به یک فرصت استثنایی بدل شود چراکه در سالهای اخیر، هیچگاه چنین موقعیتی پیدا نشده بود که تقریباً تمام مردم و رهبری در این سطح و شدت، بر مطالبه خاصی از قوای سهگانه اصرار داشته باشند، این ظرفیت کمنظیر، حکومت را قادر میساخت با کمترین هزینه، دستهای از مدیران نابکار را در این ایستگاه از قطار بیرون براند و برای خیل عظیمی که محتاطانه ولی امیدوارانه بهسوی قطار انقلاب میآیند، جا باز کند. .
خسران زیادی شد که از این فرصت برای حمله جانانه به فساد بهره گرفته نشد؛ چرا که نظام از پشتیبانی کامل مردم برخوردار بود؛ بلکه مردم مطالبه گرانه منتظر این حمله بودند. باید اینجا دادگاههای جمعی راه میانداختیم و همزمان با این دادگاههابعد، موج دوم حمله را به تبعیض دردآور دیگر یعنی وابسته سالاری در انتصابات حکومتی، آغاز میکردیم، دریغا که با تعلل و مماشات این فرصت ذیقیمت از دست رفت!
توکلی در ادامه نامه با برشمردن تعلل قوه قضائیه و مجلس شورای اسلامی در برخورد با دریافت های نجومی، رد مصوبه مجلس برای تعیین سقف حقوق مقامات، مسئولان و مدیران از بیت المال در شورای نگهبان و مجمع تشخیص را خلاف دانسته و دلایل روشنی در نقد ارائه کرده است و به رئیس مجلس نوشته است، برای جبران کوتاهی و تعلل ارکان مختلف پیشنهاد میشود:
۱. موضوع تلاش مجلس برای تعیین سقف کل دریافتی مقامات و مدیران و مخالفت شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت با این مصوبه را رسماً به محضر رهبر معظم انقلاب گزارش بفرمایید تا در صورت صلاحدید توصیههای لازم را به شورای محترم نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام بفرمایند.
۲. رئیس محترم مجلس شخصاً با اعضای محترم این دو نهاد خطیر وارد گفتگو شود. امیدواری زیادی وجود دارد که تفاهم به دست آید. دوستانِ مشغول خدمت در این دو نهاد توجه بفرمایند که اگر هم مجاز به مصلحتسنجی میبودند، هیچ مصلحتی بالاتر از رعایت حکم مطاع ولیفقیه و تأمین خواسته قاطبه ملت نبود.
۳. اقدامات تقنینی لازم را برای پاسخ بلندمدت به مطالبه عموم مردم و رهبری بلافاصله آغاز بفرمایید که آن اقدامات، اتخاذ تدابیر مناسب برای از بین بردن زمینه این ظلمها و خیانتها بهطور سیستمی و نظاممند است که تعیین نسبت سقف و کف از مهمترین تدابیر ضروری است.
۴. بر اساس تکلیف مسلم مجلس در نظارت بر اجرای دستورات رهبری و قوانین کشور، عملکرد قوای دیگر را بررسی و خلافها و تعللها را معلوم سازید تا حکمِ اجرانشده عملی گردد. بررسی عملکرد مجلس و کمیسیون اصل نود و بهویژه دیوان محاسبات را در دستور کار قرار دهید. دیوان در این مورد بهجای میانداری و بیطرفی، جانبدارانه عمل کرده است ...
۵. گزارش تمامی این اقدامات را شفاف و صریح در اختیار ولینعمتان خویش، مردم شریف و نجیب ایران قرار دهید. مطمئن باشید که خدا و مردم و رهبری در این میدان حامی شما هستند.