کاندیداتوری رییسی برای کسانی که اهل رأی سلبی هستند انگیزه ایجاد می کند. چون در ایران خیلی ها به کسی رأی می دهند نه به این خاطر که او انتخاب شود که برای این که دیگری انتخاب نشود.
عزم جدی اصول گرایان برای رقابت با رییس جمهوری مستقر و یک دوره ای کردن دوران او واقعیتی است که پیش چشم فعالان سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و زیست محیطی قرار گرفته و باید دست به انتخاب بزنند ولو نگاه سیاسی نداشته باشند.
به گزارش جماران، عصر ایران در یادداشتی آورده است: همان گونه که پیش بینی می شد حجت الاسلام سید ابراهیم رییسی با معرفی یا اعزام نماینده ای به تشکل تازه تأسیس و اصول گرای جمنا (جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی) کاندیداتوری خود در انتخابات پیش روی ریاست جمهوری را عملا اعلام کرده است.
نشانه دیگر انصراف از حضور در هیأت نظارت بر انتخابات است زیرا تنها در صورت قصد کاندیداتوری چنین اقدامی ضرورت داشت. صولت مرتضوی شهردار مشهد و نماینده آقای رییسی نیز از قطعی شدن کاندیداتوری او خبر داده است.
بدین ترتیب ابراهیم رییسی تولیت آستان قدس رضوی را می توان مهم ترین رقیب حسن روحانی در انتخابات دانست چه دیگر کاندیداهای اصول گرا و چهره هایی مانند سعید جلیلی به نفع او کنار بروند و چه آنها باقی بمانند و بخواهند انتخابات به مرحله دوم بکشد.
طبیعی است که غالب اصول گرایان از حضور ابراهیم رییسی خرسند باشند چون می تواند از میزان تشتت در میان آنان بکاهد به اضافه این که امید داشته باشند با سیادت و مسؤولیت تولیت او آرای اقشارمذهبی تر و سنتی تر را جذب کنند.
در طیف اصلاح طلبان / اعتدال گرایان اما دو نظر وجود دارد: در نگاه اول این نگرانی وجود دارد که احساس یا تصور می کنند بر سر رییسی توافقاتی صورت گرفته که رقابت با او را دشوار می کند یا حتی این پیام را به روحانی انتقال می دهد که وارد عرصه نشود یا او را سست کنند. یا این که روی تشتت آرای رقیب حساب کرده بودند و حالا احساس می کنند احتمال اجماع وجود دارد و آرا خُرد نخواهد شد.
نظر دوم اما این است که اتفاقا نباید نگران باشند و به عکس باید خرسند هم باشند. اما چرا؟
دلیل اول: حسن روحانی در این چهار سال صراحت کافی به خرج نداده و پاره ای ملاحظات را رعایت کرده یا برخی محظورات او را از بیان همه واقعیت ها بازداشته حال آن که صف آرایی صریح و در برخی موارد شمشیر از رو بستن ها سبب می شود رودربایستی ها را کنار بگذارد و این مطالبه بسیاری از نیروهایی است که انتظار داشتند روحانی به برخی از موانع اشاره و حتی اگر نه افشاگری که فاش گویی کند.
دلیل دوم: با حضور رییسی دیگر هیچ بهانه ای برای رأی ندادن توسعه طلبان و تحول خواهان باقی نمی ماند و ژست برخی که در آستانه هر انتخابات توصیه به رأی ندادن می کنند نیز ناموجه به نظر می رسد زیرا این رأی ندادن در واقع رأی دادن به رقیب است و همین آرای خاموش را به صحنه می آورد.
مهم ترین پایگاه رأی اصلاح طلبان اتفاقا آرای سیاسی نیست، آرای اجتماعی و لایه های غیر سیاسی جامعه است.
برگ روحانی در انتخابات تنها «برجام» نیست «تلگرام» هم هست و 20 میلیون ایرانی که از نرم افزارهای پیام رسان موبایلی خصوصا «تلگرام» استفاده می کنند انتخابات را از نه از منظر سیاست که به خاطر امکان استفاده از ابزارهای مدرن ارتباطی دنبال می کنند و اگر احساس خطر نکنند وارد صحنه نمی شوند.
البته نمی دانیم موضع آقای رییسی در قبال تلگرام و نوع فعالیت آن چیست ولی بدیهی است که اعتدال گرایان و اصول گرایان نگاه متفاوتی به این ابزار دارند.
کوتاه این که کاندیداتوری رییسی برای کسانی که اهل رأی سلبی هستند انگیزه ایجاد می کند. چون در ایران خیلی ها به کسی رأی می دهند نه به این خاطر که او انتخاب شود که برای این که دیگری انتخاب نشود.
بارز ترین نمونه را در انتخابات هفتم اسفند 94 مشاهده کردیم که برای اولین بار اکثریت رأی دهندگان در تهران به تمام 30 نفر رأی داد در حالی که چه بسا دو سوم آنان را نمی شناختند و انگیزه اصلی این بود که فهرست سی نفری لیست اصول گرایان رأی نیاورد و همین اتفاق هم رخ داد و همه از صدر تا ذیل بازماندند.
جدای اینها یادمان باشد انتخابات جلوه ای از مناسبات قدرت و سیاست است و سیاست نیز علم واقعیات ها و فن ممکنات است نه عرصه تخیلات و آرزوها و کاندیداتوری آقای رییسی و عزم جدی اصول گرایان برای رقابت با رییس جمهوری مستقر و یک دوره ای کردن دوران او واقعیتی است که پیش چشم فعالان سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و زیست محیطی قرار گرفته و باید دست به انتخاب بزنند ولو نگاه سیاسی نداشته باشند...