به گزارش جماران، عباس توفیق در روزنامه شرق نوشت:

حسین توفیق در روز شنبه ٢٩ تیر١٣٠٨ در محله پاچنار تهران به دنیا آمد. او در دبستان مولوی و در دبیرستان‌های دارالفنون و دارایی، تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را به پایان رساند و از دانشکده علوم معقول و منقول فارغ‌التحصیل شد. او دانشجوی دوره دکترای دانشگاه «مون‌پلیه» فرانسه بود. حسین توفیق طنزنویس و طنزسرا در ٧٠ سال پیش مدیر داخلی روزنامه توفیق بود و در دوران زمامداری دولت ملی دکتر محمد مصدق، سردبیر روزنامه توفیق شد. در روز کودتای ٢٨ مرداد ١٣٣٢ که روزنامه و خانه مدیر توفیق، غارت و به آتش کشیده شد، کودتاچیان قصد کشتن حسین توفیق را داشتند که خوشبختانه موفق به فرار شد. پس از چهارسال‌ونیم توقیف و تعطیلی روزنامه توفیق، دوره پرآوازه سوم توفیق به وسیله برادران توفیق در شب نوروز ١٣٣٧ منتشر شد. در این دوره حسین توفیق یکی از سه ناشر روزنامه توفیق و مدیر اجرائی آن بود. حسین توفیق در ١٣٤١ موفق شد امتیاز مجله‌ ماهانه «توفیق فکاهی» را به دست بیاورد. او در همین سال مدیرعامل چاپخانه روزنامه توفیق: «چاپ رنگین» شد. حسین توفیق از پاییز سال ١٣٣٩ تا آخرین شماره توفیق در سال ١٣٥٠ سردبیری توفیق را بر عهده داشت. پس از توقیف غیرقانونی روزنامه توفیق در تیرماه ١٣٥٠ و ١٠ سال مبارزه با این توقیف غیرقانونی، حسین توفیق روزنامه‌نگاری را برای همیشه کنار گذاشت. 

چندسالی را در آمریکا و سپس در ایران گذراند. حسین توفیق در تمام سال‌های دراز اخیر در آپارتمان قدیمی معروف برادران توفیق در تهران، خیابان ولیعصر، کوچه پرویز روشن زندگی می‌کرد. در آخرین هفته‌های سال گذشته‌ او متأسفانه دچار بیماری شدید ریوی شد. در نخستین روز سال نو در بیمارستان فیروزگر تهران بستری شد و با تأسف بسیار در عصر روز چهارشنبه ٩ فروردین ماه جاری در ٨٨سالگی درگذشت و در ١١ فروردین ماه ١٣٩٦ در قطعه نام‌آوران رسانه‌ها در بهشت زهرا به خاک سپرده شد. غمگنانه مؤسس روزنامه توفیق، حسین توفیق اول نیز در ٧٨ سال پیش در ١٣١٨ با همین بیماری ریوی دار فانی را وداع گفته بود.از شادروان حسین توفیق دوم دو فرزند برومند باقی مانده است: دکتر شیرین توفیق که استاد جراحی در دانشگاه معروف کالیفرنیای جنوبی (USC) و جراح معروفی در لس‌آنجلس است و دکتر حمید توفیق در بورلی هیلز، وکیل دادگستری موفقی است.روزنامه فکاهی و طنزآمیز توفیق که حسین توفیق ربع قرن از عمر خود را صرف آن کرده بود، حدود صد سال پیش، در زمان احمدشاه قاجار، در روز یکشنبه سوم شوال ١٣٤١ قمری برابر ٣٠ ثور (اردیبهشت) ١٣٠٢ شمسی نخستین شماره آن به بهای شش شاهی در تهران به وسیله شادروان «حسین توفیق اول» منتشر شد. هفت سال پس از روی‌کارآمدن رضاشاه، به علت خطرناک‌شدن اوضاع سیاسی، از ١٣١١ به مدت شش سال روزنامه توفیق به صورت یک روزنامه بیشتر ادبی درآمد. از ١٣١٧ توفیق به شکل روزنامه‌ای صرفا فکاهی- اجتماعی و کاملا غیرسیاسی منتشر شد. با وجود این، شادروان «حسین توفیق اول» در سال بعد، دو بار به زندان افتاد و در بهمن ماه ١٣١٨ به علت بیماری ریوی شدیدی که در زندان به آن مبتلا شده بود، درگذشت.پس از چند ماه تعطیلی، دوره دوم توفیق به صاحب‌امتیازی شادروان محمدعلی توفیق با همان روش به انتشار خود ادامه داد.پس از شهریور ماه ١٣٢٠ و برکناری رضاشاه و شروع «دوره آزادی قلم» توفیق یک روزنامه کاملا «فکاهی- سیاسی» شد. چند ماه بعد به علت انتقاد شدیدی که روزنامه توفیق از قوای اشغالی روس و انگلیس کرده بود، مدیر توفیق به زندان متفقین افتاد. این زندان‌های مدیر توفیق بارها تکرار شد.

از ١٣٢٣ به بعد ما برادران توفیق، حسن، حسین و عباس، به ترتیب سن، یکی پس از دیگری همکاری خود را با روزنامه توفیق آغاز کردیم. حسن کاریکاتوریست، حسین طنزنویس و طنزسرا بود و من کاریکاتوریست و طنزپرداز بودم. در دوران «جنبش ملی‌کردن نفت» ما برادران توفیق گردانندگان اصلی هیئت تحریریه توفیق بودیم. در آغاز مبارزات «ملی‌کردن نفت در سراسر کشور» با هدایت شادروان دکتر محمد مصدق که حزب توده ایران مخالف «ملی‌کردن نفت در سراسر کشور» و طرفدار دادن امتیاز نفت شمال ایران به روسیه شوروی بود، توفیق نویسندگان توده‌ای خود را کنار گذاشت و به شدت از مبارزه برای «ملی‌کردن نفت در سراسر کشور» و سیاست خارجی ملی و مستقل دکتر مصدق حمایت کرد ولی از سیاست داخلی او در موارد زیادی انتقاد کرد. توفیق تا آخرین روز انتشارش نیز هرگز شیفته یا مطیع قدرت، حتی قدرت ملی و دموکراتیک نشد و فاصله خود را از قدرت، چه قدرت حاکم و چه قدرت مخالفان آن حفظ کرد. در کودتای ٢٨ مرداد ١٣٣٢ مدیرمسئول روزنامه توفیق، محمدعلی توفیق به زندان افتاد و پس از آزادی از زندان، روزنامه‌نگاری و سیاست را به کل کنار گذاشت. در شب نوروز ١٣٣٧ در دوران سانسور شدید پس از کودتا، روزنامه «فکاهی» ما برادران توفیق با استقبال بی‌سابقه‌ای منتشر شد و محمدعلی توفیق کلیه حقوق خود در روزنامه توفیق را به ما برادران توفیق واگذار کرد. در شروع این دوره، توفیق ابدا اجازه دخالت در سیاست را نداشت. اما توفیق پس از ماه‌ها و سال‌ها تلاش، با پشتکاری خستگی‌ناپذیر، با بهره‌برداری هوشمندانه و به‌موقع از اوضاع و احوال داخلی و بین‌المللی و با خطرکردن و تحمل سانسورها و توقیف‌ها، به تدریج و قدم‌به‌قدم، «حق شوخی و انتقاد طنزآمیز سیاسی در کشور» را که «صفر» و حتی «زیر صفر» بود، به صورتی اعجاب‌انگیز بالا برد و به انتقاد طنزآمیز از وکیل، وزیر و نخست‌وزیر و اوضاع سیاسی کشور پرداخت. یکی از بزرگ‌ترین رموز موفقیت توفیق این بود که هیچ نقطه‌‌ضعفی نداشت و یکی از بزرگ‌ترین قدرت‌های توفیق این بود که «می‌توانست نخواهد». می‌توانست عزیزترین دارایی‌ خود: «روزنامه توفیق» را بگذارد و بگذرد و همگی دیدند که توفیق، «توفیق همراه با نوکری دولت» را نخواست... و گذاشت و گذشت... و سربلندی توفیق را صدچندان کرد تا به امروز که به مناسبت درگذشت حسین توفیق، یکی از سه ناشر آن، تمامی رسانه‌های گروهی ایران و جهان این‌چنین تجلیلی از او و از روزنامه توفیق می‌کنند. متأسفانه و بسیار متأسفانه در هفتم تیرماه ١٣٥٠ روزنامه شریف توفیق پس از نیم‌قرن انتشار –برخلاف تمام شایعات- بدون اینکه مرتکب کوچک‌ترین خلافی شده باشد- برخلاف قانون و قانون اساسی همان زمان توقیف شد. کلیه‌ شماره‌های جدید و قدیم روزنامه توفیق، ماهنامه‌ صرفا فکاهی توفیق، سالنامه صرفا فکاهی توفیق و ١٤ کتاب مختلف توفیق را دولت کینه‌توزانه توقیف، جمع‌آوری و مقوا کرد و چاپخانه‌ بزرگ قدیمی توفیق: «چاپ رنگین» را تعطیل و لاک و مهر کرد,١توفیق حاضر شد «ناحق بمیرد» ولی «ناحق ننویسد».

پی‌نوشت‌:

١- برای اطلاع دقیق و کامل مبهوت‌کننده و پرماجرای توقیف روزنامه توفیق و تمام نشریات آن و علل واقعی توقیف توفیق به کتاب من: «چرا توفیق را توقیف کردند؟» که در همین ماه به وسیله نشر معروف هرمس در تهران منتشر می‌شود، رجوع کنید. 

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.