'فرید زکریا' روزنامه نگار آمریکایی در واشنگتن پست نوشت: 'دونالد ترامپ' در دیدار با رئیس جمهوری چین، جهان را دو دستی تقدیم چین خواهد کرد؛ لایحه بودجه ترامپ این فرض را تصدیق می کند.
به گزارش جماران ، فرید زکریا در این مطلب که روز پنج شنبه در واشنگتن منتشر شده، نوشته است: رویکرد ترامپ برای رها شدن از قید رهبری جهان، یک موهبت الهی به چین است.
' دونالد ترامپ' و 'شی جین پینگ' روسای جمهوری آمریکا و چین در ماه آوریل در شهر 'مار- آ - لاگو' Mar-a-Lago فلوریدای آمریکا با هم دیدار خواهند کرد. اما هنوز هیچ دستور کار رسمی و جدی در کاخ سفید برای این دیدار برنامه ریزی نشده است.
بعد از 75 سال رهبری جهانی آمریکا، اجلاس 'مار آ لاگو' امکان دارد آغاز تحویل دادن این قدرت و جایگاه بلامنازع آمریکا به چین باشد.
ترامپ در همین مدت زمان کم ریاست جمهوری اش نشان داده است که هیچ بدش نمی آید آمریکا از رهبری جهان عقب نشینی کند و فضا را خالی بگذارد تا 'حزب کمونیست چین ' بیاید و این خلاء را به خوبی پر کند.
در دوران انتخابات ترامپ پیوسته علیه چین سخن سرایی می کرد و نعره می زد که چین دارد آمریکا را مورد هتک حرمت قرار می دهد. او قسم می خورد در اولین روزی که به قدرت برسد چین را دستکاری کننده واحد پول ملی اش خطاب خواهد کرد.
او این نزاع را پیچیده تر هم کرد و چند هفته بعد از انتخاب شدنش بیان کرد که امکان دارد سطح روابطش با تایوان را بالا ببرد .
در پاسخ به این رویکرد، رهبر چین تمام تماس های پکن با واشنگتن را در تمامی موضوعات مسکوت گذاشت و از ترامپ خواست که خودش این وضعیت را واژگون کند. همینطور هم شد.
در اقدامی که معلوم نیست اتفاقی بوده یا تعمدی؛ چند هفته بعد دولت چین به 'سازمان تجاری ترامپ' دهها حق امتیاز بهره برداری از نام تجاری این سازمان را اعطا کرد. سرعت کار و ابعاد و دامنه آن مایه تعجب همه متخصصان امر شد.
لایحه بودجه پیشنهادی ترامپ به زیبایی تایید می کند که ترامپ خواهان رها شدن از قید رهبری جهان است. این لایحه 28 درصد از بودجه 'قدرت نرم'، دیپلماسی، کمک های خارجی و کمک به سازمان های خارجی را کاهش می دهد.
برخلاف آن، پکن ظرف یک دهه گذشته بودجه وزارت خارجه اش را سه برابر افزایش داده است. این بودجه مستقل از اعتبار هزینه های کلان کمک ها و طرح های توسعه ای در سراسر آسیا و آفریقاست.
طبق برآوردهایی که دانشگاه ' جورج واشنگتن' به انجام رسانده است مجموع طرحه ای توسعه ای کلیدی پکن مجموعا به ارزش 1.4 هزار میلیارد دلار است که در مقام مقایسه با طرح 'مارشال ' Marshall Plan که با محاسبه ارزش امروز دلار فقط 100 میلیارد دلار بود رقم فوق العاده چشمگیری است. (طرح مارشال؛ طرح کمکهای آمریکا به اروپای غربی بعد از جنگ جهانی دوم بود).
نکته بسیار حائز اهمیت، رشد قابل ملاحظه قوت دیپلماسی چین است .
در هر کنفرانس منطقه ای در آسیا، واشنگتن فقط دو نماینده می فرستد در حالیکه چین در همین اجلاس دهها نماینده حاضر دارد. چینی ها در این کنفرانس ها در هر کمیته ای حضور فعال دارند اما آمریکایی ها نه.
همه این واقعیات دلالت بر این حقیقت دارد که این پکن است که به تدریج دستور کار آسیا را می نویسد. ترامپ می خواهد اعتبار آمریکا به سازمان ملل را کاهش دهد. چه موسیقی گوش نوازی برای چین!
پکن سالهاست که همه تلاشش این است بر بدنه جهان نفوذ کند. پکن سطح اعتباراتش برای سازمان ملل را بالا برده است و مسلما از کم کاری آمریکا در این محور نهایت بهره برداری را خواهد برد. مجله 'فارین پالیسی'هم اشاره کرده است که چین مدتهاست به دومین تامین کننده اعتبار صلح بانان سازمان ملل تبدل شده و تعداد سربازان حافظ صلحش در سراسر جهان از مجموع نیروهای چهار عضو دائم دیگر شورای امنیت بیشتر است.
مسلما چین در مقابل همه این مساعی خود، نفوذ هرچه بیشتر بر جهان را می خواهد؛ از تصدی مناصب کلیدی جهانی گرفته تا چرخش در سیاست های جهانی در تمامی شئونات.
اولین شاهکار ترامپ در عقب نشینی جهانی آمریکا؛ انصراف از معاهده تجاری 'پیمان مشارکت دو سوی اقیانوس آرام' Trans-Pacific Partnershi موسوم به TPP بود.
این پیمان تجاری درها را به روی اقتصادهایی مانند ژاپن و ویتنام که سالها بود بسته مانده بودند، باز می کند. اما مهمترین چشم انداز این پیمان این است که بلوکی را خلق می کند که تمام قد مقابل سلطه تجاری چین بر آسیا می ایستد.
سنگاپور TPP را کاغذ تورنسل قوت اعتبار آمریکا در آسیا خطاب کرده بود. حالا که آمریکا پایش را از این پیمان بیرون کشیده است حتی وفادارترین متحدان آمریکا نظیر استرالیا هم شانسی برای خود در این پیمان مترتب نمی بینند.
حتی ' مالکلم ترنبول' نخست وزیر استرالیا این امکان را هم محتمل می داند که حال با انصراف آمریکا ، چین جای خالی آن را در TPP پر کند و این اتحادیه تجاری را به گروهی تبدیل کند که اصالتا هدفش این بود که مقابل چین قد علم کند؛ اما عملا به بازوی تازه چین برای سلطه بر منطقه تبدیل شود.
نقش جهانی آمریکا همواره کانون نوآوری ها در علوم و فنون، آموزش و فرهنگ بوده است .
در این عرصه هم آمریکا دارد جا خالی می دهد و از قوتش در این عرصه ها می کاهد در حالیکه چین در این محور، گوی سبقت را از آمریکا می رباید. در بودجه پیشنهادی ترامپ، بودجه سازمانهای مهمی نظیر ' موسسه ملی بهداشت، 'ناسا' و آزمایشگاههای ملی به میزان قابل ملاحظه ای کم شده است. ضمنا بسیاری از برنامه های تبادل مغزها که نسل هایی از رهبران جوان را به کشور آورده است تا در خاک آمریکا آموزش ببینند و مطابق اصول و ارزشها و معیارهای آمریکا رشد و پرورش یابند هم قطع می شود.
اما برخلاف آن، پکن همچنان در حال دایر کردن موسساتی با نام ' موسسات کنفوسیوس' در سطح جهان است و آنها را گسترش می دهد و ضمنا به 20 هزار دانشجوی خارجی کمک هزینه تحصیلی می پردازد تا به چین بیایند. تامین اعتبار دولت چین برای علوم بزرگ هر سال افزایش می یابد. امروز بزرگ ترین تلسکوپ جهان در چین وجود دارد نه در آمریکا.
در کل؛ هدف دولت ترامپ این است که قوای نظامی بزرگتری داشته باشد . اما این قوای بزرگ نظامی از درک این موضوع که چین مترصد است از حیث قدرت آمریکا رقابت کند غافل مانده است.
رهبران چین به من گفته اند که استراتژی ارتش بزرگ؛ راهبرد شوروی در دوران جنگ سرد بود که با فلاکت و بدبختی تمام محکوم به شکست شد. الآن هم همین استراتژی در آمریکا در حال شکل گرفتن است و نتیجه مشخص است: بیایید تمام منابع را روی 'پنتاگون' متمرکز کنیم ؛ در حالیکه پکن همه تمرکزش بر محور اقتصاد؛ فناوری و قدرت نرم استوار شده است.
روزی ' اچ. آر. مک مستر' مشاور جدید امنیت ملی ترامپ در جایی گفت: ' جنگ متقارن با آمریکا یعنی «تانک در برابر تانک»، کاری 'احمقانه' است. مبارزه مدبرانه با آمریکا، به کار انداختن یک «استراتژی متقارن» است؛ نه جنگ متقارن '.
به نظر می رسد چینی ها به زیبایی تمام جان کلام را دریافت کرده اند.