به نظر می رسد مواضع، سیاست ها و عملکرد محمود احمدی نژاد هشت سال ریاست جمهوری با احمدی نژاد در آستانه انتخابات ریاست جمهوری 96 هیچ تفاوتی نکرده است،
به گزارش جماران، چندی پیش دختربچه ای 7 ساله از انگلستان نامه ای به مدیرعامل گوگل نوشته و در آن از علاقه شخصی اش برای استخدام در این شرکت گفته و تاکید کرده دوست دارد علاوه بر آن در یک کارخانه تولید شکلات هم کار کند، مدیرعامل گوگل علاوه بر آنکه نامه این دختربچه را رسانه ای کرد به نامه اش پاسخ و آن را به خانه اش ارسال کرد.
این خبر در حالی در رسانه ها منتشر و دست به دست شد که هنوز مدت زمان زیادی از نامه نگاری محمود احمدی نژاد رئیس جمهور سابق ایران به دونالد ترامپ رئیس جمهور جدید آمریکا نمی گذرد، نامه نگاری که نه تنها همانند دیگر نامه های احمدی نژاد پاسخی دریافت نکرد، بلکه با روشن شدن سرنوشت آن احتملا تاسف بسیاری از شهروندان و مقامات ایرانی شد.
هرچند نامه نگاری در گذشته یکی از ابزارهای قدرتمند ارتباطی به شمار می رفت و اکنون نیز در بعد محرمانه آن، به قوت خود جایگاهش را حفظ کرده است اما نامه نگاری در عصرِ شبکه های مجازی و راه های ارتباطی اینترنتی گسترده، معنای دیگری یافته است، نامه نگاری دیگر نه به آن شیوه گذشته بلکه با شیوه های جدید امروز انجام می گیرد.
گفته می شود نامه احمدی نژاد که نخست در یکی از وب سایت های جریان های نزدیک به وی رسانه ای شده بود، به نگهبانِ سفارت سوئیس در تهران به عنوان حافظ منافع آمریکا در ایران تحویل داده شده است و بعدها مقامات سفارت سوئیس به وزارت خارجه کشورمان عنوان کرده اند که نقش نامه رسان ندارد و هیچ مسئولیتی را در این زمینه متحمل نمی شود.
این نخستین باری نیست که رئیس دولت های نهم و دهم به مقامات غربی نامه می نویسد، وی نه تنها اکنون که هیچ مقام اجرایی برعهده ندارد بلکه آن زمان که در مقام ریاست جمهوری بود نیز به روسای جمهور آمریکا و فرانسه نامه نوشته بود، نامه نگاری هایی که البته همگی نه تنها بی پاسخ ماندند بلکه کوچکترین اشاره ای از سوی این مقامات به نامه های ارسال شده نیز صورت نگرفت.
اما سوالی که اینجا مطرح می شود این است که چرا رئیس دولت های نهم و دهم اصرار به تکرار یک اقدام اشتباه دارد؟ اگر احمدی نژاد و مشاورانش قصد نامه نگاری به ترامپ را داشتند چرا صرفا به رسانه ای کردن آن اکتفا نکردند، چه تدبیری پشت سر ارسال نامه مکتوب به سفارت سوئیس وجود داشت، اقدامی که در نهایت با بی تفاوت طرف مقابل و تاسف و شرمساری وزارت خارجه به پایان رسید؟ اگر هم آقایان قصد نامه نگاری محرمانه داشتند پس چرا این نامه را رسانه ای کردند؟
سوال دیگر این است که نامه نگاری های این چنینی آن هم در شرایطی که محمود احمدی نژاد در دوران هشت ساله ریاست جمهوری اش کمترین رابطه دیپلماتیک با دولت های غربی و اروپایی داشت، چه کمکی می تواند به دستگاه دیپلماسی کشور و یا مانور دولت در عرصه سیاست خارجی داشته باشد؟ آن هم در شرایطی که وضعیت دولت جدید آمریکا و رئیس جمهور جدید این کشور با مواضع کاملا ضدایرانی کارخود را در کاخ سفید آغاز کرده و تقابل با تهران در دستور کار واشنگتن قرار گرفته است.
به نظر می رسد مواضع، سیاست ها و عملکرد محمود احمدی نژاد هشت سال ریاست جمهوری با احمدی نژاد در آستانه انتخابات ریاست جمهوری 96 هیچ تفاوتی نکرده است، احمدی نژاد در حالی خود و یارانش را برای انتخابات پیش رو آماده می کند که همچنان اشتباهات و ناآگاهی های گذشته را تکرار می کند و می تواند اقدامات اخیر او را در راستای فضاسازی رسانه ای در استانه انتخابات دانست تا اقدامی فراتر از آن.
این خبر در حالی در رسانه ها منتشر و دست به دست شد که هنوز مدت زمان زیادی از نامه نگاری محمود احمدی نژاد رئیس جمهور سابق ایران به دونالد ترامپ رئیس جمهور جدید آمریکا نمی گذرد، نامه نگاری که نه تنها همانند دیگر نامه های احمدی نژاد پاسخی دریافت نکرد، بلکه با روشن شدن سرنوشت آن احتملا تاسف بسیاری از شهروندان و مقامات ایرانی شد.
هرچند نامه نگاری در گذشته یکی از ابزارهای قدرتمند ارتباطی به شمار می رفت و اکنون نیز در بعد محرمانه آن، به قوت خود جایگاهش را حفظ کرده است اما نامه نگاری در عصرِ شبکه های مجازی و راه های ارتباطی اینترنتی گسترده، معنای دیگری یافته است، نامه نگاری دیگر نه به آن شیوه گذشته بلکه با شیوه های جدید امروز انجام می گیرد.
گفته می شود نامه احمدی نژاد که نخست در یکی از وب سایت های جریان های نزدیک به وی رسانه ای شده بود، به نگهبانِ سفارت سوئیس در تهران به عنوان حافظ منافع آمریکا در ایران تحویل داده شده است و بعدها مقامات سفارت سوئیس به وزارت خارجه کشورمان عنوان کرده اند که نقش نامه رسان ندارد و هیچ مسئولیتی را در این زمینه متحمل نمی شود.
این نخستین باری نیست که رئیس دولت های نهم و دهم به مقامات غربی نامه می نویسد، وی نه تنها اکنون که هیچ مقام اجرایی برعهده ندارد بلکه آن زمان که در مقام ریاست جمهوری بود نیز به روسای جمهور آمریکا و فرانسه نامه نوشته بود، نامه نگاری هایی که البته همگی نه تنها بی پاسخ ماندند بلکه کوچکترین اشاره ای از سوی این مقامات به نامه های ارسال شده نیز صورت نگرفت.
اما سوالی که اینجا مطرح می شود این است که چرا رئیس دولت های نهم و دهم اصرار به تکرار یک اقدام اشتباه دارد؟ اگر احمدی نژاد و مشاورانش قصد نامه نگاری به ترامپ را داشتند چرا صرفا به رسانه ای کردن آن اکتفا نکردند، چه تدبیری پشت سر ارسال نامه مکتوب به سفارت سوئیس وجود داشت، اقدامی که در نهایت با بی تفاوت طرف مقابل و تاسف و شرمساری وزارت خارجه به پایان رسید؟ اگر هم آقایان قصد نامه نگاری محرمانه داشتند پس چرا این نامه را رسانه ای کردند؟
سوال دیگر این است که نامه نگاری های این چنینی آن هم در شرایطی که محمود احمدی نژاد در دوران هشت ساله ریاست جمهوری اش کمترین رابطه دیپلماتیک با دولت های غربی و اروپایی داشت، چه کمکی می تواند به دستگاه دیپلماسی کشور و یا مانور دولت در عرصه سیاست خارجی داشته باشد؟ آن هم در شرایطی که وضعیت دولت جدید آمریکا و رئیس جمهور جدید این کشور با مواضع کاملا ضدایرانی کارخود را در کاخ سفید آغاز کرده و تقابل با تهران در دستور کار واشنگتن قرار گرفته است.
به نظر می رسد مواضع، سیاست ها و عملکرد محمود احمدی نژاد هشت سال ریاست جمهوری با احمدی نژاد در آستانه انتخابات ریاست جمهوری 96 هیچ تفاوتی نکرده است، احمدی نژاد در حالی خود و یارانش را برای انتخابات پیش رو آماده می کند که همچنان اشتباهات و ناآگاهی های گذشته را تکرار می کند و می تواند اقدامات اخیر او را در راستای فضاسازی رسانه ای در استانه انتخابات دانست تا اقدامی فراتر از آن.
کپی شد