به گزارش جماران، روزنامه قانون در گفت و گو با باهنر نوشت:
«در این دوره چون خیالم راحتتر است که اصولگرایان پیروز میشوند، احساس کردم ضرورت ندارد بیایم». این بخشی از سخنان محمدرضا باهنر، چند هفته مانده به انتخابات سال 94 است.به نظر میرسد او نیز مانند بسیاری از شخصیتهای سیاسی اصولگرا، قدرت پتانسیل رهبری جریان رقیب را درک نکردهبود و این روزها در کنار جمنا تمام تلاش خود را به کار گرفته است تا شاید بتواند، موفق شوند. آنها گمان میکنند در روزگاری که دیگر هاشمی در میان ما نیست، آن مرد (رییس دولت اصلاحات) و روحانی تنها مانده اند و ایشان میتوانند به دستاوردهایی برای انتخابات سال 96 دست پیدا کنند.
مرد رایزنیهای خاص مجلس شورای اسلامی، همیشه با درایت و کیاست خاصی با جریانها و رسانهها روبهرو میشد و سخنانی را بیان میکرد که تا حد ممکن، رنجشی در پی نداشته باشد. باهنر، مانند شخصیتهای دیگر جناح اصولگرا، ژستهای بیهودهای برای گفتوگو با رسانهها از خود به نمایش نمیگذارد، همواره سخن میگوید و بیشترین همگرایی را با رسانه های رقیب دارد.
بعد از آنکه از انتخابات دوری کردید،برخی گمانهزنی کردند که دیگر از عالم سیاست خداحافظی میکنید اما اینگونه نشد و امروز شاهد آن هستیم که شما یکی از لیدرهای اصلی جریان اصولگرا و سیاسیون جمنا هستید، از این بازه فعالیت خود سخن بگویید؟
با توجه به برخی مسائل، به این نتیجه رسیدم که به عنوان نماینده مجلس بر سرکار نیایم. هر کس میپرسید چرا این تصمیم را گرفتید به او یک پاسخ می دادم که« شما 28 سال یک راه را بروید و بیایید، اگر حوصله کردید باز مسیرتان را ادامه دهید به من نیز توصیه کنید!» و این موضوع به معنای کنارکشیدن از میدان سیاست نبود. ما تصمیم گرفتیم با آمدن نیروهای جوان شکل و نحوه حرکت در مجلس را عوض کنیم.
اما از خوش شانسی یا بدشانسی، در مجمع تشخیص مصلحت نظام و در زمان حیات حضرت آیت ا... هاشمی رفسنجانی من مامور شدم که بخش نظارت بر مصوبات مجلس در قانون برنامه و بودجه را پیگیری کنم و مغایرتهایش را با سیاست های کلی نظام به مجمع گزارش دهم و همین موضوع باعث شد ارتباط بنده با بهارستان قطع نشود. البته دوستانی همچون آقای لاریجانی در مورد برخی امور مشورتهایی با من میکنند ولی در مجلس مستقر نیستم.
در روزهای نزدیک به انتخابات بیشتر مشغول چه فعالیتهایی هستید؟
گذشته از فعالیتدرمجمع تشخیص مصلحت نظام، اقدامات و برنامههای سیاسی را ادامه می دهم. در جامعه اسلامی مهندسین نیز حدود هفده سال است که مسئولیتش به عهده بنده است. جامعه اسلامی مهندسین یکی از اعضای حقوقی عضو جبهه پیروان خط امام و رهبری است که آن جمع، بعد از رحلت آقای عسگراولادی(دبیرکل) به اتفاق آرا بنده را مامور کردند تا مسئولیت را بر عهده داشته باشم.
جمنا یا همان جبهه مردمی نیروهای انقلاب با چه هدفی وارد فضای انتخاباتی ایران شدهاست؟
جریانات اصولگرایی در هر انتخاباتی که پیش میآید تلاشی را برای هماهنگی، همراهی و همدلی در فضای سیاسی کشور انجام میدهند.این جبهه مردمی نیروهای انقلاب نیز از همان دست همکاریها و همدلی هاست. طبیعی است بعضی از این جبههها و فعالیتها پایدار می ماند و برخی نیز بعد از انتخابات دوباره تجدید نظر و اصلاح مسیر می کنند. در حال حاضر جبهه مردمی نیروهای انقلاب آن مرکزیتی است که همه جریانات اصولگرایی را دور یکدیگر جمع میکند. گروههای فراوان اصولگرایی آمدند و به جمنا پیوسته اند و برخی نیز در حال مذاکره هستند.
محور فعالیتهای جمنا چیست؟
جبهه مردمی نیروهای انقلاب از شروع به کار تا این لحظه، دو کار انجام داده است. یکی اینکه کاندیداهای ریاست جمهوری را بر اساس مکانیزم مشخص، ابتدا 51 نام و سپس بعد از برگزاری انتخابات به 21 نام رساندند و در حال مذاکره و برنامه ریزی برای ادامه کارهستند و اقدام دومی که جبهه مردمی نیروهای انقلابی در همایش گذشته خود انجام داد، انتخاب شورای مرکزی بود.
شما به کاندیداتوری فکر نمیکنید؟
بنده نامزد انتخابات ریاست جمهوری نیستم. ما اگر کمک و همکاری با دوستان داریم در همان فرایند تشکل ها و مجموعههایی هست که قرار است با جبهه مردمی نیروهای انقلاب فعال باشند.
برخی از کاندیداها مانند سعید جلیلی که در لیستجمنا قرار گرفته بودند، بلافاصله بعد از اعلام نامشان مدعیشدند که علاقه ای به حضور در این لیست ندارند، جمنا سعی داشت این افراد را در رودربایستی بگذارد یا استراتژی خاص دیگری پشت این اقدام بود؟
این سوال را باید از سخنگوی جبهه مردمی نیروهای انقلاب بپرسید، ما اگر نظر مشورتی داشته باشیم به آقایان می دهیم آنها خودشان در رابطه با کاندیداها بحث می کنند.از حدود 51 نفری که گزینه احتمالی جبهه مردمی نیروهای انقلاب بودند حدود 30 نفر از انتخابشان،مطلع نبودند.
در این بین برخی با مراجعه یا برقراری ارتباط تلفنی، نام خود رااز لیست این جبهه حذف کردند. بعضی از دوستان نیز خودشان داوطلب نبودند و دیگران، این عزیزان را پیشنهاد کردند و آنها نیز به دنبال حذف اسم خودشان نیامدند. برای مثال آقایان رییسی یا فتاح اعلام کردند ما داوطلب نیستیم اما اسم خودشان را از لیست کاندیداها حذف نکردند.
آقای جلیلی نیز در گوشه و کنار میگوید در حال حاضر تصمیمی برای پیوستن به جمنا ندارد اما این که چهکار میکنند و در نهایت چه اتفاقی می افتد را باید سخنگوی جبهه مردمی نیروهای انقلاب پاسخ دهد.
امکان دارد جبههپایداری همان رویکرد سال 92 که موجب شد تا اختلافاتی در جناح اصولگرایی بهوجود آید را در این دوره نیز پی بگیرد؟
به نظر من در این انتخابات، مشکلاتی که در مسیر با آنها روبهرو هستیم بهتر حل خواهد شد.
برخی از افراد حاشیهای جمنا مدعیهستند که هر کسی درون این جبهه است، انقلابی و بقیه غیرانقلابی هستند.نظر شما در این باره چیست؟
یک سری الفاظ و اسامی در ائتلافها، تشکلها و احزاب، مطرح می شود که معنای ایجابی دارد اما سلبی نیست. به عنوان مثال ما جبهه پیروان خط امام ورهبری که بیست سال نیز سابقه دارد را در عالم سیاستایران داریم ولی این ادعا را ندارد که اگر هرکس در جبهه ما نبود، پیروی خط امام ورهبری نیست.
جبهه مردمی انقلاب نیز اینگونه باید باشد، اگر نیروهای مردمی انقلاب ادعا داشته باشند که هر کس در این مجموعه نباشد انقلابی نیست، اشتباه است.
وضعیتریاست مجمع تشخیص مصلحت با توجه به اینکه در روزهای آخر این دوره هستیم را چگونه ارزیابی میکنید؟
اسفند، ماه پایان کار این دوره مجمع تشخیص است، اینکه چند روز زودتر یا دیرتر مهم نیست. فوت حضرت آیت ا... هاشمی رفسنجانی در آستانه اتمام دوره مجمع بود و حضرت آقا فرمودند، آیت ا... موحدی کرمانی جلسات مجمع را اداره کنند. بنده تصورم این بود که اگر ما کار فوری نداشتیم ممکن بود این مدت یکی دو ماه مجمع تعطیل باشد، اما چون دو رویداد مهم (یکی تصویب برنامه ششم و دیگری بودجه سال 96) در مجلس پیگیری میشد، ما موظف بودیم در مجمع، سیاست های کلی را تطبیق و نظارت و رصد کنیم، به همین دلیل نیاز به برگزاری جلسات بود.
ما بیشتر فعالیتها را در کمیسیون نظارت مجمع انجام دادیم. این کمیسیون بزرگ متشکل از ده نفر عضو مجمع است و تعدادی نیز شخصیتهای حقوقی (معاونان سه قوه، روسای نهادهای نظارتی مانند دیوان محاسبات، بازرسی کل کشور، دیوان عدالت) از بیرون مجمع در این بین حضور و حق رای دارند. ما در جهت اجرای آیین نامه مجبور بودیم مصوبات کمیسیون را به صحن علنی ببریم؛ برای همین لازم بود که مجمع تشکیل شود و برهمین اساس، آیت ا... موحدی کرمانی مامور شدند که جلسات را اداره کنند،البته نه به عنوان رییس مجمع،زیرا رییس همزمان با احکامی که حضرت آقا(رهبرمعظم انقلاب) صادر میکنند، تعیین میشود.
با توجه به فضای حاکم بر مجمع، تا چه حد احتمال می دهید اعضای فعلی ابقا شوند؟
ما هیچ پیش بینی خاصی نمی توانیم در این زمینه داشته باشیم. طبق دوره های گذشته این امکان وجود دارد که عدهای حذف وعدهای دیگر اضافه شوند، حال باید منتظر ماند و دید در آینده چه اتفاقاتی خواهد افتاد.
اعلام کاندیداتوری فردی از تیم احمدی نژاد را در انتخابات آینده چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا احمدینژاد میتواند سبد رای خود را به فرد دیگری انتقال دهد؟
در سه مورد این موضوع را میتوان ارزیابی کرد. یکی اینکه در رسانهها برداشتهای اشتباهی از سخنان رهبری در مورد شخص احمدی نژاد میشود و می گویند آقای احمدی نژاد از حضور در انتخابات منع شده است، در حالی که حضرت آقا خودشان توضیح دادند و فرمودند نظر مشورتی دادم، امر و نهی در کار نیست. تا جایی که ما اطلاع داریم احمدی نژاد قرار نیست بیاید و قرار است به نظر مشورتی عمل کند.
بعد از آن از قول او در رسانهها مطرح شد که احمدینژاد قصد ندارد در انتخابات از کسی حمایت یا علیه کسی اقدام کند.ولی در این اواخر بحث کاندیداتوری آقای بقایی مطرح شده و عده ای نیز به آن جریان پیوستند و دوباره در فضای مجازی بحثهایی بهوجود آمد که احمدی نژاد ممکن است از شخص بقایی حمایت کند. بنده در مورد اصل ماجرا که قرار است چه اتفاقی بیفتد اطلاع دقیقی ندارم، اما اینکه تیم او بخواهند وارد بحث انتخابات شوند، منعی ندارد.
اینکه برای احمدی نژاد سبد رای قابل توجهی وجود دارد را نیز نمیتوان رد کرد، اما بنده بر این باورم که احمدی نژاد نمیتواند رای خودش را به دیگری انتقال دهد. برخلاف برخی شخصیتهای سیاسی که میتوانند رای خود را با توصیه به سبد دیگری واریز کنند، بیشتر کسانی که به خود احمدینژاد رای میدهند با توصیه او رای خود را عوض نمی کنند.
در حال حاضر به دولت روحانی و هیات دولت انتقادهای فروانی میشود. شما به عنوان یکی از مسئولان کشور چه توصیه هایی برای این دولت دارید تا بتواند در مدت باقی مانده رضایت نسبی مردم را جلب کند؟
در صحنه اجرا اگر بخواهیم عادلانه قضاوت کنیم باید بگوییم که مشکلاتی وجود دارد و آنهایی که منتظر نتیجه کار هستند بعضی از مشکلات را درک نمی کنند. اگر بخواهیم مثالی در این مورد بزنیم مانند یک تیم دونده ای است که از سر خط شروع به دویدن میکند و یک عده آخر خط منتظرند تا از دوندگان استقبال کنند. اگر این دونده چند دقیقه دیرتر به مقصد برسد ممکن است از او ایرادهای مختلفی بگیرند، ولی نمی دانند این دونده در راه با چه مشکلاتی روبه رو بوده که نتوانسته به هدف برسد. در کارهای اجرایی نیز اهداف به صددرصد نمی رسند. در فعالیتهای اجرایی یک تعداد وعدههایی داده می شود که آن وعدهها ممکن است بسیاری، محاسبه شده نباشد.
همه نامزدهای انتخابات، زمان نامزدی وعده هایی را میدهند که شاید خودشان هم اطلاعی از اینکه میتوانند آن را عملی کنند یا خیر، ندارند. دولت حدود سیصد تا چهارصد هزار میلیارد تومان پروژه نیمه تمام در کشور دارد که همه آن مربوط به این دولت نیست و برخی از آنها را دولت های قبلی کلنگ زده و رفتهاند. از طرفی نماینده هایی که به مجلس آمدند، کمترین توقع شان دو چیز است، یکی اینکه پروژههای نیمه تمام حوزه انتخابیه آنها به اتمام برسد و تعداد دیگری پروژه جدید شکل بگیرد.
اما بودجهای که دولت به آن نیاز دارد با دخل و خرج همخوانی ندارد. دولت را باید عادلانه نقد کنیم ، دولت در کنترل تورم موفق بوده و تورم 40 درصدی را به تورم تک رقمی رسانده اما نقد بالاتری که میتوان مطرح کرد این است که در زمان رکود تورمی، هدفگذاری تورم یک رقمی اشتباه است. در دوره رکود تورمی، نقطه هدف مطلوب 20 درصد است ولی ما میخواهیم تورم تک رقمی شود و رکود را تشدید میکنیم و در نتیجه چرخ های اقتصادی می ایستد. اما نباید فراموش کرد که دولت، اقداماتی انجام داده که نتایج آن هنوز به ذائقه مردم ننشسته است.
مردم دنبال معاش شبشان هستند، دولت سرمایهگذاریهایی انجام داده است که نتایج آن شش سال دیگر نمایان میشود. دولت روحانی به قول عامیانه، تمام تخممرغهایش را در سبد برجام گذاشت در حالی که من بارها گفته ام اگر همه مشکلات برجام حل شود و تحریم ها برداشته شود 40 درصد مشکلات اقتصادی ما حل می شود، 60 درصدش برمیگردد به تدبیر و حرکت و پویایی اقتصاد مقاومتی و... که خیلی در این حوزه،شاهد موفقیت دولت نبودیم.ولی باید گفت نمره عملکرد دولت در برجام نمره قابل قبولی است.
در اقتصاد مقاومتی، عملکرد دولت را چگونه ارزیابی میکنید؟ دولت تا چه میزان توانسته در تحقق این موضوع موفق عمل کند؟
تحقق اقتصاد مقاومتی از سری مباحثی است که به اصطلاح، سیاه و سفید نباید بررسی شود. باید روند و فرایندها را مورد توجه قرار داد. از زمانی که قرارگاه اقتصاد مقاومتی تاسیس شد و معاون اول رییسجمهور، آقای جهانگیری نیز مسئولیت فرماندهی قرارگاه را به عهده گرفت، اقدمات زیادی انجام شده است. دولت جهت حرکت در اقتصاد مقاومتی را به درستی در حال طی کردن است اما در این مسیر خیلی کند حرکت میکند.
دولت بعضی اوقات اقدامات جاریاش را با نام اقتصاد مقاومتی انجام میدهد. درست است بخشی از اقدامات در راستای اقتصاد مقاومتی است، اما قرار نیست همان کارها را با نام اقتصاد مقاومتی انجام دهیم. در دنیا کشورهایی داریم که 100 کیلومتر نیز ساحل با آب های آزاد ندارند و با استفاده از همان، کل اقتصاد کشورشان را اداره می کنند ولی ما 2500 کیلومتر در جنوب، ساحل با آبهای آزاد دنیا داریم که رها شده است و حداکثر صد کیلومتر از این سواحل مورد استفاده بهینه قرار گرفته است.
بنده مدعی هستم جنوب کشورما از سواحل مکران گرفته تا بندر امام، ظرفیت پذیرش ده میلیون جمعیت را دارد. حداقل دو سه میلیون شغل میتوان ایجاد کرد که البته کار بسیار سنگینی است اما دولت باید بگوید ظرف این 4 سال چه حد در این زمینه پیش رفته است؟
اگر بخواهید عملکرد این دولت را با دولت قبل قیاس کنید، چه نمره ای به روحانی میدهید؟
من را وارد بحث های دولت قبل نکنید. دولت قبل اقدامات خوبی نیز انجام داد ولی بعضی مشکلات را نیز به وجود آورد.
معضلها و ضعفهایی که برای دولت روحانی وجود دارد تا چه حد میتواند در سبد رای او تاثیر بگذارد؟
روحانی باید دو نکته را برای آینده پیش بینی و توجه کند. تجربه نشان داده روسای جمهور ما دو دوره ای هستند و این یک نکته مثبت است و بخش منفی آن این است که آقای روحانی تنها رییس جمهوری بود که دوره اول با سه دهم درصد یعنی حدود چهارصد هزار رای بیش از حد نصاب رای آورد. فراموش نکنیم، فردی که مسئولیت اجرایی می گیرد اگر خوب نیز فعالیت کند، به صورت طبیعی ریزش رای دارد. بنابراین به صورت طبیعی روحانی مقداری ریزش رای دارد. در حال حاضر نکتهای که تعیینکننده است، این است که آیا رویشها بیش از ریزشهاست یا کمتر از ریزشها! اگر کمتر باشد، آقای روحانی رای نمی آورد ولی اگر رویشهایی به وجود آمد و امیدواریهایی در بخشهایی از کشور به وجود آورده شد، می تواند به نفع دولت پیش برود. نکته دیگری که باید مورد توجه قرار داد، رقیب روحانی است و باید منتظر ماند و دید که رقیب نهایی او در انتخابات چه کسی است.مردم در انتخاباتهای مختلف تصمیممیگیرند که میان دو فرد مقایسه کنند. در آخرین نظرسنجی که صورت گرفته است، 50 درصد پاسخگویان میگویند ما هنوز برای انتخابات،تصمیم نگرفتیم تا به چه کسی رای دهیم؛ البته از آن 50 درصد ممکن است 20 تا 30 درصد در انتخابات شرکت نکنند.برخی اوقات تا 48 ساعت مانده به انتخابات، باز نیز 20 درصد مردم تصمیم نگرفتهاند و پای صندوق که میروند تازه تصمیم میگیرند. انتخاباتهای ما در ریاست جمهوری، انتخابهای هیجانی می شود، یعنی به مناظره ها نگاه می کنند؛ با یک متلک و کنایه به یکباره یک میلیون رای جابه جا شده و اگر کاندیدای مقابل، جواب قیچیکنندهای بدهد حجم بالای رای به سبدش واریز میشود. بنابراین در حال حاضر هیچ چیز مشخص نیست.
تا چه حد این امکان وجود دارد که ماجرای حصر در آیندهنزدیک یا دور رفع شود؟
تصمیمی که گرفته شده، تصمیم شورای عالی امنیت ملی است و آنها برای مسائل امنیت کشور تصمیم می گیرند. در این باره نظر من این است که یک جرمی اتفاق افتاده و این جرم یک مجازاتی دارد. مجازات سبک یا سنگین فرقی نمی کند. حصر سبک ترین مجازاتی است که می توان برای مجرمان قائل شد. اگر بنا باشد در این مجازات تجدیدنظر شود، شرط اول عقلاییاش این است که مجرم قبول کند که من جرم مرتکبشدهام. اگر قرار باشد خداوند نیز توبه ای را بپذیرد اولین شرطش این است کسی که توبه میکند، اراده تکرار آن گناه را نداشته باشد. برخی مطرح میکنند دادگاهی برگزار نشده که جرم این افراد ثابت شود. باید در پاسخ به آنها گفت اگر یک نفر قتلی کرده باشد بدون دادگاه نیز مشخص است که او مجرم است. در این موضوع نیز کسی شکی ندارد که جرم اتفاق افتاده است، آن فتنه ای که اتفاق افتاد و هزینه هایی که به نظام و مردم وارد شد، به نظر میرسد حصر، سبکترین مجازاتی است که برای آنها قائل شده اند. اگر قرار باشد دادگاهی برای محصوران تشکیل شود، آن زمان ممکن است احکامی صادر شود که بسیاری از آنهایی که دنبال تشکیل دادگاه هستند، پشیمان شوند و بگویند کاش دادگاه تشکیل نشده بود.
اگر از سوی دولتآینده پیشنهادی به شما بدهند قبول می کنید؟
فکر می کنم آن ها پیشنهاد نمی دهند من هم به این موضوع فکر نکردهام.