در این مقاله تلاش می شود که بحث های جاری بر سر بحران موشک های بالستیک ایران با ملاحظات زیر مورد بررسی قرار بگیرد:

به گزارش جماران، ملاحظه اول این است که جمهوری اسلامی ایران تاریخی طولانی در توسعه آزمایش های موشکی دارد، اما آزمایش هایی که اخیرا بعد از تحولات بزرگ جهانی انجام شده است، با هدف تاکید بر این که هیچ چیز نمی تواند جلوی توانایی های موشکی ایران را بگیرد، آزمایش شده اند. برای همین با وجود این که باراک اوباما رئیس جمهوری «خوبی» در رابطه با ایران، آن طور که ترامپ در یکی از توئیت های آتشینش بیان داشت، بود اما این مانع از آن نمی شد که ایران آزمایش های موشکی اش در زمینه موشک های بالستیک میان برد را یکی پس از دیگری انجام ندهد. در این جا آزمایش موشکی ایران را که در مارس 2016 یادآور می شوم که چند هفته بعد از اجرایی شدن برجام انجام شد. زمان آزمایش آن موشک مهم بود برای این که ایران می رفت تا صفحه تازه ای را با جهان بعد از آغاز توافق هسته ای و رفع تدریجی تحریم ها آغاز کند. اما مقام های ایرانی خواستند یک واقعیت را تثبیت کنند و بگویند: «هیچ کس نمی تواند برنامه های موشکی کشورشان را متوقف کند. در آن موقع امریکا و فرانسه و بریتانیا و همه کشورهای شریک در امضای توافق هسته ای با ایران دست پاچه و عصبانی شدند، این کشورها پیامی به دبیر کل سازمان ملل ارسال کردند و در آن گفتند که شلیک این موشک ها که توانایی حمل سلاح های هسته ای را دارد قطعنامه 2213 شورای امنیت را نقض کرده در حالی که این قطعنامه توافق هسته ای را تایید کرده است. در همین رابطه بان کی مون نیز گزارشی تهیه کرد و در آن یادآور شد که چنین کارهایی به سود روحیه سازنده توافق هسته ای نیست.» اما روشن نکرد که آیا آزمایش این موشک های بالستیک ناقض توافق هسته ای هست یا خیر.

بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران به این گزارش سابق واکنش تندی نشان داد و گفت «غیرمتوازن و یک جانبه» بوده است و تاکید کرد که کشورش به هیچ کس اجازه نمی دهد که در زمینه سامانه های دفاعی کشورش دخالت کند.

وقتی که ایران تنها چند روز بعد از آغاز به کار رئیس جمهوری جدید آزمایش موشکی می کند، می خواهد همان پیام مارس 2016 را دوباره تکرار کند: که برنامه موشکی اش به قوت خود باقی است و ادامه و توسعه می یابد. هر آن چه بین مارس 2016 تا ژانویه 2017 از مواضع خصمانه ترامپ در قبال ایران شاهد بوده ایم همان مواضعی است که می تواند کار را به تهدید نظامی دو جانبه برساند.

ملاحظه دوم، این است که خیلی سخت می توان رفتارهای رئیس جمهوری جدید امریکا را پیش بینی کرد، به نظر من تشدید تهدیدهایش علیه ایران حد معینی دارد و می خواهد ایران را تحت تحریم های جدید قرار دهد، آنها این مجموعه را با متغیرهای اساسی تقویت کرده اند، یکی از آنها این است که ایران در پی بحث و جدل های خود توانست آن چه می خواست را در مذاکرات هسته ای اش به دست آورد، همان طور که دفاع از برنامه صلح آمیز هسته ای اش را تثبیت کرد و تاکید کرد که موشک هایش به هیچ وجه با هدف حمل کلاهک هسته ای ساخته نمی شوند، اما واقعیت این است که قدرت منطقه ای ایران با قدرت هسته ای بومی و موشکی قدرتی بسیار بالایی برای تحقق طرح های سیاسی اش به آن می دهد. متغیر دوم قواعدی است که بر رفتارهای تمامی طرف ها حاکم است، این صحیح که ترامپ و یارانش که شاهین های دست راستی امریکایی محسوب می شوند، باید با واقعیت های موجود به روی زمین کنار بیایند و مطابق آن جنبه دفاعی خود را تنظیم کنند. گفته می شود سگ دیوانه (لقبی که به جیمز ماتیس، وزیر دفاع امریکا داده اند) می گوید به سوی کسی که می ترسد نروید، اما ایران هم وانمود می کند که نمی ترسد، تهران تهدید کرده که می تواند شخصیت ها و نهادهای امریکایی را هر وقت که بخواهد تهدید کند، همان طور که تهدید کرده که می تواند باران موشک بر سر اهداف امریکایی که اکثرا در مناطق خلیج فارس هستند، ببارد. متغیر سوم، به مواضع روسیه و چین که مدافعان برنامه های موشکی ایران هستند، باز می گردد، همچنین مواضع کشورها در قبال توافق هسته ای نیز مطرح است، آنها نمی خواهند کار به رویارویی نظامی با ایران برسد، به خصوص که همچنان قضیه پناهندگان سوری آنها را آزار می دهد.

آن چه جای امیدواری باقی گذاشته اظهارات وزیر امور خارجه فرانسه در ایران و نخست وزیر بریتانیا در اسرائیل است که دلالت بر پایبندی آنها به توافق هسته ای دارد، بنابراین معقول است که این کشورها توافق هسته ای را اجرایی کنند و جلوی عملیات نظامی علیه ایران را بگیرند، آنها در پی آزمایش موشکی ایران زیاد از بابت اعمال تحریم های امریکا علیه ایران ابراز نگرانی نکردند برای این که می دانند این تحریم ها تاثیر چندانی نمی گذارند.

ملاحظه سوم، مربوط به آن چیزی است که گفته می شود رفتار ترامپ می تواند به صعود تندروها در ایران بیانجامد، همه به انتخابات ریاست جمهوری ایران چشم دوخته اند. از سوی دیگر به روابط ایالات متحده با ایران نیز نظر دارند. اگرچه این موضوع صرفا در اختیار رهبر معظم انقلاب ایران است و اوست که تصمیم می گیرد با امریکا مذاکره شود یا خیر. لازم به یادآوری است که مذاکرات سری بر سر برنامه هسته ای ایران از سال 2009 در دوران دولت محافظه کار احمدی نژاد آغاز شد. علی اکبر سیبویه، سفیر ایران در مسقط در سال 2014 گفت که مذاکرات از 5 سال قبل آغاز شده بودند.

ملاحظه چهارم و آخر، به واکنش اسرائیل به آزمایش های موشکی ایران باز می گردد. واکنش اسرائیل را تنها می توان کودکانه توصیف کرد به این معنا که "اگر خجالت نمی کشی هر کار می خواهی انجام بده." اسرائیل از شورای امنیت خواست که نسبت به این آزمایش ها واکنش نشان دهد، او در کمال پررویی این خواسته را مطرح کرد در حالی که شورای امنیت در دسامبر 2016 شهرک سازی های اسرائیل را محکوم کرده بود و نخست وزیر این رژیم گفته بود اسرائیل دیگر در تصمیم های بین المللی نماینده نخواهد داشت و در روابطش با سازمان ملل به طور کامل بازنگری خواهد کرد، اسرائیلی که پارلمانش همین چند روز پیش قانون شهرک سازی در سرزمین های فلسطینی اشغالی را به تصویب رسانده بود تا به این ترتیب این گونه وانمود کند که قطعنامه سازمان ملل را به دیوار کوبیده است، حالا از همین شورای بین المللی می خواهد علیه ایران وارد عمل شود! اما به نظر می رسد که مواضع اسرائیل چندان مورد توجه کسی نیست و در سایه اختلاف های موجود بر سر تهدید امنیت ملی اعراب، کسی از آن استقبال نمی کند، گویی خاورمیانه ای که درجه غلیانش رو به افزایش است نیاز به قطرات بیشتری از بنزین دارد.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

  • کدخبر: 573674
  • منبع: ديپلماسي ايراني
  • نسخه چاپی

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.