گروههایی که این مساله را مطرح میکنند، باید تبیین کنند و توضیح بدهند که منظورشان از طرح این مسائل چیست؟ آیا منظور این است که حاکمیت بسیاری از خطاها، اشتباهات و جرمهایی را که در گذشته توسط افراد و جریانهایی رخ داده نادیده بگیرد و از آن گذشت کند؟ آیا این افراد هم به این مورد که جرم و خطایی مرتکب شدند، اذعان دارند؟
آشتی ملی طرحی است که برای وحدت جریانهای سیاسی کشور مطرح شد و بزرگان اصلاحطلب و بدنه این جریان از آن استقبال کردند، اما مشخص نیست که چرا اصولگرایان قائل به پذیرش این طرح نیستند که نتیجه آن آرامش و وحدت است.
به گزار جماران، آرمان برای بررسی طرح آشتی ملی با ناصر ایمانی فعال سیاسی اصولگرا گفتوگویی کرده است که مشروح آن در پی می آید:
این روزها از اردوگاه اصولگرایی صدای ساز مخالفت با آشتی ملی به گوش میرسد. چرا این طیف خود را ملزم به حرکت در این مسیر نمیداند؟
در طرح «آشتی ملی» نخست باید توجه داشت که دیدگاه مطرحکنندگان این طرح در چه راستایی است، یعنی مشخص شود از دید آنها چه مشکلی وجود دارد که باید آشتی ملی صورت گیرد؟ از طرف دیگر این افراد باید بگویند منظورشان از آشتی ملی چیست و چه دیدگاه و استراتژیای نسبت به این موضوع دارند. اینکه عنوان شود شرایط کشور بهگونهای است که باید همه با هم متحد باشند، شرایط همیشه همینطور بوده است. اینکه تمام گروههای سیاسی با هم یکصدا باشند و نسبت به مسائل کلی نظام وحدت داشته باشند، مطلوب است. گروههایی که این مساله را مطرح میکنند، باید تبیین کنند و توضیح بدهند که منظورشان از طرح این مسائل چیست؟ آیا منظور این است که حاکمیت بسیاری از خطاها، اشتباهات و جرمهایی را که در گذشته توسط افراد و جریانهایی رخ داده نادیده بگیرد و از آن گذشت کند؟ آیا این افراد هم به این مورد که جرم و خطایی مرتکب شدند، اذعان دارند؟ آشتی ملی یعنی نظام حکومتی از خطاها و اشتباهات افرادی که این مسائل را انجام دادهاند، گذشت و اعلام آشتیعمومی کند؟ فرض کنیم که حاکمیت بخواهد این عمل را انجام دهد؛ آیا کسانی هم که مرتکب این خطاها شدند اذعان دارند که حرکتشان خطا و اشتباه بوده یا نه؟ اگر قبول ندارند که آّشتی ملی معنی نمیدهد. اگر اذعان دارند، بگویند ما تا این مقدار تا این مقطع زمانی این اشتباهات و خطاها را داشتیم تا زمینه برای آشتی ملی فراهم شود. این مسائل که عنوان میکنم، مربوط به نظام حاکمیتی ایران نیست، بلکه مسائلی کلی است که در همه کشورها وجود دارد. نکته دیگری که وجود دارد، این است که آشتی ملی باید با افراد و جریانهایی صورت بگیرد که قاعدتا اساس حاکمیت آن کشور را قبول دارند. کسانی که میگویند آشتی ملی، اساس نظام حکومتی فعلی را از جهت ایدئولوژیک، قانون اساسی و نهادهای وابسته به آن قبول دارند؟ اگر این مفاهیم مورد قبول آنان است و به اشتباهات خود در گذشته اذعان دارند، در این صورت مساله آشتی ملی درست است. آشتی ملی وحدتی میان گروههایی است که با نظام حکومتی مستقر در کشور همفکر هستند، نه با کسانی که نظام مستقر را قبول ندارند. البته که اگر الفاظ زیبایی را در فضای عمومی جامعه پخش کنیم، مورد قبول همه واقع میشود. کلمه آشتی بسیار زیباست و هیچیک از افراد ایران و جهان با کلمه آشتی مخالف نیست. ملی نیز کلمه بسیار زیبایی است و ناظر برهمه مردم است. اگر بخواهیم کلمهای زیبا را در جامعه جا بیندازیم و منظور اصلی را بیان نکنیم، دچار مشکل خواهیم شد و وحدت ملی بیشتر آسیب میبیند؛ یعنی نه تنها وحدت ملی ترمیم نمیشود، بلکه آسیب جدیتری نیز خواهد دید.
بزرگان جریان اصولگرا و اصلاحطلب بر گردآوری تمام نیروهای معتقد به انقلاب تاکید دارند. آیا اکنون وظیفه همین بزرگان و ریش سفیدان است که برای آشتی ملی پیشقدم شوند؟
بحث آشتی ملی بحث گفت وگوی دو جناح نیست. منظور آشتی حکومت با جریان اصلاحطلب است که خود را منتقد نظام میداند. بحث وحدت، اصولگرا و اصلاحطلب ندارد؛ همه موافق آن هستند. اگر کسی مخالف این مساله است، یا از لحاظ عقلی معیوب است یا ایرانی نیست. باید دنبال راهکار بود. این هدف بسیار خوب و مقدس است و باید هم اجرایی شود؛ منتها چگونه میتوان آن را اجرایی کرد؟ آیا بدون اینکه برخی پیشزمینهها آماده شود، میتوانند کاری از پیش ببرند و وحدت ایجاد کنند؟ به نظر بنده خیر؛ محال است که این عمل صورت گیرد. مثالی میزنم که البته ارتباطی با وضعیت فعلی نظام ندارد. مثلا گروههایی در یک نظام حکومتی در آمریکای جنوبی هستند که علیه آن نظام حاکم، مبارزه مسلحانه میکنند. اصول میگوید به شرط کنار گذاشتن اسلحه، آشتی ملی صورت میگیرد، چون با اسلحه نمیشود آشتی ملی کرد و کسانی هم که به کشتار مردم پرداختهاند راهی به آشتی ملی ندارند، اما آنهایی که دستشان به خون آلوده نیست، میتوانند وارد آشتی ملی شوند. به عقیده من این مساله با ریش سفیدی و این حرفها حل نخواهد شد و خودگولزنی است. اگر میخواهیم با افکار عمومی بازی کنیم و جنگ روانی سیاسی راه بیندازیم، این حرفها خوب است، اما اگر کسانی واقعا در پی آشتی ملی باشند، راهش این نیست؛ چهار ریش سفید چه میتوانند بکنند؟ اگر بعضی افراد باشند که به لحاظ ایدئولوژیک با نظام سیاسی ما مخالف هستند، در این شرایط ریش سفیدان چه میتوانند انجام دهند؟برخی از افراد هستند که مرتکب خطاهای بزرگ در کشور شدند و در مقاطعی امنیت ملی کشور را به خطر انداختند. این افراد حداقل باید به اشتباه خود اذعان کنند. واقعهای مانند برخورد دو قطار در سمنان، پلاسکو و قطع برق در خوزستان رخ میدهد و رسانهها از مسئولان میخواهند پاسخگو باشند و حداقل عذرخواهی کنند. حال چطور است که کسانی که در مقاطعی امنیت ملی را به مخاطره انداختند در آشتی ملی عذرخواهی نکنند.
از نگاه یک اصولگرا معتقد به خطر افتادن امنیت کلی از سوی اصلاحطلبان هستید، اما در سوی دیگر اصلاحطلبان هم همین دیدگاه را در برخی مقاطع نسبت به عملکرد اصولگرایان دارند. آیا اصولگرایان نباید عذرخواهی کنند؟
بحث من جناحی نیست. مگراصلاحطلبان که آشتی ملی را مطرح کردند، مقصودشان آشتی با اصولگرایان بود؟ خیر، هدف آنها آشتی بود. اصولگرایان که این طرح را مطرح نکردند، چون مشکلی ندارند.
اصلاحطلبان درصددند با حاکمیت به طور مستقیم ارتباط برقرار کنند، اما برخی از اصولگرایان در این راه سنگاندازی میکنند و انگار از ارتباط مستقیم اصلاحطلبان واهمه دارند.
نظام هیچ زمانی نگفته است که اصلاحطلبان فعالیت نکنند یا نیایند؛ این اصلاحطلبان بودند که خود را از نظام و حاکمیت جدا کردند. حالا هم به جای عذرخواهی، طلبکارند. نمیدانم این آشتی ملی را با چه هدفی مطرح میکنند. اصلاحطلبان با نظام مشکل دارند و این طرح را مطرح کردند، پس باید در امر آشتی ملی پیشقدم شوند.
اصولگرایان هم از اشتباهات خود عذر خواهی میکنند؟
اصولگرایان هم اگر اشتباهی انجام داده باشند، باید عذرخواهی کنند. البته اصلاحطلبان نباید به انتظار بنشینند که اصولگرایان بیایند تا آنها هم به عذرخواهی بپردازند. اگر من با شما فامیل باشم و بر سر موضوعی با هم قهر باشیم، اگر تقصیر از من باشد، باید برای عذرخواهی به سمت شما بیایم. اصلاحطلبان نیز همین شرایط را دارند.
اما آشتی ملی پروژه ای است که باید همه جریانها به شکل برابر به آن بپردازند.
باید هماهنگ باشد، اما این موضوع نباید از ذهن دور شود که هدف از این آشتی ملی چیست. نفس وحدت و اتحاد ملی امری خوب و مقدس است، به شرطی که مطرحکنندگان این طرح به این نظام و حاکمیت، همینگونه که هست اعتقاد داشته باشند.
اصولگرایانی مانند آقای احمدینژاد نیز اشتباهاتی داشت که اصولگرایان عذرخواهی نکردند. این موارد را نمیبینید؟
در حال حاضر رئیسجمهور مستقر آقای روحانی که اصلاحطلب میانهروست و کابینهاش نیز به جز چند نفر، تماما اصلاحطلب است آیا از اشتباهات خود عذرخواهی کرده است؟
طبق گفته خود آقای روحانی، ایشان اصلاحطلب نیست و اصلاحطلبان حامی وی هستند.
اگر اینگونه بگوییم، آقای احمدینژاد هم سال۸۴ گفت من اصولگرا نیستم، پس چرا تمام اصلاحطلبان ایشان را به اصولگرایان وصل کردند.
چون اصولگرایان تمام قد از وی حمایت کردند.
پس اصلاحطلبان هم تمام قد از آقای روحانی حمایت کردند و وی اصلاحطلب است.