«آشتی ملی» یعنی احیای همان شعار «همه با هم» ابتدای انقلاب و زنده کردن شعار «ایران برای ایرانیان» عصر اصلاحات. یعنی همه نیروها به صحنه بیایند و برخلاف گذشته که روی اختلافها تاکید میشد، با حفظ عقاید روی اشتراکها تاکید کنند و برای نجات ایران به یکدیگر دست همکاری بدهند.
به گزارش جماران ، نسل جوان امروز شاید خاطره روشنی از فضای سیاسی و اجتماعی دوران اصلاحات نداشته باشد اما احتمالاً به یاد دارد که ورد زبان عموم سیاسیون در آن هشت سال، گفتوگو بود و تعامل و آشتی. رویکردی که اوج و اعتلایش در گفتمانی نمود یافت که تحتعنوان «گفتوگوی تمدنها» و از سوی رییس دولت اصلاحات پیشنهاد شد و باوجود اینکه در سطح بینالمللی نیز با استقبال گسترده روبرو شد و حتی سال ۲۰۰۱ میلادی ازسوی سازمان ملل متحد بهعنوان «سال گفتوگوی تمدنها» نامگذاری شد اما با پایان کار دولت اصلاحات، آفتاب گفتوگو و تعامل نیز غروب کرد.
برای بررسی ابعاد طرح «آشتی ملی» بهسراغ مصطفی تاجزاده، معاون سیاسی وزیر کشور دولت اصلاحات و یکی از چهرههای تاثیرگذار در شرح و بسط این گفتمان رفتیم و نظر او را درباره این طرح و چالشهای پیشروی آن جویا شدیم.
این روزها صحبت از آشتی ملی بسیار مطرح می شود ارزیابی شما از این طرح مبحث چیست؟
هنگامی که پیام «آشتی ملی» از سوی سیدمحمد خاتمی مطرح شد این طرح با استقبال گستردهای از سوی اقشار و گروههای مختلف مردم مواجه شد. اصلاحطلبان نیز در مجموع از این پیام استقبال کردند؛ گرچه بخشی از آنان بهویژه جوانان اصلاحطلب نگران شدند که مبادا «آشتی ملی» بهمعنای دست کشیدن از هویت اصلاحطلبی باشد.
اصولگرایان نیز بهطور کلی نوعی سکوت توام با رضایت پیشه کردند؛ اگرچه دلواپسان علیه این پیام شوریدند بهویژه بخشی از آنان که خواهان تداوم فضای امنیتی در داخل کشور و همینطور حفظ چنین فضایی علیه ایران در منطقه و جهان هستند؛ چرا که گمان میکنند بدین ترتیب میتوانند حرف نخست را در سیاست و مدیریت کشور بزنند.
اما سایر اصولگراها سکوت کردهاند و منتظرند ابعاد این ایده ازسوی آقای خاتمی و دیگر کسانی که دم از آشتی ملی میزنند، مشخص شود؛ برخی نیز بهدلیل ترس از دلواپسان جرات ندارند در این باره صحبت کنند.
شما درمورد نگاه دو جناح به آشتی ملی صحبت کردید اما گروهی هستند که سیاسی نبوده و از نیروهای اجتماعی هستند. به نظر شما این گروه چه نگاهی دارند؟
به نظر میرسد نیروهای اجتماعی و سیاسی خارج از دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا، کمی بدبین و نگران هستند آن هم از باب اینکه نکند دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا با سازش با یکدیگر، توجیهگر فسادی شوند که بخشهای زیادی از جامعه را دربرگرفته است. آنان هم چنین نگرانند که مبادا این آشتی به معنای این باشد که قرار است سیاستهای گذشته ادامه یابد و اینبار بجای یک جناح، با مشارکت و توافق هر دو جناح مسیر اشتباه گذشته تداوم یابد.
آیا اساساً شما با چنین مبحثی موافق هستنید؟
اکثریت جامعه خواهان تداوم امنیت و ثبات کشور است. بنده نیز بهطور جدی با پیشنهاد آقای خاتمی موافقم و حدود سهماه پیش دلائل خود را در لزوم گفتوگو، وحدت، وفاق و آشتی ملی اعلام کردم. به باور من همه کسانی که به استقلال و یکپارچگی ملی و سرزمینی ایران اعتقاد دارند و حاضرند در چارچوب قانون، با نفی خشونتورزی و با التزام به قانون اساسی فعالیت کنند، باید این امکان را بیابند که در عرصه سیاسی و اجتماعی کشور مشارکت فعال داشته باشند و ایران و ایرانیان بتوانند از توانمندی آنها بهره برند.
آیا طرح «آشتی ملی» صرفا به معنای تفاهم دو جناح است؟
اخیراً دیداری با آقای خاتمی داشتم و دیدم برخلاف تبلیغاتی که ازسوی برخی انجام میشود تا اینگونه وانمود کنند که منظور آقای خاتمی از «آشتی ملی» صرفاً تفاهم دو جناح است، مقصود ایشان این است که همه کسانی که به قانون اساسی ملتزم هستند، بتوانند در فرآیند مدیریت کشور و در عرصه اجتماع و سیاست فعال شوند و امکان خدمتگذاری یابند.
تاکید دوم آقای خاتمی این بود که ما به هیچ عنوان دست از هویت، ایدهها و عقاید خودمان برنمیداریم، کما اینکه انتظار نداریم چه اصولگراها و چه دیگر نیروهای قانونگرای خارج از این دو جناح، برای آشتی و وفاق ملی از باورها و عقایدشان دست بکشند؛ بلکه لازم است برای حل مشکلات دست یاری به یکدیگر داده، با یافتن اشتراکات، روی این نقاط مشترک تاکید کنند و درمورد اختلافها نیز با ساز و کار قانونی به رقابت سالم بپردازند و درنهایت تسلیم نظر مردم باشند.
علت و غایت طرح آشتی ملی چیست؟
علت طرح این مسئله آن است که جامعه ما از مشکلات فراوانی رنج میبرد که در صورت مهار نشدن، ممکن است دیر یا زود به بحران تبدیل شوند. این مشکلات از مسائل و معضلات زیستمحیطی همچون هدر رفتن آب، فرسایش خاک و آلودگی هوا، تا ناهنجاریهای اجتماعی همچون اعتیاد، طلاق، گسترش خشونت، افزایش رشوه و دیگر بداخلاقیهایی که روزمره با آن روبرو هستیم و همینطور فقر و تبعیض و فاصله طبقاتی را شامل میشود. تجربه ۳۷ ساله نشان داده که هیچ جناحی بهتنهایی قادر به حل معضلات مذکور نیست.
دلیل دوم به مخاطراتی بازمیگردد که پس از روی کار آمدن ترامپ، میهن ما را تهدید میکند و رفع و دفع آنها نیاز به همکاری و هماهنگی همه نیروها دارد؛ چراکه بهنظر میرسد ترامپ بهدنبال بهانه است که با ایران تسویه حساب کند تا درصورتی که نتواند دیگر قولهای انتخاباتیاش را محقق کند، بگوید که درمورد این موضوع شعارهایش را عملی کرده است.
دلیل سوم مطرح کردن ایده «آشتی ملی» به نظر من آن است که ما نهتنها برای حل مشکلات موجود، بلکه همچنین برای جلوگیری از وقوع مسائل جدید نیز نیاز به جراحیهای بزرگ در عرصههای مختلف داریم که انجامشان مستلزم وفاق ملی است و هیچکدام از جناحها بهتنهایی قادر به تحمل این بار بزرگ نیست.به بیان روشن برای اینکه پلاسکوهای دیگری فرو نریزد و ... باید به تفاهمی عمومی برسیم و بر اساس آن بتوانیم از تجربه، توان، دانش و استعداد همه نیروها بهرهمند شویم.
از این منظر، «آشتی ملی» یعنی احیای همان شعار «همه با هم» ابتدای انقلاب و زنده کردن شعار «ایران برای ایرانیان» عصر اصلاحات. یعنی همه نیروها به صحنه بیایند و برخلاف گذشته که روی اختلافها تاکید میشد، با حفظ عقاید روی اشتراکها تاکید کنند و برای نجات ایران به یکدیگر دست همکاری بدهند و از کارشکنی و قهر و دشمنی دست بردارند و به رقابت سالم سیاسی تن بدهند و هر کسی که بتواند برنامه موفقتر یا متناسبتر با نظر اکثریت جامعه ارائه دهد، امکان خدمتگذاری بیشتری پیدا کند.
بر این اساس «آشتی ملی» معنایی ندارد، جز اینکه نیروهای سیاسی یکدیگر را به رسمیت بشناسند و جامعه و حکومت به هیچ عنوان تک صدایی اداره نشود و چندصدایی رسمیت یابد.
آیا طرح «آشتی ملی» همان نامه عذرخواهی یا توبهنامه است؟
«آشتی ملی» یعنی پذیرش تکثر از موضع برابری و یکسانی نه اینکه یکی از دیگری عذرخواهی کند یا توبهنامه بنویسد و مواردی از قبیل؛ ما اگر اهل چنین کارهایی بودیم در سالهای گذشته که در زندان بودیم به چنین روشهایی متمسک میشدیم که خودمان را نجات دهیم و بتوانیم سهمی از حکومت را به خود اختصاص دهیم.آن دوره به اتمام رسیده و کسی چنین مواردی را در دستورکار قرار نمیدهد و «آشتی ملی» آنچنان که آقای خاتمی هم تاکید کرده، برای این است که آینده ایران را نجات دهیم و سعی میکنیم آینده را به نحو بهتری بسازیم.
نکته پایانی این که کسانی که مخالف گذار از فضای امنیتی به فضای سیاسی و انجام رقابت سالم سیاسی هستند، تلاش میکنند مانع موفقیت ابتکار جدید آقای خاتمی شوند و ازجمله به طرح مسائلی کذب میپردازند تا شبهاتی را در افکار عمومی بهویژه در نسل جوان ایجاد کنند. برای نمونه میتوان به تحلیلی اشاره کرد که بنابر آن آقای خاتمی قرار است توبهنامه بنویسند و عدهای از اصلاحطلبان موافق و عدهای از آنها مخالف هستند، حال آنکه موضوع اصلاً این نیست؛ بلکه مسئله این است که وضعیت کشور بسیار خطرناک و پیچیده است و اگر به هوش نباشیم و دست یاری به یکدیگر ندهیم و برای به رسمیت شناختن یکدیگر و تاکید بر اشتراکات تلاش نکنیم، خداییناکرده در آینده با مشکلات و بحرانهایی به مراتب حادتر از اکنون روبرو میشویم.
آیا «آشتی ملی» را میتوان ادامه دموکراسی یا مردمسالاری دانست؟!
من «آشتی ملی» را در تداوم حرکت اصلاحی و حتی انقلاب اسلامی میدانم؛ چرا که در جهت حاکمیت مردم و گسترش و تعمیق دموکراسی در ایران است. ما همچنان با افتخار اصلاحات را دموکراتیزاسیون تعریف کرده و «آشتی ملی» را گامی در این راستا میدانیم و معتقدیم اگر بخواهیم مردم بهرغم تنوعات فکری و تفاوتهای سیاسی، یک واحد ملی را تشکیل دهند و یکپارچه در برابر زیادهخواهی بدخواهان ایران بایستند، راهی جز به رسمیت شناختن یکدیگر، بهرغم تمام تفاوتها نداریم.