محمد هاشمی گفت:‌ ما شخصیتی مانند آیت‌الله هاشمی را بسیار کم سراغ داریم که مسائل مختلفی در مورد مبارزه بداند و راه حل‌های مناسب و کم هزینه‌ای را برای آن معرفی کند.

به گزارش جماران، سی و هشت سال قبل، معمار بزرگ انقلای در کنار یاران جان برکف خود همچون آیت الله هاشمی رفسنجانی جمهوری اسلامی را بنیان نهاد.

امسال کشور درحالی دهه فجر و سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی را آغاز می کند که یکی از ارکان اصلی خود را ندارد، رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام که به گفته بسیاری از بزرگان کشور ستون انقلاب بود در این روزها کنار یاردیرین خود خفته است.

در فراغ یار دیرین امام و رهبری با محمد هاشمی برادر رئیس فقید مجمع درباره نقش آیت الله در انقلاب و پس از آن گفت وگویی کردیم که متن آن به این شرح است: 

با نگاهی به تاریخ انقلاب پی می بریم که آیت الله هاشمی از نخستین روزهای مبارزه در کنار امام بودند و سال‌های زندان و شکنجه را تحمل کردند. درباره نقش ایشان در به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی بفرمایید؟

آیت‌الله هاشمی نقش بی‌بدیلی در انقلاب و دوران نهضت مبارزه  داشتند. وقتی امام در سال 40 مبارزات را شروع کردند، ایشان  به عنوان یکی از شاگردان و یاران کنار معمار کبیر انقلاب قرار گرفتند.به یاد دارم  در آن زمان بحث آگاه‌ نمودن مردم یکی از اهداف نهضت اسلامی بود. 

آیت الله هاشمی بارها دستگیر و شکنجه شدند او و دیگران مبارزه با نظامی را آغاز کرده بودند که تا دندان مسلح بود وبسیار بی‌رحمانه با مبارزین برخورد می‌کرد؛ هدف اصلی ایشان هم ریشه‌کن کردن حکومت شاهنشاهی بود که سال‌ها فضایی خفقان را بر کشور حاکم کرده بود .

رئیس فقید مجمع در آن زمان هم دید بازتری نسبت به دیگر هم‌قطاران خود داشتند. در سال‌های 40 کتاب امیر کبیر را نوشتند که قهرمان مبارزه با استعمار بود و سال‌ها بعد کتابی را تالیف کردند به نام سرگذشت فلسطین یا کارنامه سیاه استعمار که مقدمه 16 صفحه‌ای آن بحث بین المللی و منطقه‌ای را مطرح می‌کردند و اینکه ملت فلسطین زیر جنایات اسرائیل قرار دارند آن هم با حمایت دولت آمریکا که با ایران رابطه بسیار نزدیکی داشت.

در آن سال‌ها دولت ایران برای اسرائیل منابع نفتی و انرژی را تامین می‌کرد و تالیف چنین کتابی برای آنها سنگین بود. آیت‌الله هاشمی در زمانی علیه اسرائیل صحبت می‌کرد که حکومت کشور رابطه خوبی با دولت رژیم صهیونیستی داشت.

سال‌هایی که خفقان در کشور وجود داشت آیت الله هاشمی مسائلی را مطرح می کرد که کمتر کسی جرأت بیان آن‌ها را داشت، او همیشه از اینکه نابسامانی در کشور وجود دارد ناراضی بود و مطرح می‌کرد که چرا ما باید کشوری مونتاژکار باشیم؟ چرا در ایران صنعت و دانشگاه مناسبی وجود ندارد؟ چرا ما از علم روز دنیا بی بهره هستیم؟ ایشان دغدغه‌های این چنین داشتند او مانند امیرکبیر افق دید گسترده‌ای داشت و در بحث علمی، فنی و مبارزه با استعمار از او پیروی می‌کرد.

می‌دانیم امیرکبیر در زمان خودش یکی از سردمداران مبارزه با انگلیس بود. می‌توان گفت در سال های مبارزه آیت‌الله هاشمی کمتر شاهد دخالت انگلیس بودیم اما زیر سلطه استعمار آمریکا قرار داشتیم، وی بحث‌هایی که در مورد استعمار و تسلط بیگانگان در کشور مطرح می‌کرد هرکدام برای خودشان نقشه راهی بود. او نسبت به مسائل منطقه‌ای داخلی حساس و در این جهت کتاب‌های نیز به رشته تحریر در آوردند وی نقشی پررنگی در نهضت اسلامی داشت بارها دستگیر و شکنجه شد، به خاطر همین صبر و  استقامت الگوی در بین مبارزین بود و قوت قلبی برای آنان به شمار می‌آمد.

او در دوران مبارزه سرپرستی بیش از هزار خانواده زندانی را برعهده گرفته بود و به معیشت آنان رسیدگی می کرد آن هم در شرایطی که سرپرست بزرگ آنان در زندان به سر می‌برد. آیت‌الله هاشمی به عنوان یکی از یاوران امام در سال های مبارزه در کنار ایشان بودند و در بسیاری از مسائل مانند ایراد سخرانی کارهای قلمی و فکری و پشتیبانی و تدارکات پیشتاز بقیه بودند و موردی پیدا نمی‌شد که ایشان ندانند.

آیت‌الله هاشمی دارای ویژگی‌هایی بودند که با تکیه بر همان‌ها تمام جنایات شاه را به گوش مردم رساند و ضرورت مبارزه علیه رژیم پهلوی و پیروزی انقلاب به مردم فهماند.ما شخصیتی مانند آیت‌الله هاشمی را بسیار کم سراغ داریم که مسائل مختلفی در مورد مبارزه بداند و راه حل‌های مناسب و کم هزینه‌ای را برای آن معرفی کند.

همانطور که اشاره کردید از نخستین روزهای انقلاب،‌آیت الله هاشمی در کنار امام حضور داشتند، امام(ره) چه نگاهی به نقش و جایگاه ایشان در پیروزی انقلاب و سال‌های بعد از آن داشتند؟

امام(ره) به آیت الله هاشمی اعتمادی داشتند که کمتر می توان مثال زد،‌اگر ایشان صحبت و یا نظری را بیان می کردند امام آن را می پذیرفت. به هرحال  در دوران مبارزه آیت الله هاشمی از آن دست افرادی بودند که در کنار امام حضور داشتند، بعد از پیروزی انقلاب نیز بسیاری از امور به دست ایشان سپرده شد.

دیگر همگان این جمله معروف امام را به خاطر دارند،در اوایل سال 58 که آقای هاشمی را ترور کردند امام این جمله را در مورد ایشان فرمودند: بدخواهان بدانند هاشمی زنده است چون نهضت زنده است. این یعنی اینکه امام هاشمی را مترادف با نهضت می‌دانستند؛پس چون او زنده است بنابراین انقلاب نیز زنده است.

بعد از انقلاب او مشاغل مختلفی را برعهده داشت، با وجود تمامی گرفتاری‌ها و مشغله‌هایی که داشتند در خدمت امام بودند و یکی از مشاوران نزدیک و محبوب امام محسوب می‌شد.

 امام به آیت الله هاشمی بسیار اعتماد داشتند حتی در پاریس که می‌خواستند شورای انقلاب اسلامی را تشکیل دهند امام خواهان این بودند که ایشان به پاریس برود اما در آن زمان آقای مطهری مطرح کردند آیت‌الله هاشمی در ایران بسیار کار دارد، او باید مبارزه و نهضت را در داخل کشور زنده نگه دارند اگر او به پاریس بیاید بسیاری از امور عقیم می‌ماند. به همین دلیل امام پذیرفت که آیت‌الله هاشمی در کشور بماند و آقای مطهری پیغام‌ها را به ایشان برساند.

دربحث ضرورت به وجودآمدن انقلاب اسلامی موضوع جمهوریت مطرح شد به نظر شما آیت الله هاشمی برای جمهوری اسلامی که امروز در کشور حاکم است چه تلاشی کرده‌اند و در جهت حفظ آن چه اقداماتی را انجام داده‌اند؟

جمهوری اسلامی که از ابتدا هم مد نظر بود،بر دو اصل اسلام و آرای مردم متکی است. منظور از اسلامی آن است که ارزش‌های اسلامی در جامعه حاکم باشد در بندهای قانون اساسی نیز  ذکر شده جمهوریت و اسلامیت از یکدیگرتفکیک ناپذیر هستند. تلاش مبارزین از ابتدای سال‌های انقلاب نیز همین بود تشکیل حکومتی بر پایه اسلام و متکی به آرای مردم، برای به وجود آمدن این حکومت مبارزه‌های بسیاری انجام شده و خون های زیای داده‌ایم. هدف از تشکیل جمهوری اسلامی ایجاد دولتی مبتنی بر ارزش‌های اسلامی بود آیت‌الله هاشمی در این زمینه نقش بسیار پررنگی داشتند و بقیه مبارزین نیز از ایشان تبعیت کردند. آنها در برابر حکومت فاسدی که وجود داشت ایستادند و نوع حکومتی که مدنظرشان بود به وجود آوردند. مبارزه آیت الله هاشمی تنها مبارزه برای حکومت پهلوی نبود بلکه در مقابل تشکیل دولت‌های سوسیالیتی و مارکسیستی نیز ایستادگی میکردند.

بعد از پیروزی انقلاب قانون اساسی تصویب و به رفراندوم گذاشته شد. جمهوری اسلامی به تایید مردم رسید و براساس همان قانون ساختارهای حکومت بنا شد مانند مجلس، دولت، قوه قضائیه. آقای هاشمی نقش بسیار موثری در پایه‌ریزی این اهداف داشتند.

آیت الله هاشمی چه نقشی در تجمیع نیروها بعداز انقلاب برعهده داشتند؟

آیت‌الله هاشمی در فرهنگ سیاسی ما مشهور به این هستند که وزنه تعادل بودند به این معنی که با افراط و تفریط مقابله می کردند و به اصطلاح در جهتی گام برمی‌داشتند که شیوه اعتدال بود و مردم را دعوت می‌کردند که در این طریق مشق کنند و این شیوه را پیش بگیرند و تجربه نشان می دهد که این طرز فکر بسیار موفق بوده است.

نقش آیت الله هاشمی را در انتخاباتی که از ابتدای انقلاب تا کنون برگزار شده است چگونه ارزیابی می کنید؟

 همانطور که قبل هم گفتم آیت الله هاشمی داری خط فکری اعتدال بود، انتخابات نمونه بارز از این طرز فکر است ایشان معتقد بودند کسی باید کاندیدای انتخاب شود که اصلح و صالح است تا مردم تشویق به حضور حداکثری شوند.

آقای هاشمی در انتخاب‌هایی که انجام شد چه در دولت و چه در مجلس همیشه به نوعی حضور داشتند و کمک می‌کردند تا افراد صالح نامزد و انتخاب  شوند و خودشان نیز  با تریبون‌هایی که در اختیار داشتند به گونه‌ای مردم را تشویق می کردند که به این افراد رای بدهند. او معتقد بود این حق مردم است که کسی را انتخاب کنند که دلسوزشان باشد.

مباحثی که در طی سال‌های اخیر مطرح می کردند این بود؛ رای مردم حق‌الناس است و جایگاه ویژه‌ای دارد و همانطور که رهبری هم تاکید کردند باید از آن حفاظت و پاسداری شود.

آیت‌الله هاشمی به مردم معتقد بودند و همیشه بیان می‌کردند که مردم باید وارد صحنه شوند و بسیاری از این پیروزی‌ها به واسطه حضور مردم بود که شکل گرفت. آیت‌الله هاشمی در همه حال به حضور مردم معتقد بودند.

منبع: ایلنا

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.