شرق نوشت: حقوقهای نجومی آری، املاک نجومی نه؛ حتی به قیمت سانسور سخنان «سعید جلیلی». حمایت اصولگرایان از قالیباف تا آنجاست که حتی کنایه رقیب انتخاباتی سابق به شهردار پایتخت هم مشمول قاعده حذف میشود. آنها مدعیاند حق و حقیقت را میگویند و اهل سیاسیکاری نیستند؛ اما وقتی کسی از میان خودشان، نقدی حواله فردی از همان جناح میکند، سریع توصیه به حذف و اصلاح میشود. سعید جلیلی هفته گذشته به مناسبت ٩ دی در جمع نمازگزاران مسجد علی ابن الحسین علیهالسلام گفت: «هیچ جای انقلاب این نبود کسانی که حقوق نجومی گرفتند را ذخیره نظام معرفی کنیم، نگرانی نسبت به کارتنخوابها زمانی میتواند درست باشد که از حقوقهای نجومی و اموال نجومی و املاک نجومی هم شرمسار باشید»؛ اما مدتی بعد از انتشار این سخنان، کانال سعید جلیلی و پشتبند آن خبرگزاریهای فارس و تسنیم، بلافاصله عبارت «اموال و املاک نجومی» را حذف کردند، اما یادشان رفت در خود سایت جلیلی هم آن را حذف کنند. براساس استراتژی رسانهای اصولگرایان، ماجرای حقوقهای نجومی باید پرفشار ازسوی رسانهها و تریبونهای عمومی پیگیری شود؛ اما قرار نیست کوچکترین اشارهای به ماجرای «املاک نجومی» بشود.
محمدباقر قالیباف و سعید جلیلی دو نامزد احتمالی اصولگرایان برای انتخابات ریاستجمهوری ٩٦ هستند. احتمال شکلگرفتن یک رقابت درونگروهی دیگر مانند سال ٩٢ میان این دو نفر و هوادارانشان بسیار زیاد است. کنایه جلیلی به قالیباف هم نشاندهنده این بود که در میان اصولگرایان، وضعیت نسبت به سال ٩٢ فرقی نکرده است. دلخوریها همان و رقابتها همان است؛ اما این جناح که تمایلی به روشدن اختلافات ندارد و به ضرب و زور سعی دارد ایده وحدت، ائتلاف و اجماع را برای انتخابت ٩٦ عملی کند، راهکار را در حذف، سانسور و پاککردن صورت مسئله میبیند. تنها نکتهای که فراموش کرده، این است که در عصر ارتباطات و شبکههای اجتماعی، کافی است خبر اولیه یکبار منتشر شود. دستور به حذف و توصیه به سانسور در اصل قضیه تغییری نمیدهد. آنچه منتشر شده مانند آبی است که ریخته شده و امکان جمعشدن ندارد. این اتفاق را اگر در کنار یادداشت آخر هفته محمدباقر قالیباف قرار دهیم، پازلی که اصولگرایان در حال چیدنش هستند کاملتر دیده میشود. بعد از انتشار عکس و گزارش گورخوابان شهریار، شهردار تهران بدون اینکه نیازی به پاسخگویی درباره مسئولیت خود در برابر هزاران کارتنخواب تهرانی یا دیگر معضلات شهر تهران ببیند، حملات تندی به دولت کرد و نوشت: «مردم ما حق دارند مسئولان خود را در این زمینه بازخواست کنند و مسئولان باید شرمگین وجود چنین حقایقی در جامعه باشند. مسئولان باید این آسیبها و معضلات را از نزدیک ببینند و با آنها زندگی و برای آنها چارهاندیشی کنند نه آنکه بعد از انتشار وسیع در فضای مجازی از نامه یک هنرمند از آن فجایع مانند گورخوابی مطلع شوند».
کلیدواژهای که قالیباف در ادامه یادداشت خود در حمله به دولت به کار برده، شبیه کلیدواژه بسیاری از اصولگرایان منتقد دولت از جمله خود سعید جلیلی، رقیب چهار سال قبل اوست. سعید جلیلی در سخنان خود گفته بود: «حقوقهای نجومی متکاثران به اندازه کارتنخوابی مستضعفان مایه شرمساری است و نگاه لیبرال سرمایهداری که ذات آن افزایش فاصله فقیر و غنی است، نمیتواند حامی مظلومین و فقرا باشد». قالیباف هم در یادداشت خود مدعی شده است: «این معضلات محصول نوع نگاه سرمایهداری و اشرافی در اداره کشور و جامعه است و خواسته که مردمداری را جایگزین سرمایهداری کنیم». شهردار پایتخت، دولت را متهم به اداره کشور با نگاه سرمایهداری و اشرافی کرده است؛ اما بهراحتی از کنار این موضوع رد شده است که شهرفروشی، ساخت مکانهای تجاری مدرن چندمنظوره، تخفیفهای بالا به برخی افراد در واگذاریها و... اگر برخاسته از حاکمیت سرمایهداری نیست، پس چیست؟
بهطور قطع تا موعد انتخابات، هم بر حجم سفرها و حضور رسانهای سعید جلیلی افزوده میشود چنانکه روند یکسال گذشته او نشان داده است - و هم نقدها و حملاتش به دولت و شخص روحانی تیزتر خواهد شد. مشابه این روند را در کنش سیاسی شهردار تهران هم به طور قطع شاهد خواهیم بود. تا پیش از موعد انتخابات، به احتمال زیاد اختلافات درونی رقبای اصولگرا با پادرمیانی بزرگترها یا سیاست حذف و سانسور کمی کاهش خواهد یافت یا کمتر بروز و ظهور رسانهای پیدا خواهد کرد؛ اما کنایه رسانهایشده سعید جلیلی به قالیباف، نشان داد چالش درونجناحی تمام نشده و این ماجرا آتشی نیست که برای همیشه زیر خاکستر بماند.