دکتر امان‌الله قرایی‌مقدم در تحلیل رفتار اجتماعی مردم در حادثه پلاسکو می‌گوید: وقتی آمار و ارقام متناقضی منتشر می‌شود، طبیعی است که بازار شایعه و تحلیل‌های فردی داغ شود.

به گزارش جماران، تجمع مردم در جریان آتش‌سوزی ساختمان پلاسکو، سلفی گرفتن، تحلیل‌ها و شایعاتی که در جریان این موضوع مطرح و در شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌شد، همه و همه مواردی بودند که اعتراض‌هایی را به همراه داشتند و رفتار مردم در جریان این فاجعه را زیر ذره‌بین قرار دادند. اما دکتر امان‌الله قرایی‌مقدم، جامعه‌شناس، معتقد است نباید نیمه خالی لیوان را دید بلکه باید به همراهی‌های مردم در امدادرسانی، ابراز همدردی با آتش‌نشان‌ها و ارسال گل و غذا برای آنها هم اشاره کرد. گفت‌وگوی خبر‌آنلاین با دکتر امان‌الله قرایی‌مقدم را درباره تحلیل رفتار اجتماعی مردم در فاجعه پلاسکو بخوانید.

آقای قرایی‌مقدم، شما هجوم مردم به ساختمان در حال آتش‌سوزی پلاسکو را چطور تحلیل می‌کنید؟

من بر خلاف عده‌ای که مردم را در جریان این اتفاق مقصر قلمداد می‌کنند، معتقدم نه‌تنها جای سرزنشی برای آنها وجود ندارد بلکه باید نسبت به این حس همدلی و همراهی آنها مفتخر بود. در جریان آتش‌سوزی پلاسکو، مردم با واقعه‌ای مواجه شدند که ساختمانی که الگوی توسعه‌یافتگی و مدرنیته بود، برای اولین بار در این حجم عظیم دچار آتش‌سوزی و تخریب شد. از سوی دیگر مردم حس نوستالژی عمیقی نسبت به این ساختمان داشتند و هم از سوی دلسوزی و هم از سر کنجاوی رفتند ببینند چه اتفاقی افتاده است. از سوی دیگر،‌ خود آن منطقه بسیار پرجمعیت است و مردم زیادی در آن نزدیکی بودند که به این حجم انبوه منجر شد بنابراین نباید انگشت اتهام را به سمت کسانی گرفت که به سمت ساختمان پلاسکو رفتند.

اما این حضور باعث کند شدن عملیات امدادرسانی شد. 

درست است اما طبیعی است که افراد در چنین شرایطی، قدرت تجزیه و تحلیل و تفکر منطقی نداشته باشند. درواقع آنچه آنها را به سمت ساختمان کشاند، احساس تعلق و همبستگی بود که نسبت به این موضوع داشتند و فکر می‌کردند شاید بتوانند کمکی کنند. بلافاصله هم وقتی متوجه شدند که حضورشان مانع امدادرسانی می‌شود،‌ با ماموران همکاری کردند و از فضا دور شدند.

افرادی که سلفی گرفتند چطور؟ 

این موضوع هم در همه‌جا هست و تنها ریشه در فضای اجتماعی ما ندارد. البته باید حساب افرادی را که بیمار یا در موقعیت‌های خاص به دنبال سوءاستفاده هستند از مردم عادی جدا کرد. به طور کلی باید به این توجه داشته باشیم که جماعت با گروه فرق دارد. آنچه در حادثه پلاسکو دیدیم شامل تعریف جماعت می‌شد یعنی تعدادی از افراد که بر اثر حادثه‌ای دور هم جمع می‌شوند، تفکر منطقی‌شان کم می‌شود و به جای آن روحیه احساسی بر آنها حاکم می‌شود.

با این حال، با گذشت چند ساعت و حتی چند روز از این اتفاق، تحلیل‌ها و شایعات زیادی از سوی مردم مطرح می‌شود. بعد از این زمان، هنوز فضای احساسی بر آنها حاکم است؟

بله شایعه هم از ویژگی‌های جماعت است که رفتار احساسی دارند. هرکس می‌خواهد تحلیلی داشته باشد، آنچه فکر می‌کند می‌داند و بقیه نمی‌دانند را با آنها به اشتراک بگذارند و بازار شایعات داغ می‌شود. به این موضوع اضافه کنید این را که رسانه‌ها نقش موثر و مهمی در چنین شرایط بحرانی ایفا نکنند. وقتی از زبان هر مسئولی یک دلیل، یک آمار و یک پیش‌بینی متناقض با مسئول دیگر به گوش مردم می‌رسد و هنگامی که خبرنگاران را از اطلاع‌رسانی منع کنند، طبیعی است که مردم احساس کنند چیزهایی هست که آنها نمی‌دانند و شایعه اوج بگیرد. آنچه در چنین شرایطی مهمتر از هر چیزی است، شفافیت، صداقت و صراحت مسئولانی است که دست‌اندرکار هستند. همانطور که تجربه‌ای مثل پلاسکو نشان داد وقتی در واقعه‌ای خود مردم دخالت داشته باشند، برای هر نوع کمک‌رسانی آماده هستند، مسئولان هم لازم است از این تجربه سربلند بیرون بیایند، حقایق را با مردم در میان بگذارند و به آنها نشان دهند که می‌توانند در موارد مشابه به گفته‌های آنها اعتماد کنند.

منبع: خبرآنلاین

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.