کسبه پلاسکو حالا سقف دخل زندگی شان روی سرشان خراب شده و دور تا دور خیابان های منتهی به پلاسکو چرخ میزنند.
کسبه پلاسکو حالا سقف دخل زندگی شان روی سرشان خراب شده و مانند اشباحی دور تا دور خیابان های منتهی به پلاسکو میچرخند و بعضا سیگار دود میکند. زن و بچه آنها هم کنارشان هست و شاید از صبح تا شب هزاران بار ماجرای فروریختن این قول آهنی را تعریفمیکنند. « ساعت ۷ زیارت عاشورا برگزار شد. چایی می دادند که بوی نشتی گاز آمد. یکی از کارکنان ساختمان آمد و چراغ را روشن کرد، ناگهان همه چیز منفجر شد. بعد که آتش نشانی آمد، ساختمان را تخلیه کردند. بعد هم ساختمان خم شد و فروکش کرد.» ریزش پلاسکو برای خیلی از کاسبان هنوز باور پذیر نیست. آنها از هفته های نخست آذرماه سفارشهای عید خود را دریافت کردند و انبارهای آنها پر از جنس بوده. تخمین زده اند حدود ۷۰۰ تا ۸۰۰ میلیارد تومان جنس در پلاسکو دپو شده باشد و بخش زیادی از آنان در طبقههای فوقانی جا داده شده باشد.
یکی از آنان میگوید:« از بعد از ماه محرم حدود ۴۰۰ میلیون تومان کت و شلوار سفارش دادم و تا پایان محرم و صفر حدود ۱۰۰ میلیون از آنها را فروختم اما باقی را برای عید دپو کردم و حالا همه پودر شده، خیلی زود هم پودر شد انبار من در طبقه هفتم بود و فقط یک آتشنشان نذاشت که من بمیرم، به اصرار سعی داشتم بروم و چکها و حدود ۵۰ میلیون پول نقد مشتری را بردارم. خانه خراب شدم» بخش زیادی از کسانی که امروز در حاشیه خیابانهای منتهی به پلاسکو بودند کسبه این منطقه بودند. نیروهای پلیس و امدادی تمامی خیابانهای منتهی به پلاسکو را مسدود کرده اند و فقط برخی کسبه میتوانند با نشان دادن کارتهای مغازه خود کمی جلو بیایند و سر خیابان لاله زار بیاستند. یکی از کسبهمی گوید: « بخش خیلی زیادی از لباسهایی که در سراسر کشور فروخته میشود را پلاسکو تامین میکند و حالا همه چک ها و حواله ها دود شد رفت روی هوا. قراره فردا صبح همه کسبه جمع بشن و هیات مدیریه بیانیه بده.»
خانواده کسبه پلاسکو نیز همراه آنهایند و یکی از عمده فروش های پیراهن مردانه در پلاسکو میگوید:« ظهر خانواده ام به زور من را خانه بردند اما یک لحظه شبکه شش را دیدم و اعصابم بهم ریخت، انگار که دارن و می خوان مارو مقصر کنند. دوباره پاشودم اومدم اینجا. پلاسکو ایمن نبود درست، اما هیچ وقت من یادم نمیاد کسی اومده باشه در مغازه من و هشدار بده یا گیر بده که چرا سیستم ایمنی درستی ندارید. هیات مدیره هم بارها پیگیر ایمن کردن بود اما ظاهرا پول خیلی سنگینی میخواستن برای ایمن کردن پلاسکو»
بخش مهمی از طبقات فوقانی پلاسکو مربوط به عمده فروشهای لباس میشود. در واقع تنها در یک طبقه پلاسکو لباس به صورت تک فروشی، به فروش میرسید و عمده خسارات مربوط به عمده فروشها میشود. یکی از عمده فروشهای شلوار مردانه میگوید: « تمام زندگی ام دود شد رفت روهوا. من امروز زودتر سرکار امدم و وقتی نزدیک پلاسکو شدم دود را دیدم و جرثقیل را هم دیدم، خیلی تلاش کردم خودم را به پاساژ برسانم اما دیدم که فریاد میزنند و ساختمان را خالی میکنند. وقتی ریخت چشم چشم را نمیدید.
او میگوید:«از شنبه هزاران هزار چک در سراسر کشور برگشت میخورد و سندی برای میلیونها یا میلیارد ها تومان پول روی هوا وجود ندارد.»
علاوه بر پلاسکو، سه مغازه کنار پلاسکو به کلی تخریب شده و پاساژ کنار پلاسکو، یعنی پاساژ کویتیها نیز نسبتا تخریب شده است. دادستان تهران با حضور در محل حادثه اجازه تخریب مغازههای اطراف را تخریب کردهاند. همچنین، سه سفارتخانه در نزدیکی این پاساژ قرار دارند و ماموران پلیس دیواره های آهنی ای را در نزدیک این سفارتخانهها مستقر کردهاند. یکی از کسبههای پلاسکو میگوید:« کار آتشنشانها فوری بود اما فقط یک جرثقیل انگار برای رسیدن به طبقات فوقانی داشتند. تا حدود ساعت ۱۰ همینطور ماشینهای آتش نشانی میآمدند اما خب جمعیت هم زیاد بود خیلی از آنها پشت ترافیک بودند. به نظرم تعداد ماشینها کم بود اما همان کم ها خیلی تلاش کردند. »
او میگوید:« بازار شایعه هم داغ است. تو گروه های تلگرامی ای که پاساژ داشت برخی الان زده اند که از یک سری از کسبه خبری نیست، اگر این خبر صحت داشته باشه، میشه گفت فاجعه ای در راهه.»
منبع: خبرآنلاین