علی مطهری میگوید: شورای نگهبان طبق قانون، نظارتی بر مجلس ندارد، بلکه نظارت او بر انتخابات است، منتها مواردی را از رفتار و گفتار نمایندگان برای انتخابات بعدی نگهداری میکند و در این زمینه اطلاعات یکی از نهادهای نظامی هم او را یاری میکند.
به گزارش جماران ، روزنامه «اعتماد» مینویسد: زمانی که اصولگرایان نام «علی مطهری» فرزند ایدئولوگ و تئوریسین شهید انقلاب را در فهرست انتخاباتی خود برای مجلس هشتم میگنجاندند شاید کسی تصور نمیکرد که کمتر از یک دهه بعد علی مطهری به یک جریان سیاسی در کشور تبدیل شود؛ جریانی که شاید در روزهای سخت بخشی از بدنه سیاسی جامعه توانست صدای متفاوتی را در جامعه نمایندگی کند و اقبال طیفی از جامعه از اصولگرایان میانه رو تا اصلاحطلبان را به سمت خود جلب کند.
اگرچه مخالفان علی مطهری از اصولگرایان تندرو تا اپوزیسیون او را فردی سوءاستفادهگر از جایگاه خانوادگیاش یا سوپاپ اطمینانی برای نظام میخوانند اما او میگوید که حملهها و توهینها به وی در طول این سالها هیچ تاثیری بر او نداشته است و او به جای آنکه اپوزیسیون شود، میخواهد انقلاب را به مسیر اصلی برگرداند چرا که معتقد است عدهای نااهل با ندانمکاری و گاه از روی هوای نفس انقلاب را به انحراف میکشانند و هر روز دایره انقلابیون را محدودتر میکنند و آزادی بیان و حقوق شهروندی را به بهانه حفظ نظام مخدوش کردهاند.
ایفای نقش در استیضاح علی کردان، وزیر کشور دولت نهم، طرح سؤال از رئیسجمهور در مجلس و استعفا از سمت نمایندگی مجلس در کنار اظهارات خاص یا ویژه در فضای خاص سیاسی کشور بعد از انتخابات سال ٨٨ و حصر و همچنین نگارش نامه به مسئولان سیاسی، قضایی، امنیتی و مذهبی مهمترین مسائلی بود که نام علی مطهری را بر سر زبانها انداخت. البته برخی اقدامات و اظهارات علی مطهری هم برای او بیهزینه نبوده است، همچنانکه کار گذاشتن شنود در دفتر کار وی، اعلام جرم دادستانی علیه او، ردصلاحیت بدوی در انتخابات مجلس و حمله به او در شیراز و لغو سخنرانیاش در مشهد از این جمله است.
او پس از ورود به مجلس دهم از لیست امید در حوزه انتخابیه تهران، به عنوان نایب رئیس دوم مجلس انتخاب شد و حالا در گفتوگوی اختصاصی خود با روزنامه اعتماد از «راز مطهری بودن و مطهری ماندن» میگوید.
مشروح گفتوگوی روزنامه اعتماد با علی مطهری را در زیر میخوانید:
علی مطهری کنشگر ممتاز این روزهای جمهوری اسلامی است و به نوعی به نقطه امید بسیاری بدل شده است. سوال این است علی مطهری، استاد دانشکده الهیات و فرزند شهید مطهری چگونه از نیمههای دهههای ٨٠ و ٩٠ به علی مطهری به عنوان سیاستمدار طراز اول تبدیل شد؟
این سوال را مردم و شما خبرنگاران به عنوان ناظران تحولات اجتماعی و سیاسی باید جواب بدهید. من اگر جواب بدهم ممکن است مستلزم تعریف از خود شود که دستاویزی برای مخالفان خواهد شد. ولی پاسخ اجمالی به سؤال شما این است که مبارزه با بیعدالتیها و دفاع از حقوق مردم اگر توام با صداقت باشد دلها را به سوی خود جلب میکند. چنین افرادی در واقع با فطرت و وجدان مردم سر وکار دارند و به همین جهت از میان مخالفان هم سربازگیری میکنند.
بسیاری افراد از علی مطهری برای این کنشگری ممتاز رنجیده و آشفتهاند. چگونه هنوز سکوت نکردهاید؟
اگر کسی به راه خود ایمان داشته باشد خسته نمیشود. ملاصدرا میگوید اگر نفس به انجام کاری ایمان داشته و مصمم باشد، هر مقدار سخت باشد، بدن با او همراهی میکند. شهید مطهری میگوید مصلح واقعی کسی است که در مقابل توهینهایی که به شخص او میشود کرخت و بیحس است اما در مقابل تضییع حقوق مردم حساس است. در طول این سالها حملهها و توهینهای زیادی به من شد ولی هیچ تاثیری بر من نداشته است. حملهکنندگان را دوست انقلاب میدانم اما دوست نادان.
چطور با این همه نقد و اعتراض صریح، تبدیل به اپوزیسیون نشده و از مدار نظام خارج نمیشوید؟ از سوی دیگر، آیا فکر میکنید فرزند شهید مطهری بودن یا نمایندگی مجلس، مصونیتی برای شما به همراه داشته است؟
مدعی اصلی انقلاب امثال من هستند و معتقدم عدهای نااهل آمدهاند و با ندانمکاری و گاه از روی هوای نفس دارند انقلاب را به انحراف میکشانند و هر روز دایره انقلابیون را محدودتر میکنند، برخی آرمانهای انقلاب اسلامی مثل آزادی بیان و حقوق شهروندی را به بهانه حفظ نظام مخدوش کردهاند. ما به جای آنکه اپوزیسیون شویم، انقلاب را به مسیر اصلی برمیگردانیم. دلیلی برای برخورد با من وجود ندارد چون حرفهای من منطبق بر قانون و از روی نصح و خیرخواهی است. عدم برخورد به دلیل فرزند شهید مطهری بودن یا مصونیت نمایندگی نیست. شما دیدید که با آقای صادقی، نماینده شجاع تهران چه برخورد بدی کردند. اصلا قوه قضاییه قانون نظارت بر رفتار نمایندگان را قبول ندارد.
با افراطیها و رادیکالها چگونه باید مواجه شد؟ یک مصلح و کسی که دغدغه اصلاح دارد، با هوچیگرها و رادیکالها چگونه باید مواجه شود؟
باید به اینها آگاهی بخشید. برخی از اینها را شستوشوی مغزی دادهاند و از نظر روحی و بسته بودن فکر شبیه اعضای مثلا گروه فرقان یا گروههای تکفیری امروز شدهاند. از عواطف مذهبی اینها در راه هدفهای خود استفاده میکنند و مخصوصا قوه تفکر و تجزیه و تحلیل آنها را رشد نمیدهند. به جای آنکه افکار و آثار شهید مطهری را در میان آنها رواج بدهند که موجب تقویت قوه تفکر آنها میشود یک سلسله افکار قشری را به آنها تعلیم میدهند تا در موقع لزوم از این افراد به عنوان ابزار استفاده کنند. این امر با وجود تاکیدهای زیاد امام (ره) و مقام رهبری بر ترویج آثار استاد مطهری است. در عین حال وقتی با همین افراد به صورت منطقی و با استدلال مواجه میشویم نرم و ملایم میشوند چون فطرت و وجدانشان زنده است. من تجربه زیادی در این زمینه دارم. در جلساتی شرکت کردهام که ابتدا برخی حضار با کینه بسیار بودهاند و در پایان جذب شده و روبوسی کردهاند.
نظارت شورای نگهبان بر مجلس چقدر قانونی است؟ چگونه باید از شأن و جایگاه قوه مقننه دفاع کرد؟ چرا سازوکار نظارت بر نمایندگان اینقدر مبهم است؟
شورای نگهبان طبق قانون، نظارتی بر مجلس ندارد، بلکه نظارت او بر انتخابات است، منتها مواردی را از رفتار و گفتار نمایندگان برای انتخابات بعدی نگهداری میکند و در این زمینه اطلاعات یکی از نهادهای نظامی هم او را یاری میکند. مجلس براساس قانون نظارت بر رفتار نمایندگان، خودش بر خودش نظارت دارد.
آیا به عقیده شما، جایگاه مجلس در وضعیت فعلی افول کرده است؟ چرا به زعم برخی افراد، با مجلس قدرتمندی مواجه نیستیم؟
این مجلس بهتر از مجلس قبل است. افرادی که به مسائل کلان و ملی اهمیت بدهند، بیشتر هستند. هنوز این مجلس خودش را نشان نداده و زود است که قضاوت کنیم.
در انتخابات مجلس در لیست امید بودید. در مجلس چقدر با فراکسیون امید همراهی میکنید؟ این فراکسیون چه ایرادها و چه نقاط قوتی دارد؟ چقدر به مجلس فعلی و نمایندگان امید امیدوارید؟
من در برخی جلساتشان شرکت میکنم. در مجموع فراکسیون امید موفق بوده و در مواردی مثل رایاعتماد به وزرا و انتخاب نمایندگان مجلس در هیات نظارت بر انتخابات شوراها یا انتخاب نمایندگان مجلس در کمیسیون ماده ١٠ احزاب توفیقاتی به دست آورده است.
میگویند مطهری آزادیخواه چرا اینقدر با پوشش زنان مشکل دارد؟ پاسخ شما چیست؟
آزادی تفکر و آزادی بیان تلازمی با آزادیهای فردی ندارد، یعنی اگر کسی قایل به آزادی بیان است لزوما معتقد به آزادی در امور مربوط به عفاف نیست. استعدادهای انسانی انسان مثل قوه تفکر باید آزاد باشد و شکوفا شود اما استعدادهای حیوانی انسان مثل غریزه جنسی باید تحت حکومت عقل و اراده انسان باشد. ما نباید بیماری برهنگی و عریانی را - که در دنیای غرب شیوع پیدا کرده و زیانهای آن را هم میبینند بهطوری که خانواده در برخی جوامع غربی معنی خود را از دست داده است - در کشور خودمان رواج بدهیم. غربیها مسائل مربوط به عفاف و روابط زن و مرد را کوچک میشمارند و چوب آن را هم خوردهاند ولی قرآن کریم این مسائل را مهم میداند. سوره نور که درباره مسائل مربوط به عفاف است با این آیه شروع میشود: «سورة انزلناها و فرضناها» یعنی سورهای است که ما نازل کردیم و آن را واجب کردیم. تز اسلام این است که هرگونه التذاذ جنسی باید منحصر در کادر خانواده باشد و جامعه محیط کار و فعالیت باشد. البته ما قایل به سختگیری نیستیم، فقط فلسفه حجاب باید تامین شود و آن این است که زن و مرد نباید به صورت محرک در جامعه ظاهر شوند.