سیاست و هنر هرگز آبشان توی یک جوی نرفته یا اگر رفته، به معجونی تلخ و گاه کشنده، تبدیل شده. نمونه‌ها در تاریخ بسیارند، از کمال‌الملک خودمان گرفته که قربانی همزیستی با درباریان شد تا مثلا سینماگران شوروی سابق که حتی پیش از فروپاشی آن نظام، از یادها رفتند. منظورم این است که بازی‌های سیاسی، کوچک و بزرگ نمی‌شناسد و خیلی هنر می‌خواهد که هنرمند در این بازی‌ها، سر به سلامت ببرد.

سیاست و هنر هرگز آبشان توی یک جوی نرفته یا اگر رفته، به معجونی تلخ و گاه کشنده، تبدیل شده. نمونه‌ها در تاریخ بسیارند، از کمال‌الملک خودمان گرفته که قربانی همزیستی با درباریان شد تا مثلا سینماگران شوروی سابق که حتی پیش از فروپاشی آن نظام، از یادها رفتند. منظورم این است که بازی‌های سیاسی، کوچک و بزرگ نمی‌شناسد و خیلی هنر می‌خواهد که هنرمند در این بازی‌ها، سر به سلامت ببرد. خطابم به مهران مدیری است که تا وقتی مستقل می‌اندیشید، حاصلش می‌شد مجموعه‌های طنز شبانه‌ای مثل پاورچین و نقطه‌چین و شب‌های برره و حتی قهوه تلخ که نوعی دهن‌کجی به تلویزیون هم بود. اما از وقتی این موقعیت طلایی را وانهاد و به انواع سفارش‌ها گردن نهاد، تبدیل شد به یک «شومن سفارشی» و زینت‌المجالس برخی میهمانی‌های سیاسی و تا آنجا درمانده شد که وقتی خواست به جایگاه پیشینش بازگردد، حاصلش شد «در حاشیه ١ و ٢» که نه آقایان سفارش‌دهنده را راضی کرد و نه تماشاگران مشتاق مدیری را. در پس این دو مجموعه، نوعی سفارش جناحی تتق می‌زد؛ اینکه مثلا «این بار پوز پزشکان و بیمارستان‌های خصوصی را بزنید برادر مدیری و سفارش‌هایی از این دست که مدیری پذیرفت و یک هنرمند کارکشته و به قول لمپن‌ها کاربلد، تبدیل شد به شومن برنامه دورهمی که چون قرار است در هر برنامه، منویات آقایان را برآورده کند، کارش رسیده است به توهین و بددهنی و شعار‌های سطحی. من باورم نمی‌شود مدیری که ادب و نزاکتش زبانزد همگان بود، کارش به آنجا رسیده باشد که جلوی دوربین رسانه مثلا ملی، خطاب به برخی مسئولان- احتمالا مقامات دولت فعلی- بگوید «بتمرگ سر جات». گیریم که برخی مسئولان شایسته انتقاد تندوتیز هم باشند که حتما هستند، اما شایسته است هنرمندی مثل مدیری، بشود زبان گویای جناحی که مخالف دولت مستقر است؟ یعنی تا این حد کارش گیر کرده که با پرت‌وپلاگویی و بیان مسائل خاله‌زنکی، بخواهد مقرب درگاه مدیران سیاسی سیما شود؟ آخر آقای مدیری، ما شما را به عنوان یک نمایشگر موفق و مستقل می‌شناسیم یا بهتر است بگویم می‌شناختیم؛ اما شما پاک آبروی خود و همکارانت را به بازی گرفته‌ای. شما را چه به شومنی؟ شما نمایشگری. حیف آن سابقه درخشان نیست؟ پیشنهاد می‌کنم گاهی نگاهی به پشت سر بینداز. شب‌های برره را ببین، قهوه تلخ را ببین و بعد مقایسه کن با کارهای پیش‌پاافتاده‌ای مثل آن مجموعه که درباره شبکه‌های خارجی مخالف نظام ساختی یا مجموعه عطسه و همین دورهمی که ساختنش از هر تازه از راه رسیده‌ای برمی‌آید. به گمان من این تله‌ای است که سال‌های سال گرفتارش خواهی بود. دوستی می‌پرسید من نمی‌دانم چرا مجموعه مهمی مثل «معمای شاه» را داده‌اند به یک جوان تازه از‌راه‌رسیده و نداده‌اند مثلا به تقوایی یا کارگردان‌هایی در آن حد و اندازه. پاسخ دادم کارگردان‌های کارکشته و نخبه، هرگز زیر بار ساختن متون سطحی و شعاری نمی‌روند، مگر کسانی که جویای نام و البته پول هنگفت هستند. حالا خطابم به جناب‌عالی است. آیا مهران مدیری باید در جایگاه این جوانان سوسول‌مسلکی که شومن برنامه‌های سفارشی هستند قرار گیرد و با آنها در یک ترازو قضاوت شود؟

منبع:شرق

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.